| کد مطلب: ۲۴۷۶۰

خطر بی‌تفاوتی جمعی

مسئله اصلی این نیست که دیگران علیه ایران توطئه می‌کنند. مسئله این است که حتی اگر دشمنان خارجی جامعه ما هم این کار را کرده باشند، باز هم ظرفیت بروز چنین رفتارهایی وجود دارد و باید این ظرفیت‌ها را کم کرد.

اگر ترکیب اینترنت، تلفن هوشمند و شبکه‌های اجتماعی نبود، با اطمینان می‌توانستیم بگوییم که ماجرای درآوردن لباس یک خانم دانشجوی دانشگاه آزاد بازتابی فراتر از همان تعدادی که شاهد ماجرا بودند، پیدا نمی‌کرد.

شاید پیش از این هم نمونه‌هایی از این رفتار بوده است، ولی این ماجرا ابعاد گوناگونی پیدا کرد و به‌ویژه حساسیت بسیاری را برانگیخته است که مبادا اقدامی برنامه‌ریزی‌شده برای تداوم فیلترینگ و اجرای قانون حجاب و از این نوع موارد باشد.

در سوی مقابل هم، عده‌ای می‌گویند ممکن است اقدامی برنامه‌ریزی‌شده باشد که هدفش مسئله‌سازی برای داخل کشور در شرایط خطیر خارجی است. همچنین می‌تواند هدف از آن، کوششی برای معرفی این رفتار به‌عنوان وضعیت نهایی مطلوب و یا ممکن آزادی پوشش باشد. گرچه ما نمی‌دانیم دلیل اقدام این خانم چه بوده است؟ آیا با هدف درگیر شدن برنامه‌ریزی کرده بود؟ آیا با او بد برخورد شده بود؟ آیا کسانی از داخل یا خارج او را مامور به ایفای چنین نقشی کرده‌اند؟ آیا مشکل روانی داشته است؟

هرکدام از اینها باشد، چند اتفاق در آنجا مشاهده شد که قابل چشم‌پوشی نیست. اول اینکه ظرفیت چنین مواجهه‌هایی وجود دارد. مسئله اصلی این نیست که دیگران علیه ایران توطئه می‌کنند. مسئله این است که حتی اگر دشمنان خارجی جامعه ما هم این کار را کرده باشند، باز هم ظرفیت بروز چنین رفتارهایی وجود دارد و باید این ظرفیت‌ها را کم کرد.

نکته دیگر، شکست اطلاع‌رسانی رسمی است که قادر نیست و نباید انتظار داشته باشد که با خبررسانی خود افراد زیادی را قانع کرده و رفع ابهام کند. این اطلاع‌رسانی مصداق «خود گویی و خود خندی؛ عجب مرد هنرمندی» است. به همین دلیل هم حتی اگر روایت رسمی مطابق با واقعیت باشد؛ همچنان روایت‌هایی غیررسمی در متن قرار می‌گیرند و روایت رسمی به حاشیه رانده می‌شود.

آنچه که بیش از هر چیز دیگری در فیلم‌های منتشرشده از این ماجرا برجسته بود، دو نوع بی‌تفاوتی مثبت و منفی از سوی حاضران در صحنه است که اغلب دانشجویان همان دانشگاه و هم‌دانشگاهی او محسوب می‌شدند. بی‌تفاوتی مثبت نسبت به وضعیت بدون پوشش او بود که عموماً نگاه هم نمی‌کردند. گویی که برخلاف ادعاهای رسمی، پوشش وی امر تحریک و تهییج‌کننده‌ای نبوده است.

ولی مسئله مهم وجود بی‌تفاوتی منفی در عدم‌‌مشارکت و گفت‌وگو با او برای کمک به ختم غائله و حتی پوشاندن وی از حیث سرما یا گفت‌وگو برای آرام کردن اوست. اگر کسی در حال خودکشی باشد یا در حال کشتن دیگری باشد، به‌طور عادی کسانی پیدا می‌شوند که برای جلوگیری از این تصمیم، کمک کنند.

پس چرا در برابر این اقدام‌ که نوعی خودزنی است، کسی به کمک آن زن نیامد؟ نه از دانشجویان و نه از استادان و نه از مدیران دانشگاه؛ و در نتیجه کار کشیده شده به نیروهای حراستی و امنیتی. اگر دقت کنیم هنگامی که آن خانم دید جلوی دانشگاه توجه کسی برای کمک و حل ماجرا برانگیخته نشد؛ راهی خیابان گردید و لباس زیر خود را هم در آنجا درآورد. 

 او باید با چه زبانی درخواست کمک و دخالت می‌کرد؟ شاید کسانی کار او را تخطئه کنند؛ به‌ویژه که چنین رفتاری اگر برنامه نباشد، بسیار استثنایی است. ولی فراموش نکنیم که در جامعه‌ای با میلیون‌ها جوان زندگی می‌کنیم که رخ دادن چنین اتفاقات نادری را نباید غیرممکن دانست و باید به آنان کمک کرد. در واقع، دیگران به دلایلی که شناخت این دلائل نیز مهم است از دخالت پرهیز کردند؛ چون گمان می‌کنند هرگونه ورود، به‌نحوی آنان را دچار مشکل خواهد کرد. این بی‌تفاوتی جمعی بسیار خطرناک‌تر از آن اقدام موردی و استثنایی است. در واقع، این دو رفتار با یکدیگر قابل‌مقایسه نیست. جذابیت‌های خبری رفتار آن خانم موجب شد که ناهنجاری ناشی از این «بی‌تفاوتی جمعی» دیده نشود.

دیدگاه

سرمقاله
آخرین اخبار