| کد مطلب: ۱۷۹۵۹

ارزیابی کارشناسان از مناظره اول مسعود پزشکیان و سعید جلیلی

تنفس یا قفس

تنفس یا قفس

اگرچه موجی از واکنش‌ها به اولین مناظره دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم و اظهارنظر درباره سخنان مسعود پزشکیان و سعید جلیلی در فضای مجازی مطرح شده است اما در پی رویکردی که مردم در چند انتخابات اخیر در پیش گرفتند و مشارکت‌های حداقلی را رقم زدند؛ این سوالات به اذهان متبادر می‎شود که آیا این مناظرات تاثیری بر میزان مشارکت مردم دارد؟ یا در تصمیم‌سازی‎های رای‌دهندگان در چه جایگاهی قرار می‎گیرد؟ و هر یک از طرفین این مناظره و صداوسیما در این راند از رقابت چه عملکردی داشتند؟ براساس مناظره دوشنبه‌شب و با توجه به واکنش‎هایی که در بسترهای مختلف خبری و شبکه‎های اجتماعی نسبت به آن منتشر شده است؛ روزنامه هم‌میهن گفت‌وگوهایی با اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی، حسین نورانی‌نژاد، قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت، جواد هروی، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه و منصور حقیقت‌پور، فعال سیاسی اصولگرا و مشاور علی لاریجانی داشته‎ایم که در ادامه می‎آید.

گروه سیاست: اولین مناظره دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم دوشنبه‌شب، 11 تیرماه با محوریت سیاست (داخلی و خارجی) برگزار شد؛ مناظره‎ای که عملاً پس از چند دوره مناظره گروهی دور اول این انتخابات بالاخره بر تنور انتخابات دمید و فرصتی برای مردم ایجاد کرد که در کنار اطلاعات جسته و گریخته‎ای که تا به امروز در پی تبلیغات و بررسی‌های خود از مسعود پزشکیان و سعید جلیلی، دو کاندیدای باقیمانده در رقابت داشتند، تصویر واضح‌تر با جزئیات نظری و برنامه‎ای بیشتری را به دست آورند.

مناظره صورت‌گرفته با توجه به اینکه به دغدغه‎های مردم و مسائل مبتلابه جامعه مانند فیلترینگ، نحوه برخورد با معترضان کف خیابان، روابط خارجی و نگاه دولت مدنظر پزشکیان و جلیلی نسبت به برجام، اف‌ای‌تی‌اف و روابط با کشورهای مختلف شرقی و غربی پرداخته، شاید برای آنهایی که پیگیر برنامه‎های انتخاباتی بوده‎اند و هنوز تصمیمی برای رای دادن به هر یک از دو قطب انتخابات را نداشتند؛ می‎تواند بنا بر اظهارنظرات طرفین در این برنامه نقطه عطفی باشد.

در حین برگزاری این مناظره و پس از پایان آن واکنش‎ها به مناظره در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به شکل گسترده‎ای اتفاق افتاد و مردم و تحلیلگران به آن واکنش نشان دادند. از بحث بر سر تاییدات پی در پی سخنان پزشکیان از سوی جلیلی برای ورود به موضوعات مختلف تا جمله‎هایی که هر یک از این دو سوی مناظره به زبان آوردند؛ از جمله آنچه پزشکیان درباره اما و اگرها و پیش‌زمینه‌های لازم برای «رشد ۸ درصدی» اقتصاد ایران گفت. او در میانه مناظره چنین بیان کرد که «الان جلوی چشم این مردم اعلام می‌‌کنم، همین امروز از انتخابات کنار می‌روم به شرطی که این ۸ درصد را رشد بدهد، اگر نداد اعدامش کنند.»

البته داغ شدن بحث در دقایق پایانی برنامه و عملکرد و تلاش پزشکیان برای ایجاد فضایی که براساس‌اش جلیلی به بیان صریح مواضع‌اش درباره مسائل مختلف بپردازد نیز از جمله دلایلی بود که این مناظره را متفاوت از مناظرات قبلی این انتخابات کرده بود و به اذعان بسیاری این مناظره، اولین مناظره‌ای بود که در این دوره جذابیت لازم برای پیگیری داشته است.

البته اگرچه موجی از واکنش‌ها به این مناظره و اظهارنظر درباره سخنان آنها در فضای مجازی مطرح شده است اما در پی رویکردی که مردم در چند انتخابات اخیر در پیش گرفتند و مشارکت‌های حداقلی را رقم زدند؛ این سوالات به اذهان متبادر می‎شود که آیا این مناظرات تاثیری بر میزان مشارکت مردم دارد؟ یا در تصمیم‌سازی‎های رای‌دهندگان در چه جایاهی قرار می‎گیرد؟ و هر یک از طرفین این مناظره و صداوسیما در این راند از رقابت چه عملکردی داشتند؟

براساس مناظره دوشنبه‌شب و با توجه به واکنش‎هایی که در بسترهای مختلف خبری و شبکه‎های اجتماعی نسبت به آن منتشر شده است؛ روزنامه هم‌میهن گفت‌وگوهایی با اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی، حسین نورانی‌نژاد، قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت، جواد هروی، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه و منصور حقیقت‌پور، فعال سیاسی اصولگرا و مشاور علی لاریجانی داشته‎ایم که در ادامه می‎آید.

*مناظرات انتخاباتی برای دور دوم آغاز شده است، تاثیر این مناظرات را در تصمیم‌سازی مردم برای رای چقدر می‌دانید؟

اسدالله بادامچیان: اصل مناظره که بحث بسیار خوبی است. از این جهت که دو نفر غیر از اینکه در موارد دیگر نظرات، نگاه و دیدگاه خود را می‌گویند، این بار دو تایی و رودررو با همدیگر نظرات خود را مطرح می‌کنند و هر کدام نظر خود را می‌گویند. این کاری که امسال صداوسیما انجام داد کار بسیار شایسته، مؤثر و خوبی بود، منتها مشکل بزرگ اینجاست که هر کدام از کاندیداها حرف‌هایی که می‌زنند دیگر پاسخی به آنها داده نمی‌شود. گاهی برخی نامزدها مطالبی را می‌گویند که طرف مقابل نیز چون می‌خواهد رعایت او را کند، در راستای صحت و یا نادرستی آن صحبتی نمی‌کند در صورتی که آن مطالب گفته‌شده واقعیت ندارد. برای مثال در بخشی از مناظره اول، آقای پزشکیان گفتند که ما 45 سال است که همه‌اش عقب رفتیم، درحالی‌که این خلاف واقعیت است. چراکه 45 سال است که کشور ما از وضعیت دوران شاه، از فقر، فلاکت، وابستگی آن دوران به یک قدرت جهانی رسیده است که در دنیا و منطقه ایجاد شده است و هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این همه پیشرفت آمار در راه‌سازی، جاده‌ها، توسعه برق، گاز و... شود. اصلاً آن زمان ما برق و گاز نداشتیم.

البته این شاید برای برخی تاثیر منفی داشته باشد، اما ملت خود می‌دانند چه کارهایی انجام شده ولی این برای خود گوینده سخن هم خوب نیست. از آن‌طرف بعضی مطالب واقعیت ندارد که بر فرض، اصلاح‌طلبان بخواهند بگویند وقتی ما سرکار باشیم، همه را به کار می‌گیریم و یا از این طرف نیز بگویند ما همه را به کار می‌گیرم. واقعیت این نیست. واقعیت این است که دولت آقای خاتمی که دوم خرداد 76 روی کار آمد، چندهزار مدیر را کنار گذاشت به جرم اینکه می‌گفتند شما پیام دوم خرداد را متوجه نشدید و گروه خودشان را می‌گذارند. اصولگرایان نیز اصلاح‌طلب‌ها را به کار نمی‌گیرند و به قول خودشان اصولگرایان را منتصب می‌کنند.

جبهه اصلاحات سه نفر نامزد معرفی کرد؛ آقای آخوندی، پزشکیان و جهانگیری و رئیس جبهه اصلاحات گفت که اگر از  این افراد شورای نگهبان کسی را انتخاب کند، ما در انتخابات شرکت می‌کنیم و اگر نه، ما نیز در انتخابات شرکت نمی‌کنیم. اما آقای پزشکیان می‌گوید من اصلاح‌طلب نیستم و اصولگرا هستم، ولی وقتی اینگونه می‌گویند پس شما اصلاح‌طلب هستید، صاف و ساده بگویید که من اصلاح‌طلب هستم و اگر هم سر کار بیایم، دار و دسته اصلاح‌طلب‌ها را بر سر کار می‌آورم، مگر در مواردی که نمی‌شود. برخی موارد هست که امکان ندارد، برای مثال وزیر دادگستری با نظر دو قوه انتخاب می‌شود و خب اصلاح‌طلبی هم یک جریان است، اگر خوب است چرا می‌گویید من نیستم؟این نوع بحث‌ها نیاز به توضیحات دارد اما فعلاً با این وضع موجود هرچه که آنها می‌گویند، صداوسیما پخش می‌کند.

مثلاً برخی مطالب گفته می‌شود که واقعیت نیز ندارد. فرد می‌گوید به من حق دفاع دهید و وسط این مناظره نمی‌دهند، بنابراین اصل مناظره خیلی خوب بود، اقدام صداوسیما نیز خیلی خوب بود و به نظر من در این دوره انتخابات، اگر مسئله دموکراسی است، چون اینها مسئله دموکراسی غربی‌ها را خوب می‌دانند، این از هر دموکراسی در دنیا دموکراسی‌تر بود. چراکه همه افراد به صداوسیما آمدند، مخالفین دولت موجود همه حرف‌های خود را زدند. این دوره از انتخابات، یک دوره بسیار جالبی از آزادی بیان، نظرات و گفت‌وگو‌ها را داشتیم و اینکه رادیو و تلویزیون ساعت‌ها در اختیار نامزدهای گوناگون است و حرف‌های خود را به مردم زدند و بعد نیز به دور دوم مناظرات کشیده شد، کار بسیار شایسته و ارزشمندی بود و یکی از رهاوردهای مثبت نظام بود.

در دوران طاغوت انتخابات فرمایشی بود و همه می‌دانستند که فرمانداری‌ها می‌نشستند و برگه‌ها را پر می‌کردند و نامزدها را نیز فراماسونری و دیگران تعیین می‌کردند. حالا نامزدها را خود مردم تعیین می‌کنند و اینها نمونه‌ها و رهاوردهای پیشرفت کشور و نظام ما است و تا حدی که تحلیلگر الجزیره اذعان می‌کند که برای ما انتخابات و دموکراسی غربی مطرح نیست، انتخابات ایران نمونه آزادی بیان است و اینها پیشرفت‌های بسیار خوبی است.

حسین نورانی‌نژاد: تاثیر زیادی دارد. مناظرات مهم‌ترین ابزار تبلیغ کاندیداها و تهییج مردم برای شرکت در انتخابات است. سهمی از مشارکت پایین مردم در دور اول را باید به مناظرات سرد و کم‌رمق آن دوره داد. نکته‌ای که به نظر می‌رسد هم توجه برگزارکنندگان مناظره‌ها قرار گرفته تا با سوالات جاندارتر و طراحی سناریوی بازتر گفت‌وگو، به شکل‌گیری فضای گرم‌تر مناظره کمک کنند، و هم آقای پزشکیان را به صراحت و جدیت بیشتری مجاب کرد چون برخلاف آقای جلیلی، برد خود را منوط به افزایش مشارکت مردم می‌بیند. مشاهدات پیرامونی هم نشان می‌دهد که بعد از مناظره دوشنبه‌شب، تعداد کسانی که در دور اول رای ندادند و قصد رای در دور دوم دارند افزایش یافته و نقش مناظره اول این بود که بخشی از این افراد فقط از سر ترس از آقای جلیلی و جریان فکری او رای نخواهند داد بلکه مواضع اصلاحی آقای پزشکیان در مواردی چون حق اعتراض، نفی تبعیض، سیاست خارجی و فیلترینگ به آنها قوت قلب بیشتری برای مشارکت در انتخابات داد.

منصور حقیقت‌پور: به نظر من نتوانستند مردم را اقناع کنند. مردم دوست دارند ما به‌عنوان حاکمیت آنها را ببینیم، که نمی‌بینیم. مردم دوست دارند ما گوش شنوایشان باشیم، درحالی‌که حرف مردم را نمی‌شنویم. مردم از ما دلزده شده‌اند. قول‌هایی به مردم داده شد اما عملیاتی نشده و باور مردم را تکان داده‌ایم و باید جبران کنیم. در دور اول نباید 60 درصد مردم خانه می‌نشستند.

جواد هروی: به‌دلیل اینکه در مناظرات این دور خبری از کاندیداهای پوششی نیست، یک مقدار مناظرات بیشتر به چشم می‌آید و دو نفر که به‌عنوان دو قطب و دو جریان در فضای سیاسی کنونی کشور حضور دارند، می‌توانند کاملاً با هم باورها و دیدگاه‌هایشان را رد و بدل کنند؛ به همین دلیل متفاوت از مناظره‌های دور گذشته می‌شود. دیدگاه دکتر جلیلی وام‌دار اندیشه‌های سنتی و مبتنی بر نگرشی است که به تغییر چندان وقعی نمی‌نهد، در صورتی که آقای پزشکیان به‌دنبال کلیدواژه تغییر در مبانی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. جدال لفظی هر دو نفر بیشتر بر محور وضعیت کنونی و خروج از بن‌بست کنونی کشور است که البته چیزی که در اندیشه‌های دکتر جلیلی وجود دارد، اتکا بیشتر به درون و بن‌بست‌بخشی به سیاست‌های برون است که دقیقاً در دیدگاه دکتر پزشکیان متفاوت است.

ایشان مبتنی بر تعامل با جهان امروز و نگرش علمی و کارشناسانه است، بر همین اساس آقای پزشکیان معتقد هستند که هیچ‌گاه نباید دیپلماسی ما قفل شود. بنابراین در مناظره‌های دور دوم، اساساً دو جریان بسته و باز در برابر هم قرار گرفتند و چالش این دو بیشتر از اینکه چالش فردی باشد، از دو جریان حکایت می‌کرد که با هم ضدیت دارند و شاید یکی از مهم‌‎ترین دلایلی که جامعه دچار ناامیدی شده، همین موضوع است و امیدواریم در مناظرات مسائلی مطرح شود که برای مردم روشن‌گری داشته باشد، زیرا اساس مناظره مبتنی بر روشن‌گری است. اگر مناظره مبتنی بر تعارفات باشد، آن 60درصدی که رای نداده‌‌اند، همچنان بر رای ندادن تاکید می‌کنند اما اگر مناظرات بتواند قفل فضای موجود را بشکند و پاسخی به سوالات جامعه باشد، می‌تواند بن‌بست فعلی و فضای مشارکت را تغییر دهد. من امیدوارم که دکتر پزشکیان با نگرش باز خود بتواند این گره را باز کند.

*در مناظره شب اول جلیلی-پزشکیان به نظر شما تا چه میزان هر یک از کاندیداها توانستند چهره درستی از دولت مدنظر خود را به مخاطبان ارائه دهند؟

اسدالله بادامچیان: خیر، نتوانستند. هر دو بیشتر به نقد همدیگر پرداختند، درحالی‌که خیلی خوب می‌شد که آقای پزشکیان می‌گفت اگر بیایم سر کار برنامه دولت من چیست. در سیاست خارجی که چند بار هم آقای جلیلی از ایشان پرسید نتوانست جواب بدهد و یا آقای جلیلی که از ایشان پرسیدند راجع به برجام چه می‌گویید، آنچه باید را نگفت و هر دو روایتی را بیان کردند که بالاخره آراء افراد را داشته باشند و مقداری مدارا می‌کردند و امیدواریم در مناظره بعدی هر دو طرف بتوانند راحت بگویند که اگر سر کار آمدند چه برنامه‌ای دارند و چه می‌کنند.

حسین نورانی‌نژاد: هر دو تا حدی موفق شدند. به نظرم ویژگی مثبت هر دو کاندیدا، صداقت و باورشان به حرف‌هایی است که می‌زنند و برای کسب رای یا کاستن از رای رقیب، رفتاری مانند برخی کاندیداهای دور اول ندارند که هر رَطب و یابسی ببافند و اکاذیبی بگویند که توهین به شعور مخاطب است. هرچند دوشنبه شب در روایت تاریخی از تحریم‌ها مطالب نادرستی گفت که می‌توان از آنها گذشت اما درباره برنامه‌هایش در آینده دروغ نگفت. در میان شش کاندیدای دور اول، احتمالاً دورترین نگاه را به آقای جلیلی دارم اما نمی‌توانم از شخصیت احترام‌برانگیز او چه در این دوره و چه در ادوار پیشین انتخابات ریاست‌جمهوری نگویم که در مباحث خود بدون توهین ، مواضع خود را می‌گوید؛ مواضعی که برای آنها وقت گذاشته و سال‌ها کار مستمر کرده است.

البته که شفافیت او مانع نگرانی عمیق از ایده‌های او نیست. آقای جلیلی نماینده تفکری ایدئولوژیک و بسته است که احتمالاً یک زندگی بخور و نمیر برای مردم را جهت پیشبرد تصورات انقلابی خود کافی می‌داند یا در منظر او شهروند محق به معنای مدرن معنایی ندارد و با رعیتی مکلف روبه‌رو خواهیم بود که مختصری حقوقی سنتی هم دارد. اما او برخلاف بسیاری از همفکران خود ایده‌هایش را پنهان نمی‌کند. آقای پزشکیان هم به سیاق دیگر گفت‌وگوهای خود بدون لکنت حرف‌هایش را زد. منتها تفاوت آقایان جلیلی و پزشکیان در این است که آقای جلیلی خیلی راحت می‌تواند بگوید که چه کارهایی خواهد کرد و مانعی برای آنها به جز ناکارآمدی احتمالی دولتش یا موانع بین‌المللی وجود نخواهد داشت، اما آقای پزشکیان درباره بسیاری از مطالبات بدنه‌اش تنها می‌تواند وعده تلاش بدهد و نه نتیجه که اینها مربوط به موانع ساختاری است و جامعه هم آنها را می‌داند.

منصور حقیقت‌پور: پزشکیان حرف‌های صادقانه و درستی می‌زد. جلیلی هم از این حرف‌ها بسیار زده است. ما جلیلی را مسبب وضع موجود می‌دانیم. برنامه‌ای که او به دستگاه‌های مختلف و دولت داده، مملکت را به این روز انداخته است. جلیلی مانع اصلی در برجام بوده که روزانه 500 میلیون دلار خسارت عدم اجرای برجام به کشور لطمه زده است. شاید او خود را راضی و اقناع کند اما کمر مردم را می‌شکند. او حالا خود را طلبکار هم می‌بیند. یک آقایی خریتی در آمریکا کرد و برجام را پاره کرد. آقای دیگری بعد از آن خواست آن را درست کند اما شما نگذاشتید دولت بحث را تمام کند. این لطمه جبران‌ناپذیر است.

من پزشکیان و جلیلی را می‌شناسم و با پزشکیان همکار بودم. شاید انتقاداتی به او وارد باشد اما فرد صادقی است و دروغ نمی‌گوید. اگر چیزی را نداند، می‌گوید نمی‌دانم اما به رای کارشناسان تمکین می‌کنم. این موضوع ارزش دارد. جلیلی می‌گوید من برنامه تهیه و تدوین کرده‌ام. باید تلاش کنیم که برنامه هفتم اجرا شود و نمی‌توان برنامه جدید داد چراکه برنامه جدید باید در مجلس تصویب شود. فکر می‌کنم پزشکیان صادقانه صحبت کرد.

جواد هروی: دکتر جلیلی براساس رویکرد سنتی که دارند مبتنی بر اقتدار داخلی صحبت می‌کردند. اما دیدگاهی که دکتر پزشکیان مطرح می‌کند، بیشتر گره‌گشایی از مشکلات موجود مثل بحث معیشت، تحریم و مهاجرت است که اینها از منظر اکثریت جامعه به‌عنوان معضل مطرح است و مردم گوش به زنگ هستند که آیا پاسخ روشنی از جانب دکتر پزشکیان به این موضوعات داده می‌شود؟ البته همه می‌دانند که آقای پزشکیان مشکلات موجود را بیان می‌کنند و به‌دنبال راه‌حل هم هستند. امیدوارم این صدا و نگاه بتواند در طیف سنتی هم مورد قبول واقع شود.

*بخشی از مناظره قدرت کلام و اقناع افکار عمومی است. به نظر شما کدام یک بهتر عمل کردند؟

اسدالله بادامچیان: هنوز در این مورد نمی‌دانم و اجازه بدهید درباره چیزی صحبت کنم که به آن واقف هستم. افکار عمومی نیز نظر خود را در رای نشان می‌دهد و شنبه نتیجه نظر افکار عمومی معلوم می‌شود، و الا ما هرچه بگوییم گمان و ظن است و گمانه‌زنی خیلی به کار نمی‌آید.

حسین نورانی‌نژاد: آقای جلیلی بر کلام مسلط‌تر از آقای پزشکیان است اما گاهی ادبیاتش بیش از حد مغلق و مبهم می‌شود. به نظرم مشکل اصلی آقای جلیلی این است که آنچه می‌گوید واقعاً به نفع مردم و مطابق میل آنها نیست و خودش هم می‌داند. یعنی خیلی روشن است که از نگاه او پیشرفت و توسعه‌ای به دست نخواهد آمد. او احتمالاً مدیر خوبی برای شرایط دوام در وضعیت شعب ابی‌طالب است. اما برای درآمدن از این وضعیت و خروج از تحریم و رفتن به سوی توسعه، نگاه او سم است. آقای پزشکیان کلام منسجم و قدرتمندی ندارد اما همین سادگی بیان و صداقت و صمیمیتش به دل مخاطب نشسته است. او با همین ویژگی به سرمایه‌ای دست یافته که بزرگ‌ترین گم‌شده سیاست در ایران امروز است. او اعتمادها را به خود جلب کرده است. نقد به او، حرف‌هایش و اختیاراتش زیاد می‌شود اما تاکنون ندیده‌ام کسی بگوید که او دروغ می‌گوید. این رایج‌ترین و بدترین اتهامی است که به بسیاری از فعالان سیاسی زده می‌شود. اما او امروز مظهر راستی و صداقت شده است و اگر آن را حفظ کند و نشر دهد، می‌تواند بزرگترین خدمت را به سیاست در ایران کند. قدرت کلام او هم در همین ویژگی است.

منصور حقیقت‌پور: پزشکیان صادقانه صحبت کرد و مردم هم صحبت‌های او را قبول می‌کنند. برنامه‌های جلیلی در کجا بسته شده است؟ هر برنامه‌ای باید در مجلس مصوب شود و نمی‌تواند برنامه خود را جزیره‌وار اجرا کند. مجلس هم برنامه هفتم توسعه را تصویب کرده است و باید همان را اجرا کنند. مشکل ما تعداد برنامه نیست. بهترین چشم‌انداز در کشور تدوین شده است. 1404 آخرین سال چشم‌انداز 20 ساله است که فقط 20 درصد از برنامه‌ها اجرا شده است. این برنامه چشم‌انداز اهداف و راهبردهای بسیار خوبی دارد. چرا توافق چین بیشتر از حد نرمال هم اجرا شده است؟ اگر قرار بود در معدن 8درصد رشد داشته باشد بیش از آن و در حدود 9/5درصد رشد پیدا کرده است.

طبق برنامه چشم‌انداز 20 ساله باید قدرت اول علمی و اقتصادی منطقه باشیم. چرا موفق نشدیم؟ می‌گویند در دولت روحانی این کار انجام نشده است. آقای جلیلی شما مسئول کنترل برنامه‌ها و سیاست کلان در مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید، چه اقدامی انجام دادید؟ آیا در سه سال دولت سیزدهم این برنامه اجرا شده است؟ سه سال است که دولت در دست شماست و شما هم دولت در سایه هستید و مهندسی اصلی دولت هم دست شماست. چرا این برنامه – چشم‌انداز 20 ساله - اجرا نشد؟ اقتصاد کشور، مردم‌داری، رضایت آنها، فرهنگ و حتی صداوسیما را از کجا به کجا رساندید؟

جواد هروی: در این زمینه مطمئناً دکتر پزشکیان موفق‌تر عمل کردند، به این علت که با شفافیت و صداقت بیشتری بیان می‌کردند البته دکتر جلیلی بیشتر به‌دنبال این بودند که نگرش‌ها و عملکرد خودشان را به نحوی توجیه کنند اما آقای پزشکیان با همان نگاه جراحی خودشان به مقوله نگاه کردند. تصور می‌کنم مناظره اول از جانب نگرش‌های سنتی و غیرسنتی از سوی دکتر پزشکیان بیشتر مورد پسند واقع شد.

*مناظره‌کنندگان درباره نحوه برخورد با  معترضان، فیلترینگ و سیاست خارجی و ارتباط با جهان به اظهارنظر پرداختند. تحلیل‌تان درباره این بخش از سخنان آنها و اهمیت بیان این نظرات در این برهه زمانی چیست؟

اسدالله بادامچیان: با واقعیت‌ها خیلی فاصله داشت، مثلاً حرف‌هایی که در رابطه با اینکه بر فرض مثال، طرف به غرب وابستگی و دلبستگی دارد. بله، یک کسی ذهنیت خالص نظام اسلامی را ندارد اما اینکه وابسته به غرب و غرب‌زده هم باشد نیست. از آن‌طرف برای مثال کسی که اصولگرا است اینکه حتماً می‌آید و درها را می‌بندد، تاکنون هم چنین چیزی نبوده و همین الان که دولت دست اصولگرایان است زمینه باز است و خوب بود که هر دو نفر اصل قضیه را می‌گفتند. اصل قضیه این است که نظام جمهوری اسلامی در این چهل و اندی سال، ایران را از یک کشور وابسته با 477 میلیون دلار صادرات غیرنفتی تبدیل کرده به کشوری غیروابسته با 50 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی. آقای پزشکیان خودشان که می‌دانند و خبر دارند و حداقل جزو کسانی بودند که اگر اصولگرایان بخواهند رای بدهند، به او رای نمی‌دهند، خب شورای نگهبان شما را تایید کردند و کاندیدا شدید و این خیلی آزادی بیان در مسائل است و شما همه‌اش منفی می‌گویید.

روزنامه‌های اصلاح‌طلب مثل شرق از اول منفی‌سازی کردند و این خیلی بد است. در سرمقاله امروز نوشته است که شکی در این نیست که اگر آقای جلیلی بیاید خطرات برای سیاست داخلی و خارجی پیش می‌آید. واقعاً آقای جلیلی اگر رئیس‌جمهور بشود خطر است؟ از آن طرف نیز در تمام موارد، مسائل منفی را مطرح کردند و این باعث می‌شود در انتخابات، اصلاح‌طلبان که تصور می‌کردند رای بالای آنچنانی خواهند داشت، چنین اتفاقی برایشان رخ ندهد و اصواگرایان هم که فکر می‌کردند رای آنچنانی خواهند داشت چنین اتفاقی رخ ندهد. در نتیجه کسی که نامزد می‌شود باید طوری حرف بزند که مردم از او احساس واقعیت‌گرایی داشته باشند. نه اینکه احساس کنند حرف‌ها برای تبلیغات انتخاباتی است، آن‌هم تبلیغاتی که گاهی اوقات با واقعیت‌ها خیلی فاصله دارد.

حسین نورانی‌نژاد: این موارد جزء مهم‌ترین مطالبات بر زمین مانده و بی‌صاحب کشور است. با معترضان سخت‌ترین برخوردها می‌شود اما هیچ‌کس گردن نمی‌گیرد، نمایندگان جریان حاکم چنان درباره فیلترینگ موضع طلبکارانه می‌گیرند که دهان آدم باز می‌ماند از این همه... بگذریم. درباره سیاست خارجی هم به همین ترتیب، فقط آقای جلیلی بوده که ادای رفع فیلترینگ و سیاست خارجی باز و ضدتحریم نمی‌گیرد. خوشبختانه این موارد در پرسش‌ها بود. البته که پاسخ‌ها به قدر کافی روشنگر نبودند. به‌خصوص درباره فیلترینگ انتظار موضع محکم‌تر و روشن‌تری می‌رفت اما در مجموع طرح سوال درباره این موارد و پاسخ‌های داده‌شده تا حدی تمایزات دو کاندیدا را نشان داد و افکار عمومی هم آنها را با دقت تجزیه و تحلیل کرد.

منصور حقیقت‌پور: در سیاست خارجی هیچ‌کدام از کاندیداها اشاره نکردند که دولت‌ها مسئول اجرای سیاست‌های خارجی هستند و تصویب این سیاست‌ها با شورای عالی امنیت ملی است. نه جلیلی می‌تواند سیاست‌گذار باشد و نه پزشکیان. این افراد مجری هستند. سیاست خارجی باید به تصویب شورای عالی امنیت ملی رسیده و مقام معظم رهبری هم آن را تایید کرده باشد تا دولت‌ها آن را اجرا کنند. آنها نمی‌توانند مبدع باشند.  دولت‌ها مجری مصوبات شورای عالی امنیت ملی در ابعاد سیاسی هستند. از سوی دیگر پزشکیان صادقانه اعلام کرد که مردم حق دارند طبق قانون نظرات خود را بگویند و تجمع کنند. اما جلیلی نشان داد که موافق فیلترینگ است و اینکه مردم تجمع نداشته باشند و اعتراضی نکنند. در شرایطی که تمام این موضوعات حق مردم است.

جواد هروی: کلیدواژه افکار و اندیشه‌های دکتر جلیلی مبتنی بر سیاست درون و پوسته‌های داخلی است، درحالی‌که نگرش دکتر پزشکیان مبتنی بر درهای باز و تعامل با جهان است. دکتر جلیلی شاید در وحشت از اینکه جامعه جهانی همچون راهزنان معیشت و ثروت ما را ربوده باشند، در کلافی از سردرگمی در افکار و بیاناتش دیده می‌شود. اما آقای پزشکیان راهکارهای لازم را برای خروج از بن‌بست‌های تعاملات خارجی که معضلات داخلی را همراه آورده بیان می‌کند. به نظرم جامعه و نسل جوان پس از مناظره اول نسبت به بحث تعامل و درهای باز دکتر پزشکیان یک مقداری به شعف آمده است.

*مجری برنامه و عملکرد صداوسیما را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اسدالله بادامچیان: مجری‌ها خوب عمل کردند. صداوسیما این دفعه پرچمدار مناظرات و اظهارنظرات همه افراد بود. اصل قضیه خیلی خوب بود؛ حالا هر کسی هم راجع به مطالب نامزدها حرفی بزند اظهارنظر عامه است و در فضای آزادی بیان گسترده جمهوری اسلامی طبیعی است. عملکرد آقای خسروی در مناظرات دوره اول و دوره دوم قوی بود.

حسین نورانی‌نژاد: خوب بود. حتی دیدم که برخی دوستان از پرسش‌های جزئی‌تر مجری از آقای پزشکیان ناراحت بودند که به نظرم ایراد واردی نیست. مجری کمک می‌کرد که ابهام در پاسخ‌ها کمتر شود. اتفاقاً با توجه به موضوع سوالات، جزئی کردن پرسش‌ها و ریز شدن در آنها می‌توانست کمک به آقای پزشکیان باشد. پرسش اول درباره میزان کم مشارکت به‌خصوص موردی بود که انتظارش نمی‌رفت. هرچند در میان دلایلی که مجری به عنوان مثال مطرح کرد، هیچ اشاره‌ای به موارد اصلی یعنی نارضایتی کلی اکثریت مردم و بی‌اعتمادی به کارآمدی و اختیارات ریاست‌جمهوری نکرد اما همین که این واقعیت را به رسمیت شناخت و فضای بحث درباره آن فراهم شد، اتفاق مثبتی بود.

منصور حقیقت‌پور: صداوسیما یک واحد بی‌نظری نیست. وقتی برادر آقای جلیلی معاون صداوسیماست و وقتی جلیلی به خود اجازه می‌دهد ده‌ها بار کلام پزشکیان را قطع کند تا نگذارد که حرف بزند و مجری دخالتی نمی‌کند نشان‌دهنده این است که بی‌نظر نیستند و رفتار عادلانه از دل این صداوسیما بیرون نمی‌آید.

جواد هروی: تصورم این است که صداوسیما متاسفانه براساس یک نگرش از پیش تعیین‌شده عمل می‌کند و چه در بحث پخش برنامه‌های تبلیغاتی و چه میزگردها کاملاً مشخص است که روشن و شفاف عمل نمی‌شود و بیشتر رفتارها جانبدارانه است. اما با همه این رفتارها اگر آقای پزشکیان بتواند با نگاه مقبول و توجیه‌پذیر از جانب مردم، سخنان خود را بیان کند، برنامه‌ریزی‌های ناموزونی که صداوسیما ترتیب داده، راه به جایی نخواهد برد و مطمئناً دیدگاه‌های باز بر آنها مسلط خواهد شد.

عکس: irib

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی