دو آمار معنادار
آیا هیچکس در این کشور نیست که توضیحی روشن درباره اخبار بسیار ناخوشایند بالاترین مقام کشور در زمینه اینترنت بدهد؟ چرا علیرغم خواست دولت و وزارت ارتباطات و کارشناسان اینترنت و ذینفعان کسب و کار اینترنتی و از همه مهمتر اکثریت قاطع مردم، اینترنت و اغلب شبکههای اجتماعی همچنان فیلتر است؟
این را میدانیم که تندروها به چند مسئله بیش از امور دیگر حساسیت دارند. همه این حساسیتها نیز برای تحکیم انحصار حضورشان در قدرت است. اولین آنها، رسانه و انحصار آن است. این مورد از یک سو، در سیاستهای رسانه رسمی دیده میشود و از سوی دیگر، در محدود کردن فضای مجازی. هم از جهت فیلترینگ و هم از طریق محدود بودن سرعت و پهنای باند.
دوم، مسئله زنان و حقوق آنان است. موضوع پوشش نیز نه از منظر شرعی بلکه از زاویه دیگری به آن حساسیت دارند. سوم موضوع گزینشها است. هم گزینشهای عادی و استخدام در ادارات و از آن مهمتر، انتصابات دولتی و حکومتی است. در همین زمینه، آخرین آماری که درباره آخرین گزینشهای دولت قبل و نحوه امتحان و پرسشها مطرح شده، موجب تأسف است.
هدف از این نوع غربالگری نیروی انسانی نیز یکدست کردن دولت به قیمت گزینش افراد ناکارآمد و غیرحرفهای و همسو با خودشان است. در انتصابات حکومتی نیز نهایت محدودیتهای ممکن را اعمال میکنند. چهارمین مورد هم سیاست خارجی رادیکال و تقابلی و انزواطلبانه است که همگان شاهد اقدامات ویرانگرانه آنان در هر چهار موضوع بودهایم و همچنان هم هستیم.
در این میان، روز گذشته دو خبر متضاد مطرح شد. اولین خبر از سوی دبیر گزینش کشور است که گفت: «در یک سال گذشته حدود ۸۰۰۰پرونده از افراد ردصلاحیتشدهای که بدون توجه به معیارهای قانونی ردصلاحیت شده بودند، امتیاز لازم را کسب کردند و کارمند دولت شدند.»
امیدواریم که چنین ادعایی مقرون به حقیقت باشد؛ ولی هنوز نمیدانیم که آیا آزمونها و نمره دادنها هم با رویکرد حرفهای است یا موضوعات بیربط دیگر هم وجود دارد؟
دومین خبر ولی بسیار تأسفبار است که آن را بالاترین مقام ارتباطی کشور یعنی وزیر ارتباطات اعلام کرد و گفت: «بیش از ۸۰درصد کاربران از فیلترشکن استفاده میکنند؛ این پیامی روشن دارد. گسترش فیلترشکنها، آسیبپذیریهای امنیتی را افزایش داده است. فیلترینگ هدف اصلی محدودسازی را محقق نکرد؛ به آلودگی شبکه و افزایش آسیبپذیریهای امنیتی هم منجر شد.»
آیا هیچکس در این کشور نیست که توضیحی روشن درباره اخبار بسیار ناخوشایند بالاترین مقام کشور در زمینه اینترنت بدهد؟ چرا علیرغم خواست دولت و وزارت ارتباطات و کارشناسان اینترنت و ذینفعان کسب و کار اینترنتی و از همه مهمتر اکثریت قاطع مردم، اینترنت و اغلب شبکههای اجتماعی همچنان فیلتر است؟ کاش به همین هدف نادرستشان که محدودسازی بود، میرسیدند.
در این صورت، حتی خلاف خواست عموم بودن سیاست آنان فهمیدنی بود، ولی آن هدف هم مطابق گزارههای آقای وزیر نهتنها محقق نشده و ۸۰درصد کاربران از فیلترشکن استفاده کردهاند، بلکه بدتر از آن مردم را به نقض مقرراتی رسمی، مجبور کردهاند و حتی نزدیکان خودشان هم این قاعده را نقض میکنند؛ و بالاخره فاجعهبارتر، این کار نهتنها موثر نیست؛ بلکه آسیب فراوان امنیتی به شبکه اینترنت کشور میزند.
ساختار تصمیمسازی در ایران چگونه است که چنین سیاست و تصمیمی از آن بیرون میآید؟ این یک فاجعه تمامعیار است. به نظر نمیرسد که حتی نابخردی توجیهکننده چنین تصمیمی باشد. این فقط از وجود کینه و نفرتی عمیق علیه خواست عمومی مردم و پیشرفت و ایران حکایت میکند.