سیاهکاری اینترنتی/ نقدی بر اظهارات رئیس جمهور در مراسم ۱۶ آذر و نسخهای که برای خطهای سفید پیچید
خبرسازترین اظهارنظر مسعود پزشکیان وقتی ابراز شد که از معضل بزرگی بهنام فیلترینگ سخن گفت و از دستوری خبر داد که به وزارت ارتباطات داده است برای سیاهکردن سیمکارتهای سفیدی که درز خبر دسترسی عدهای بدانها، مایه بحثوجدلهایی فراوان در هفتههای گذشته شده بود و بسیاری آن را مصداق رانت و تبعیض دانستند.
16 آذرماه، روز دانشجو، مسعود پزشکیان به دانشگاه بهشتی رفته بود تا به سنت معمول چنین روزی، از اهمیت دانش و دانشجو سخن بگوید. بااینهمه، نه دانشگاه دیگر آن دانشگاهی است که زمانی در ۱۶ آذرها به یاد میشود آورد، نه بلاموضوعشدن مسئله دانش در ساختار اجتماعی، واقعیتی است انکارشدنی. بههمیندلیل مهمترین بخش سخنان پزشکیان که بازتابی گسترده در رسانهها یافت، هیچ ارتباطی به دانشجویان و دانشگاهیان نداشت.
او البته باز هم از ضرورت مهربانی، منطق و استدلال سخن گفت، راهحل مشکلات کشور نظیر ناترازی را نیز وفاق، همدلی و پذیرش تفاوتها دانست، حتی وقتی دانشجویی از او پرسید: ۴۷ سال در این مملکت رئیس بودید، توانستید مشکلی را حل کنید؟ کمی تلخ شد و گفت: وقت ندارم به این صحبتها جواب بدهم اما بااینهمه خبرسازترین اظهارنظر او وقتی ابراز شد که از معضل بزرگی بهنام فیلترینگ سخن گفت و از دستوری خبر داد که به وزارت ارتباطات داده است برای سیاهکردن سیمکارتهای سفیدی که درز خبر دسترسی عدهای بدانها، مایه بحثوجدلهایی فراوان در هفتههای گذشته شده بود و بسیاری آن را مصداق رانت و تبعیض دانستند.
البته بودند اندکی از صاحبنظران نیز که یا گفتند، نمیتوان برخورداری اصحابرسانه از این موقعیت را بهکلی خطا دانست یا در موضعی دیگر، راندن انگشت اتهام بهسمت دارندگان این سیمکارتهای سفید را یک نشانهگیری خطا تلقی کردند و از این گفتند که بهتر است بهجای تمرکز بر معدودی سیمکارت سفید، تلاشها معطوف شود به رفع کلی و سراسری فیلترینگ تا دسترسی عموم به اینترنت آزاد که ازقضا از شعارهای محوری پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری بود، امکان تحقق یابد.
فیلترینگ با وفاق رفع میشود؟
در یکسال گذشته مدام خبر لغو فیلترینگ، اینجا و آنجا به گوش رسیده است. با همه وعدهها اما در اینمدت زور دولتیان فقط به آزادسازی واتساپ و گوگلپلی رسیده و اگرچه همین چندهفته پیش دوباره آزادسازی تلگرام خیلی جدی تلقی میشد، اما پس از هیاهوی چندروزه مخالفان رفع فیلترینگ، انگار باز «آبها از آسیا افتاده است» و «موجها خوابیدهاند آرام و رام».
دیروز نیز سخنان رئیسجمهور نشان از هرچه داشت، حکایت از فتح و ظفر نداشت: «اصلاً بدترین کاری که الان در این مملکت گرفتار آن هستیم همین فیلترینگ است و همیشه هم این را گفتهایم. اما اینکه چگونه باید آن را حل کنیم، بالاخره «چگونه حلکردن» خودش مسئله است. اینکه من دستور بدهم حل شود... اگر قرار بود با دستور حل شود، همان روز اول دستور میدادیم حل شود. اکنون که دستور دادهایم، رفتهاند آنهایی را که سفید بودند هم سیاه کردهاند تا بفهمند آنهایی که سیاه هستند، چه بلایی سرشان میآید. والسلام.»
آنچه پزشکیان در روز دانشجو گفت، تکرار دوباره همان سخنانی است که او و نزدیکانش بارها تکرار کردهاند و بهطورکلی مشتمل است بر یک ایده کلان؛ حل مشکلات از طریق وفاق یا بهبیانیدیگر، مصالحه با مخالفان و رسیدن به راهی میانه بهجای صدور دستورهای یکجانبه از موضع قدرتی که بسیاری از مردم از شخص دوم مملکت و موقعیتی همچون ریاستجمهوری انتظار میکشند. استدلال تیم پزشکیان این است که یک تصمیم مصالحهآمیز شاید بهکندی و با چانهزنی گسترده ممکن شود، اما ضمانت اجرای بیشتری دارد و بازگشت از آن در آینده نیز برای موافقان فیلترینگ دشوارتر است.
پیشفرض نهفته در چنین طرحی البته یکی نیز وفاقپذیربودن مخالفان فیلترینگ است. اینک و باتوجه به گذشت یکسال از عمر دولت چهاردهم، در چنین پیشفرضی میتوان تردیدهایی روا داشت؛ کمااینکه بسیاری از اصلاحات بنیادین مدنظر پزشکیان زیر ضرب رقیبانش قرار گرفته است، یارانش در آغاز دولت به انحای مختلف پراکنده شدهاند، مجلس از منازعه عیان با دولت ابایی ندارد و اگر توقف ابلاغ قانون حجاب را نیز در نظر نیاوریم، میتوان گفت که این فرمول وفاق هنوز درد چندانی را دوا نکرده است.
در مورد خاص فیلترینگ مسئله اصلی در شورایعالی فضایمجازی رقم میخورد؛ جاییکه در همین قضیه لو رفتن سیمکارتهای سفید گفته شد؛ برخی از اعضای آن که بهشدت مخالف رفع فیلترینگاند، خود و نزدیکانشان از سیمکارتهای سفید استفاده میکنند؛ بماند که در آغاز دولت حتی برخی از وزرا نیز ساز ناکوک با وزیر ارتباطات و رئیسجمهور مینواختند، اما بهمرور توجیه شدند و رویه خود را تغییر دادند.
طنز ماجرا اینجاست که در همین شورا، سران سه قوه، موافق رفع فیلترینگ هستند و رئیسمجلس نیز چندروز پیش فیلترینگ فعلی را اشتباه خواند. با این تفاسیر شاید درستتر آن باشد که بگوییم آزادسازی اینترنت در میدان وفاق، آزمونی شکستخورده است و حتی شاید بهتر باشد که پزشکیان این مسئله را در شورایعالی سرانقوا حلوفصل کند تا اینکه بکوشد در شورای فضایمجازی، مخالفانی را که رأی بسیاری از آنها هیچگاه قرار نیست فاش شود و بهخاطر آن پاسخگوی مخالفتشان نزد مردم باشند، مجاب کند.
خساست یا بخشش؟ همه را سفید کنیم
دستور پزشکیان مبنی بر سیاهکردن سیمکارتهای سفید را شاید بشود گامی در جهت همگانیکردن ظلم دانست تا بدینطریق اگر در احقاق حقوق حقه ایرانیان در دسترسی به اینترنت آزاد و پرسرعت، ناکام ماندهایم، لااقل دلخوش داریم که هیچکداممان نمیتواند تجربهای متفاوت و برتر از دیگران دراینزمینه داشته باشد. چنین بحثی را میشود نمونهای از همان مثل معروف دانست که طبق آن، قدما میگفتند ظلم علیالسویه عدل است. این عبارت اما تناقضی در خود دارد که مرتضی مطهری، یکی از مهمترین شخصیتهای مورد وثوق در نظام جمهوری اسلامی در کتاب «عدل الهی»، نادرستی آن را برآفتاب افکنده بود. مطهری دراینزمینه وقتی به تعریف عدل رسیده بود، از تعاریفی همچون «موزون بودن»، «رعایت حقوق افراد و عطا کردن به هر ذیحق، حق او را» و نیز «تساوی و نفی هرگونه تبعیض» رونمایی کرده بود و ایرادهای هر یک را برشمرده بود تا درنهایت به تعریف مطلوب خود برسد: «رعایت استحقاقها در افاضهوجود و امتناعنکردن از افاضه و رحمت به آنچه امکان وجود یا کمال وجود دارد.»
با این تفاسیر، رعایت تساوی در ظلم به افراد، نمیتواند ناماش عدالت باشد، بنابراین اگر اینترنت آزاد و باکیفیت استاندارد جهانی را یک حق انکارناپذیر بدانیم، آنگاه دستور سیاهکردن سیمکارتهای سفید، البته شاید التیامی باشد بر ناراحتی کثیری از مردمان نسبت به تبعیض روا داشتهشده در حق عدهای معدود، اما درنهایت بیشتر مصداقی است از اعمال امساک تا رفع تبعیض. مطهری بههمیندلیل در توضیح تعریف مختار خود از عدل نوشت: «عدل خداوند همچنانکه از صدرالمتألهین نقل کردیم، عبارت است از فیض عام و بخشش گسترده در مورد همه موجوداتی که امکان هستی یا کمال در هستی دارند؛ بدون هیچگونه امساک یا تبعیض». ازاینمنظر اگر سیمکارت سفید مصداق تبعیض بود، سیمکارت سیاه را باید نشانهای دانست از امساک.