دور زدن تحریم باید اثرش را در معیشت مردم نشان دهد
با آغاز مناظرههای انتخاباتی هر یک از کاندیداها سعی میکنند که نظر رایدهندگان را به خود جلب کنند. گرچه این مناظرهها کمرمق و کمجان است، اما گاهی از بین اظهارنظرهای نامزدهای ریاستجمهوری مطالبی پیدا میشود که ضروری است راستیآزمایی شوند.
یکی از مطالبی که مطرح شد و واکنشهایی را در محافل سیاسی و افکار عمومی به دنبال داشت، بحث میزان فروش نفت ایران در سالهای اخیر است. در تمام دوران دولت سیزدهم مشاهده کردم که جواد اوجی، وزیر نفت، مرتباً گزارشهای دلگرمکنندهای در مورد افزایش فروش نفت خام ایران ارائه میداد و مدعی میشد که پول نفت به سفره مردم باز میگردد.
اما با گذشت مدت اندکی از شروع به کار دولت سیزدهم مشخص شد که نهتنها در معیشت مردم گشایشی ایجاد نشد، بلکه روزبهروز معیشت سختتر شد. مردم سوال میکنند که اگر آنگونه که آقایان آمار میدهند فروش نفت ایران از ۳۰۰ هزار بشکه به یک میلیون و پانصد هزار بشکه رسیدهاست، چطور ما آثارش را در زندگی روزمره خودمان احساس نمیکنیم؟
واقعیت این است که ممکن است ایران در چند سال گذشته میزان فروش نفت خود را افزایش دادهباشد، اما دو عامل باعث شد که مردم خیلی این افزایش را در زندگی روزمره خود احساس نکنند. سازوکار فروش نفت ایران در دوران تحریم بهگونهای تنظیم شد که عمده نفت ایران به چین میرسید و چینیها برای خرید نفت ایران تخفیفهای ویژه میگرفتند و این تخفیفها را هم در چند مرحله دریافت میکردند، یکی در زمان جابهجایی، یکی در زمان تحویل، یکی در زمان واریز پول و حتی در زمان تبدیل ارز به چینیها داده میشد. نهایتاً هم چینیها نمیتوانند به خاطر مسائل تحریم و قرار گرفتن در لیست سیاه FATF و تحریم این پولها را به ما بدهند.
آنچه از نفت به چین صادر میشود عمدتاً به قراردادهای یوآنی در چین تبدیل میشود و ایرانیها میتوانند به ازای پول نفت از شرکتهای چینی خرید کالا و خدمت کنند. قرارداد علیرضا زاکانی، شهردار تهران و نامزد ریاستجمهوری با یک شرکت چینی برای خرید وسائط نقلیه، با توجه به حجم بیش از ۱۰ میلیارد یورویی آن، در شرایط عادی باید خیلی خبر خوشحالکنندهای باشد؛ اما واقعیت این است که این مقدار پول به سفره مردم ایران بازنگشتهاست، بلکه این قرارداد بر مبنای بخشی از پولی که ما در چین داریم، بستهشدهاست. اینکه موضوع این قرارداد تا چه اندازه اولویتهای معیشتی مردم ایران را با بهترین کیفیت و از بهترین منبع تامین میکند، موضوعی است که نهادهای نظارتی باید بررسی کنند.
دلایل متعددی برای افزایش فروش نفت ایران به چین در سالهای گذشته وجود دارد. دلیل نخست این است که دولت آمریکا در سال انتخابات قرار دارد. یکی از عوامل تعیینکننده رای شهروندان آمریکا، همیشه و در هر دورهای قیمت سوخت است. دولت آمریکا نمیخواهد در سال انتخابات اقدامی انجام دهد که بازار جهانی نفت متلاطم شود و با افزایش قیمت جهانی نفت بازارهای آمریکا تحت فشار قرار بگیرد. چین بزرگترین واردکننده انرژی جهان است و واشنگتن بدش نمیآید برای متعادل نگه داشتن قیمت جهانی نفت اجازه بدهد که چین از ایران با قیمت ارزان بخشی از نیازهایش را تامین کند.
در عین حال گفتوگوهای متعددی در طول یک سال گذشته میان ایران و آمریکا انجام شدهاست و هرچند تفاهمهایی هم در این گفتوگوهای مستقیم و غیرمستقیم به دست آمد، اما هنوز به نتیجه نرسیدهاست. آمریکاییها امیدوار بودند که تا پیش از انتخابات ۲۰۲۴ به تفاهمی با ایران برسند و برای جلب اعتماد طرف ایرانی قاعدتاً از اقدامهای تند و اعمال فشارهای شدید اجتناب میکردند.
از همه مهمتر جنگ اوکراین است. غربیها مطمئن بودند که تحریم نفت روسیه، بهعنوان اصلیترین تامینکننده نفت و گاز اروپا، میتواند فشار شدیدی به اروپا وارد کند. به همین سبب هم آمریکا تلاش کردهاست تا اجازه بدهد چین به عنوان بزرگترین واردکننده انرژی جهان بتواند به خرید نفت از ایران ادامه بدهد تا تامینکنندگان دیگر بازار نفت تحت فشار قرار نگیرند و منابع مازاد بیشتری برای صادرات نفت خام به اروپا داشتهباشند.
نباید تردید داشت که چین هم به ازای دریافت امتیاز خرید نفت ارزان ایران، امتیازهایی را به آمریکا میدهد. کسانی که مدعی هستند برنامههای آنها برای فروش نفت موفق است باید بتوانند نتایج عملکرد خود را در معیشت مردم خود، برنامههای توسعهای، تورم و رشد اقتصادی ببینند. ایران از ابتدای انقلاب تحت تحریم قرار داشتهاست و از همان دوران جنگ دور زدن تحریمها را آغاز کردهاست.
اینگونه نیست که یک عده تازه آمدهباشند و دور زدن تحریمها را ابداع کردهباشند و عدهای بچه زبل باشند که بهتر تحریمها را دور میزنند. دور زدن تحریمها همیشه وجود داشت و همواره هم تالی فاسد دارد و هر چقدر هم که بیشتر زمان میگذرد این فسادها بیشتر و عمیقتر میشود. دلالهای هفتخطی هستند که به نام دور زدن تحریم خون مردم را در شیشه میکنند و بخش بزرگی از منافع آن را هم در جیب خودشان میگذارند.
اگر کسی مدعی است که موفقتر، زرنگتر و زبلتر از قبلیها است، باید با عدد و رقم ثابت کند که چه تاثیری در برنامههای توسعهای و زیرساختی کشور گذاشتهاست و چه اندازه معیشت و زندگی مردم را بهبود دادهاست و درآمد سرانه را افزایش دادهاست.