آتیهسازی طلایی زنان/براساس گزارشی که پلتفرم میلی منتشر کرده زنان ۴۰ درصد درآمدشان را به خرید طلا اختصاص میدهند
چهره بازار طلا در ایران تغییر کرده است. تغییری آرام و تدریجی که موتور محرک آن پلتفرمهای آنلاین طلا هستند. گزارش تازه میلی، تصویری کمسابقه از حضور زنان در اقتصاد دیجیتال ایران ارائه میدهد؛ تصویری که تا چند سال پیش غیرقابلتصور بود.
گروه فناوری: چهره بازار طلا در ایران تغییر کرده است. تغییری آرام و تدریجی که موتور محرک آن پلتفرمهای آنلاین طلا هستند. متغیرهای ثابت سرجایشان هستند: قیمتها آهنگ صعودی داشته و بهتبعآن تقاضا برای این دارایی باارزش نیز بالا بوده است. پلتفرمهای آنلاین طلا، به رونق سرمایهگذاریها کمک کردهاند و دراینمیان زنان نقشی تعیینکننده دارند. گزارش تازه میلی، تصویری کمسابقه از حضور زنان در اقتصاد دیجیتال ایران ارائه میدهد؛ تصویری که تا چند سال پیش غیرقابلتصور بود.
33درصد کاربران میلی زنان هستند
براساس دادههای میلی، هماکنون چهار میلیون کاربر زن در پلتفرم میلی فعالاند و جمعاً بیش از سه تُن طلا معامله کردهاند؛ رقمی که نشان میدهد، طلا برای زنان ایرانی از یک کالای زینتی فراتر رفته و به یک ابزار استراتژیک پسانداز و سرمایهگذاری دیجیتال تبدیل شده است.
صدف قارونی، مدیر شبکههای اجتماعی میلی دراینباره میگوید: «میلی درواقع ۱۴ میلیون کاربر دارد که از این میان، چهار میلیون نفر آنها خانم هستند؛ یعنی بیش از ۳۳ درصد کاربران میلی را زنان تشکیل میدهند. هدف ما این است که توضیح دهیم رفتار مالی خانمها در پلتفرم میلی چگونه است. ما دسترسی کاربران را براساس جنسیت تقسیمبندی کردیم و متوجه شدیم زنان بهطور میانگین، ماهانه حدود ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان طلا پسانداز میکنند و این میزان با دو بار خرید در طول ماه بهدست میآید.»
بنا به محاسبات میلی، ۱۰ میلیون و 500هزار تومان معادل ۴۰ درصد درآمد ماهانهشان است. قارونی میگوید: «اگر گزارش میلی را در کنار گزارش جابویژن درباره حقوق و دستمزد کارمندان در ایران در سال ۱۴۰۳ قرار دهیم و افزایش ۳۵ درصدی نیز برای سال ۱۴۰۴ لحاظ کنیم، مشاهده میشود که این ۱۰ و نیم میلیون تومان تقریباً معادل ۴۰ درصد میانگین درآمد زنان در سال جاری است. بهعبارت دیگر، زنان شاغل در مشاغل رسمی و شرکتها، حدود ۴۰ درصد از درآمد خود را پسانداز میکنند.»
مشارکت محدود اقتصادی زنان
حضور گسترده زنان در پلتفرم میلی زمانی اهمیت بیشتری مییابد که آن را با آمارهای مربوط به مشارکت اقتصادیشان در کل کشور مقایسه کنیم. مشارکت اقتصادی یکی از چند شاخص کلیدی سنجش سلامت و کارآمدی اقتصاد هر کشور است. در ایران رقم اختلاف ظرفیتهای بالقوه اقتصاد و حضور واقعی زنان در بازار کار زیاد است.

بنا به آمارها زنان با اینکه بیش از ۶۰ درصد دانشآموختگان دانشگاهی کشور را تشکیل میدهند، نرخ مشارکت اقتصادیشان تنها حدود ۱۴ درصد است که در مقایسه با نرخ مشارکت 68/4 درصدی مردان، بهمعنای غیبت ۸۶ درصد زنان در عرصه رسمی اقتصاد در مقام شاغل یا جویای کار است. از میان زنان شاغل، دادهها حاکی از آن است که ۶۵ درصد در بخش خدمات، 22/4 درصد در بخش صنعت و تنها 4/3 درصد در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند؛ آماری که نشان میدهد بخش خدمات، با وجود درآمد پایین و ناپایداری شغلی، مهمترین حوزه مشارکت اقتصادی زنان است.
محدود بودن مشارکت اقتصادی زنان درحالی رقم خورده که طی چنددهه گذشته در آموزش و رشد سطح تحصیلات دانشگاهی زنان تغییرات زیادی صورت گرفته است. از سویی نیز با افزایش سطح دسترسی به فضای آنلاین و رشد و توسعه کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال و پلتفرمهای آنلاین و ابزارهای، فرصتهای تازهای برای فعالیت اقتصادیشان فراهم شده است. بااینکه اقتصاد دیجیتال بستری مطمئن و اثربخش برای مشارکت اقتصادی زنان است و سهم آنها را باتوجهبه انعطافپذیری و دسترسپذیری و نبود محدودیتهای بازار سنتی افزایش میدهد.
باوجوداین کفه ترازوی مردان در بازار اقتصاد دیجیتال در سالهای اخیر سنگینتر بوده است. تا آنجا که چندی پیش در مراسم روز جهانی دختران و فناوری اطلاعات و ارتباطات اعلام شد سهم زنان از بازار فناوری اطلاعات کشور ۱۶ درصد است که فاصلهای معنیدار با ۳۳ درصد میانگین جهانی دارد. این یعنی کاهش شکاف جنسیتی دیجیتال و توانمندسازی زنان برای ورود به بازار اقتصاد دیجیتال در کشور ما چندان تفاوتی با دیگر کشورها ندارد.

دادههای تابستان ۱۴۰۴ مرکز آمار ایران نیز نشان میدهد که سهم اشتغال رسمی زنان 11/5 درصد است. بهرغم همه اینها میلی میگوید زنان در این پلتفرم صاحب ۳۳ درصد کل پساندازهای طلا هستند؛ اختلافی که نهتنها از نظر اقتصادی، که اجتماعی نیز مهم است. یعنی زنان حتی در شرایطی که حضورشان در بازار کار کمتر از مردان است، موفق شدهاند مسیرهای جدیدی برای ساختن پشتوانه مالی مستقل بیابند.
در مرکز این تحول، تفاوت رفتاری مهم دیگری نیز دیده میشود. برخلاف بسیاری از مردان که طلا را ابزار معاملهگری کوتاهمدت میدانند، زنان رویکردی مبتنی بر نگهداری و پسانداز بلندمدت دارند. دادههای میلی نشان میدهد کاربران زن بیشتر از سایر گروهها طلای خریداریشدهشان را نگه میدارند و بسیاریشان پس از خرید، اصلاً آن دارایی را نمیفروشند.
قارونی میگوید: «دادههای ما نشان میدهد تمایل زنان برای فروش طلا یا پسانداز شده، ۴۰ درصد کمتر از مردان است. بهطور میانگین، از هر ۱۰۰ زن که نقدینگیشان را وارد پلتفرم میلی کردهاند، ۲۰ نفرشان مصمم هستند داراییشان را همچنان نگه دارند و نفروشند. این یعنی طلا برای بسیاری از زنان شبیه نوعی قلک دیجیتال بلندمدت است؛ یعنی داراییای که قرار نیست بهسرعت نقد شود، بلکه قرار است آرامآرام تبدیل به پشتوانهای ایمن برای آیندهشان میشود.
تمایل نسل زد به طلای آبشده
از منظر مشارکت نسلی نیز، گزارش میلی دادههای جالبتوجهی دارد. میلی میگوید خرید طلای آبشده محدود به نسلهای قدیمی یا جدید نیست، بلکه رفتار مالی همه گروههای سنی را تحتالشعاع قرار داده است. تحلیل سنی کاربران زن پلتفرم میلی این رفتار را بهتر نشان میدهد. براساس آمارها، ۳۰ درصد زنان فعال در میلی را نسل زد (۱۸ تا ۲۸ سال)، ۴۲ درصد را نسل هزاره (۲۹ تا ۴۴ سال) و ۲۸ درصد را نسل اکس (۴۵ تا ۶۵ سال) تشکیل میدهند.

این ترکیب سنی گسترده نشان میدهد، از دانشجویان و زنان شاغل تا مادران نسل اکس، همگی بهشکل مشترک طلا را امنترین ابزار پسانداز میدانند؛ با این تفاوت که شیوه خرید و نگهداری آن از ویترینهای بازار و صندوقچههای خانه به پلتفرمهای دیجیتال منتقل شده است. این حضور گسترده نسلهای مختلف را میتوان نوعی تغییر فرهنگی در سبک پسانداز و نگاه زنان به آینده مالیشان به حساب آورد.
گزارش میلی همچنین تخمینی از وضعیت مالی کاربران زن ارائه میدهد که جهتگیری اقتصادیشان را روشن میکند. براساس دادههای جابویژن و اعمال افزایش حقوق سال ۱۴۰۴، میانگین درآمد ماهانه زنان ایرانی ۲۶ میلیون و ۳۲۰ هزار تومان است. طبق آمار، زنان بهطور متوسط ۲۵ درصد از درآمدشان را پسانداز میکنند؛ نرخی که با استانداردهای جهانیِ پسانداز، رقم قابلتوجهی محسوب میشود. میانگین هر خرید طلا توسط زنان در میلی حدود ۷ میلیون تومان گزارش شده است. این بدان معناست که زنان در پلتفرم میلی و به احتمال زیاد در دیگر پلتفرمهای خریدوفروش طلای آبشده از رویکرد «خریدهای کوچک اما پیوسته» استفاده میکنند.
شکاف دیجیتال همچنان وجود دارد
چرا طلا؟ چرا اکنون؟ و چرا در قالب پلتفرمهای آنلاین؟ پاسخ این پرسشها را باید در ترکیب سه عامل جستوجو کرد؛ نااطمینانی اقتصادی، افزایش سواد مالی زنان و بسترسازی پلتفرمها برای مشارکت اقتصادی. سالهایی که تورم بالا، کاهش ارزش پول و محدودیتهای مالی خانوارها فشار قابلتوجهی ایجاد کرده، زنان بیش از گذشته به دنبال ابزارهای امن و غیرقابلدستکاری برای پسانداز بودهاند و طلا نیز بهعنوان یکی از قدیمیترین و معتبرترین دارایی امن شناخته میشود؛ اینبار اما نه بهشکل سنتی، بلکه در قالب پلتفرمهای آنلاین.
اقتصاد دیجیتال چشمانداز تازهای از توانمندسازی پیش روی زنان سراسر جهان گشوده است. بااینحال شکاف جنسیتی بر بسیاری از موضوعات سایه انداخته است. کمااینکه مجمع جهانی اقتصاد نیز در گزارش سال گذشته خود گفته در حوزه اقتصاد دیجیتال زنان فقط ۴۸ درصد زنان در این بخش مشارکت اقتصادی دارند. این موضوعی است که کشورهای مختلف به نسبتهای مختلفی با آن دستوپنجه نرم میکنند.

دسترسی به وسایل و ابزارهای مالی دیجیتال، نمونهای روشن از این شکاف است. کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل در گزارش اقتصاد دیجیتال سال گذشته خود اعلام کرد باوجود آنکه سهم استفاده از پرداختهای دیجیتال در کشورهای درحالتوسعه در فاصله مابین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ از ۴۴ به ۵۷ درصد رسیده، شکاف میان زنان و مردان کم نشده است. چنین الگویی در حوزه کارآفرینی نیز دیده میشود.
گزارش یادشده میگوید، اگرچه شکاف دیجیتال جنسیتی نسبت به سالهای گذشته کاهش یافته، اما هنوز معنادار است. تا آنجا که در سال ۲۰۲۴، ۷۰ درصد مردان و ۶۵ درصد زنان در جهان آنلاین بودهاند و اختلاف بین مردان و زنان استفادهکننده از اینترنت به ۱۸۹ میلیون نفر رسیده است. در بسیاری از کشورهای با درآمد پایین و متوسط، این فاصله در استفاده از اینترنت موبایلی نیز دیده میشود بهگونهایکه زنان حدود ۱۴ درصد کمتر از مردان از اینترنت همراه بهره میبرند و میلیونها شهروند از اتصال بیبهرهاند.
نهادها و سازمانهای بینالمللی در ارزیابیهایشان گفتهاند پر کردن فاصله دیجیتال جنسیتی نیازمند افزودهشدن صدها میلیارد دلار به تولید ناخالص جهانی است که در کوتاهمدت چندان امکانپذیر نیست. ازهمینرو نهادهایی مانند بانک جهانی و برنامه جهانی سازمان ملل برای توانمندسازی زنان، پیشنهاد میکنند با طرحهای توسعه مهارتهای دیجیتال و افزایش سطح سواد مالی و دیجیتال زنان به آنها یاری رسانده شود.
در سالهای اخیر به موازات افزایش دسترسیها به ابزارهای مالی آنلاین، اعم از پلتفرمهای پرداخت دیجیتال، فروشگاها و خردهفروشیهای اینترنتی، زنان نیز سواد مالی خود را بالاتر بردهاند که یکی از نشانههای آن افزایش حضوشان در پلتفرمهای سرمایهگذاری طلاست. برخلاف بسیاری از حوزههای اقتصادی که شکاف میان جمعیت در سن کار و مشارکت اقتصادی مسئله است و پیوسته نیز بازتولید میشود، پلتفرمهای طلا بهطور محسوسی مسیر حضور و نقشآفرینی زنان را هموار کردهاند. این الگو هرچند با اختلافاتی، در همه کشورهای جهان دیده میشود.
جهش ۱۱۶ درصدی خرید طلا
نگاهی به آمارهای جهانی تصویر روشنتری از این تغییرات را در اختیار ما قرار میدهد. بر پایه گزارش «بِلیونوالت» که یکی از معتبرترین پلتفرمهای بینالمللی خریدوفروش طلا در جهان است، از آغاز همهگیری ویروس کرونا تا سال ۲۰۲۳ زنان بهصورت معناداری سهم خود را در میان خریداران طلا افزایش دادهاند. بهطوریکه تعداد زنانی که در بازه زمانی یادشده برای اولینبار طلا خریدهاند، ۱۱۶ درصد جهش داشته است. در همین دوره، سهم زنان از میان کاربران جدید جهانی این پلتفرم از ۱۶.۷ درصد به بیش از ۲۵ درصد رسیده؛ یعنی از هر چهار کاربر تازهوارد، یکیشان زن است.
این روند البته در همه کشورها یکسان پیش نرفته است. برای نمونه، The Royal Mint در بریتانیا گزارش میدهد که در سال ۲۰۲۴، ۲۶ درصد سرمایهگذاران طلا و نقره زن بودهاند. این عدد در ۲۰۱۸ تنها حدود ۸ درصد بود. درواقع سهم زنان از بازار معاملاتی طلا و نقره طی شش سال تقریباً سه برابر شده است. در کشورهای دیگر نیز موجهای مشابهی مشاهده میشود. برای نمونه در هند که طلا با زندگی روزمره مردم گره خورده، ظهور پلتفرمهای دیجیتال و آسانتر شدن خریدوفروش آنلاین، سهم زنان از پلتفرمها را تا ۴۰ درصد نیز افزایش داده است.
طلا برای ساختن آیندهای بهتر

زهرا کریمی، عضو هیئتعلمی دانشگاه مازندران معتقد است حضور پررنگ زنان در پلتفرمهای آنلاین طلا نشاندهنده تغییری جدی در نگرش اقتصادیشان است. نگرشی که طلا را نه کالایی زینتی که ابزاری جدی برای حفظ ارزش دارایی و ساختن آیندهای بهتر میداند. کریمی در گفتوگو با هممیهن میگوید: «طلا حوزهای است که پیشتر سنتی بود اما درحالحاضر تغییراتی قابلتوجه یافته است. بسترهای دیجیتال و اینترنت فراهم شدهاند و الگوی پسانداز و سرمایهگذاری را بهویژه در میان زنان، تغییر دادهاند. این پدیدهای تازه است. معمولاً زنان زنان رفتار محتاطانهتری دارند. از گذشته حتی در خانوادههای با درآمد کم یا متوسط، زیورآلات طلا را برای روز مبادا نگه میداشتند.
یعنی بدون اینکه دنبال فروش فوری و کسب سود باشند. با ظهور پلتفرمهای دیجیتال، خریدوفروش طلا نیز از قالب سنتی فاصله گرفته است. چراکه در این مدل، نگرانی بابت خطر نگهداری فیزیکی وجود ندارد و زنان این امکان را دارند که بدون ازدستدادن داراییها متناسب با هر میزان بودجهای طلای آبشده بخرند و آن را بهعنوان پشتوانه و برای روز مبادا حفظ کنند. بههمیندلیل هنگامی هم که بهصورت آنلاین طلا میخرند، ترجیح میدهند آن را نفروشند. این رفتار را در آمارهای میلی هم میتوان مشاهده کرد.»
کریمی با تاکید بر اینکه نگاه زنان بهطلا ترکیبی از سرمایهگذاری و ایجاد حائل و پوشش در برابر ریسک و خطر است، میگوید: «این رفتار در بسیاری از کشورهای دنیا نیز مشاهده میشود؛ حتی در کشورهای توسعهیافته نیز بهطور میانگین، زنان ریسکگریزتر و محتاطتر از مردان هستند. در کشور ما اقبال زنان به خرید طلای دیجیتال بسیار زیاد است.
همین الان من در میان دانشجویانم بهوضوح میبینم که دختران جوان با سنین ۱۸ تا ۲۸ سال وارد بازار خرید طلای ذوبشده میشوند. این حوزه نسبت به ارزهای دیجیتال کمریسکتر و با بازده بالاتر است. یعنی جایگاه سنتی کالای سرمایهای مانند طلا و بازدهی مطلوب آن باعث شده زنان در مقایسه با دیگر بازارها ازجمله رمزارزها به طلا توجه کنند. همین الان بیشترین بازده مربوط به طلای گرمی آبشده است.»
عضو هیئتعلمی دانشگاه مازندران اختصاص ۳۵ درصد از درآمد ماهیانه زنان به طلا در پلتفرم میلی را تأملبرانگیز میداند و میگوید: «بالاتر رفتن سطح تحصیلات و آگاهی زنان و نظام حمایتی خانوادهها باعث شده که زنان بهخصوص زنان در سن ۲۰ تا ۲۸ سال بهتر و دوراندیشانهتر به حوزههای سرمایهگذاری مانند طلا وارد شوند و بخشی از نقدینگی خود را به خرید طلا اختصاص میدهند. موضوع این است که با مبلغ کم طلای آبشده هم میتوانند طلا خریداری کنند. یعنی قرار نیست بودجهای هنگفت را به این کار اختصاص دهند.»
شروعی امیدوارکننده برای زنان
باوجوداین، این اقتصاددان تاکید دارد حضور زنان در پلتفرمهای خرید و فروش طلا بهمعنای کمترشدن شکاف دیجیتال یا افزایش مشارکت آنان در دیگر بخشهای بازار کار نیست. او اضافه میکند: «اکنون فضا بازتر از گذشته است و همه تلفنهمراه دارند. پلتفرمهای زیادی فعالاند و فرآیندها نیز ساده و بدون پیچیدگیاند.

هر کسی از هر جای ایران میتواند طلا بخرد. فرهنگ نیز تغییر کرده است. جوانها میخواهند بهتر و کیفی تر زندگی کنند. یکی از راهها همین مسیر سرمایهگذاری در طلاست. شناخت مردم بهخصوص زنان از طلا هم باعث شده است در شرایط فعلی که همهچیز در وضعیت تورم بالا و ریسک شدید قرار دارد و پسانداز بیارزش شده است، طلای آبشده به گزینهای جذاب تبدیل شود.
بااینحال استقبال زنان از طلای آبشده لزوماً به این معنا نیست که ما به سمت بستهشدن شکاف مشارکت در بازار کار حرکت میکنیم؛ واقعیت این است که اقتصاد ما پویایی کافی را ندارد و چون پویایی کافی ندارد، فرصتهای زیادی نیز ایجاد نمیشود. زنانی باتوجه به سواد مالیای که کسب کردهاند، وارد این عرصه شدهاند اما این دانش تنوع چندانی پیدا نمیکند. بهنظرم شروع خوب برای زنان است اما نباید در دام خوشبینی بیفتیم. چراکه در بخشهای دیگر وضع مشارکت زنان بسیار اندک است. هماکنون از هر صد زن بالای ۱۵ سال، فقط ۱۴ نفر در بازار کار هستند و این وضعیت ناامیدکننده و نگرانکننده است.»
پلتفرمها بستر آگاهیبخشیاند
کارشناسان مدتهاست درباره تاثیر مستقیم و غیرمستقیم پلتفرمهای آنلاین طلا در کمکردن شکاف مشارکت اقتصادیشان در بازار کار تاکید دارند. فناوریهای دیجیتال فرصتهای بیشتری برای حضور زنان در سرمایهگذاری و کسب تجربه اقتصادی را فراهم کرده است. در کشورهایی که اقتصا فاقد پویایی لازم است و مشارکتپذیری بهدلایل زیادی محدود است، اقتصاد دیجیتال فرصتهای مناسب را در اختیار افراد قرار میدهد.

افشین کلاهی، رئیس کمیسیون کسبوکارهای دانشبنیان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران نیز حضور معنادار زنان در حوزه خریدوفروش آنلاین طلا را نقطه شروع امیدوارکنندهای میداند که بهگفته او یکی از دلایل آن، افزایش سطح آگاهی زنان از ظرفیتهای بخش اقتصاد دیجیتال است.
کلاهی به هممیهن میگوید: «ابزارهای دیجیتال حضور زنان در اقتصاد بهخصوص سرمایهگذاری، راحتتر کرده است؛ این خود مسئله مهمی است. باید بپذیریم در گذشته برای بسیاری از آنان ورود به بازارهای مختلف مانند سرمایه و طلا آسان نبود اما الان راحتتر اعتماد میکنند و سرمایههایشان را وارد این حوزهها میکنند. این ابزارها باتوجه به اینکه کاربررپسند هستند و تحلیل ارائه میدهند، به زنان بهویژه زنانی که پیشازاین حضوری اقتصاد نداشتند، برای تصمیمگیری درباره مدیریت و سرمایهگذاری نقدینگیشان کمک میکند.»
کلاهی حضور زنان خانهدار در پلتفرمهای آنلاین خرید و فروش طلا را مثال خوبی از این اثرگذاری میداند و اضافه میکند: «سواد دیجیتال بهخصوص در گروههای سنی جوانتر، افزایش یافته و بالطبع زنان نیز بهتر و راحتتر میتوانند در این فضا و در حوزههای استراتژیک سرمایهگذاری کنند.» کلاهی با اشاره به آمارهایی که درباره روزافزون حضور زنان در حوزه خرید و فروش طلا منتشر شده، معتقد است پلتفرمهای آنلاین طلا به کاهش شکافهای مشارکت اقتصادی زنان و مردان در کشور کمک میکند.
او یکی از دلایل این موضوع را شفافیت و تلاشهای پلتفرمها برای دادن اطلاعات دقیق و سودمند به کاربران میداند. کلاهی میگوید: «پلتفرمها به اطلاعات مفیدی را برای کاربران منتشر میکنند. این یعنی همه اقشار و گروهها و در اینجا زنان امکان دسترسی به دادهها را دارند. یعنی جستوجو میکنند و میبینند که مثلاً اوضاع کدام حوزه بهتر است، کدام بدتر است، چهچیزی بالا رفته و چهچیزی پایین آمده و بر مبنای همان درک یا اطلاعاتی که از بازار بهدست میآورند تصمیم میگیرند.»
کمک پلتفرمها به اقتصاد کشور
رئیس کمیسیون کسبوکارهای دانشبنیان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران با تاکید بر اینکه پلتفرمهای آنلاین طلا به کسب درآمد بیشتر برای زنان کمک میکند، اثر آن بر رشد و توسعه اقتصادی و افزایش سهم بخش اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی را نیز تحلیل میکند. به گفته کلاهی پلتفرمهای آنلاین طلا به دولت برای بازگرداندن سرمایههای راکد به چرخه اقتصاد کشور کمک میکنند. او میگوید: «داراییهای راکد بهشکل طلا و ارز، بحثی فراموششده اما مهم است. مردم بهدرستی سعی میکنند ثروت یا سرمایهشان را محافظت کنند و این کار را خرید طلا انجام میدهند. ایرادی هم نمیشود گرفت.
مردم تلاش میکنند ارزش سرمایهشان از بین نرود. سالهاست سرمایهها بهطرق مختلف از کشور و چرخه اقتصاد خارج میشود. نگهداری طلا و دلار در منازل یکی از همین قالبهاست. دولتهای مختلف نیز تلاش کردهاند این سرمایه را به چرخه اقتصاد کشور برگردانند که موفق نبودهاند. حتی در دورههایی نیز در بازار سکهپاشی و دلارپاشی کردند تا سرمایههای انباشته شده در منازل را جذب کنند که موفق نبودند. پلتفرمهای آنلاین طلا کمک میکنند که بخشی از سرمایههای خوابیده در منازل به چرخه اقتصاد کشور برگردد.»
دادههای میلی تصویری روشن از ظهور یک طبقه جدید از سرمایهگذاران زن در ایران ترسیم میکند؛ طبقاتی که با وجود سهم محدود در بازار کار رسمی، توانستهاند از طریق ابزارهای دیجیتال نقشی تعیینکننده در بازار طلا ایفا کنند. این روند، هم بازتابدهنده تغییرات فرهنگی و اقتصادی جامعه است و هم نشانهای از ورود زنان به دورهای تازه از توانمندسازی مالی مبتنی بر فناوری است؛ دورهای که در آن خریدهای کوچک، آینده درخشان میسازد.