چرا مذاکره غیرمستقیم؟
محمدابراهیم انصاری لاری، پژوهشگر حوزه فرهنگ و سیاست، در یادداشتی نوشت: چرا ایران از مذاکره مستقیم طوری خودداری میکند که انگار این رویه در شمار مکتوبات آسمانی است و تخلف از آن تا یومالقیامه جایز نیست؟
محمدابراهیم انصاری لاری، پژوهشگر حوزه فرهنگ و سیاست، در یادداشتی نوشت: چرا ایران از مذاکره مستقیم طوری خودداری میکند که انگار این رویه در شمار مکتوبات آسمانی است و تخلف از آن تا یومالقیامه جایز نیست؟
عجیبتر از ماجراى ترامپ و زلنسکی، برداشت مشترک و دریافت یکسان برخی از اصلاحطلبان و اصولگرایان بود که این اتفاق را شاهدی محکم، روشن و صادق برای اثبات مدعایشان در نفی هرگونه گفتوگو و مذاکره با آمریکا تلقی کردند. در این میان، اظهارات یکی از دوستان اصلاحطلب که از فعالان قدیمی فضای مجازی هم هست و نیز اظهارات اخیر بانوى سخنگو جالبتوجهتر بود که اولی گفته بود: «حالا تصور کنید به جای زلنسکی پزشکیان نشسته بود» و نتیجه گرفته بود که دیگر نباید حرفی از مذاکره زد و دومى هم تاکید کرده بود که «حاضر نیستیم توهین به رئیسجمهور اوکراین را تجربه کنیم و رویکرد ما مذاکره است به شرطى که عزتمندانه باشد.»
مذاکره یا گفتوگو اولاً و بالذات قابلیت ارزیابی و قضاوت ندارد و از ملاحظه نتایج و ثمرات گفتوگوست که میتوان آن را متصف به انواع صفات خوب یا بد کرد. ایبسا گفتوگوهایی شیرین و هموار که نتایج تلخ و زیانباری داشتهاند و ایبسا گفتوگوهای تند و ناهموار که بالمال و حتی مدتها بعد، نتایج مفید و حتی درخشانی پدید آوردهاند. سراسر تاریخ پر است از شواهدی دال بر این مدعا. این چندساله به یکی از این شواهد در تاریخ اسلام به کرات اشاره شده و آن، معاهده صلح حدیبیه است؛ اما زوایای ظریف آن کمتر مطرح شده است.
فراموش نکنیم که وقتی برای اولینبار با مدیریت و هوشمندی زندهیاد هاشمیرفسنجانی گزارش کامل، مستند و صادقانه از شرایط کشور و آینده پیش رو از سوی مراجع مختلف نظامی، اقتصادی، سیاسی و اجرایی کشور به امام ارائه شد؛ بلافاصله تصمیم به پذیرش قطعنامه۵۹۸ از سوی ایشان اتخاذ و در کمترین زمان هم اعلام شد. امروز هم به نقطه ای مشابه سال۶۷ رسیدهایم.
هم ترامپ را یک غول تصور کردن و هم ایران را آنقدر بیدستوپا حساب کردن که نتیجهاش واهمه و دلهره از چهرهبهچهره شدن و تن به مذاکره دادن باشد؛ هر دو توهمی بیاساس و ناشی از درک نادرست و فروگذاشتن جانب خرد است.
امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که این ناترازیها، حدود دو دهه پیش از همآغوشى اراده قوى و اندیشه ضعیف، در دولت نهم متولد شد و در طول این دو دهه گاهبهگاه نعرهاى مىکشید و هیبت بدنمای خود را نشان میداد و باز پنهان میشد.
شاید بهتر آن باشد که محمدجواد ظریف که روزى ابداعکننده و طراح برجام بهعنوان برجستهترین راهکار سیاسى قرن بیستویکم بود، به جاى طرح یک پیشنهاد غیرقابلاجرا و شعارگونه که تولد و وفاتش هر دو کاغذى خواهد بود؛ تجربه، کاردانى و ایراندوستى و اسلامخواهیاش را بر مرکب شجاعت و شهامت سوار کند و با فصاحت و بلاغت و با تکیه بر براهین کارشناسى و استدلال منطقى، از همین جایگاه فعلی یعنی معاونت راهبردى رئیسجمهور بر لزوم آغاز هر چه سریعتر گفتوگو با آمریکا تاکید کند.
اصولاً سیاست گام به گام در جایی موضوعیت دارد که اولاً پروژهاى رو به کمال مدنظر باشد و این تکامل به صورت دفعى و یک جا قابل تحصیل نباشد و ثانیاً در پایان هر گام نیاز به ارزیابى نتایج مثبت و منفى کار باشد که بتوان بر مبنای آن براى برداشتن گام بعدى تصمیم درست را گرفت. گویا الان شوراى عالى فضای مجازى به رفع فیلترینگ تن داده است اما به صورت گام به گام.
این روزها که بحثهای رفع فیلترینگ و قانون حجاب و عفاف به عنوان دو موضوع مهم داخلی در همه محافل مطرح است و از متخصصان و کارشناسان گرفته تا کارگران و پیشهوران و همه و همه در حال اظهارنظر هستند؛ متأسفانه از سوی اکثر اعضای کابینه و وزرا شاهد هیچ موضعگیری روشنی نیستیم.