بررسی سخنان نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردم درباره زنان
صد بار تکرار کلمـه «زنان» فراموشی تبعیض علیه آنها
دو شب پیش، بالاخره یک مناظره جنجالی بین نامزدهای ریاستجمهوری از راه رسید؛ مناظرهای که اجتماعی و فرهنگی بود و همانطور که انتظار میرفت «زنان» در رأس مباحث اجتماعی قرار گرفتند؛ زنانی که ماههاست در خیابانهای شهرهایشان و در ایستگاههای مترو و خودروهایشان، هدف اجرای طرح نور هستند و نوع حجابشان، دستمایه نوع برخورد نیروهای انتظامی شده است؛ همین برخوردها هم حالا موجب داغ شدن مناظرههای قبل از انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم و داغ کردن نامزدهای آن در سخنانشان شده است.
براساس بررسی «هممیهن»، در مناظره سوم حدود صد بار از کلمات «زنان و زن» استفاده شد. نامزدها پنج بار از کلمه «بانوان» استفاده کردند که سه بار از زبان امیرحسین قاضیزادههاشمی بود و دو بار از زبان مصطفی پورمحمدی. از طرف دیگر کلمه «دختران»، 19 بار در میان جملات نامزدها جا داشت و کلمه «خانم»، پنج بار.
وضعیت حجاب، اشتغال و بیکاری، آموزش، سبک زندگی، لایحه تامین امنیت زنان، خشونت علیه زنان، و زنان خانهدار، موضوعاتی بود که شش نامزد ریاستجمهوری در حوزه زنان مطرح کردند و درباره بعضی از آنها بینشان اختلاف افتاد.
مجادله بین علیرضا زاکانی و مسعود پزشکیان درباره حجاببانها یکی از بحثبرانگیزترین نکات این مناظره بود؛ پزشکیان به طعنه گفت که «ما همه مخالفیم با فیلترینگ اینترنت و ما همه طرفدار کرامت زنان هستیم، معلوم نیست چه کسانی این حجاببانها را میگذارد؟ اما وقتی اینجا مینشینیم، میگوییم که ما از حقوق زنان نیز دفاع میکنیم. واقعیت این است که اگر میخواستیم درست عمل کنیم به اینجا نمیرسیدیم.» و زاکانی، که اکنون شهردار تهران و البته در مرخصی انتخاباتی است، به پزشکیان جواب داد که بحث حجاببان را «به دروغ مطرح کرده است یا شوخی؟»
زاکانی در حالی به کار گرفتن حجاببانها را در ایستگاههای مترو قبول نکرد که معاونت اجتماعی شرکت متروی تهران اخیراً گزارشی از وضعیت حجاب و رعایت آن در مترو منتشر کرده که براساس این گزارش رسمی، فعالیت حجاببانها رسماً تایید شده است؛ در این گزارش از استخدام۱۸۰ نفر در قالب تیمهای سهنفره برای استقرار در ایستگاههای مترو سخن گفته شده که کارشان تذکر لسانی است؛ در این گزارش تصاویری از فعالیت حجاببانها منتشر شده که نشاندهنده فعالیت این حجاببانها است.
بحث درباره برخوردها با حجاب زنان به اینجا محدود نشد؛ مسعود پزشکیان درباره مسئله حجاب از دیگر نامزدها انتقاد کرد که چطور میگویند با برخورد پلیسی مخالفند و تاکید کرد که اساساً با هرگونه برخورد خشن و زورگویی مخالف است. او گفت مسئله پوشش و حجاب با دستور و قانون حل نمیشود: «وقتی در خیابانها برخوردهایی را که با دختران و زنان اتفاق میافتد، میبینیم، زمانی که نسبت به این رفتارها اعتراض میکنیم و گاهی نیز پروندههایی برای ما درست میکنند؛ واقعیت این است که این بچهها، دختران و خانمها را ما تربیت کردهایم نه بیگانگان؛ به جای اینکه خودمان را نقد کنیم که چرا این اتفاق افتاده است، در بیرون برخوردهایی با دختران میکنیم که نمیتوان پذیرفت چنین برخوردهایی میتواند مشکل را حل کند. اگر میخواهیم مشکل را حل کنیم باید برگردیم و ببینیم چه کردهایم که این اتفاقات افتاده است.»
او البته اظهارنظر واکنشبرانگیزی هم در این باره داشت؛ او گفت که مشکلات کنونی درباره حجاب زنان که موجب واکنش پلیسی شده به تربیت زنان برمیگردد: «باید آموزش را از مدرسه و مهدکودک شروع کنیم و باید نگاه برابر را آموزش بدهیم. این دختران را ما تربیت کردیم، بیگانگان که تربیت نکردند.»
این جملههای پزشکیان موجب شد تعداد زیادی از آنها بنویسند مشکل از تربیت آنها نیست، چون آنها را خانوادههایشان تربیت کردهاند و نه افراد دیگری. یک روز بعد و انتخاب حمیده زرآبادی، نماینده دهمین دوره مجلس شورای اسلامی که در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرده بود اما صلاحیتش از سوی شورای نگهبان تأیید نشد، بهعنوان سخنگوی ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان، باز هم پزشکیان را در حوزه زنان سر زبانها انداخت.
در مناظره سوم، مصطفی پورمحمدی هم به دنبال خرق عادت روزهای اخیرش از برخورد قهرآمیز با زنان انتقاد کرد. او گفت من که در خشنترین نقشها مجبور بودم اشد علیالکفار باشم میگویم باید در برابر زنان خاکسار باشیم: «پلیس عزیز که مسئول امنیت است نباید درگیر صحنههای تلخ شود.»
پورمحمدی که همواره جزو نیروهای اصولگرا شناخته شده، بدون اشاره مستقیم به اعتراضات ۱۴۰۱ گفت که «چرا اینقدر کشیدیم و کشیدند که پاره شد؟ ادامه بدهیم؟» او یک جمله واکنشبرانگیز دیگری هم داشت: «بسیاری از مردم متدین حسرت حجاب نیمبند قبل پاییز ۱۴۰۱ را میکشند.»
جملههایی که هرچند موجب عصبانیت نامزدهایی مثل زاکانی شد، تا جایی که مجبور شد بگوید نمیگذارد امثال او و پزشکیان رئیسجمهور شود اما باز هم تعداد زیادی از ایرانیها را به عملکرد پیشین او در حوزه زنان ارجاع داد؛ عملکردی که اگر انتقاد به برخوردها با زنان در آن نبود، سکوت حتماً بود. محمدباقر قالیباف هم هرچند سعی کرد چندان وارد مجادله حجاب نشود اما درباره لایحه تامین امنیت زنان که درباره خشونت علیه زنان است، گفت که این لایحه در کمیسیون مربوطه تصویب شده و در انتظار بررسی در صحن مجلس است؛ انتظاری که او از آن سخن گفت، حالا بیش از یک دهه طول کشیده است و او در مجلس یازدهم و در رأس آن نتوانست آن را به صحن بیاورد.
«زنانه کردن» شهر و مدیریت زنانه تهران یکی دیگر از مسائلی بود که قالیباف با اشاره به زمان حضورش در شهرداری تهران از آن بهعنوان افتخاراتش یاد کرد؛ موضوعی که سالهاست مورد انتقاد فعالان حقوق زنان است، از جمله تاسیس پارکهای زنان که به تفکیک جنسیتی بیشتر در شهر تهران دامن زد.
لایحه عفاف و حجاب هم در مجلس یازدهم که با حمایت حداکثری نمایندگان مجلس و از جمله قالیباف تصویب شده، یکی دیگر از مباحث این مناظره بود. مصطفی پورمحمدی یکی از معدود وعدهها را برای آینده زنان در این باره داد.
او گفت که «قرار من با شما بانوان و جوانان این است که لایحه عفاف و حجاب را پس میگیرم و با خود خانمها بحث میکنیم که باید چه ضوابطی را تعیین کنیم و مطمئنم با هزینه بسیار کمتری موفق خواهیم شد.» و البته قالیباف در پاسخ گفت که این لایحه هنوز به قانون تبدیل نشده است.
طوفان اظهارنظرها درباره حجاب به روز بعد مناظره سوم هم رسید؛ تا جایی که دیروز عبدالله جوادیآملی، از مراجع تقلید شیعه گفت که «مسائلی مانند حجاب و امثال آن با بگیر و ببند حل نمیشود، با ادب و عدل حل میشود.» او در دیداری با چند مقام قضایی گفت که در دیگر کشورهای جهان، مردم آزاده به قوانین کشورهای خود احترام میگذارند و در ایران هم «اگر کار در دست مدیر مدبّر باشد، اختلاس و نجومی در کشور نباشد، ضعف مدیریت داخلش نباشد، مردم هم به قانون احترام میگذارند.»
تبعیض علیه زنان در مناظرهها گم شد
طیبه سیاوشی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی
در سومین مناظره ما بیشتر شاهد کلیگویی نامزدها درباره زنان بودیم؛ سخنانی که غیر از موضوع حجاب، چندان ربطی به واقعیات زندگی که مردم با آن سروکار دارند، نداشت. نامزدها بیشتر وارد مباحث سیاستگذاریهای اساسی و مباحث اخلاقی شدند چون دستگاههای موازی در حوزه زنان آنقدر زیاد است که نامزدها هم ابا میکنند درباره زنان وعده ملموس دهند. این درست است که غیر از مسئله حجاب درباره اشتغال زنان هم صحبت شد یا مثلاً آقای پزشکیان گفتند که با همسرش چهار بچه را شیفتی بزرگ کردهاند اما من فکر میکنم بهدلیل تعدد دستگاههای قانونگذاری و سیاستگذاری، نامزدها نمیتوانند دقیقاً و بهطور واضح قولی را به مردم و زنان بدهند که بتوانند عملی کنند. بعضی از آنها وعدههایی دادند که واقعی نیست و نمیتواند به واقعیت بپیوندد و بعضی هم ابا کردند از اینکه قول و وعده مشخصی دهند، چون میدانستند رئیسجمهور در همه عرصهها حرف اول را نمیزند.
موضوع مهم این است که متاسفانه نامزدها و دیگر مسئولان کشوری، مشارکت سیاسی زنان را فقط در رأیدادن میبینند؛ اینکه زنان بتوانند در جایگاه نامزد ریاستجمهوری قرار بگیرند یا «رجل سیاسی» محسوب شوند، ممنوع است. اینکه بتوانند در عرصههای مختلف مدیریتی باشند، بهندرت اتفاق میافتد ولی آنجایی که میخواهند از آنها رأی بگیرند، یاد زنان میافتند، به این دلیل که مشارکت سیاسی زنان را فقط رأیدادن میدانند.
از طرف دیگر درحالیکه میبینیم در مناظرهها بحث درباره زنان داغ است اما در نتیجهی این بحث مهم در دورههای قبلی انتخابات، فضا بازتر میشد و حداقل طرحهایی مثل گشت ارشاد تعطیل میشد ولی متاسفانه در این دوره هنوز طرح نور در حال اجراست و هر روز ویدئوهای جدید از برخورد خشن با زنان در خیابانها منتشر میشود.
موضوع دیگری که کموبیش در مناظره سوم مطرح شد، لایحه تامین امنیت زنان بود. لایحه تامین امنیت زنان یکی از مهمترین لوایح دولت آقای روحانی بود که به مجلس رفت و الان اجراییشدن این لایحه به همان صورت اولیه و بدون حذف مهم است. ما در حالی دیدیم آقای قالیباف از این لایحه صحبت کرد که خودش در مجلس قبلی و فعلی در رأس مجلس بوده اما نتوانسته یک لایحه حداقلی منع خشونت علیه زنان یا تامین امنیت زنان را حتی به صحن بیاورد و آن را با همکارانش تصویب و اجرایی کند یا آقای زاکانی که در رأس شهرداری است، بهراحتی برخورد با حجاب زنان در ایستگاههای مترو را تکذیب میکند درحالیکه ما میدانیم در ماههای گذشته، بهطور وحشتناکی ماموران در ایستگاهها بودهاند و به زنان تذکر دادهاند.
این برخوردها بیسابقه بوده است. همه این برخوردها را میتوان به خشونت علیه زنان ربط داد که الان نامزدها دربارهاش حرف میزنند. از طرف دیگر میبینیم یکی از نامزدها در حالی از حقوق زنان حرف میزند که در برنامهای که مربوط به زنان خانوادههای نامزدهاست، یک مرد را به جایش میفرستد. اینها همه جای سوال دارد. به هرحال اگر این همه درباره زنان حرف میزنید و معتقدید، به زنان باید جایگاه داده شود، این عملکرد شما همه مصداق خشونت علیه زنان است.
از نظر من وعده اصلی نامزدهای ریاستجمهوری در حوزه زنان باید این باشد که بتوانند از طرف دولت لوایحی را به مجلس ارسال کنند که تبعیض علیه زنان را کاهش دهد. در کشور ما متاسفانه کشتن زنان در خانه و طی مشاجرات خانوادگی و خشونتهای خانگی بهطور روزافزون است و نسلبهنسل منتقل میشود.
ازطرفدیگر اگر توسعه در کشور میخواهیم، باید به زنان مشارکت اقتصادی دهیم که اگر اتفاق نیفتد در جامعه شاهد توسعه سیاسی نخواهیم بود. در همه کشورها همینطور است. اخیراً نمایندهای از طرف آقای جلیلی به تلویزیون آمده بود، میگفت چرا سهمیه خاصی به زنان دهیم؟ زنان خودشان میتوانند پیش بروند. من میگویم نه در کشور ما نمیشود.
باید برای زنان تبعیض مثبت باشد تا توسعهیافته شویم. جامعهای که زنان در آن مشارکت اقتصادی نداشته باشند، مشارکت سیاسی و فرهنگی هم نخواهند داشت و در جامعه ما باید این تبعیض مثبت باشد. در دولت آقای روحانی در شورایعالی اداری تصویب شد که 30 درصد پستها به زنان داده شود اما با یک شکایت در دیوان عدالت اداری این مصوبه از دست رفت. عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه آمد، اما در برنامه هفتم نه و حالا هم این موضوع اصلاً در برنامههای نامزدها دیده نشده است و به کلیگویی بسنده شده است.
من مهمترین برنامه را برای زنان بهویژه زنانی که در عرصه جامعه فعالند، امنیت اجتماعی میدانم. اینکه زندگی اجتماعی آنها بیش از این مختل نشود چون ملموسترین است و بعد مباحث دیگری که به حوزههای امنیت اقتصادی، مشارکت سیاسی و... برمیگردد؛ امنیت اجتماعی زنان باید اولویت برنامه و وعدههای نامزدهای ریاستجمهوری باشد.
فقدان یاد «زنان واقعاً موجود»
نیره توکلی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه زنان
اینکه نامزدهای ریاستجمهوری در مناظره تلویزیونی از زنان اسم ببرند دلیلی بر این نیست که میخواهند بهنفع آنها و در مسیر احقاق حقوقشان گام بردارند. گفتههای بعضی از نامزدها خیلی مشکلدار بود؛ مثلاً آقای پورمحمدی از حضور حداقلی زنان در جامعه و حداکثری در خانه صحبت کردند. صحبتکردن درباره زنان بدون پرداختن به موارد تبعیضآمیز علیه آنها، استفاده کردن از اسم زنان است.
در مناظره دو شب پیش نقلقولی از مورگان شوستر آورده شد که نقلقول غلطی بود. او نهتنها آدم مهمی برای فکتآوردن نیست، بلکه یکی از عوامل مهم رویکرد استعماری در 100 سال پیش در ایران بوده است! بههرحال به نظرم کسی که از بین همه نامزدها بهتر از همه دراینباره صحبت کرد، آقای پزشکیان بود. او به موج مهاجرت و موانع فرهنگی بر سر راه زنان اشاره کرد و رویکردش با بقیه فرق میکرد، اما بقیه نامزدها بهصورت تزئینی و ابزاری از موضوعات مرتبط با زنان استفاده کردند.
ازطرفدیگر مثلاً یکی از نامزدها از همه ادیان نام برد، به غیر دین یهود. درحالیکه ما بین یهودیت و صهیونیسم تفاوت قائلیم. این هم یکی از موارد تبعیض است. تاکید بر یک نوع نگرش مذهبی و اینکه پوشش باید باشد و زنان باید قانع شوند که آن را رعایت کنند، یکی از موضوعاتی بود که بارها نامزدها بر آن دست گذاشتند. هیچکدام از آنها درباره آزادی پوشش صحبتی نکردند، از نوع برخورد با زنان درباره پوشش اجباری حرف زدند.
آقای پزشکیان از «زن واقعاً موجود» گفتند و اینکه این زنان نادیده گرفته شدند؛ زنانی که پوشش اجباری را قبول ندارند و معتقدند که نباید حجاب اجباری باشد. بقیه نامزدها معتقد بودند که حجاب باید باشد، اما با زبان خوش باید زنان را به این سمت هدایت کرد. درحالیکه یکی از مسائل بسیار مهمی که به آن توجه نشده است همین توجه نکردن به زنان واقعاً موجود است. حتی رسانه ملی هم دراینباره به هیچ وجه بیطرف نیست و اظهاراتی که از مردم یا کارشناسان در بین مناظرهها پخش میکند همه در یک خط فکریاند. مثلاً از زنان استاد دانشگاه که از خط فکری مستقلی باشند در برنامههای انتخاباتی صداوسیما دعوت نشده است.
موضوعی که از وضعیت زنان در مناظره اخیر بیشتر نمایانده شد این بود که دستاوردها در این حوزه خیلی عالی است و باید به گونهای نقشهای سنتی تکرار شود. یکی از نقاط عطف مناظره سوم، اظهارات پزشکیان درباره پیوند زدن همیشگی زنان با خانواده بود که کاملاً با اظهارات دیگر نامزدها متفاوت بود. یک خط فکری خاص همواره دنبال پیوند زدن ابدی زنان و نقششان در خانواده و محدود کردن آنها به این نهاد است. مرکز امور مشارکت زنان ریاستجمهوری در دولت آقای احمدینژاد به معاونت زنان و خانواده تغییر نام داد؛ این همان خط فکری است که معتقد است، زنبودن مساوی است با نقشی که در خانواده دارد. خانواده نهادی است مثل نهادهای دیگر که هم مردان، هم زنان در آن حضور دارند.
تمام اختیارات رئیسجمهوری در اداره کشور 20 درصد است و همه از آن طلبکارند درحالیکه نهادهای دیگر هم باید درباره موضوعات مختلف ازجمله مسائل زنان پاسخگو باشند. یکدست کردن همه نهادها، زحمات کسانی را که پیش از این با وجود فضای بسته کار کردهاند، بر باد میدهد. زنانی که تفکر مترقی داشتهاند سعی کردند در جایگاهی که هستند کاری از پیش ببرند و این زنان نباید کنار گذاشته شوند. باتوجه به اینکه همه گزینههای اصلاحطلب و دگراندیش ردصلاحیت شدهاند، باید از این فرصت محدود استفاده کرد و مطالبات زنان را بیشازپیش مطرح کرد.
وارونهنمایی درباره زنان
فاطمه پهلوانی، فعال اجتماعی در حوزه زنان
اظهارات نامزدهای ریاستجمهوری در مناظره اخیر هیچ همخوانیای با عملکردشان در این حوزه در گذشته ندارد. موضوعی که در این حوزه مطرح میکنند یکجور وارونهنمایی عملکرد خودشان است. آقای زاکانی یکی از کسانیاند که در راستای قانون عفاف و حجاب، حجاببانها و دوربینها را در متروها کار گذاشتند که زمینهساز برخوردهای خشن با زنان است. من بهعنوان یک فعال اجتماعی حوزه زنان که محجبهام، بااین رویکرد بسیار مخالفم. ایشان میگویند باید به زنان احترام گذاشت، آیا منظورشان از احترام به زنان، احترام به قشر خاصی است یا احترام به همه زنانی که در خیابانها با پوشش اختیاری خودشان رفتوآمد میکنند.
مواضع آقای قالیباف و جلیلی هم در تناقض با آنی است که در گذشته بودند. آقای جلیلی مطرح کردند که زنان در جامعه علاوه بر خانواده باید نقشآفرینی کنند اما وقتی عملکرد همه این آقایان را در گذشته بررسی میکنیم، میبینیم که ترجیحشان ایفای نقش خانوادگی است و تاکید بر نقشآفرینی خانگی. هیچکدام از نامزدها توانمندیهای مدیریتی و تخصصی زنان را بههیچعنوان در مناظره اخیر مورد توجه قرار ندادند.
همه آنها خیلی سربسته درباره مسائل زنان صحبت کردند، بهگونهایکه انگار زنان ما هیچ مشکلی ندارند و همه این آقایان هم همهجوره در خدمت توسعه فعالیتهای مربوط به زناناند! درحالیکه خود این آقایان موانع پیشرفت زنان بودهاند؛ تصویب قانون حجاب و عفاف با آنهمه بند و تبصره پر از تهدید، ارعاب و جریمه، در زمان ریاست آقای قالیباف بر مجلس صورت گرفته است. اما ایشان خیلی هنرمندانه از کنار این موضوع گذشتند و انگار نه انگار که مسئولیتی معطوف ایشان است.
حین مناظره اول و دوم بود که تصاویری از برخورد خشن با زنی در خیابان پخش شد که مانتو و روسری داشت و بعد از اینکه ماموران زن و مرد با او برخورد فیزیکی کردند، تازه روسریاش افتاد. همین فیلمها نشاندهنده این است که معلوم نیست این آقایان نامزد، زنان را چه فرض کردهاند که انگار بهراحتی میتوانند چیزی را که با گوشت و پوست خودشان لمس میکنند، به آنی فراموش و فکر کنند که قرار است اتفاقات خیلی دلانگیزی برایشان در آینده رخ دهد! آقای پزشکیان تا حدودی و سربسته به مسائل مربوط به زنان پرداختند، اما انگار از اینکه بهصورت واضح درباره زنان مفاخر خارج از کشور حرف بزنند، شانه خالی کردند.
مواضع همه نامزدها غیرواقعی و غیرمنطبق با عملکردشان بود؛ بهویژه درباره توانمندیهای زنان. آنها حتی درباره زنان هیچ وعده مشخصی ندادند. گویی اگر هرکدامشان انتخاب شوند، همین وضع موجود را ادامه خواهند داد. در دولت آقای روحانی وعده داده شده بود که 30 درصد از مشاغل مدیریتی در اختیار زنان قرار بگیرد و تا جایی که من میدانم این درصد به 25 درصد رسید. ولی نامزدهای اخیر ریاستجمهوری حتی درباره اینکه در کابینهشان از وزیر زن استفاده کنند هم حرفی زده نشد. چون تابوی این موضوع هم در زمان آقای احمدینژاد شکست اما دولتهای دیگر پشت این خط قرمز ماندهاند. این نامزدها یا به نقشآفرینی زنان قائل نیستند یا توانش را ندارند.
نامزدها وقتی درباره موضوع حجاب و گشت ارشاد بحث میشد یا انگار داشتند درباره یک کشور دیگر صحبت میکردند یا ما زنان داریم در جای دیگری زندگی میکنیم! همه این آقایان میدانند که موضوع حجاب یک موضوع فراقوهای است و اصلاً ربطی به یک نهاد ندارد. حتی زمانی که داشتند قانون حجاب و عفاف را تصویب میکردند، صدای مخالفت با این قانون و برخوردهای خشن با زنان در خانواده بعضی از همین نامزدها بلند بود، اما پای کار ایستادند تا بهشکل غیرقانونی تصویب شود. قانونی که بسیاری از حقوق اساسی زنان را نقض کرده و مفاد آن ضدقانون است، اما بعضی از همین نامزدها پای این قانون ایستادند. اما از طرفی موضوع حجاب گویی موضوع فراقوهای است و انگار مجلس هم موظف است این قانون را تصویب کند. انگار نامزدها صدای جامعه را شنیدند، اما کاری از دستشان هم برنمیآید.
گستره اتفاقات سال 1401 و بازتابی که در بعضی از خانوادههای همین نامزدها داشت، تاثیرگذار بود اما اینکه این نامزدها با بیتفاوتی از مسائل تبعیضآمیز زنان میگذرند مربوط به تابوهای موجود درباره زنان است. شاید ما نمیدانیم فرآیند تاییدصلاحیتها چگونه بوده؛ شاید قولوقراری با نامزدها گذاشته شده که به خط قرمزها وارد نشوند. آنقدر این مناظرهها بیخاصیت بوده که هیچ وعده مشخصی هم در آن داده نمیشود انگار این آقایان میترسند که به مردم وعدهای بدهند. شاید هم به یک هوشمندی رسیدهاند که وعده مشخصی ندهند تا اگر انتخاب شدند، گیر نیفتند.