طردشدگان و بیصدایان در انتخابات ریاستجمهوری
محمدعلی دادگسترنیا، پژوهشگر رسانههای اجتماعی
نتایج انتخابات هشتم تیرماه برای همه شوکهکننده بود، مشارکتی که به زحمت به ۴۰درصد رسید در تاریخ انتخاباتهای ریاستجمهوری ایران سابقه نداشته. هیچیک از مراکز افکارسنجی و نظرسنجی نیز چنین مشارکت کمی را برآورد نکرده بودند و تصور نمیکردند مشارکت از انتخابات غیررقابتی ۱۴۰۰ نیز کمتر باشد. اکنون سوال اینجاست که این ۶۰ درصدی که حتی صندوق رأی را بهرسمیت نشناختند چه ویژگی مهمی داشتند؟ بیایید یکبار دیگر به استانهای با کمترین مشارکت در مقایسه با انتخابات گذشته نگاه کنیم:
نمودار زیر استانهای با بیشترین کاهش مشارکت را نشان میدهد. چنانچه دقیقتر به این نمودار نگاه کنیم میبینیم تمام شهرهایی که در اعتراضات گذشته ناآرامیهای گسترده و کشتهشدگان و مجروحین بیشتری داشته، مشارکت کمتری را به خود اختصاص داده. سیستان و بلوچستان در صدر آسیبهای این ناآرامیها بود، پس از آن گیلان و مازندران نیز به چشم میخورد که آسیبهای اجتماعی ناشی از اعتراضات گذشته در آنها حداکثر بوده و بازنمایی شنیده نشدن صدای آنها دو سال بعد در انتخابات گذشته خود را نشان داد.
این تنها صدای شنیده نشده نیست. محیطزیست هم یکی از مهمترین موضوعاتی است که جز بیانیهخوانیهای انتهایی مناظرات اثر و برنامهای جدی از سوی هیچکدام از نامزدها برای توسعه آن نمیبینیم. بهطور مثال کاربران توئیتر در دو سال گذشته بارها و بارها نام میانکاله را به زبان آورده و نگرانی خود را بابت اقدامات نادرست و به خطر افتادن اکوسیستم آن عنوان کردهاند، اما پژواکی در فضای انتخاباتی نداشته و در میان صداهای بلند جناحهای سیاسی گم شده است.
اما آنها که قامتشان زیر بار مسائل مالی و مشکلات اقتصادی خمیده، به دنبال فردی هستند که بتوانند تردیدها را کنار گذاشته و به امید ساخت آیندهای بهتر به او رأی بدهند. دادهها نشان میدهد زمانی که «طیبنیا»، وزیر اقتصاد دولت یازدهم به تیم اقتصادی آقای پزشکیان اضافه شد، سرچ گوگل درباره ایشان افزایش ناگهانی پیدا کرد و در مقابل در جستوجوهای مربوط به آقای جلیلی، عبارت «طرح وان» که از طرحهای اقتصادی مدنظر ایشان هست توسط مردم و کاربران سرچ شده است؛ بیصدایان، مطرودشدگان و به حاشیهرفتگانی که اینقدر هر بار به امید بهبود اوضاع به پای صندوق آمده و نتیجهای نگرفتند که مستأصل در میان مطالب موجود در فضای اینترنت به دنبال برنامههای اقتصادی میگردند؛ البته آنهایی که به این فضا دسترسی دارند، چهبسا بسیاری دیگر از این طبقه که حتی نمیدانند انتخابات چه زمانی برگزار میشود.
تصویر زیر سرچ گوگل، کاربران را پیش از مناظرههای انتخاباتی دور دوم نشان میدهد که بیانگر حساسیت نسبت به مسائل اقتصادی است.
موضوعات مربوط به زنان که امروز مهمترین مسائل اجتماعی ما حول آنها قرار دارد و برای تحقق مسائل و مطالبات خود در تلاشند از موضوعاتی است که نامزدها و ستادهای انتخابی آنها تلاش دارند زیرکانه از آن عبور کنند و قول و تضمینی ندهند. دادهکاوی صحبتهای نامزدهای انتخاباتی در مناظرات دور اول با محوریت موضوعات فرهنگی نشان میدهد که گرچه بارها کلمه «زنان» تکرار شده اما بلافاصله فرهنگ و خانواده آمده و طرحهایی که این مدت دولت و مجلس در حال پیگیری تصویب و اجرای آنها بودند را کسی گردن نگرفت و طرح نور، صفر مرتبه تکرار شده.
آقای پزشکیان البته تضمین داده در مقابل چنین طرحهایی بایستد اما بسیاری از مردم بهدلیل تجارب دولت دوازدهم و عمل نکردن به وعدهها، همچنین میزان اختیار رئیسجمهور در چنین مسائلی هنوز تردید داشته و حداقل در دور اول احتمالاً نتواستند این تضمینها را در دل خود بپذیرند. حتماً یادمان هست این مسائل ریشهای طولانی دارند که در سالهای اخیر با کارزار روایات آزار جنسی به تقلید از «می تو» در دنیا شروع شد و پس از آن در ماجرای ناآرامیهای 1401 امتداد یافت و التیام چنین زخمهایی نیاز به دلگرمیهای قویتری دارد.
اتفاقات دیگری نیز افتاد که در جریان رقابتهای انتخاباتی گم شده است و باید برای آینده ایران به آنها توجه کرد. بهطور مثال در رقابت درونگفتمانی میان آقایان جلیلی و قالیباف، وحید اشتری جزئیات بار هواپیمای سفر ترکیه را منتشر کرد که فارغ از مسئله اصلی باید پرسید اگر قانون در این رابطه شفاف نیست، چطور این فرد به دادهها دسترسی پیدا کرده؟ آیا خطر افشا شدن دادههای شخصی هرکدام از ما نیز وجود دارد؟ حفاظت از دادههای شخصی چگونه است و چطور میشود راههایی برای شفافیت اموال مسئولان در کنار حفاظت از دادهها مشخص کرد؟
به نظر میرسد صدای حذفشدگان و مسائل حساس دیگر در هیاهوی رسانهها گم شده است. حتی زمانیکه مناظره اول به پایان رسید، تیمهای رسانهای تلاشی برای برجسته کردن اشتباهات طرف مقابل و استفاده از تکنیکهای رسانهای برای جلب آرای مخاطبان داشتند. مردم اما همچنان سردرگم هستند برای اینکه چقدر میتوانند بار دیگر امید بسته و دلهای خود را برای دوباره پای صندوق آمدن راضی کنند. با این حال هنوز بسیاری از اندیشمندان و فعالان بهدرستی صندوق رأی را یکی از مؤثرترین روشها برای اصلاحات و بهبود شرایط میدانند. امید که با هر نتیجهای در فردای انتخابات این صداها شنیده شده و شرایط اقتصادی، مسائل مربوط به زنان، آسیبهای اجتماعی و دیگر موضوعات در مسیر حل و کاهش اختلافات قرار گیرد.