| کد مطلب: ۲۴۸۲۶

زمین سخت اقتصاد

ظاهراً مسئولین محترم هم کم‌کم به بخش سخت زمین اقتصادی برخورد کرده‌اند و سختی عبور از آن را بر گُرده خود احساس می‌کنند. لذا به‌جای پرداختن به اصل ماجرا، به مسائل حاشیه‌ای پرداخته می‌شود.

ظاهراً مسئولین محترم هم کم‌کم به بخش سخت زمین اقتصادی برخورد کرده‌اند و سختی عبور از آن را بر گُرده خود احساس می‌کنند. لذا به‌جای پرداختن به اصل ماجرا، به مسائل حاشیه‌ای پرداخته می‌شود. اول از رئیس محترم مجلس باید آغاز کرد.

ایشان در سخنرانی دیروز خود گفته‌ است که «چند میلیون مسکن در کشور وجود دارد که خالی است و در این شرایط چند میلیون خانواده بدون خانه هستند. یعنی تولید مسکن کم است و همان خانه‌هایی که تولید شده هم احتکار می‌شود. ما یک مسئله‌ای به نام مسکن داریم که نتوانستیم حلش کنیم. ۷۰درصد درآمد خانوار در کلان شهرها و شهرهای بزرگ صرف اجاره‌بها می‌شود.»

به نظر می‌رسید که ماجرای شوخی زیان‌بار خانه‌های خالی فراموش شده و تاریخ مصرفش به پایان رسیده بود. ماجرایی که چند سال پیش با آب‌وتاب مطرح شد و قانون هم نوشتند و انتظار داشتند که مالیات زیادی هم بگیرند و قیمت خانه هم کم شود. ولی تعداد خانه‌های شناسایی‌شده زیر یک درصد تعداد ادعاها بود و قیمت مسکن هم نه‌تنها کم نشد که با شتاب بالاتر رفت. مگر مردم یا سرمایه‌گذار، دیوانه‌اند که خانه خود را خالی بگذارند؟

همیشه چند درصدی از واحد‌های مسکونی خالی است و پس از مدتی فروخته و پر می‌شوند. وجود همین رویکردهای عجیب است که موجب حل نشدن مسکن و سایر موضوعات می‌شود. در آخرین سال دولت اصلاحات، مدت زمان خرید برای یک‌متر واحد مسکونی در تهران، برابر ۴ماه حداقل حقوق کارگران بود.

سال گذشته و پس از اجرای مسکن مهر و چند طرح دیگر و صرف بودجه‌های فراوان به ۱۶ماه رسید. در واقع، نیازی به حل مسئله مسکن نیست؛ همان وضع را حفظ می‌کردند، کافی بود. فعلاً قصد نقد بیشتر رئیس مجلس را نداریم.

ولی سخنان رئیس‌جمهور غیرمنتظره‌تر بود؛ آنجا که گفت: «جنگ امروز جنگ اقتصادی است. جنگ بمب و موشک نیست. دشمن در عرصه نظامی نمی‌تواند ما را زمین‌گیر کند، اما در حوزه جنگ اقتصادی مشکل داریم. دیروز به من گفتند ترکمنستان حاضر نیست درباره گاز با ما قرارداد ببندد؛ می‌گویند دولت پول نمی‌دهد. چرا با پیمانکار قرارداد می‌بندیم و پولش را نمی‌دهیم؟ اگر پیمانی می‌بندیم باید به آن پایبند باشیم. این مفاهیم دینی است... اگر با همین روش که تاکنون آمده‌ایم، ادامه دهیم نباید تصور کرد که تغییری ایجاد می‌شود. اگر پیمانی می‌بندیم باید به آن پایبند باشیم و نباید عدول کنیم.»

واقعیت این است که ما نمی‌دانیم چگونه کشوری را نمی‌توان در عرصه نظامی زمین‌گیر کرد، ولی در عرصه اقتصادی بتوان؟ کشوری که در اقتصاد ضعیف باشد، چگونه می‌تواند در جنگ قوی باشد؟ باید در بیان این کلیشه‌ها و برداشت‌ها خیلی محتاط بود. به‌علاوه، ندادن پول به کشور دیگر لزوماً ناشی از خلف وعده نیست.

دولت‌ها بر اساس قرارداد خسارت تاخیر در پرداخت را به‌خوبی می‌گیرند. یا پول ندارند بدهی خود را بپردازند یا مسیر مناسبی را برای پرداخت در دسترس ندارند. سه ماه است که شما آمده‌اید حتی هنوز FATF را نهایی نکرده‌اید. توقف در ایستگاه وفاق هم حدی دارد. آنقدر می‌مانید که برنامه‌هایتان را فراموش خواهید کرد.

وفای‌به‌عهد ربطی به مفاهیم دینی ندارد؛ اینها مستقلات عقلیه است که همه ادیان هم آن را تایید و تاکید می‌کنند. پس اگر در دولت و جامعه‌ای این امور بدیهی رعایت نشده‌اند، باید فکر دیگری کرد. شما آمده‌اید و پیمان بسته‌اید که راه گذشته را تغییر دهید. خُب از خودمان شروع کنیم. مگر نه اینکه امام‌علی گفت اگر اموال را به کابین همسران‌تان درآورده باشید، برمی‌گردانم.

پس چرا درباره اختلاس‌های گذشته چیزی گفته نشده و اقدامی نمی‌شود. قطعاً وفاق مانع از آن است که وارد دعوا شوید. ایرادی ندارد؛ ولی چرا برای سال آینده در ردیف‌های بودجه تغییری داده نشد و در بودجه امسال نیز همان ردیف‌های گذشته تکرار شدند؟ آیا این نقض پیمان نیست؟ کدام روش گذشته که مورد اعتراض شماست عوض شده است که امیدوار به تغییر باشیم؟ ایده وفاق قابل‌دفاع است و ما هم تاکنون از آن دفاع کرده‌ایم.

شاید این نکته‌ای است که برای امام‌علی به واسطه جایگاهی که داشت، چندان در اولویت نبود؛ ولی شما اگر بخواهید همه چیز، پس از وفاق آن هم وفاقی حداکثری محقق شود، در این صورت اطمینان داشته باشید که ناکارآمدی دولت بیش از هرچیز مستمسک وفاق‌ستیزان خواهد شد.

دیدگاه

سرمقاله
پربازدیدترین