محاسبات اعراب پس از بمباران دوحه
وقتی قدرتهای منطقهای، روز ۱۵ سپتامبر در دوحه جمع شدند، اگر نه انتظارات، امیدهایی وجود داشت که آنها حول موضعی سرسختانهتر علیه اسرائیل اجماع خواهند کرد و نیز حول فرمولی برای رسیدن به آتشبس در غزه. این نشست، فرصتی ازدسترفته از کار درآمد، از آنجا که کشورهای شرکتکننده، خواستار اقدام مشخصی نظامی یا اقتصادی نشدند، اما این گردهمایی، بذر آنچه را ممکن است در راه باشد، کاشت.

وقتی قدرتهای منطقهای، روز ۱۵ سپتامبر در دوحه جمع شدند، اگر نه انتظارات، امیدهایی وجود داشت که آنها حول موضعی سرسختانهتر علیه اسرائیل اجماع خواهند کرد و نیز حول فرمولی برای رسیدن به آتشبس در غزه. این نشست، فرصتی ازدسترفته از کار درآمد، از آنجا که کشورهای شرکتکننده، خواستار اقدام مشخصی نظامی یا اقتصادی نشدند، اما این گردهمایی، بذر آنچه را ممکن است در راه باشد، کاشت. این در شرایطی است که سیاستهای ایالات متحده اغلب به عنوان بخشی از مشکل دیده میشوند، با اینکه میتوانند بخشی از راهحل باشند.
در طول زمان، انتقادات بینالمللی از پیگیری جنگ اسرائیل، تشدید شده و حالا به گسترهای از بایکوتها، اقدامات قانونی علیه اسرائیل بابت نقض قوانین بینالمللی و تعهدات کشورها برای بهرسمیتشناختن کشور فلسطین رسیده است. حمایت از اسرائیل در ایالات متحده به کف بیسابقهای رسیده، هم در کنگره و هم در میان رأیدهندگان، بهخصوص دموکراتها و مستقلها. حمایت داخلی در اسرائیل برای توافق جهت آزادی همه گروگانها همچنان بالاست و رهبران ارتش درباره فرسودگی و روحیه پایین در میان نیروهای ذخیره هشدار میدهند.
با همه اینها، تا قبل از حمله غیرمسئولانه اسرائیل به دوحه که با انتقاد گسترده هم مواجه شد، به نظر میرسید این الگو احتمالاً با مقاومت اندک منطقهای ادامه خواهد یافت تا وقتی نتانیاهو تصمیم بگیرد اعلام پیروزی کند. ممکن است این حمله معادله را تغییر داده باشد. اهداف مورد نظر هر چه بودند، پیامدهای حمله به دوحه عمدتاً تحت یکی از این سه دستهبندی قرار میگیرند: اول، حمله اسرائیل مذاکرات آتشبس را به خطر انداخت و شاید به پایان رساند، چون سریعترین راه برای ارسال پیام بیمیلی به مذاکره، تلاش برای کشتن طرفهای مذاکره است. توقف مذاکرات هم گروگانها در غزه، فلسطینیان ساکن غزه و شهرت و جایگاه بینالمللی اسرائیل را در معرض خطر بیشتر قرار میدهد.
دوم، این اقدام ترامپ را شرمسار کرد. او گفته پای این حمله را امضا نکرده بود. دولت قطر را شرمسار کرد که در حفاظت از شهروندان و مهمانانش ناکام ماند. اسرائیل شرکایش در منطقه را هم شرمسار کرد، بهخصوص کشورهای عضو پیمان ابراهیمی. فقدان موفقیت مشخص در این حمله هم شرمساری برای اسرائیل است. سوم، قوانین بینالمللی را تضعیف کرد. موضع ایالات متحده را به عنوان شریک و محافظ در منطقه حاشیه خلیجفارس تضعیف کرد. اعتماد دیپلماتیک را هم بین اسرائیل، کشورهای پیمان ابراهیمی و شرکای اسرائیل در منطقه، تضعیف کرد.
محکومیت شدید و تقریباً همگانی حمله به دوحه، حاکی از این امکان است که این رخداد، اتفاقی باشد که مسیر نخوت و سلطه اسرائیل در منطقه را تغییر میدهد. ایالات متحده این تغییر را پیش نخواهد برد. حمله نتانیاهو به متحد ارزشمند غیرناتویی آمریکا، ترامپ را محکوم در جمع رؤسای جمهور کلافه از دست او قرار داد؛ از طرف دیگر اما کشورها در منطقه کمکم دارند متوجه میشوند که اهرمی برای محدودکردن خشونت اسرائیل دارند. اعلامیه پایان نشست مشخص کرد که هنوز برای استفاده از این اهرم مردد هستند.
ترکیه اولین گامهای بزرگ را برای اعمال هزینههای واقعی علیه اسرائیل برداشت، شامل قطع همه روابط اقتصادی و تجاری و بستن حریم هوایی بر جنگندههای اسرائیلی در ماه گذشته. این ماه، امارات متحده عربی هشدار داد، ضمیمهسازی کرانه باختری از سوی اسرائیل، «خط قرمزی» را زیر پا خواهد گذاشت و حضور شرکتهای اسرائیلی را در نمایشگاه هوایی پیش رو در ماه نوامبر در دوبی ممنوع کرد. یک هفته پس از اعلام این موضوع، واشنگتنپست گزارش داد موضوع ضمیمهسازی از دستور کار دولت اسرائیل خارج شده است.
در مواجه با انفعال ایالات متحده، حرکت امارات متحده عربی حاکی از این است که شاید منطقه حالا مایل باشد، دیپلماسی قدرت را بیشتر به کار گیرد. برای توجه به این خطر و پرهیز از آن لازم نیست حتماً روابط قطع شوند. واکنش اسرائیل به موضعگیری امارات درباره «خط قرمز» هم این را ثابت کرد. رهبران عرب صرفاً باید جدیت هدف را منتقل کنند. اگر هویج حرکات ملموس در جهت همبستگی با اسرائیل زیر حمله کافی نبوده، اگر انفعال در مواجهه با کشتهشدن دهها هزار نفر که مثل خودشان عرب بودند، کافی نبوده، پس شاید زمان چماق توقف وضعیت عادی رسیده است.