جزئیات مرگ مهرانگیز
ساعت نزدیک ۱۲ ظهر بود و مهرانگیز در حال برگشتن به خانه بود که بمباران اوین آغاز میشود؛ خانهای که در خیابان مجاور ضلع شرقی زندان اوین است و کوچهاش با دری که به در سالن ملاقات معروف است حدود ۱۵۰ متر فاصله دارد.
ساعت نزدیک ۱۲ ظهر بود و مهرانگیز در حال برگشتن به خانه بود که بمباران اوین آغاز میشود؛ خانهای که در خیابان مجاور ضلع شرقی زندان اوین است و کوچهاش با دری که به در سالن ملاقات معروف است حدود ۱۵۰ متر فاصله دارد.
در حمله اسرائیل به زندان اوین در روز دوشنبه دوم تیرماه، پنج مددکار اجتماعی این زندان شهید شدند.
گفتوگو با همسر حجت رویینتن، نیروی خدماتی بیمارستان ولیعصر که در آخرین حملههای اسرائیل به تهران شهید شد
روز یکشنبه ۲۵ خردادماه، سارا جودت، دانشجوی رشته هنر و ۲۲ ساله، همراه پدرش از خیابان محل زندگیشان در نارمک تهران میگذشتند که با بمباران این منطقه توسط اسرائیل، شهید شدند.
تبسم پاک، ۴۵ ساله روز یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ از محل کارش به خانهاش در نزدیکی خیابان صابونچی برمیگشت تا دختر ۱۷ سالهاش را در آغوش بگیرد و بگوید از صدای جنگ نترسد که در خودروی شخصیاش شهید شد.
محمد، ۳۱ ساله، صبح روز ۲۵ خرداد وقتی بیدار شد تا به محل کارش برود، تصور نمیکرد که عصر همان روز دیگر نه خانهای داشته باشد، نه پدری به نام سعید، نه مادری به نام فاطمه و نه خواهری به نام حدیثه.
به گفته او، وسط ساختمان آنها مورد اصابت قرار گرفت و همین موضوع باعث شده ساختمان بریزد: «کسانی دیگر هم در ساختمان آنها فوت شده اند. آن عکس با تختخواب صورتی که خون رویشریخته برای همان محل است.»
۱۲ ظهر ششم اردیبهشتماه، وقتی اول دود آمد و بعد صدا و بعد خبرهای انفجار همهجا را برداشت، گوشی همراه زنها برای همیشه خاموش شد؛ خانوادهها نه میتوانستند آنها را پیدا کنند و نه آقای امیری، نوذرنژاد، سمیعنژاد و... را که مردان همکار زنها در آن کانکس بودند.
زنها تنها گروهی بودند که توی شهر محافظت، مراقبت و جابهجایی مهمات را بهعهده گرفتند. تنها نگاهبانان صفر تا صد مهمات که با دو دست لاغر سبز جوانشان، فشنگهای ژ ۳، توپ ۱۰۶، خمپارههای ۶۰ و ۱۲۰، آر.پی.جی و... را از ماشینها پایین میآوردند، پنهان میکردند و بعد تحویل «برادران» رزمنده میدادند
تعداد دقیق مصدومان چشمی انفجار هنوز مشخص نیست اما بررسیهای هممیهن نشان میدهد بیش از ۳۰ نفر دچار آسیب چشمی شدهاند