| کد مطلب: ۵۹۴۲۳

زندگی در حباب

مهم‌ترین ناترازی موجود کشور، ناترازی شناختی از مسائل و واقعیت‌های کشور است. گویی بخش مهمی از سیاست‌گذاران و صاحبان قدرت به صورت حباب زندگی می‌کنند و در نتیجه دچار شناختی کاملاً مغایر با شناخت عمومی شده‌اند و اولویت‌های مسائل آنان به کلی متفاوت از اولویت‌های مردم است؛ در نتیجه مسائل اصلی را نمی‌شناسند و هیچ راه‌حل و انگیزه‌ای هم برای حل آنها ندارند.

جامعه ایران از بسیاری جهات دچار ناترازی‌های بزرگی شده است. هر صاحب قدرتی باید تأکید و سیاست خود را معطوف به حل این ناترازی‌ها کند. ولی در این میان، ناترازی مهمی وجود دارد که مانع از توجه به سایر ناترازی‌ها و حل آنها می‌شود. این ناترازی میان اولویت‌های صاحبان قدرت با اولویت‌های جامعه است. گویی که بسیاری از آقایان در حباب زندگی می‌کنند و برداشت درستی از مسائل و اولویت‌های جامعه ندارند.

در آخرین روز هفته هم‌زمانی چند خبر در ایران نشان‌دهنده ژرفای وحشتناک این ناترازی بود. اولین مورد، انتشار یک فیلم از خانم علیدوستی است که به مسائل پیرامون خودش و اعتراضات ۱۴۰۱ و زندان رفتن و... می‌پردازد که از شبکه بی‌بی‌سی فارسی منتشر شد. (صرفنظر از صحت وسقم محتوای آن) تعداد بازدیدهای آن میلیونی شد.

از سوی دیگر، آقای سیداحمد خاتمی امام جمعه تهران نیز در دیدار با معاون پژوهش حوزه‌های علمیه و جمعی از مدیران این معاونت که در سالن جلسات دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری در قم برگزار شد با تقدیر از فعالیت‌های علمی مرکز موضوع‌شناسی احکام فقهی، گفت: «این مرکز در زمینه پاسخ به مسائل فقهی و روزمره خدمات ارزشمندی ارائه کرده است از جمله موضوعاتی که در حج مورد پرسش قرار می‌گرفت، ذبح گوسفند با چاقوی استیل بود؛ تحقیقات مرکز نشان داد در صورتی که چاقو از مصادیق آهن باشد، ذبح جایز است و در غیر این صورت جایز نیست. این نمونه‌ای از موضوع‌شناسی فقهی دقیق است که می‌توان صحت آن را بررسی کرد.»

واقعاً داریم به کجا می‌رویم؟ طبعاً مسائل فقهی متنوع است و در جای خود پاسخ به آنها جزو وظایف حوزه باشد، ولی طرح این موارد در عرصه عمومی و توصیف آن به‌عنوان «تحقیقات ارزشمند» چه برداشتی ایجاد می‌کند؟ آیا گمان نمی‌کنند که این رودخانه خروشانی که مردم را وارد انقلاب کرد، اکنون خشک شده است؟

یک امام جمعه آن آقای صدیقی بود، امام جمعه دیگر آقای احمد خاتمی با این اولویت فقهی است، و دیگری هم مشغول صدور حکم مسئولیت سقوط بالگرد علیه اسرائیل است، درحالیکه چنین حکمی پیش از اسرائیل، حکومت مورد حمایت خود را نشانه می‌رود. این ناشی از زندگی حبابی و دور شدن از مردم و واقعیت‌های جامعه و تن دادن به روایت‌سازی به جای حقیقت‌جویی است که اجازه نمی‌دهد ناترازی‌های دیگر دیده و سپس حل شود.

در این میان، نقش رسانه و اهمیت آن در طرح درست و کارشناسانه مسائل اصلی بیش از پیش است. در این سو، رسانه رسمی ایران است که هر روز ضعیف‌تر از دیروز و کم‌مخاطب‌تر و درعین‌حال پرتوقع‌تر و حجیم‌تر و پرهزینه‌تر می‌شود. مشکل اینجاست که کسی هم نیست که پاسخ این وضعیت را بدهد، آن از مجلس و‌ نمایندگانی که اولویت‌های آنان نیز در حد اولویت‌های امام‌جمعه است.

در شرایطی که چنین فیلمی میلیون‌ها بازدید در ایران داشته است، یک نماینده مجلس به طور ضمنی تهدید به شورش می‌کند و می‌گوید که مردم ایران خودشان در برابر بی‌حجابی وارد میدان خواهند شد. همان ادعایی که در فیلم بی‌بی‌سی هم از نقطه مقابل مطرح می‌شود و هر دو به نام مردم سخن می‌گویند. 

البته، نماینده مزبور سطح تهدید را بالاتر می‌برد و می‌گوید که؛ هشدار دادم از روزی که مردم از مسئولین عبور کنند و خودشان وارد میدان شوند. ولی او نگفت که یک‌بار مردم معدود مورد نظرش در جریان اسیدپاشی شهر او وارد میدان شدند و وضعیت کنونی محصول مستقیم همان رفتارهاست. وی در ادامه و در مقام کسی که جام جهان‌بین دارد، می‌گوید که: پیش‌بینی می‌کنم مردم این سطح ابتذال را تحمل نخواهند کرد. ولی او نمی‌گوید کدام سطح ابتذال! را تحمل می‌کنند؟ آنان که با تمام قوا جلوی یک خواست عادی زنان ایستادند و اسید پاشیدند، اکنون خط قرمزشان به خیابان آمدن با لباس زیر شده است.

مهم‌ترین ناترازی موجود کشور، ناترازی شناختی از مسائل و واقعیت‌های کشور است. گویی بخش مهمی از سیاست‌گذاران و صاحبان قدرت به صورت حباب زندگی می‌کنند و در نتیجه دچار شناختی کاملاً مغایر با شناخت عمومی شده‌اند و اولویت‌های مسائل آنان به کلی متفاوت از اولویت‌های مردم است؛ در نتیجه مسائل اصلی را نمی‌شناسند و هیچ راه‌حل و انگیزه‌ای هم برای حل آنها ندارند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

مطالب ویژه
دیدگاه

آخرین اخبار