نفوذ اعراب بر اروپا
طرفداران راهحل دوکشوری حق دارند اگر تصور کنند که بهرسمیت شناختن فلسطین از سوی فرانسه، بریتانیا، کانادا، استرالیا و سایر کشورها، تنها به بنبست دیگری در مسیر تحقق دولت فلسطینی منجر خواهد شد.

طرفداران راهحل دوکشوری حق دارند اگر تصور کنند که بهرسمیت شناختن فلسطین از سوی فرانسه، بریتانیا، کانادا، استرالیا و سایر کشورها، تنها به بنبست دیگری در مسیر تحقق دولت فلسطینی منجر خواهد شد. اسرائیل جنگ خود در غزه را ادامه خواهد داد و احتمالاً به ساخت شهرکهای جدید و گسترش شهرکهای موجود در کرانه باختری ادامه میدهد و در واقع، بدون اعلام رسمی، به الحاق سرزمینی دست میزند. پس جای تعجبی ندارد اگر بدبینان در هر دو سوی طیف سیاسی، بهرسمیت شناختن فلسطین توسط کشورهای غربی را اقدامی صرفاً نمادین، یا نوعی نمایش سیاسی بدانند.
با این حال، نادیده گرفتن اهمیت این لحظه و فرصتی که برای کشورهای عربی و اروپایی در راستای ایجاد شتابی تازه در مسیر تشکیل دولت فلسطینی ایجاد میکند، خطایی بزرگ خواهد بود. ماه سپتامبر شاهد سلسلهای از رویدادهای چشمگیر بودهایم که تا مدت کوتاهی پیش، تصور وقوع آنها دشوار بود: 142 کشور در «اعلامیه نیویورک»، طرح مشترک فرانسه و عربستان برای تشکیل دولت مستقل فلسطین را تأیید کردند.
کانادا، استرالیا و بریتانیا فلسطین را به رسمیت شناختند. فرانسه و عربستان در مقر سازمان ملل نشست «حل مسالمتآمیز مسئله فلسطین و اجرای راهحل دوکشوری» را با حضور بیش از 140 رهبر و دیپلمات جهانی بهطور مشترک برگزار کردند. امانوئل مکرون در سخنرانی خود بهطور رسمی دولت فلسطین را به رسمیت شناخت و اعلام کرد که «زمان صلح فرا رسیده است». او خواستار پایان جنگ در غزه، آزادی گروگانها و ایجاد یک دولت فلسطینی باثبات و قابل زیست شد. وزیر امور خارجه عربستان نیز این موضع را تکرار و از سایر کشورها خواست همین مسیر را دنبال کنند.
در ۲۴ سپتامبر، فرانسه و بریتانیا یک «طرح هشتمادهای برای روز بعد از جنگ» ارائه کردند و فرانسه آمادگی خود را برای مشارکت در یک مأموریت بینالمللی برقراری ثباتاعلام کرد. این تحولات، چرخشی چشمگیر در میان متحدان آمریکا در حوزهای است که پیشتر غیرقابل تغییر به نظر میرسید. چند عامل نیز نشان میدهد که کشورهای اروپایی و شورای همکاری خلیج (فارس) میتوانند با تکیه بر این شتاب تازه، چشمانداز تشکیل دولت مستقل فلسطین را دگرگون کنند. نخست، رهبران اروپایی خواهان ایفای نقشی پررنگتر در خاورمیانهاند.
اختلافات با دولت ترامپ سبب شده برخی رهبران اروپایی به ضرورت ایفای نقشی تأثیرگذارتر پی ببرند تا اهمیت قاره اروپا در عرصه جهانی، بهویژه در خاورمیانه، تداوم یابد. تعجبآور نیست که فرانسه به عنوان تنها قدرت هستهای اتحادیه اروپا و عضو دائم شورای امنیت برای همکاری نزدیک با عربستان در «اعلامیه نیویورک» پیشگام شد. رهبران اروپایی با فشارهای داخلی نیز روبهرو هستند. حمایت از اسرائیل در اروپای غربی بهشدت کاهش یافته است. اسرائیل در حال از دست دادن موقعیت برتر در عرصه افکار عمومی غرب است. اسرائیل در درگیریهای پیشین روایت مسلط را در اختیار داشت.
اما این بار نبرد روایتها متفاوت است؛ نه به این دلیل که فلسطینیها آن را بردهاند، بلکه چون اسرائیل آن را باخته است. وزرای افراطی کابینه اسرائیل بهدلیل تحریک به خشونت علیه فلسطینیان از سفر به اسپانیا، اسلوونی، بلژیک، استرالیا، کانادا، نیوزیلند، نروژ و بریتانیا منع شدهاند. سخنگویان اسرائیل که به مهارت در اقناع افکار عمومی مشهور بودند، پس از طرح دعوای نسلکشی توسط آفریقای جنوبی در دیوان بینالمللی دادگستری و صدور حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو توسط دیوان کیفری بینالمللی، دیگر قادر به کنترل گفتمان عمومی نیستند. حتی برخی از حامیان سرسخت اسرائیل در آمریکا از نحوه اداره جنگ غزه توسط اسرائیل انتقاد کردهاند.
دوم، حمله اسرائیل به قطر، محرکی مهم برای تغییر بوده است. این حمله، عاملی برای وحدت را در میان کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) پدید آورد. سفر رئیسامارات و هیئت بلندپایه همراهش به دوحه در ۱۰ سپتامبر، پیامی روشن فرستاد مبنی بر اینکه ابوظبی امنیت خلیج را در اولویت قرار میدهد. به علاوه، امارات تصریح کرده است که هرگونه الحاق کرانه باختری خط قرمزی خواهد بود که «توافقات ابراهیم» را به خطر میاندازد.
وحدت تازه در میان کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) و تأکیدی که عربستان، قطر و امارات بر پایان جنگ غزه و تشکیل دولت فلسطینی دارند، همسو با اهداف اروپاییها است. عامل نهایی، شخص رئیسجمهور ترامپ است. او در حال حاضر، حمایت بیقید و شرط خود را از اسرائیل اعلام کرده و بعید است موضعش را تغییر دهد و از بهرسمیت شناختن دولت فلسطین حمایت کند. با این حال، ترامپ شخصیتی غیرقابل پیشبینی است؛ و احتمال دریافت جایزه صلح نوبل یا دستیابی به توافقات اقتصادی و تجاری بزرگتر با کشورهای عربی حوزه خلیج (فارس) ممکن است او را ترغیب کند تا دستکم از مخالفت تند خود با تشکیل دولت فلسطین بکاهد.