سیر تکاملی مناظرههای انتخاباتی ریاستجمهوری در آمریکا
مناظره یا نمایش مشترک
در سالهای اخیر، مناظرههای ریاستجمهوری بیشتر شکل تئاتر و نامگذاری نامزدها برای یکدیگر را بهخود گرفتهاند که لحظات چشمگیر و میمهای بهیادماندنی را در فضای مجازی رقم میزنند. اما امسال شبکه خبری CNN طرحی را برای مهار هرگونه رفتار سرکشانه میان جو بایدن و دونالد ترامپ دو رقیب اصلی انتخابات ریاستجمهوری ارائه کرده است.
این شبکه چند گام را برای تسهیل گفتمان مدنی اعلام کرده؛ از جمله قطع میکروفنها برای جلوگیری از ایجاد وقفه در چرخش نوبتها، حذف تماشاگران استودیویی و دو وقفه تبلیغاتی که نامزدها اجازه صحبت با کارکنان ستاد خود را ندارند. اینها از جمله قوانینی بودند که مورد توافق ستاد انتخاباتی بایدن و ترامپ قرار گرفتند. برخی از این قوانین برای جلوگیری از تکرار اتفاقهای اولین مناظره ریاستجمهوری سال 2020 طراحی شدهاند. در آن مناظره ترامپ بارها صحبتهای بایدن را قطع کرد تا جایی که بایدن به او گفت:«میشه خفه شی مرد؟»
هر تریبون شامل یک خودکار، یک کاغذ و یک بطری آب است که با پرتاب سکه، نامزدها پشت آنها قرار میگیرند. آوردن یادداشتهای ازپیشنوشتهشده و دیگر ابزارها بر روی صحنه ممنوع است.
قوانین دیگر این مناظره میتوانند تاثیر مهمی بر استراتژی نامزدها داشته باشند. آنها بدون ارائه بیانیه آغازین از همان اول مستقیماً به سوالهای مجریهای برنامه سیانان، دنا بش و جیک تپر پاسخ خواهند داد. 2 دقیقه برای هر جواب، یک دقیقه برای استدلال متقابل و یک دقیقه دیگر برای پاسخ به استدلال متقابل زمان در نظر گرفته شده است.
از سال 1988 این اولین باری است که «کمیسیون مناظرههای ریاستجمهوری» که بر تمام مناظرههای ادوار انتخابات ریاستجمهوری نظارت داشته، برگزاری این مناظره را برعهده ندارد. این مناظره همچنین ماهها پیش از آغاز معمول رقابتها در فصل پاییز برگزار میشود.
سنتی که به سال 1960 برمیگردد
اولین مناظره ریاستجمهوری تلویزیونی، سال 1960 میان جان افکندی و ریچارد نیکسون برگزار شد؛ در استودیوی تلویزیونی بدون تماشاگر. سپس تا سال 1976 برای سهدوره هیچ مناظرهای برگزار نشد. از آن زمان به بعد مناظرهها با تماشاگران برگزار شدند که بهغیر از آغاز و پایان مذاکره باید ساکت مینشستند.
الن شرودر، استاد بازنشسته روزنامهنگاری در دانشگاه نورتوسترن پیشتر به زاخاری ولف، خبرنگار سیانان گفته بود: «سال 76، جرالد فورد رئیسجمهور بود. او بهدلیل استعفای نیکسون بهقدرت رسیده بود. پس در جایگاه ضعیفی قرار داشت. جیمی کارتر در مناظره او را به چالش کشید و سنت مناظرههای ریاستجمهوری امروزی را پایهگذاری کرد.» در هر دوره از رقابتهای انتخاباتی معمولاً 2 یا 3 مناظره میان نامزدهای ریاستجمهوری برگزار میشود و یک مناظره میان معاونانشان.
مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری یا فاجعهبارند یا یک مسترکلاس. آنها معمولاً آخرین فرصت بزرگ برای جلب رایدهندگان بهشمار میروند. مناظرهها لحظات نادری هستند تا رایدهندگان نامزدها را در حال بحث درباره مسائل مختلف روی یک صحنه ببینند و آنها را تک به تک مقایسه کنند. در مناظره زنده، هر ثانیه پتانسیل آن را دارد که در شبکههای اجتماعی فراگیر شود اما این لحظات تاریخ را شکل میدهند؛ بهگونهای که امروز هم درباره آنها صحبت میکنیم.
آمارها نشان میدهند که بهغیر از مناظره میان الگور و جورج بوش پسر در سال 2000، مناظرهها تغییرات بسیار کمی در ساختار رقابتهای ریاستجمهوری اخیر آمریکا داشتهاند. هر نامزدی که در نظرسنجیها پیشرو بوده، بعد از مناظره برنده انتخابات بوده است. البته الگور توانست رای مردمی بیشتری نسبت به جورج بوش کسب کند اما چون رای الکتورال کافی را نداشت، به جورج بوش باخت.
به گزارش سیانان اهمیت مناظرههای ریاستجمهوری قابل بحث است: عده بسیاری پیروزی کندی با اختلاف بسیار کم در انتخابات سال 1960 را عملکرد جذاب او در مناظره تلویزیونی میدانند. جرالد فورد در مناظرهای که رئیسجمهور وقت بود، زمانی که در سال 1976در پاسخ به سوالی درباره قدرت نظامی شوروی در شرق اروپا دستپاچه شد، بازنده انتخابات شد.
رونالد ریگان، بازگیر حرفهای سینمای هالیوود، با اجرای بسیار قویای که در مقابل جیمی کارتر رئیسجمهور و بعدها مقابل والتر ماندیل، معاوناش داشت، توانست دو پیروزی را در دو انتخابات ریاستجمهوری رقم بزند. سال 1992 جورج بوش پدر در طول مناظره با نگاه کردن به ساعتش بهگونهای که انگار کار مهمتری دارد و منتظر است مناظره تمام شود، شکست سنگینی را مقابل بیل کلینتون متحمل شد.
نکته اینجاست که در دوران تشدید شکافهای پارتیزانی، مشخص نیست چندین نفر هنوز تصمیم خود را نگرفتهاند که به چه کسی رای دهند. کارشناسان میگویند اگر نامزدی مدنظرتان باشد، تماشای مناظره بهمعنای تاییدی بر انتخابتان است. اما اینکه نامزدی بتواند در 90 دقیقه نظر مرددین را جلب کند اتفاقی بسیار نادر است.
در هر صورت، مناظرهها بهترین فرصت برای نامزدهاست تا با میلیونها نفر ارتباط برقرار کنند: اولین مناظره ترامپ و هیلاری کلینتون در سال 2016، رکورددار 84 میلیون بیننده بود. سال 2020 مناظره ترامپ و بایدن که از 16 شبکه پخش شد، نزدیک به 73 میلیون نفر بیننده داشت. عده بیشتری هم احتمالا کل یا تکههایی از آن را در شبکههای اجتماعی تماشا کردهاند.
مناظره زودهنگام بایدن و ترامپ در تاریخ بیسابقه است و لحن ماههای آخر کمپین 2024 را مشخص میکند. کمپینهای هر دو نامزد دعوت سیانان برای مناظره را پذیرفتهاند و سپس موافقت کردهاند در 10 سپتامبر در شبکه ایبیسی مناظره کنند. هر دو مناظره به میزبانی رسانهها برگزار خواهند شد.
کمیته ملی جمهوریخواهان سال 2022 مشارکت خود در «کمیسیون مناظرههای انتخاباتی» را لغو کرد و دلیل آن را نگرانی از سوگیری گردانندگان مناظرهها دانستند که در دورانی که رایگیری زودهنگام رواج بیشتری پیدا کرده، بسیار دیر برگزار میشوند.
مناظره یا نمایش مشترک
مناظره نیکسون و کندی در استودیوی بدون تماشاچی سیبیاس در شیکاگو برگزار شد: این مناظره بهطور زنده از طریق شبکههای سیبیاس، انبیسی و ایبیسی پخش شد. هر کدام از نامزدها 8 دقیقه برای بیانیههای آغازین و 3 دقیقه برای جمعبندی زمان داشتند. قوانین مناظره در نتیجه مذاکراتی سخت شکل گرفته بودند. زمانبندی آن کنگره آمریکا را ملزم کرد تا قوانین FCC یا کمیسیون ارتباطات فدرال (آژانس مستقل دولت آمریکا که قوانین رادیو، تلویزیون، ماهوارهها و شبکههای تلویزیونی در سراسر آمریکا را تنظیم میکند) تعلیق کند. شروط مورد بحث برای شرکت در مناظره شامل جزئیات کوچکی بود.
نیکسون نمیخواست واکنشهایش نشان داده شود، او میخواست بینندگان او را در حال صحبت کردن ببینند. اما کندی میخواست واکنشهایش نشان داده شوند که در نهایت پذیرفته شد ولی رضایت داد که تصویر هیچکدام از نامزدها درحال پاککردن عرق از روی صورتشان پخش نشود. بعد از جزئیات، مسائل بزرگتری هم وجود داشت. شبکههای تلویزیونی از نیکسون و کندی خواستند تا از یکدیگر سوال بپرسند، اما هر دو اصرار داشتند سوالها از سوی پنلی از خبرنگاران پرسیده شوند و هر کدام از یک شبکه باشند؛ فرمتی که عموماً کنفرانس خبری موازی شناخته میشود.
ایبیسی از اینکه این برنامه را «مناظره» اعلام کند، امتناع کرد و آن را «نمایش مشترک» نامید. 66 میلیون آمریکایی ترشروییهای نیکسون را دیدند اما نام مناظره برای رویایی سیاسی نامزدها باقی ماند.
جیل لپور، استاد تاریخ آمریکا در دانشگاه هاروارد و یکی از نویسندگان مجله نیویورکر میگوید که اغلب نامزدها بازنده مناظرههای ریاستجمهوری هستند تا برنده. هر اشتباهی میتواند هزینه سنگینی داشته باشد. تمرین برای ضربه زدن کار آسانی است، آمادگی برای مقاومت در برابر ضربه خوردن، سختتر. سلامت نامزدها در دوران کلینتون و ترامپ هم مسئله بود. ترامپ 70 ساله بود، هیلاری کلینتون 68. ترامپ و کلینتون و مشاوران کلیدیشان بر استقامتشان تاکید میکردند.
آنها در دوران رقابت نیکسون و کندی که در آن زمان 47 ساله و 43 ساله بودند، کودک بودند. راجر ایلز مشاور رسانهای و کسی بود که به ترامپ کمک کرد برای مناظره با کلینتون آماده شود. در دهه 60، زمانی که ایلز تازه شروع بهکار کرده بود، به نیکسون میگوید که دلیل باختاش به کندی این بود که در تلویزیون پریشان بهنظر میرسید. ایلز مدیرعامل فاکسنیوز بود که پس از تحقیقات درباره اتهاماتی مبنی بر تعرض جنسی به کارکنان زن، مجبور به استعفا شد.
عوامل تاثیرگذار بر پیروزی یا شکست در مناظره
در مناظرهها مهم است که دوربین شما را خوب نشان دهد. دلیل عمده معروف شدن مناظره سناتور جانافکندی و ریچارد نیکسون، معاون رئیسجمهور این بود که تماشای آن احساس نزدیکی بیشتری را با نامزدها ایجاد میکرد، اینکه آنها چه شکلی هستند و بینندگان آنها را چگونه میبینند. کندی جوان بود، خوشتیپ، ساختهشده برای تلویزیون و سرحال. نیکسون هم جوان بود امابهنظر خسته، مریضاحوال، بدون گریم بهنظر میرسید و ارتباط چشمی برقرار نمیکرد. تفاوت میان این دو نامزد بسیار بود. آنهایی که صدای نیکسون را از رادیو شنیدند فکر کردند او برنده شده است. آنهایی که از تلویزیون تماشا کردند کندی را برنده میدانستند. اولین مناظره تلویزیونی ثابت کرد که سیاستمداران همچنان موضوعاتی برای کشف کردن دارند.
مناظره بعدی 16 سال بعد میان جیمی کارتر، فرماندار وقت جورجیا و جرالد فورد رئیسجمهور وقت انجام شد. اگر قانون داشتن چهره خوب در مقابل دوربین سال 1960 آموخته شد، قانون بعدی سال 1976 نوشته شد که مبادا اشتباهی مرتکب شوید که میتواند یک روایت منفی را درباره نامزدی شما تقویت کند. اما جرالد فورد دقیقاً همین کار را کرد. فورد برحسب اتفاق رئیسجمهور شده بود. زمانی که معاون اول رئیسجمهور نیکسون بهدلیل ماجرای رسوایی استعفا داد به این مقام رسید و سپس زمانی که نیکسون استیضاح شد، به ریاستجمهوری رسید. عفو نیکسون از سوی فورد باعث ریزش حامیانش شد و کارتر فرماندار متواضع و صریح جورجیا میتوانست بدون برگزاری مناظره هم برنده شود.
فورد در مناظره دوم مقابل کارتر نه یکبار بلکه دوبار گفت که «در اروپای شرقی هیچگونه تسلط شوروی وجود ندارد» این حرف نهتنها حقیقت نداشت بلکه در ریاستجمهوری فورد هم نقش بازی کرد: رئیسجمهوری برحسب اتفاق که آسیبپذیر بود؛ هم از نظر فیزیکی و هم از نظر عقلی.
سال 1980 فقط یک مناظره ریاستجمهوری میان رئیسجمهور جیمی کارتر و فرماندار رونالد ریگان برگزار شد. کارتر از مشارکت در مذاکره اول امتناع کرده بود چون سازماندهندگان از جان اندرسون، نماینده پیشین کنگره و نامزد مستقل برای شرکت در مناظره دعوت کردند. در نتیجه مناظره 28 اکتبر تنها مناظره سرنوشتساز میان این 2 نفر بود. با اینکه انتخابات 1980 پیروزی بزرگی برای ریگان بود اما قابل پیشبینی نبود.
در سپتامبر همان سال، نظرسنجیها نشان میدادند کارتر با 38درصد از ریگان با 35درصد بالاتر است. تا اولین مناظره، کارتر به 40درصد هم رسیده بود. اما پس از اولین مناظره که کارتر در آن شرکت نکرد، نتایج برعکس شدند و ریگان توانست یک هفته قبل از مناظره دوم (تنها مناظرهاش با کارتر) 6 امتیاز پیشی بگیرد.
ریاستجمهوری جیمی کارتر با مشکلات بسیاری همراه بود. اقتصاد در شرایط بسیار بدی قرار داشت، عملیات نظامی برای نجات گروگانهای آمریکایی در تهران شکست خورده بود و خود کارتر نالایق بهنظر میرسید انگار که نمیتواند شرایط را کنترل کند. با این حال، رقابت کارتر و ریگان برای چندین ماه بسیار نزدیک بود. رونالد ریگان به مردی جنگجو شهرت داشت، کسی که میتوانست آغازکننده یک حمله هستهای باشد، کسی که افراد بسیاری میتوانستند به او بهعنوان فرمانده کل اعتماد کنند.
اما در مناظره پیش از انتخابات 1980، رونالد ریگان خوشاخلاق و آرام مثل کندی 20 سال پیش بود؛ بازیگری که با دوربین راحت بود. هر بار که کارتر از او انتقاد میکرد با لبخند و دوستانه پاسخ میداد: «دوباره شروع کردی» و زمانی که بهدوربین نگاه کرد و از آمریکاییها پرسید: «آیا الان شرایطتون از 4 سال پیش بهتر است»، نتیجه انتخابات مشخص شده بود. 7 روز بعد، ریگان 51درصد از آرای مردمی را بهدست آورد.
4 سال بعد ریگان مقابل والتر ماندیل، معاون کارتر در مناظره تلویزیونی حاضر شد. آمریکا رکود اقتصادی را پشتسر گذاشته و در مسیر رشد قرار گرفته بود. در یکی از محبوبترین تبلیغات تلویزیونی ریگان میگوید، بار دیگر در آمریکا صبح شده است. والتر ماندیل در اولین مناظره خود در هفتم اکتبر 1984 دربرابر ریگان پیشرفت کمی داشت. ریگان در عین حال سردرگم بهنظر میرسید. سال 1984 او 73 ساله بود و پرسشها درباره سناش در فاصله دوهفتهای میان دو مناظره، شدت گرفته بودند. در دل دموکراتها بارقهای از امید ایجاد شده بود که شاید، ماندیل بتواند برنده شود. در جایی در اولین مناظره دوربین والتر ماندیل را نشان داد که با نگاهی پرسشآمیز به او زل زده. شنیده شده است که ماندیل هنگام خروج از صحنه میگوید: «این مرد رفتنی است.»
اما زمانی که در مناظره دوم به ریگان فشار آوردند تا درباره سناش صحبت کند، پاسخ خود را آنقدر بیعیب و بهموقع گفت که رقابت را بهپایان رساند: «من برای اهداف سیاسیام قرار نیست جوانی و بیتجربگی رقیبم را بهرخ بکشم.» تماشاچیان حاضر در استودیو و حتی خود ماندیل خندیدند. با وجود سردرگمی واضح او در دیگر لحظات مناظره این جمله بر تمام روز چیره شد. بنابراین گاهی جملهای زیرکانه و بهخوبی بیانشده، میتواند نجاتبخش باشد.
زمانی که جورج دبلیو بوش خود را برای مناظره با فرماندار مایکل دوکاکیس در کمپین 1988 آماده میکرد، مناظرهها سازماندهیشده بودند. کمیسیونی سال 1987 شکل گرفت تا اسپانسر مناظرهها باشد و تمام مسائل مربوطه از تاریخ برگزاری تا صحنهآرایی را با کمپینهای نامزدها هماهنگ کند. جرم و جنایت یکی از مسائل اصلی انتخابات 1988 بود.
کمپین بوش مشغول پرداختن به روایتی درباره دوکاکیس بودند که او در برابر جنایت «نرم» عمل میکند. آنها ماجرای ویلی هورتون، متهم به تجاوز که از زندان ماساچوست به مرخصی آمده بود و در آن زمان هم به فرد دیگری تجاوز و او را به قتل رسانده بود، سر زبانها انداختند. چون این اتفاق زمانی افتاد که دوکاکیس فرماندار بود و بهدلیل مخالفتش با حکم اعدام، محبوبیت خوبی کسب کرده بود.
بنابراین در اولین مناظره برنارد شا مجری برنامه سیانان، مناظره را با این سوال از دوکاکیس آغاز کرد: «فرماندار، اگر به کیتی دوکاکیس (همسرش) تجاوز میشد و به قتل میرسید، آیا از حکم اعدام قطعی برای قاتل دفاع میکردید؟» این پرسش بهقدری شوکهکننده بود که بحثها بر سر ناهنجار بودن آن تا چند روز ادامه داشت. با این وجود این سوال شا نبود که لحظه بهیادماندنی آن شب را رقم زد. بلکه جواب دوکاکیس در خاطرهها ماند.
او گفت: «نه دفاع نمیکنم برنارد و فکر میکنم میدانی که تمام عمرم با مجازات اعدام مخالف بودهام.» این سوال بههمراه خونسردی دوکاکیس هنگام پاسخ باعث شد والتر شپیرو روزنامهنگار بنویسد: «سوال وحشتناک اما قابل تأملی بود.» بنابراین برای پاسخ به سوالها ابتدا باید از جنبه یک انسان پاسخ بدهید، در مرحله بعد از جنبه قانون.
بیل کلینتون در سال 1992، بهگفته یکی از دستیارانش درخواست صندلیهای پایهبلندی را داشت تا هنری راس پروت کوچکتر نشان داده شود. تا آن زمان، مناظرههای ریاستجمهوری رویدادی پرخطر بودند؛ عرصه حرفهای دندانشکن. جمله معروف ریگان «دوباره شروع کردی»، یا جایی که لیود بنسن به دن گویل میگوید: «سناتور، شما جک کندی نیستی.» گافهایی هم وجود داشتهاند که بسیاری از آنها به صحنهآرایی یا فیلمبرداری مربوط میشدند.
مناظره کلینتون و پروت با چارچوب گردهمایی برگزار شدند که تماشاچیان سوال میپرسیدند؛ چارچوبی که کلینتون خیلی دوست داشت و جورج بوش پدر نه. درحالیکه کلینتون به سوالکنندگان نزدیک میشد تا با آنها ارتباط برقرار کند، دوربینها بوش را نشان میدادند که به ساعتش نگاه میکند. او بعدها این گمانهزنی را تایید کرد که با خود فکر میکرده «فقط 10 دقیقه دیگه از این برنامه چرند باقی مانده.»
بوش تنها نبود. والتر کرونکایت روزنامهنگار و مجری خبری تلویزیونی سال 1998 نوشت: «مناظرهها بخشی از تقلب ناعادلانهایاند که کمپینهای سیاسی به آن تبدیل شدهاند. اینجا ابزاری برای ارائه تفسیر منطقی از مشکلات مهمی است که مردم با آن روبهرو هستند و رویکردهای جایگزین برای راهحلهایشان را میشنوند. با این حال نامزدها با دریافت ضمانتهای شیوه برگزاری مباحث معناداری را بهچالش میکشند. آنها باید بهخاطر نابودی روند الکتورال متهم شناخته شوند.»
در تئوری، کمیسیون مناظرههای ریاستجمهوری دیگر به کمپینها اجازه دیکته کردن شرایط را نمیدادند. نقطه عطف مناظرهها سال 2004 اتفاق افتاد؛ زمانی که ونون جوردن، وکیل حقوق مدنی از طرف جان کری و جیم بیکر، دیپلمات و وکیل از طرف جورج بوش پسر، درباره شرایط مناظره، مذاکره کردند و تفاهمنامه 32 صفحهای را به کمیسیون تحویل دادند. کمیسیون بهاتفاق آراء آن را رد کرد.
با این حال معمولاً تغییراتی در طول دقیقه 90 مناظره رخ میدهد. سال 2012، کمیسیون، برنامهریزی کرده بود تا نامزدها بر سر یک میز بنشینند. جیم لهرر، روزنامهنگار آمریکایی قبول کرد تا مجری این مناظره باشد. اما زمانی که اوباما تصمیم گرفت در مناظره اول پشت تریبون بایستد و میت رامنی هم آن را پذیرفت، کمیسیون کوتاه آمد. لهرر میخواست عقبنشینی کند. او میگفت زمانی که افراد نشسته باشند میتوانند موضوعات بیشتری را پوشش دهند، چون میتوانند از زبان بدن استفاده کنند، میتوانند تکان دادن سر یا چشمهایشان را هم به آن اضافه کنند، واکنشهایی که از پشت تریبون قابل مشاهده نیست.
در آخر او با تریبونها موافقت کرد. بیش از 10 میلیون توئیت در طول مناظره پست شدند و این مناظره بیشترین تعداد توئیت درباره رویدادی سیاسی در تاریخ آمریکا را رقم زد. لهرر بهدلیل بهچالش نکشیدن نامزدها مورد انتقاد قرار گرفت. در فصل رقابتهای مقدماتی ریاستجمهوری، بینندگان از نامزدها مانند سلبریتیها حمایت میکنند یا آنها را دست میاندازند.
تلاشهای کمیسیون تشویق نامزدها به مباحثه با یکدیگر شکست خورده بود. سال 2008، لهرر تلاش کرد تا مککین و اوباما با یکدیگر مباحثه کنند. اما مککین حاضر به این کار نشد.
راه دیگری هم برای رویارویی نامزدها وجود دارد، صحنهای که مثل رینگ بوکس و دادگاه توأمان است. سال 1992، شب قبل از رقابتهای مقدماتی حزب دموکرات در نیویورک، فیل دانوهه، نویسنده و شخصیت رسانهای در مناظرهای که بهطور زنده از شبکه سی-اسپن پخش شد میزبان بیل کلینتون و جری براون بود. او گفت: «افتخار من است که فرماندار براون و فرماندار کلینتون را معرفی کنم.» او سپس به صندلیاش تکیه داد و یک کلمه هم صحبت نکرد. کلینتون و براون 45 دقیقه با یکدیگر مباحثه کردند، بدون هدایت مجری و بدون مداخله. پال بیگالا، مشاور بیل کلینتون در اینباره گفت: «بهترین مکالمهای بود که تا الان دیدم.» اما بیگالا معتقد بود که چنین کاری را نمیتوان با ترامپ و کلینتون انجام داد. چون او میدانست ترامپ نمیتواند 90 دقیقه متمدنانه بنشیند و صحبت کند.
مباحثه شیوهای دارد
شیوه مباحثه قابل آموزش است. میتوان آن را با تماشای دیگران، در میز صبحانه یا در مدرسه، در تلویزیون یا این اواخر آنلاین یاد گرفت. مهارتی است که با پیشه کردن صبر در آن پیشرفت میکنید یا با تقلید از افرادی که آن را بهبدترین شکل ممکن انجام میدهند، بدتر میشوید. دهههاست که آموزش بحث کردن، بخش اصلی آموزش هنرهای آزاد یا Liberal arts بوده است (ملکوم ایکس زمانی که در زندان بود آن را مطالعه کرد.
او میگوید: «ایستادهام آنجا، صورتهایی که به من خیره شدهاند، حرفهایم از سرم به دهانم جاری میشوند درحالیکه مغزم بهدنبال بهترین جمله بعدی است، اگر بتوانم با اجرای درست آنها را بهطرف خودم بکشانم، در مناظره برنده شدهام). مناظره کردن مانند رای دادن، راهی برای مردم است تا بدون دعوا یا جنگ با یکدیگر، مخالفت خود را ابراز کنند: کلیدی برای هر نهادی است که زندگی متمدنانه را امکانپذیر میکند، از دادگاهها گرفته تا کنگره.
جیل لپور در نیویورکر مینویسد: «ایالات متحده محصول مناظره است.» سال 1787، نمایندگان کنوانسیون قانون اساسی آمریکا توافق کردند تا بدون خشونت، بحث کنند و بدون آسیب زدن به احساسات یکدیگر تلاش کنند یکدیگر را متقاعد کنند. یک سال پس از آن جیمز مدیسون و جیمز مونرو در رقابت برای یک کرسی در ویرجینیا با یکدیگر مناظره کردند. تا سال 1830، کلاسهای مناظره در قالب آموزش مدنی بهمنظور تجهیز شهروندان برای مشارکت در پردازش دموکراسی ارائه شدند.
سال 1858، دهها هزار نفر مناظره لینکولن و داگلاس در رقابل برای کرسی ایالت النوی در مجلس سنا را تماشا کردند. سخنران اول 60 دقیقه زمان داشت، دومی 90 دقیقه و سپس سخنران اول 30 دقیقه اضافهتر. مهمترین نکته درباره مناظره لینکولن و داگلاس خود مناظره نبود چون این مناظره 2 سال بعد منتشر شد، زمانی که لینکولن و داگلاس برای ریاستجمهوری رقابت میکردند، کتاب مناظره این دو نفر در شش ایالت منتشر شد. لینکولن در تمام آن 6 ایالت و در نهایت در انتخابات برنده شد.
در دوران رادیو، مناظرهها وارد آشپزخانهها و اتاقهای نشیمن شدند. در سالهای 1920، «اتحادیه رایدهندگان زن» صحنهآرایی مناظرهها بین نامزدها و پخش آنها در رادیو را آغاز کردند. زمانی که هربرت هوور برای «قانون رادیو فدرال 1927» که شامل قانون مدتزمان برابر موسوم به بخش 315 بود، لابی میکرد، میگفت که پخش «مناظرههای سیاسی که پیشینه اقدامات سیاسی است» آمریکاییها را بهمعنای واقعی کلمه متحد میکند.
فرانکلین دی. روزولت از شرکت در مناظره امتناع کرد چون ممکن بود رازی در مورد کشور از دهانش دربرود. سال 1936، جمهوریخواهان که ناامید شده بودند، تکههایی از سخنرانیهای او را بههم چسباندند و آن را بهعنوان استدلال متقابل سخنان آرتور وندنبرگ، سناتور جمهوریخواه به ایستگاههای رادیویی تحویل دادند تا آنها را بهعنوان «مناظره» پخش کنند. 66 ایستگاه رادیویی قرار بود این برنامه را پخش کنند. 21 ایستگاه امتناع کردند. سال 1948، توماس دووی و هارولد استاسن که برای نمایندگی حزب جمهوریخواه رقابت میکردند درباره یک موضوع در رادیوی ملی مناظره کردند: «آیا حزب کمونیست در آمریکا باید غیرقانونی شود؟» اما آیزنهاور همانند روزولت دعوت برای مناظره در رادیو را رد کرد.
سال 1947، پس از آنکه تلویزیون برنامه «دیدار با رسانه» را رونمایی کرد، مناظره شکل پنلی از خبرنگاران را داشت که از سیاستمداران سوال میپرسیدند. شاید مککارتی بازی (به فعالیتهای ضدکمونیستی سناتور جوزف مککارتی در آغاز دوران جنگ سرد گفته میشود)، آمریکاییها را نسبت به شرایط مذاکره نگران کرده بود، تا حدی که اصرار داشتند سیاستمداران در تلویزیون با یکدیگر گفتوگو کنند.
سال 1959 آدلای استیونسون، سیاستمدار و کاندیدای حزب دموکرات که دو بار در رقابت ریاستجمهوری به دوایت آیزنهاور باخته بود، مینویسد: «پیشنهاد میکنم که فضای سیرک کمپین ریاستجمهوری را به مناظرهای بزرگ در برابر دیدگان کامل تمام مردم تبدیل کنیم.» سال بعد کنگره آمریکا قانون بخش 315 را بهحالت تعلیق درآورد تا به نیکسون اجازه دهد با کندی مناظره کند.
والتر لپمن، خبرنگار و کارشناس سیاسی در اینباره نوشت: «مناظره تلویزیونی نوآوری جسورانهای بود که قرار است در کمپینهای آینده نیز اجرا شود و اکنون نمیتوان آن را رها کرد. از حالا به بعد برای هر نامزدی و برای هر منصب مهمی غیرممکن است که بتواند از چنین رویایی اجتناب کند.»
دان ردر، سال 1988 مجری اولین مناظره ریاستجمهوری میان جورج بوش پدر و مایکل دوکاکیس، فرماندار دموکرات ماساچوست بود. بهنظر میرسید «ردر» درباره برگزاری این مناظره احساس شرمندگی میکند. او به بینندگان تلویزیون گفت: «این برنامه بهمعنای واقعی کلمه که اغلب در زبان انگلیسی بهکار گرفته میشود، مناظره محسوب نمیشود چون تحت کنترل شدید خود نامزدها و مدیران آنها قرار دارد.»
او در ادامه میگوید: «این برنامهها طی سالها توسعه پیدا کرده و بهآنچیزی تبدیل شدهاند که مردم معتقدند توصیف دقیقتر آن نمایش مشترک یا کنفرانس خبری برنامهریزیشده» است.
اگر فقط پروندههای کنوانسیون قانون اساسی و مناظره لینکولن و داگلاس را بخوانید، درک کاملی از تاریخ و سیاست آمریکا بهدست میآورید. اما از سال 1976 گرفته تا 2012 این موضوع را نمیتوان در مورد تماشای هیچکدام از مناظرههای تلویزیونی ریاستجمهوری گفت. با این حال، مناظرهها مهماند، آگاهیبخشاند و به بخش عادی جریانات سیاسی تبدیل شدهاند.
عکس: AP