| کد مطلب: ۱۷۰۹۵

انتخابات و شرایط تامین خیر عمومی

اگر به شعارها و مواضع اغلب نامزدهای ریاست‌جمهوری توجه کرده باشیم، می‌بینیم که طی دو هفته گذشته هیچ بحثی از اصلی‌ترین مسائل کشور و راه‌حل‌های نامزدهای انتخاباتی برای آنها نشده است. تا پیش از ثبت‌نام، بحث اصلی این بود که چه کسانی می‌آیند؟ موضوعی که در اغلب نظام‌های انتخاباتی از مدت‌ها قبل از زمان انتخابات پاسخ آن روشن است.

ساختارهای حزبی افراد محدودی را معرفی می‌کنند. در اینجا پس از ثبت‌نام و برخلاف جوامع دیگر بحث هر روز رسانه‌ها این است که چه کسانی تایید می‌شوند؟ معنای روشن این پرسش این است که هرکدام هم تایید شوند، نمی‌توانند برنامه‌ای کارآمد و مفید برای تامین خواست‌های مردم ارائه دهند؛ زیرا برنامه محصول عمل جمعی و مستمر است.

این افراد پراکنده فاقد چنین ویژگی جمعی و مستمری هستند. حتی برخی از آنان در آخرین لحظات و با اصرار دوست و فامیل ثبت‌نام کرده‌اند. طبیعی است که همه آنان مجبورند که مجموعه‌ای از شعارهای گوناگون و جذاب را تحویل مردم دهند؛ مثل سال ۱۴۰۰ که به‌راحتی گفته شد تورم را نصف و تک‌رقمی می‌کنیم و الان پس از سه سال تورم بیشتر شده که کمتر نشده. چراکه نمی‌خواستند یا نمی‌توانستند بگویند که تورم محصول چیست؟

و او آن عوامل را چگونه تغییر خواهد داد که تورم نصف و تک‌رقمی شود. چون شعار دادن مالیات نداشت. بنابراین، تا پایان اعلام‌صلاحیت‌ها تنها مسئله‌ای که طرح نخواهد شد، موضوعات مبتلابه مردم و راه‌حل‌های آن است. از گشت ارشاد و قانون فرزندآوری و مهاجرت نخبگان گرفته تا تورم کمرشکن و بورس و اشتغال اندک و مسکن ساخته‌نشده و گران و تا سیاست خارجی و رفع تحریم و... اگر کسی در این مدت کلمه‌ای معنادار و دقیق درباره چگونگی حل این مسائل عمومی مردم شنیده است، به دیگران هم بگوید.

در ادامه، مناظرات انتخاباتی آغاز می‌شود که خروجی چندانی ندارد؛ چون بیشتر به اتهام‌زنی و پته یکدیگر را روی آب انداختن شبیه است. بعد هم که انتخابات برگزار می‌شود، مدت‌ها دنبال تقسیم پست‌ها میان این و آن و بدون هیچ برنامه‌ای و ادامه وضع جاری نیز گریزناپذیر است. جالب است که دولت قبل چنان علیه دولت روحانی داد سخن می‌داد که گویی قرار است انقلاب شود. البته انقلاب شد و قریب به اتفاق نیروها را تغییر دادند؛ ولی اجرای سیاست‌های قبلی با کیفیت بسیار نازل‌تر ادامه یافت.

این وضعیت رفتار ساختار سیاسی است. در مورد منتقدین نیز وضعیت بهتر ازاین نیست. گرچه محدودیت‌های منتقدین و مخالفین بسیار زیاد است و بر آنان حرجی نیست؛ ولی تصمیمات سنجیده و اقناع‌کننده و خالی از تعارض نیز دور از دسترس نیست. هنگامی که سه نامزد معرفی می‌شوند که افتراقات آنها کم نیست، نوعی سردرگمی را نزد منتقدین ایجاد می‌کند.  بنیان سیاست در ضدیت با ساختار و امور سلبی نیست.  

بنیان سیاست در داشتن ایده‌های ایجابی و سازنده است و اگر هم با سیاست‌های رسمی مخالفت می‌شود، به‌واسطه تعارض آنها با این ایده‌های ایجابی و سازنده است. بنابراین، نمی‌توان و نباید این وجوه سیاسی را قربانی مخالفت‌های رایج کرد. به‌علاوه، قرار نیست که دستان خود را در هر شرایطی بست. قطعاً نیروی سیاسی باید خط قرمز روشنی داشته باشد؛ خطی که از خلال اجماع عمومی آن جناح و گفت‌وگوی آزاد استنتاج شود و دلیلی برای عجله در ترسیم این خط نبود و نیست.

انتخابات با هر مقدمات و شرایطی برگزار شود، در پایان به اعلام یک نفر به‌عنوان رئیس‌جمهور ختم خواهد شد. ولی فرق است میان نتیجه یک انتخابات شکلی با یک انتخابات پرشور و رقابتی. شاید یکی از علل اصلی افول کارایی در چند سال اخیر، خارج شدن انتخابات از شور و شوق اصیل انتخاباتی است. چنین وضعیتی ناشی از فقدان زمینه مناسب برای بروز کنش سیاسی است.‌ سیاست مناسک نیست که بدون هدف و فقط به‌صورت شکلی برگزار شود. سیاست معطوف به تامین خیر عمومی از طریق رقابت سالم و قانونی است. بنیان آن بر گفت‌وگوی آزاد و سازنده و بالا بردن ظرفیت انتخاب مردم است. متاسفانه، باید گفت که این اهداف در فضای موجود تامین و محقق نمی‌شود.

دیدگاه

آخرین اخبار