جوسازی با اثر منفی
بدون تردید بخش مهمی از جامعه ایران نگران سیاستهای غیرمسئولانه تندروهایی هستند که در جریان انتخابات تابستان ضربه سنگینی خوردند.
بدون تردید بخش مهمی از جامعه ایران نگران سیاستهای غیرمسئولانه تندروهایی هستند که در جریان انتخابات تابستان ضربه سنگینی خوردند. همچنین تردیدی نیست که اغلب تبلیغات انتقامی آنها برای فضاسازی است و نهادهای عالی نظام اصالتاً به آنها توجهی نمیکنند، از جمله اظهارات آنان پس از ماجرای ترور اسماعیل هنیه در تهران فراموش نشده است، و ایران پس از جنایات اسرائیل در لبنان بود که تصمیم به واکنش گرفت.
بنابراین، اکنون هم پس از حمله دوباره اسرائیل آنان فشار مضاعف تبلیغاتی وارد کردهاند تا سیاست خود را بر مسئولین تحمیل کنند. همانطور که گفتیم؛ گمان نمیرود که نهادهای مسئول تحت تاثیر این تبلیغات قرار گیرند. ولی این مسئله عوارض مهم دیگری دارد که نباید بهسادگی از کنار آن گذشت.
این تبلیغات و حتی استناد کردن به مصوبات شورایعالی امنیت ملی که قاعدتاً سری و بهکلی سری است و کسی نباید آنها را افشا کند؛ یا دستور حمله به ناوگان کشورهای منطقه و حتی دوست، چه هدفی را دنبال میکند؟ هدف این است که بگویند، فقط یک سیاست و یک صدا در جامعه وجود دارد و همه مسئولین باید از آن تبعیت کنند.
اولین عارضه چنین رفتاری این است که اگر نهادهای تصمیمگیر چنین سیاستی را پیشه کنند، مردم گمان خواهند کرد که تحت تاثیر تندروهای غیرمسئول بوده و واجد منطقی که رهبری نظام تعیین کردهاند، نیست؛ در نتیجه از اعتبار آن تصمیم کاسته میشود و حمایت کمتری را جلب خواهد کرد.
این، بزرگترین ضربه به هر سیاست احتمالی خواهد بود. اگر هم پاسخی ندهند یا پاسخ دادهشده مطلوب تندروها نباشد، آنها نیز متقابلاً واکنش نامناسبی علیه سیاستگذاران بروز خواهند داد. پرسش این است که چرا این جوسازی در حال انجام است؟ مگر به نهادهای عالی تصمیمگیر اطمینانی ندارند؟ اگر ندارند خیلی صریح اعلام کنند. اگر اعتماد دارند چرا برای آنها فضاسازی میکنند؟ آیا دیگرانی هم که مخالف این رویکرد هستند، میتوانند و حق دارند که تحلیل خود را آشکارا بیان کنند؟
اگر نه؛ پس چنین رفتار تبعیضآمیزی، اعتبار ویژگی کارشناسی و تحلیلی را از سیاست اتخاذ شده زایل میکند. این رفتار موجب میشود که مخالفان تندروها اطمینان پیدا کنند که تحلیلهای خودشان درستتر و بیشتر با منافع ملی ایران همسو است.
پس اگر تصمیمی در شورایعالی امنیت ملی گرفته شده است، از چند حال خارج نیست. یا باید مردم مطلع شوند که در این صورت سخنگوی این شورا یا ترجیحاً رئیس آن باید مصوبات را اعلام کند. یا نیازی به چنین اطلاعی حداقل در مقطع کنونی نیست.
در این صورت باید با افشاکنندگان برخورد حقوقی نمود و اگر تاکنون هیچ مصوبهای هم در میان نیست، چنین اظهاراتی مصداق اشاعه اکاذیب است و در فضای عمومی و سیاسی و حتی اقتصادی کشور ایجاد اختلال میکند. جالب اینکه مقام رهبری در سخنان روشن خود مرجع تصمیمگیری و حتی معیار آن که متفاوت از انتقامجویی است را بهوضوح شرح دادهاند و همه اینها با جوسازیهای تندروها مغایرت دارد.
جالبتر از همه نظریهپردازی از سوی اقتصاددان تندروها در سیاست خارجی است که بهیکباره دستور زدن کشتیهای دیگر کشورهای منطقه را هم صادر کرده است.
پیشنهاد مشخص ما این است که اجازه دهیم تا اعتماد نسبی به مسئولان کشور شکل بگیرد و تقویت شود و به سوءظن و بیاعتمادی آلوده نشود. درغیراینصورت، فارغ از هر تصمیمی که گرفته و هر نتیجهای که حاصل شود؛ ایران دچار مشکل خواهد شد. هیچچیز خطرناکتر از این نیست که موضوعات مربوط به منافع ملی و تقابلهای خارجی را به اختلافات داخلی گره بزنیم؛ به خیال اینکه از این نمد کلاهی برای به قدرت رسیدن خود بدوزیم. این رفتار ناپسند نزد عدهای چنان نهادینه شده است که همه چیز را از دریچه بسیار تنگ قدرتطلبی شخصی و گروهی میبینند و به عواقب مواضع نابخردانه خود بهویژه در سیاست خارجی بیتوجه هستند.