فرصت یا تله؟
نپذیرفتن دعوت مصر از سوی ایران برای شرکت در اجلاس شرمالشیخ نه به هدر دادن فرصت دیپلماسی است و نه تله؛ بلکه این موضوع را باید از زاویهای منطقیتر و واقعبینانهتر دید و آنهم این است که دولت و حکومت در ایران هنوز آمادگی لازم برای تغییر رویکرد در سیاست تعامل با آمریکا و اروپا را ندارد.

نپذیرفتن دعوت مصر از سوی ایران برای شرکت در اجلاس شرمالشیخ نه به هدر دادن فرصت دیپلماسی است و نه تله؛ بلکه این موضوع را باید از زاویهای منطقیتر و واقعبینانهتر دید و آنهم این است که دولت و حکومت در ایران هنوز آمادگی لازم برای تغییر رویکرد در سیاست تعامل با آمریکا و اروپا را ندارد. هنوز در بدنه تصمیمگیری کشور چیزی تغییر نکرده است.
این نکته البته برای کسانی که تصور میکنند آمریکا و اروپا سیاست تعامل را جایگزین جنگ برای تامین نیاز استراتژیک خود در پایان خصومت در خاورمیانه کردهاند، نوعی فرصتسوزی و استمرار خودانزوایی است. هنوز هیچ سند متقنی در دست نداریم که نشان دهد آمریکا و اروپا تمایلی به پذیرش مشارکت ایران در تعاملات سیاسی خاورمیانه دارند.
همه آنچه منطق حامیان شرکت ایران در اجلاس شرمالشیخ است، مبانی تحلیلی دارد و نه مستندات قابللمس. برای تصمیمگیری واقعی در سیاست خارجی مبانی تحلیلی بهتنهایی کافی نیست. در نقطه مقابل، حامیان عدم مشارکت بر یک دلیل منطقی تاکید میکنند و آنهم این است که هیچ تقاضا و یا پالس روشنی نه از سوی آمریکا دریافت کردهاند و نه از سوی اروپا. اگر ایران بخواهد صرفاً با کارت مصر وارد اجلاس شرمالشیخ شود، تنها یک بازیگر فرعی و حاشیهای خواهد بود و این، نمیتواند کمکی به حل مشکلات ایران با اروپا و آمریکا کند. برای تغییر در روابط ایران و غرب باید منتظر دو رویکرد بود:
لمس اراده آمریکا و اروپا برای تمایل به حل مشکلات با ایران در یک فرآیند دیپلماتیک که چنین تمایلی هنوز وجود ندارد و حفظ سایه تهدید و جنگ هنوز مهمترین سیاست واشنگتن است.
تغییر نظام تصمیمگیری در سطح کلان در ایران. اینکه آیا آمریکا و اروپا همچنان دشمن هستند یا نه، نیاز به بازنگری دارد. اگر همچنان دشمن تلقی میشوند که روشن است دیپلماسی با آنها وقتگذرانی است. زمانی دیپلماسی پاسخگوست که آمریکا دشمن تلقی نشود. بدیهی است که هنوز ما به چنین مرحلهای نرسیدهایم. درست است که گفتوگو با دشمن حتی در شرایط جنگی هم روشی منطقی است؛ اما این برای زمانی است که هم اراده و هم تمایل و هم نیاز برای صلح در دو طرف کاملاً احساس شود. درغیراینصورت، دیپلماسی مثمرثمر نیست.
زمان برای انتخاب دیپلماسی برای رفع مشکلات ایران و آمریکا هنوز وجود دارد؛ اما الان بستر آن فراهم نیست و برای آماده شدن این بستر بیش از هر چیزی مبانی تحلیلی و نظری متقنی برای رویکردهای آتی ایران مورد نیاز است. بیش از اینکه دولت و حکومت برای تغییر در دیپلماسی خارجی تحتفشار قرار گیرند، باید تلاش کرد که این تغییر نهادینه و توجهپذیر و پذیرفتنی و عملیاتی شود.