غلبه واقعگرایی بر ایدئولوژی/ درباره روند جدید در همکاری سهجانبه ایران، عربستان و ترکیه
تغییرات ژئوپلیتیکی و ناامنیهای نوظهور، کشورها را وادار میکند تا اختلافات ایدئولوژیک را برای حفظ ثبات منطقهای کنار بگذارند. ما اکنون شاهد وقوع موقعیتی مشابه هستیم.
در هفته گذشته، مقامات بلندپایه ترکیه و عربستان سعودی بهطور جداگانه به تهران سفر کردند تا درباره دغدغههای مشترک خود و مسیرهای ممکن همکاری به گفتوگو بنشینند. بهطور سنتی، ترکیه، ایران و عربستان سعودی از قدرتهای عمده منطقهای در خاورمیانه به شمار میروند.
همکاری یا رقابت میان این کشورها در خلأ رخ نمیدهد؛ بلکه داینامیکهای منطقهای و بینالمللی نقش تعیینکنندهای در شکلدهی روابط آنها دارند. در دو دهه اخیر، روابط آنکارا با ریاض و تهران بارها دچار نوسان شده است. در دهه۲۰۰۰، توازن قدرت منطقهای به نفع ایران بود؛ بهویژه پس از پیامدهای حمله آمریکا به عراق، و همین عامل ترکیه و عربستان را به نزدیکی روابط سوق داد.
در دهه۲۰۱۰، با تنش در روابط ترکیه و عربستان به دلیل تحولات منطقهای، آنکارا و تهران در پروندههای مشخصی مانند سوریه به همکاری پرداختند. بااینحال، در سیاست بینالملل دشمنان و متحدان دائمی وجود ندارند؛ تنها منافع دائمی هستند. تجربه خاورمیانه نشان داده است که دشمن دیروز میتواند متحد فردا باشد. تغییرات ژئوپلیتیکی و ناامنیهای نوظهور، کشورها را وادار میکند تا اختلافات ایدئولوژیک را برای حفظ ثبات منطقهای کنار بگذارند. ما اکنون شاهد وقوع موقعیتی مشابه هستیم.
در روابط ریاض و آنکارا با تهران، همکاری و رقابت همزمان جریان دارد و نوعی تعادل ایجاد میکند اما نباید سادهانگارانه تصور کرد که تفاوتهای اهداف منطقهای این کشورها وجود ندارد. شدت گرفتن تماسها میان آنها فراتر از فعالیتهای دیپلماتیک معمول است و نشاندهنده تلاش برای تغییر ماهیت روابط است. الگوهای دیپلماتیک اخیر نشان میدهد که این سه قدرت به دنبال چارچوبی جایگزین برای همکاری منطقهای هستند؛ چارچوبی که فراتر از تعاملات دوجانبه، به همکاری سهجانبه بیانجامد. ترکیه و ایران همسایگانی هستند که در چندین جبهه منطقهای با هم تفاوت دارند.
با این حال، روابط آنها بین رقابت مدیریتشده و همکاری نوسان میکند و تفکیک مسائل مختلف، عامل اصلی شکلدهی به روابط تهران و آنکارا بوده است. علاوه بر این، ترکیه از حامیان مصالحه میان عربستان و ایران بوده است. تغییرات در پیکربندی امنیتی و قدرت در منطقه و نحوه ادراک این تغییرات از سوی تهران و ریاض، عامل مهمی در تداوم این مصالحه است. تعامل میان نگرانیهای امنیتی، همبستگی در مسائل غزه و دیگر مسائل منطقهای، محور اصلی فرآیند جاری میان عربستان و ایران بوده است.
امروز، میان این سه قدرت اجماع هنجاری در خصوص مسئله فلسطین و جستوجوی مشترک برای «همبستگی منطقهای» وجود دارد. در یک نشست خبری مشترک، وزرای خارجه ترکیه و ایران اسرائیل را «بزرگترین تهدید برای ثبات خاورمیانه» معرفی کردند و به وضعیت غزه، تنشها در لبنان و سوریه و نگرانیهای گستردهتر درباره «سیاستهای توسعهطلبانه» اسرائیل اشاره کردند.
اگرچه هر سه کشور موضع قاطعی در قبال اسرائیل دارند، هماهنگی کنونی آنها ایدئولوژیک نیست و بر مبنای منافع عملی شکل گرفته است. اظهارات مقامات نشان میدهد که منطقه نه در آستانه، بلکه هماکنون در مرحلهای حساس قرار دارد و توجهها بر چگونگی مدیریت روابط این کشورها برای کاهش تنشها متمرکز شده است. وقتی اسرائیل در ژوئن به ایران حمله کرد، آنکارا حق «مشروع» تهران برای دفاع از خود را به رسمیت شناخت؛ موضعی که در ریاض نیز مورد تأیید قرار گرفت و اسرائیل بهطور علنی محکوم شد.
حملات اسرائیل نگرش منطقهای این کشورها را تغییر داده است. برای مدت طولانی، ایران از سوی ترکیه و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بهعنوان عامل اصلی بیثباتی منطقه شناخته میشد، اما امروز اسرائیل نقش اصلی را به عهده گرفته است. برخی مقامات شورای همکاری نیز نسبت به خطر انزوای ایران هشدار دادهاند و به همین دلیل ترکیه و کشورهای حاشیه خلیجفارس میکوشند از طریق روابط خود با غرب، مانع از انزوا و تضعیف ایران در مواجهه با اسرائیل شوند. ایران امروز با ده سال گذشته تفاوت دارد.
پارامترها و برداشتها تغییر کردهاند و تهران نیز سیگنال میدهد که میخواهد از فرصتهای دیپلماتیک تازه با آنکارا و ریاض بهرهبرداری کند. با وجود موضع قاطع در برابر اسرائیل، هماهنگی میان این سه کشور بیشتر مبتنی بر منافع عملی است و نه ایدئولوژی. برای تقویت این هماهنگی، نیاز به نهادهای منطقهای کارآمد وجود دارد. عضویتهای فعلی آنها -مانند ترکیه در ناتو، عربستان در شورای همکاری و ایران در سازمان همکاری شانگهای-تأثیر منطقهای گستردهای بر همکاری سهجانبه ندارد.
بااینحال، سازمانی وجود دارد که هر سه قدرت عضو آن هستند و میتواند به عنوان سکویی برای پیگیری دغدغههای مشترک مورد استفاده قرار گیرد. ترکیه، عربستان و ایران اعضای فعال سازمان همکاری اسلامی هستند که میتواند عرصهای برای نمایش تعهد این کشورها به حل مناقشات منطقهای فراهم کند. اگرچه این سازمان ظرفیت نقشآفرینی مؤثر در صلح را دارد، اما ضروری است که اعضا گامهای بیشتری برای پایان دادن به تجاوزات اسرائیل بردارند.
بهعنوان اعضای کلیدی سازمان همکاری اسلامی، ترکیه، عربستان و ایران نگرانی عمیقی از خطر بیثباتی منطقهای یا احتمال وقوع جنگ دارند. همکاری آنها در جریان جنگ غزه، حتی در قالب جبهه دیپلماتیک مشترک، اهمیت بالایی داشت. تلاشهای مستمر و ملموستر برای نوعی همکاری مشابه، برای تعمیق روابط و تقویت جایگاه سازمان همکاری اسلامی ضروری است.