| کد مطلب: ۱۵۸۲۷
آمریکا و اتحاد چین، روسیه، ایران و کره‌شمالی

آمریکا و اتحاد چین، روسیه، ایران و کره‌شمالی

این روایت نوظهور درباره «همسویی» بین پکن، مسکو، پیونگ‌یانگ و تهران اخیراً تقویت شده است. ظاهراً ایران در نظر دارد رزمایش دریایی اخیر در شمال اقیانوس هند را که چین، روسیه و ایران آن را «کمربند امنیتی دریایی» نامیده‌اند، به‌عنوان یک هم‌سویی در حال رشد به تصویر بکشد.

در همین حال، کره‌شمالی یک هیئت اقتصادی بلندپایه به ایران اعزام کرده و تلاش‌هایی برای تقویت روابط با کشورهای مخالف آمریکا انجام داده است. کره شمالی و ایران نیز به روسیه کمک می‌کنند. اگرچه ممکن است پایگاه‌های ایدئولوژیک و استراتژیک برای روابط نزدیک بین پکن، مسکو، پیونگ‌یانگ و تهران وجود داشته باشد اما شواهد اندکی وجود دارد که ثابت کند این کشورها قادر خواهند بود یک نظم ایجاد کرده و یا بتوانند یک نظم جهانی جایگزین منسجم داشته و یا حتی حداقل در حال حاضر قادر به انجام عملیات نظامی هماهنگ پیچیده باشند.

چالش اصلی برای اتحاد بالقوه چین، روسیه، کره شمالی و ایران در نقش هند نهفته است. درحالی‌که روسیه، کره‌شمالی و ایران، هند را به‌عنوان یک قدرت برای مقابله با نفوذ ایالات متحده در سراسر اوراسیا می‌بینند، چین، بازیگر مسلط در میان این چهار کشور، دهلی را به‌عنوان یک رقیب در جنوب آسیا و اقیانوس هند و اقیانوس آرام به حساب می‌آورد.

علاوه بر این، هند به‌طور بالقوه می‌تواند در صورت تهاجم  چین به تایوان، یک جبهه دوم برای پکن ایجاد کند. هرچند شواهد برای این احتمال محدود است. مسکو، تهران و دهلی کاملاً آگاه هستند که بدون دخالت هند، امکان ائتلاف اوراسیا بر ضدآمریکایی اندک است. اما چین و روسیه ممکن است به کاهش انزوای کره‌شمالی و ایران کمک کنند و این روابط به‌عنوان «اتحاد» یا «محور» و ایجاد واکنش گسترده‌اش علیه ایالات متحده اهمیت می‌یابد.

این اتحاد می‌تواند به فشار بر منابع آمریکا و آسیب به روابطش با کشورهای کلیدی مانند هند، ترکیه و عربستان سعودی منجر شود. واشنگتن و روشنفکران سیاست خارجی‌اش برای جلوگیری از ایجاد انسجام بیشتر میان چین، روسیه، کره‌شمالی و ایران، به سمت رویکرد «تفرقه بینداز و حکومت کن» حرکت کرده‌اند.

امروزه، ایالات متحده، متحدانی نظیر بریتانیا، ژاپن، استرالیا و چندین کشور اروپایی دارد که سنگری در برابر محور روسیه و چین، تشکیل می‌دهند. با این حال، این داینامیک اتحاد با چالش عمیق کشورهای محوری مانند هند، عربستان سعودی، اندونزی و ترکیه مواجه است، که به‌طور فزاینده‌ای در برابر مفهوم ادغام اروپا و هند و اقیانوس آرام در یک مرحله ژئوپلیتیک واحد مقاومت می‌کنند.

این مقاومت ناشی از منافع استراتژیک آنها در حفظ انعطاف و خودمختاری است. مهمتر از آن، همسویی آنها با واشنگتن صرفاً بر مناطق خاصی متمرکز شده است، نه همه مناطق و نه کل جهان.  در مورد هند، دهلی به‌طور فزاینده‌ای نگران چین و اهدافش در اقیانوس هند است.

هند آماده همسویی با واشنگتن است و واشنگتن موازنه قدرت در هند و اقیانوس آرام را در اولویت قرار می‌دهد و این می‌تواند نقطه همگرایی بین هند، ایالات متحده، ژاپن و استرالیا براساس منافع ملی این کشورها باشد.

با این حال، دهلی روشن کرده است که این مشارکت‌ها نباید به یک اتحاد کامل تبدیل شود و تمرکز خود را فراتر از اقیانوس هند و اقیانوس آرام گسترش دهد. این موضع زمانی به چشم آمد که هند از قطعنامه‌های سازمان ملل در محکومیت تهاجم روسیه به اوکراین به دلیل اهمیت برخورداری از تجهیزات نظامی و انرژی روسیه خودداری کرد.

در خاورمیانه، با بدتر شدن وضعیت امنیتی، عربستان سعودی مشتاق همکاری با ایالات متحده و اسرائیل برای مهار ایران است. با این حال، عربستان سعودی به‌عنوان یک صادرکننده بزرگ انرژی به چین و روسیه در تنظیم سیاست انرژی جهانی، نیاز دارد و بنابراین انگیزه کمتری برای تبدیل پیمان دفاعی آینده خود با ایالات متحده به یک اتحاد همه‌جانبه پیدا می‌کند.

این کشور هرگونه اتحادی را که مستلزم کاهش قیمت انرژی و آسیب رساندن به اقتصاد روسیه یا محدود کردن عرضه انرژی به چین در صورت تهاجم چین به تایوان باشد، رد می‌کند. از آنجایی که مرکز قدرت اقتصادی و ژئوپلیتیکی به سمت اقیانوس هند و اقیانوس آرام در حال چرخش است، آمریکا ممکن است منابع یا شرکای لازم را نداشته باشد تا بار استراتژی مهار جهانی ائتلاف اوراسیا شامل چین، روسیه، کره شمالی و ایران را به دوش بکشد. در واکنش به این ساختار قدرت در حال ظهور در اوراسیا، ایالات متحده مجبور است موقعیت استراتژیک خود را که قبلاً متشنج شده بود، دوباره تنظیم کند.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار