حمله اسرائیل و محدودیتهای لابی قطر
بعد از بمباران دوحه، مقامات اسرائیل مدعی چراغ سبز آمریکا برای این عملیات شدند، در حالی که قطر میزبان بزرگترین پایگاه نظامی ایالات متحده در منطقه است.

بعد از بمباران دوحه، مقامات اسرائیل مدعی چراغ سبز آمریکا برای این عملیات شدند، در حالی که قطر میزبان بزرگترین پایگاه نظامی ایالات متحده در منطقه است. روایت کاخ سفید اما با این ادعا در تناقض است. کاخ سفید اعلام کرده «درست قبل از» بمباران، به آمریکا اطلاع داده شده و مدعی شده این حمله «مایه تأسف» بود که «ممکن است فرصتی برای صلح ارائه کند.» تصمیم آمریکا برای این که حمله اسرائیل به متحدی مهم را صرفاً «مایه تأسف» حساب کند، باید یک افسانه مقاوم را کنار بگذارد: این که لابی قطر در آمریکا، قدرت بیشتری از لابی اسرائیل دارد.
«لابی قطر» اصطلاحی است که اغلب جنگطلبان حامی اسرائیل به کار میبرند تا توضیح دهند چرا آمریکاییها ناگهان نسبت به حمایت واشنگتن از اسرائیل بدبین هستند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در مصاحبهای در ماه اوت مدعی شد قطر «میلیاردها دلار در دانشگاههای آمریکا خرج میکند تا اسرائیل را بدنام کند، یهودیان را بدنام کند و ضمناً، صریح بگویم، ایالات متحده را بدنام کند... و از آنجا به جاهای دیگر پخش شد.» مشکل این روایت این است: قطر واقعاً میلیاردها دلار در دانشگاههای آمریکایی خرج کرده اما تقریباً تمام این پول در دانشگاههای آمریکایی داخل قطر خرج شدهاند. در واقع، بیش از ۹۰ درصد بودجه ۶ میلیارد دلاری آموزش عالی در قطر، مشخصاً در این دانشگاهها داخل کشور خرج میشوند که در آنها، دانشجویان آمریکا اقلیتی مشخصاند، در نهادهایی پر از قطریها و دیگر مهاجران در این کشور؛ اما بیتوجه به این حقیقت ساده، نتانیاهو و گروههای حامی اسرائیل همچنین این قصه را پخش میکنند.
«مؤسسه مطالعه یهودستیزی جهانی» بیش از همه چنین میکند. پژوهشگرانش مکرر در مقابل کنگره در این باره شهادت دادهاند، در حالی که شواهد نشان دادهاند تحقیقات آنها در این زمینه، در بهترین حالت، ایراد دارد. نکتهای که به همین اندازه مهم است اینکه این سازمان، اعلام علنی نکرده که از دولت اسرائیل بودجه گرفته است. پادشاهی قطر، البته نفوذ گستردهای در آمریکا دارد، اما قدرت مطلقی که منتقدان قطر ادعا میکنند، بسیار اغراق شدهاست. قطر لابییستهای بسیار در آمریکا دارد. کمکهای مالی بسیار به اندیشکدههای آمریکایی میکند.
برخی مقامات آمریکایی پیشتر در مؤسسات قطری کار کردهاند و خانواده و شرکتهای ترامپ هم با قطریها معاملات داشتهاند. در عین حال، قطر اقدامات بسیاری هم در جهت منافع ایالات متحده کرده است. مشخصترینش، نقشآفرینی به عنوان میانجی در درگیریهای سراسر جهان، شامل افغانستان، کنگو، دارفور، لبنان، یمن و البته غزه. همه اینها باعث شد گاردین لقب «پایتخت جهانی دیپلماسی» را به قطر بدهد. از زمان شروع جنگ اسرائیل در غزه، لابییستهای قطری بخش زیادی از دیدارهای خود را صرف تبلیغ توان میانجیگری قطر میکنند و نیز صرف ارسال پیامی صریح اما بر زبان نیامده: در حالی که اسرائیل دارد آمریکا را به میانه جنگها میکشد، قطر در تلاش است به آنها پایان دهد.
شرکت مشاوره قطری لومن۸، تسهیلگر حضور نخستوزیر قطردر برنامه تاکر کارلسون بود، با عنوان «جنگ با ایران؟ نخستوزیر قطر در رسانهها مورد حمله قرار گرفته، چون تلاش میکند جلوی این جنگ را بگیرد.» کارلسون هم تنها چهره رسانهای محافظهکار نیست که قطریها به دنبالش رفتهاند. قطریها به سراغ اینفلوئنسرهای ماگا و حامیان ترامپ هم رفتهاند. یکی از معماران این کارزار به وال استریت ژورنال توضیح داده است: «میخواهیم کارزاری بسازیم که در آن تا جایی که ممکن است، بر ذهن او [ترامپ] اثر بگذاریم.» نفرت نتانیاهو از نفوذ قطر با حملات تهاجمی او به هر محافظهکاری که طرفدار حمایت بیچونوچرای آمریکا از اسرائیل نباشد، همپوشانی داشته و این تلاشهای قطر، لااقل بخشی از دلیل این رفتار اوست.
علیرغم این حملات نتانیاهو و گروههای حامی اسرائیل اما، محافظهکاران بیشتر و بیشتر به موضعگیری علنی در مقابل جنگ اسرائیل در غزه میپردازند و میپرسند اسرائیل چطور در میانه شعار «اول آمریکا» جای میگیرد. همین اخیراً، در پنلی در نشست محافظهکاری ملی در آمریکا، کرت میلز، از دبیران رسانه «امریکن کانسروتیو» گفت: «اینها چرا جنگهای ما هستند؟ چرا مشکلات بیپایان اسرائیل، مسئولیت آمریکا هستند؟... چرا باید قبول کنیم که اول، آمریکا - تبصره، اسرائیل؟ و پاسخ این است که نباید قبول کنیم.»