توپ در زمین مرکز فضای مجازی
برخلاف تصور رایج که دولت را مسئول وضعیت کنونی فیلترینگ میداند، نامه وزیر ارتباطات به رییس مرکز ملی فضای مجازی نشان میدهد که نهاد غیرپاسخگوی شورایعالی و مرکز ملی فضای مجازی عملاً سیاستگذار اینترنت هستند و البته بهجای اینکه مرکزی ملی باشند، مرکز تعدادی معدود به اندازه خطهای سفید سفارشی شدهاند و اختیار فضای مجازی در دست شورا و این مرکز است
گرچه مسائل اقتصادی و تحریمهای جهانی برای مردم اهمیت و اولویت بیشتری از هر مسئله دیگری دارند، ولی درد و رنج برخی مشکلات خودساخته داخلی بیشتر است. خودتحریمی و ظلم مضاعفی که از خلال محدودیتهای نادرست و غیرمنطقی اینترنت بر مردم روا داشته میشود، بهمراتب از هر تحریم بیگانگان دردآورتر است. زیرا آنان بیگانه هستند و انتظاری از آنان نمیرود و نام مرکز «ملی» فضای مجازی را بر خود یدک نمیکشند.
به همین دلیل است که یکی از وعدههای رئیسجمهور رفع همین ظلم بود؛ ظلمی که ریشه آن نوعی مردمآزاری بود زیرا فقط مردم را مجبور میکردند که بهجای ورود از دروازههای قانونی و متعارف، با کمک فیلترشکن از روی برج و باروی این قلعه مصنوعی وارد اینترنت شوند. در واقع، فیلترینگ هیچ نتیجهای جز آزار دادن به مردم و اتفاقاً تضعیف هر چه بیشتر جایگاه حکومت در اذهان مردم نداشته است.
ولی اکنون این ظلم و محدودیت، ماهیت و ابعاد جدیدتری پیدا کرده است. رو شدن سفید بودن خط کسانی که طرفدار فیلترینگ هستند یا خودشان سیاستگذاران فیلترینگ هستند، موجب افتادن این طشت از بام به فرش بود. بهطوریکه صدای آن در دوردستها هم شنیده شد.
قهرمان این داستان نیز شبکه اجتماعی توئیتر بود که در اندک زمانی بمب شفافیت را منفجر کرد و پشت صحنه این ظلم که بسیاری آگاه نبودند را افشا کرد و نشان داد که توبهفرمایان در پشت سیاه کردن خط مردم با فیلترینگ، آن کار دیگر میکنند و خودشان و اعضای خانواده و ابوابجمعی لشکر سایبری و... از خط سفید بهره میبرند و نهتنها تحریم بزرگی را در داخل کشور به مردم تحمیل کردهاند، بلکه به قول وزیر ارتباطات که در سال گذشته گفته بود زیان فراوانی به کشور وارد میکنند و عدمالنفع فیلترینگ بیش از ۵۰هزار میلیارد تومان، یعنی به ازای هر ایرانی بیش از ۵۵۰هزار تومان در سال گذشته بوده است و این علاوه بر خسارتهایی است که به کسبوکارها و مهاجرت نخبگان و اتلاف وقت مردم و آلودگی شبکههای ارتباطی وارد میکند.
در چنین شرایطی بود که مردم هر روز معترض بودند و به دلیل سنگاندازیهای شورایعالی فضای مجازی در برابر آزادسازی اینترنت که قدرت غیرپاسخگو دارد، رئیسجمهور هم ناراحت شد و بهجای دستور به سفید کردن خط همه مردم، دنبال سیاه کردن خط نورچشمیهایی رفت که گویا ۳میلیون خط هستند.
البته این سیاست منطبق با رفع تبعیض بود؛ ولی اصل ظلم فیلترینگ را رفع نمیکند. ازاینرو، نامه دیروز وزیر ارتباطات به دبیر شورایعالی فضای مجازی گامی بهسوی شفافسازی این مسئله تلقی میشود.
این نامه که خطاب به سیدامین آقامیری دبیر شورایعالی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی است، خواهان انتشار گزارشی جامع و کامل از خطهای سفید شده است. نامه کوتاهی که متضمن نکات مهمی است. از جمله نشانگر آن است که:
* برخلاف تصور رایج که دولت را مسئول وضعیت کنونی فیلترینگ میداند، این نامه نشان میدهد که نهاد غیرپاسخگوی شورایعالی و مرکز ملی فضای مجازی عملاً سیاستگذار اینترنت هستند و البته بهجای اینکه مرکزی ملی باشند، مرکز تعدادی معدود به اندازه خطهای سفید سفارشی شدهاند و اختیار فضای مجازی در دست شورا و این مرکز است. نامه همچنین تصریح میکند که سیاست رسمی رئیسجمهور مغایر سیاست موجود شوراست و ایشان و دولت همچنان پیگیر تحقق وعده خود برای رفع فیلترینگ است. سیاست مسدودسازی ارتباطی به دولت پزشکیان ندارد و میراث دولت گذشته است.
* اعتقاد راسخ دولت که سیاست جاری موجب نارضایتی مردم شده است را تاکید میکند و تاکید دارد که وظیفه دولت اهمیت دادن به مردم و رفع نارضایتیهای مردم است.
* از نظر وزارت ارتباطات رسیدگی به مسئله دارای قید اهمیت و فوریت است و باید در اسرع وقت این شفافسازی انجام شود.
* نامه نمیخواهد که مرکز ملی فضای مجازی گزارش خود را به رئیسجمهور یا وزیر دهد، بلکه تأکید دارد که مستقیماً خطاب به مردم منتشر شود، چون صاحب حق و پرسشگر واقعی مردم هستند.
در هر حال، انتظار داریم که مخالفان آزادی اینترنت که سیمکارتهای خود و خانوادهشان سفید است؛ بیش از این در برابر خواست بحق مردم ایستادگی و لجبازی نکنند. این کار نه به سود خودشان است و نه به سود حکومت و نه به سود کشور است. این نابخردانهترین سیاست جاری است؛ حتی از سیاست قیمت حاملهای انرژی و سیاست حجاب هم بسیار ناکارآمدتر و بدتر است.