کدام راه اقتصادی؟ چپ یا راست؟
هنگامی که از مشارکت مردم و نخبگان سخن میگوییم، باید مصداق آن روشن و ملموس باشد. پنجشنبهشب آقای دکتر پزشکیان با دو نفر از مشاوران اقتصادی خود یعنی دکتر حسین عبدهتبریزی و دکتر احمد میدری برای تبیین رویکردهای اقتصادی خود در یک برنامه تلویزیونی شرکت کردند. باعث تأسف است که برخی افراد با ناآگاهی، نقطه قوت این گفتوگو که حضور دو مشاور از دو رویکرد متفاوت اقتصادی است را نقطهضعف پزشکیان دانستهاند.
در اینجا توضیح میدهیم که چرا این ویژگی برجسته رویکرد اقتصادی آقای پزشکیان است و این ترکیب هم کاملاً آگاهانه انتخاب شده است و الا کاری نداشت که دو نفر مشابه استفاده شود. بدترین سیاستهای اقتصادی در دوره احمدینژاد و در سه سال اخیر بوده است. در این نتیجهگیری تردیدی نیست. علت اصلی هم بیتوجهی به علم و دانش اقتصادی و منزوی کردن اقتصاددانان است البته این رویکرد در اغلب حوزهها وجود داشت؛ ولی برای جامعه در اقتصاد برجستهتر شده بود.
در نقطه مقابل، بهترین دوران اقتصادی ایران دوره اجرای برنامه سوم توسعه است. این برنامهای است که مهمترین ویژگی آن حضور و مشارکت اقتصاددانان با رویکردهای متفاوت در تدوین آن بود. این برداشت نادرستی است که گمان کنیم باید یک گروه سیاستگذار باشند و بقیه را حذف کنند. چرا؟ زیرا دور بودن یک گروه از آنان در تدوین برنامه به درک نادرست آنان از یکدیگر منجر میشود. درحالیکه در کنار یکدیگر نشستن و بحث و گفتوگو کردن آنان با یکدیگر، برای تدوین برنامه، اختلافات آنان را بهشدت کم میکند و برنامه مورد قبول عمومی و اجماعی را تصویب میکنند.
اتفاقاً آقایان عبدهتبریزی و میدری هرکدام متولی بخشهایی از اقتصاد هستند و هر دو نیز، معتقد به اقتصاد رقابتی هستند. اگر آقای دکتر عبدهتبریزی به بخش تولید و پرهیز از قیمتگذاری و بورس و اعتبارات بانکی و اقتصاد کلان توجه دارد، آقای دکتر میدری نیز به بخش توزیع، عدالت اجتماعی، آموزش و بهداشت و درمان و رفع فقر و نابرابری حساس است و تاکید دارد. اینها دو بال مکمل اقتصاد است. بدون تولید و افزایش آن نمیتوان توزیعی عادلانه داشت و فقر را رفع کرد و بدون عدالت نیز جامعه بیثبات و فاسدی خواهیم داشت که در نهایت تولید را هم نابود میکند.
آن دوره که سیاستگذاران یکدست انتخاب میشدند و همه از یک الگوی اقتصادی تبعیت میکردند، گذشته است. چون یکدستسازی محدودیت ندارد و در میان هر گروه هم میتوان انواع گرایشها را پیدا کرد که با هم اختلاف دارند. بنابراین، قرار دادن این رویکردهای در کنار هم به معنای نقش تکمیلی آنها نسبت به یکدیگر است.
این نادرست است که آنها را در برابر هم ببینیم. هر دو نفر جزو بهترینهای حوزه تخصصی خود هستند. آقای دکتر عبده سابقه درخشانی در اقتصاد آزاد و بهطور ویژه در بورس ایران دارد و حضور ایشان در کنار دکتر پزشکیان، نقطه امید برای مردمی است که در بورس سرمایهگذاری کردهاند. وی در برابر وعدهدهندگان بیپروایی است که میخواستند طی سه روز مسئله بورس را حل کنند و الان سه سال است که مردم و بورس را به خاک سیاه نشاندهاند. اتفاقاً آسیبدیدگان سیاستهای غلط بورسی و قیمتگذاری دستوری و... همان صاحبان سرمایههای خرد و طبقه متوسطی هستند که با سیاستهای دوران یکدستسازی بهتدریج به طبقات پایین و محروم پیوستهاند.
دکتر میدری هم کارنامه درخشانی در سیاستهای رفاه و برابری اجتماعی و مبارزه با فقر دارد. هر دو نفر بهخوبی با یکدیگر تعامل میکنند و میدانند که اشتراکات آنان زیاد و مهمتر از تفاوتهای آنان است. این نقد را کسانی طرح میکنند که مشاور اصلی اقتصادی آنان میخواهد با یک میلیون تومان شغل درست کند!