در گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا برای سال ۲۰۲۴ تشریح شد:
چین، روسیه و ایران سه تهدید نخست آمریکا
توضیح: آنچه میخوانید صرفاً ترجمهای است که گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا و مواضع اتخاذشده در آن لزوماً مورد تائید روزنامه هممیهن نیست. هدف از انتشار این متن، صرفاً آشنایی با شکل تفکر سیاستگذاران آمریکا است.
در طول سال آینده، ایالات متحده با نظم جهانی مواجه خواهد شد که به شکل فزایندهای شکننده است. این نظم به دلیل تسریع رقابت استراتژیک بین قدرتهای بزرگ، چالشهای فراملی شدیدتر و غیرقابل پیشبینیتر و درگیریهای منطقهای متعدد با پیامدهای گستردهتر تحت فشار قرار میگیرد. چین بلندپرواز اما مضطرب است. روسیه متخاصم خواهد بود و برخی از قدرتهای منطقهای مانند ایران و بازیگران غیردولتی توانمندتر، قوانین دیرینه نظام بینالملل و همچنین اولویت ایالات متحده در آن را به چالش خواهند کشید. بهطور همزمان، فناوریهای جدید، شکنندگی در بخش بهداشت عمومی و تغییرات محیطی فراوانتر هستند و اغلب تأثیرات جهانی دارند و پیشبینی آن سختتر است. کافی است به بحران غزه نگاه شود که توسط یک گروه تروریستی غیردولتی بسیار توانمند آغاز شد. این حمله تا حدی توسط ایران تقویت شد و با روایتهای مشوقانه توسط چین و روسیه برای تضعیف ایالات متحده در صحنه جهانی تشدید شد. این رخداد مشخص کرد که چگونه یک بحران منطقهای میتواند تأثیرات گستردهای داشته باشد و همکاریهای بینالمللی را در مورد دیگر مسائل مبرم پیچیده کند. جهانی که از این دوره پرفرازونشیب بیرون میآید، توسط قدرتی شکل میگیرد که قانعکنندهترین استدلالها را برای نحوه اداره جهان و نحوه سازماندهی جوامع داشته باشد و بتواند تعیین کند کدام نظم در پیشبرد رشد اقتصادی و تأمین منافع مؤثرتر است. تهدیدهای سنتی و غیرسنتی از سوی دشمنان ایالات متحده، مجموعهای از مسائل منطقهای با پیامدهای احتمالی بزرگتر و جهانی و همچنین چالشهای کاربردی و فراملی، مانند اشاعه، فناوریهای نوظهور، تغییرات آب و هوایی، تروریسم و مواد مخدر غیرقانونی از جمله موضوعات این گزارش هستند.
چین
شیجینگپین، چین را بهعنوان قدرت برتر در شرق آسیا و بهعنوان یک قدرت پیشرو در صحنه جهانی تصور میکند. حزب کمونیست چین تلاش خواهد کرد تا چالشهای مرتبط با اعتبار و مشروعیت خود را برطرف کرده و نفوذ ایالات متحده را کاهش دهد، بین واشنگتن و شرکای آن شکاف ایجاد کند و هنجارهای جهانی را که به نفع نظام استبدادی این کشور است، تقویت کند. مهمتر از همه، جمهوری خلق چین، تایوان را برای اتحاد تحت فشار قرار خواهد داد. این اقدامی است که نقاط اصطکاک بحرانی با ایالات متحده ایجاد خواهد کرد. با وجود شکستهای اقتصادی، رهبران چین سیاستهای اقتصادی دولتمحور را برای هدایت سرمایه به سمت بخشهای اولویتدار، کاهش وابستگی به فناوریهای خارجی و امکان نوسازی نظامی حفظ خواهند کرد. چین اقدامات رقابتی واشنگتن علیه پکن را بهعنوان بخشی از تلاش گسترده دیپلماتیک، اقتصادی، نظامی و فناوری ایالات متحده برای مهار ظهور این کشور، تضعیف حاکمیت حزب کمونیست و جلوگیری از دستیابی جمهوری خلق چین به اهداف منطقهای و جهانی خود میداند. با این وجود، رهبران چین زمانی به دنبال فرصتهایی برای کاهش تنش با واشنگتن خواهند بود که معتقد باشند این اقدام به نفع پکن است و از منافع اصلی آنها محافظت میکند. چین با چالشهای داخلی بیشماری مواجه است که احتمالاً مانع جاهطلبیهای رهبران این کشور خواهد شد. رهبران حزب کمونیست مدتهاست که بر این باور بودهاند که رشد اقتصادی چین مبتنی بر فناوری میتواند تضمین کند این کشور میتواند از کشورهای غربی پیشی بگیرد. با این حال، تقریباً بهطور قطع رشد چین کُند شده است. جمهوری خلق چین وزن اقتصادی خود را با قدرت نظامی رو به رشد و تسلط دیپلماتیک و تکنولوژیکی خود برای رویکردی هماهنگ جهت تقویت حاکمیت حزب کمونیست و تضمین آنچه که بهعنوان قلمرو مستقل و برتر منطقهای خود میداند، با حرکتش به سمت تبدیل شدن به یک قدرت جهانی ترکیب میکند. در سال 2024، پس از انتخابات ریاستجمهوری و مجلس در تایوان، پکن همچنان به اعمال فشار نظامی و اقتصادی و همچنین تبلیغاتی علیه تایوان ادامه میدهد. تایوان نقطه عطف بالقوه قابلتوجهی برای رویارویی بین جمهوری خلق چین و ایالات متحده است زیرا پکن ادعا میکند که ایالات متحده از تایوان سوءاستفاده میکند تا رشد چین را تضعیف کند. پکن از تدابیر قویتر برای عقب راندن از افزایش حمایت ایالات متحده از تایوان استفاده خواهد کرد. در دریای چین جنوبی، پکن به استفاده از قابلیتهای نظامی و دریایی در حال رشد خود ادامه خواهد داد تا مدعیان رقیب را بترساند و نشان دهد که بر مناطق مورد مناقشه کنترل دارد. بهطور مشابه، چین به ژاپن بر سر مناطق مورد مناقشه در دریای چین شرقی فشار خواهد آورد. پکن قصد دارد نفوذ خود را در خارج از کشور گسترش دهد و بهعنوان قهرمان توسعه جهانی از طریق چندین انجمن چندملیتی و ابتکاراتی مانند طرح کمربند و جاده، ابتکار توسعه جهانی و ابتکار امنیت جهانی مطرح شود. چین در حال ترویج جایگزینی برای نهاد توسعه و امنیت بینالمللی موجود است که اغلب تحت تسلط غرب هستند. بهعنوان بخشی از این تلاش، پکن به دنبال حمایت از توسعه و امنیت در جنوب جهانی بهعنوان راهی برای ایجاد نفوذ جهانی خود است. پکن در حال متعادل کردن سطح حمایت خود از مسکو برای گریز از خطر برای منافع اقتصادی و دیپلماتیک خود است. جمهوری خلق چین از طریق حمایت از صنعت دفاعی روسیه، از طریق ارائه مواد و قطعات تسلیحاتی با کاربرد دوگانه، به جنگ روسیه در اوکراین کمک اقتصادی و امنیتی میکند. تجارت بین چین و روسیه از زمان آغاز جنگ در اوکراین افزایش یافته است و صادرات کالاهای چینی با استفاده نظامی بالقوه از سال 2022 بیش از سه برابر شده است. پکن تا سال 2035 بر تحقق هدف ایجاد یک نیروی دفاعی و نظامی کاملاً مدرن ملی متمرکز خواهد شد و تا سال 2049 ارتش چین به یک ارتش در کلاس جهانی تبدیل خواهد شد. چین برای اثبات برتری خود در امور منطقهای و به نمایش گذاشتن قدرتش در سطح جهانی، بهویژه با توانایی بازدارندگی و مقابله با مداخله ایالات متحده در تنگه تایوان، آماده میشود. با توجه به پاکسازی افسران عالیرتبه ارتش چین از جمله وزیر دفاع در سال 2023، رهبران جمهوری خلق چین تقریباً بهطور قطع نگران تأثیر مداوم فساد بر قابلیتها و کارآمدی ارتش هستند. ارتش چین، سیستمهای مدرنی را به کار گرفته است و صلاحیت خود را برای انجام عملیات مشترکی که نیروهای ایالات متحده و متحدانش را در غرب اقیانوس آرام تهدید کند، بهبود بخشیده است. نیروی دریایی چین دو ناو هواپیمابر دارد و انتظار میرود پیشرفتهترین ناو خود را در سال 2024 به آب بیاندازد. این ناو مجموعهای از موشکهای بالستیک و کروز و همچنین موشک مافوق صوت DF-17 را در اختیار دارد و هواپیماهای جنگنده نسل پنجم را بر روی خود حمل میکند. نیروهای زمینی سناریوهای آموزشی واقعبینانهای را برای بهبود آمادگی و توانایی خود برای اجرای عملیات، از جمله تهاجم احتمالی به تایوان، انجام دادهاند. ارتش چین بهدنبال ایجاد تاسیسات نظامی در خارج از کشور است. چین علاوه بر توسعه پایگاه نظامی خود در جیبوتی و تأسیسات نظامیاش در پایگاه دریایی ریم در کامبوج، در حال بررسی تأسیسات نظامی در چندین مکان از جمله برمه، کوبا، گینه استوایی، پاکستان، جزایر سیشل، سریلانکا، تاجیکستان، تانزانیا و امارات متحده عربی است.
چالشهای چین
اولویتبندی امنیت و ثبات از سوی شیجینپینگ برای حزب کمونیست، توانایی چین برای حل مشکلات پیچیده داخلی را تضعیف میکند و مانع دستیابی به هدف حزب کمونیست برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ در صحنه جهانی میشود. رهبران چین احتمالاً بیش از همه نگران فساد هستند. تمرکز رو به رشد پکن بر روی امنیت ملی موجب شده که چین قوانین جدیدی را در مورد امنیت دادهها و اقدامات ضدجاسوسی از طریق هدف قرار دادن شرکتهای خارجی ایجاد کند. پکن، شرکتهای فناوری چین را سرکوب میکند و از مردمش برای مشارکت در فعالیتهای ضدجاسوسی کمک خواسته است. رئیسجمهوری چین بهطور منظم توبیخ، هشدار عمومی، تحقیق و اخراج چهرهها را به اتهام فساد صورت میدهد. با این حال، تلاشهای ضدفساد احتمالاً هرگز نخواهد توانست فساد را ریشهکن کند. بهرغم کاهش محدودیتهای تولد، نرخ زاد و ولد در چین همچنان رو به کاهش است. نرخ ازدواج در یک مسیر نزولی مشابه است که روند منفی جمعیت و کاهش نیروی کار را تقویت خواهد کرد. درهمآمیختن تهدیدهای امنیتی داخلی و خارجی توسط شی، موقعیت و جایگاه چین را در خارج از کشور تضعیف میکند و توانایی پکن را برای تأثیرگذاری بر ادراکات جهانی و دستیابی به اهدافش کاهش میدهد. رویکرد رادیکال پکن به جداییطلبی در سین کیانگ، هنگ کنگ و تبت و همچنین سرکوب گستردهتر مذهب و مخالفت در چین، موجب شده است، انتقادهای گسترده جهانی از نقض حقوق بشر و مداخلات فراسرزمینی چین مطرح شود.
روسیه
جنگ تجاوزکارانه روسیه علیه اوکراین منجر به خسارات عظیمی در داخل و خارج از این کشور شده است اما روسیه همچنان یک دشمن مقاوم و توانا در طیف وسیعی از حوزهها است و بهدنبال طرح و دفاع از منافع خود در سطح جهانی و تضعیف ایالات متحده و غرب است. تقویت روابط روسیه با چین، ایران و کرهشمالی با هدف تقویت تولیدات دفاعی و تقویت اقتصاد، چالش بزرگی برای غرب و شرکای آن است. روسیه به دنبال منافع خود از طریق رقابت و گاهی تقابل و تحریک خواهد بود. روسیه تقریباً بهطور قطع خواهان درگیری نظامی مستقیم با نیروهای ایالات متحده و ناتو نیست و به فعالیتهای نامتقارن ذیل آنچه که بهعنوان آستانه درگیری نظامی در سطح جهانی میداند، ادامه خواهد داد. ولادیمیر پوتین احتمالاً معتقد است که روسیه تلاشهای اوکراین برای بازپسگیری سرزمینهای مهم را کمرنگ کرده است. او معتقد است که رویکرد او برای پیروزی در جنگ نتیجه داده و حمایت غرب و ایالات متحده از اوکراین با توجه به جنگ اسرائیل و حماس محدود شده است. پوتین احیای ژئوپلیتیک، توان اقتصادی و نظامی روسیه را تحت تأثیر قرار داده و با تهاجم گسترده به اوکراین به اعتبار بینالمللی آن لطمه زدهاست. با این وجود، روسیه سیاستهایی را برای کاهش این هزینهها اجرا میکند و از روابط خارجی برای به حداقل رساندن آسیبهای ناشی از تحریمها و بازسازی اعتبار خود بهعنوان یک قدرت بزرگ استفاده میکند. تعامل عمیق اقتصادی مسکو با پکن، روسیه را به بازار بزرگی برای این کشور تبدیل کرده است. چین مهمترین شریک تجاری روسیه است و تجارت دوجانبه این دو کشور در سال 2023 به بیش از 220 میلیارد دلار رسیده است که در حال حاضر 15 درصد از رکورد کل حجم سال 2022 خود فراتر رفته است. مسکو به استفاده از همه منابع قدرت ملی خود برای پیشبرد منافعش و تلاش برای تضعیف ایالات متحده و متحدانش ادامه خواهد داد اما در انجام این کار با چالشهایی مانند جدایی از بازارها و فناوری غربی و فرار سرمایههای انسانی مواجه است. تولید ناخالص داخلی روسیه در مسیر رشد متوسطی در سال 2024 قرار دارد، اما رقابتپذیری بلندمدت آن در مقایسه با چشمانداز قبل از جنگ کاهش یافته است. روسیه هزینههای اجتماعی را افزایش دادهاست تا افکار عمومی را از اعتراض باز دارد. در عوض مالیات بر شرکتها را افزایش داده و گزینههای جدید درآمدی برای خود ایجاد کرده است. مسکو با موفقیت صادرات نفت خود را افزایش داده است و احتمالاً در حال فروش حجم قابلتوجهی بالاتر از سقف تعیین قیمت نفتخام و فرآوردههای پالایششده توسط گروه هفت است که به ترتیب در دسامبر 2022 و فوریه 2023 اجرایی شد. روسیه اهرم انرژی خود را به شکل قابلتوجهی حفظ خواهد کرد. در نیمه اول سال 2023، روسیه همچنان دومین تامینکننده گاز طبیعی مایع به اروپا بود و کاهش صادرات نفت خام خود را بهعنوان بخشی از تعهدات اوپکپلاس اعلام کرد. روسیه کاهش روابط خود با غرب را با گسترش روابط با چین، ایران، کرهشمالی و کشورهای کلیدی جهانی جنوبی جبران میکند. تلاشهای مجدد ارمنستان، مولداوی و برخی از کشورهای آسیای مرکزی برای جستوجوی شریک به جای روسیه نشان میدهد که چگونه جنگ به نفوذ مسکو، حتی در فضای پس از شوروی، آسیب رساندهاست. عدم تمایل روسیه به صرف منابع و سرمایه سیاسی برای ممانعت از اقدام آذربایجان در بازپسگیری قرهباغ کوهستانی با توسل به اقدام نظامی، نشان میدهد که چگونه جنگ مسکو در اوکراین نقش این کشور را بهعنوان یک حکم امنیت منطقهای تضعیف کردهاست.
درگیری در اوکراین
عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین هزینههای عمده و پایداری را برای روسیه به همراه داشته و نتوانست به انقیاد کامل اوکراین ختم شود. روسیه بیش از هر زمان دیگری از زمان جنگ جهانی دوم متحمل خسارات نظامی شدهاست. تقریباً 300 هزار نیروی انسانی و هزاران تانک و خودروهای زرهی و رزمی خود را از دست داده است. ارتش روسیه با مسائل فرسایشی، کمبود پرسنل و چالشهای روحی مواجه بوده و خواهد بود. هرچند اتکا به مینها، مواضع دفاعی از پیشآمادهشده و آتش غیرمستقیم به این کشور کمک کرده است تا حملات اوکراین را در سال 2023 دفع کند. با این وجود، بنبست ایجادشده در جنگ، به نفع مزیتهای نظامی استراتژیک روسیه است و بهطور فزایندهای صحنه را به نفع مسکو تغییر میدهد. صنعت دفاعی روسیه بهطور قابلتوجهی تولید تسلیحات تهاجمی دوربرد، مهمات توپخانه و سایر قابلیتها را افزایش میدهد و این قابلیتها به این کشور اجازه میدهد در صورت لزوم یک جنگ طولانی با شدت بالا را ادامه دهد. در همین حال، مسکو از اواخر سال 2023 پیشرفتهای فزایندهای در میدان نبرد داشته است و از عدم اطمینان در مورد آینده کمکهای نظامی غرب به اوکراین سود برده است. نیروهای نظامی مسکو پس از متحمل شدن تلفات گسترده تجهیزات و پرسنل در جریان درگیری با اوکراین، به چند سال زمان برای بازسازی نیاز دارد. مسکو در میانه تلاش برای بازسازی نیروی زمینی خود، برای بازدارندگی استراتژیک بیشتر به قابلیتهای هستهای و دفاع هوایی متکی خواهد بود. صرفنظر از این، نیروهای هوایی و دریایی روسیه به ارائه برخی از قابلیتهای قدرتمند خود ادامه خواهند داد. برنامههای اعلامشده مسکو برای گسترش نیروهای زمینی خود تقریباً بهطور قطع شکست خواهد خورد، اما با این وجود در طول زمان منجر به ایجاد ارتشی بزرگتر خواهد شد؛ حتی اگر این ارتش از نظر کیفی بهتر نشود.
سلاح کشتارجمعی
روسیه به مدرنسازی قابلیتهای تسلیحات هستهای خود ادامه خواهد داد و بزرگترین و متنوعترین انبار تسلیحات هستهای را حفظ خواهد کرد. مسکو تواناییهای هستهای خود را برای حفظ بازدارندگی و دستیابی به اهداف خود در درگیری احتمالی با ایالات متحده و ناتو ضروری میداند و این ابزار را ضامن نهایی امنیت فدراسیون روسیه میداند. ناتوانی روسیه در دستیابی به پیروزیهای سریع و قاطع در میدان نبرد، در کنار حملات اوکراین به داخل روسیه، همچنان نگرانیهایی را در مورد استفاده پوتین از سلاحهای هستهای ایجاد میکند. در سال 2023، پوتین بهطور علنی تمایل خود را برای انتقال سلاحهای هستهای به بلاروس در پاسخ به درخواست طولانیمدت مینسک اعلام کرد. مسکو انتخابات ایالات متحده را بهعنوان فرصت میبیند و عملیاتهای نفوذ را برای دههها انجام داده است. روسیه در حال بررسی این موضوع است که چگونه نتایج انتخابات ایالات متحده در سال 2024 میتواند بر حمایت غرب از اوکراین تأثیر بگذارد و احتمالاً تلاش خواهد کرد تا بر انتخابات به روشهایی تأثیر بگذارد که به بهترین نحو از منافع و اهداف آن حمایت کند.
چالشهای روسیه
درحالیکه پوتین سعی میکند از شکستدادن شورش واگنر در ژوئن 2023 بهعنوان گواهی بر این مدعا استفاده کند که جامعه روسیه با رهبری او متحد است، اما او همچنان با چالشهای داخلی از جمله کاهش حمایت نخبگان، فشار اقتصادی و بار جنگ در اوکراین مواجه است. مسکو احتمالاً نیاز دارد که هزینههای نظامی افزایشیافته را با نیاز به درآمد اضافی متعادل کند، بدون اینکه شرکتهای خصوصی و تحت حمایت دولت یا مردم روسیه را با هزینههای جنگ مواجه کند. روسیه با مشکلات بلندمدت از جمله کمبود سرمایهگذاری خارجی بهویژه در بخش انرژی خود مواجه است.
ایران
ایران به تهدید منافع، متحدان آمریکا و نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه ادامه خواهد داد و قصد دارد موقعیت نوظهور خود را بهعنوان یک قدرت منطقهای تثبیت کند و در عین حال تهدیدات علیه خود و خطر درگیری نظامی مستقیم را به حداقل برساند. تهران سعی خواهد کرد از موفقیتهای نظامی اخیر خود از طریق شبکه منطقهای، دستاوردهای دیپلماتیک، برنامه هستهای گسترش یافته و فروش تسلیحات خود برای پیشبرد اهداف خود و همچنین تقویت بیشتر روابط با مسکو، استفاده کند. ایران بهدنبال استفاده از مناقشه غزه برای محکوم کردن اسرائیل، تقبیح نقش اسرائیل در منطقه و منصرف کردن سایر کشورهای خاورمیانه از عادیسازی روابط با اسرائیل خواهد بود. بعید است که موضع ایران در مورد مناقشه غزه، چالشهای موجود را بپوشاند. در داخل کشور، عملکرد ضعیف اقتصادی و نارضایتیهای اجتماعی هنوز حکومت را با فشار مواجه میکند.
دههها ایجاد روابط، ارائه پشتیبانی، تأمین مالی، تسلیحات و آموزش به شرکای خود در سراسر خاورمیانه، از جمله حزبالله لبنان، حوثیها و شبهنظامیان مورد حمایت ایران در عراق و سوریه، تهران را قادر خواهد ساخت تا با نشان دادن اثربخشی استفاده از «محور مقاومت»، کنسرسیومی متشکل از مبارزان همفکر خود شکل دهد. تهران پس از حمله حماس در 7 اکتبر، با سازماندهی ضداسرائیلی و ضدآمریکایی، توانست تواناییهای نظامی شبکه را منعطف کند. حملات از لبنان به تنگه بابالمندب در حالی انجام شد که ایران از پیامدهای مهم بحران غزه ایمن مانده است. طی سال 2023، ایران نفوذ دیپلماتیک خود را از طریق بهبود روابط با روسیه، عربستان سعودی و عراق گسترش داد. ایران آمادگی خود را برای اجرای مجدد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2015 برای دستیابی به کاهش تحریمها اعلام کرده، اما ادامه حمایت تهران از نیروهای نیابتی و تهدید مقامات سابق ایالات متحده، در راستای توافق نبوده است.
بذرهای نارضایتی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هنوز در ایران وجود دارد و میتواند تهدیدی برای نزاعهای داخلی بیشتر باشد، مانند آنچه در اعتراضات گسترده و طولانی در داخل ایران در اواخر سال 2022 و اوایل سال 2023 مشاهده شد. ایران همچنین به تهدید مستقیم نیروهای ایالات متحده در خاورمیانه ادامه خواهد داد و به تلاشهای 10ساله خود برای توسعه شبکههای نفوذ در داخل ایالات متحده متعهد باقی میماند. ایران بهدنبال هدف قرار دادن مقامات سابق و فعلی آمریکا بهعنوان انتقام از ترور قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و قبلاً تلاش کرده بود عملیات مرگباری را در ایالات متحده انجام دهد. درگیری در غزه و حمایت ایران از حماس میتواند تلاشهای ایران را تضعیف کرده و موجب شود که ایران نتواند جایگاه بینالمللی خود را بهبود بخشد و سرمایهگذاری خارجی جذب کند. ایران پس از درگیری غزه همچنان تهدیدی برای اسرائیل و متحدان و منافع ایالات متحده در منطقه باقی خواهد ماند و احتمالاً به تسلیح و کمک به متحدان خود برای تهدید ایالات متحده و همچنین حمایت از حماس و سایرینی که به دنبال جلوگیری از برقراری صلح بین اسرائیل و فلسطین هستند، ادامه خواهد داد. درحالیکه ایران برای اجتناب از درگیری مستقیم با اسرائیل یا ایالات متحده محتاط خواهد بود، با این وجود، حملات موشکی و پهپادی شبهنظامیان مورد حمایتش را علیه نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه ممکن کرده است. تبادل آتش حزبالله با اسرائیل در مرز شمالی با لبنان و حملات موشکی و پهپادی حوثیها به اسرائیل و به کشتیهای تجاری در دریای سرخ از این جمله هستند.
فعالیت هستهای ایران
ایران در حال حاضر فعالیتهای کلیدی برای تولید یک سلاح هستهای قابل آزمایش را انجام نمیدهد. با این حال، از سال 2020، تهران اعلام کرده است که دیگر محدود به محدودیتهای برجام نیست و برنامه هستهای خود را تا حد زیادی گسترش داده، نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی را کاهش داده و فعالیتهایی را انجام داده است که در صورتی که بخواهد، به ایران موقعیت بهتری برای تولید یک سلاح هستهای میدهد. ایران از برنامه هستهای خود برای ایجاد اهرمهای مذاکره و پاسخ به فشارهای بینالمللی استفاده میکند. تهران اعلام کرده درصورتیکه ایالات متحده به تعهدات خود در برجام عمل کند و آژانس پرونده تحقیقات پادمانی باقیمانده خود را ببندد، به محدودیتهای برجام باز میگردد. تهران مقدار کمی اورانیوم غنیشده 60 درصد را با هم مخلوط کرده و میزان تولید خود را از ژوئن تا نوامبر 2023 به میزان قابلتوجهی کاهش داد. ایران به افزایش اندازه و سطح غنیسازی ذخایر اورانیوم خود و توسعه، ساخت و بهرهبرداری از سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه میدهد. تهران زیرساختها و تجربه لازم برای تولید سریع اورانیوم با درجه تسلیحاتی را دارد؛ البته اگر بخواهد این کار را انجام دهد. ایران احتمالاً نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، افزایش بیشتر ذخایر اورانیوم غنیشده خود یا غنیسازی اورانیوم تا 90 درصد را در پاسخ به تحریمهای اضافی، یا حمله به تاسیسات هستهای خود در نظر خواهد گرفت. ایران احتمالاً قصد دارد به تحقیق و توسعه عوامل شیمیایی و بیولوژیکی برای اهداف تهاجمی ادامه دهد. دانشمندان نظامی ایران در مورد مواد شیمیایی، سموم و تنظیمکنندههای زیستی تحقیق کردهاند که همگی دارای طیف وسیعی از اثرات آرامبخش، تجزیهکننده و ناتوانکننده هستند.
رویکرد ترکیبی ایران به جنگ - با استفاده از قابلیتهای متعارف و غیرمتعارف - برای آینده قابل پیشبینی تهدیدی برای منافع ایالات متحده در منطقه خواهد بود. عملیات جنگی غیرمتعارف ایران و شبکه شرکا و نیروهای نیابتی، تهران را قادر میسازد تا منافع خود را دنبال کرده و عمق استراتژیک خود را تا حدودی حفظ کند. ایران ساخت هواپیماهای آموزشی پیشرفته را آغاز کرده است و احتمالاً به دنبال دستیابی به سیستمهای تسلیحات متعارف جدید مانند هواپیماهای جنگنده پیشرفته، هلیکوپترها و تانکهای نبرد خواهد بود. با این حال، محدودیتهای مالی، سرعت و میزان خرید را کاهش میدهد. توانمندیهای موشکی، پهپادی، پدافند هوایی و دریایی ایران به تهدید آمریکا و داراییهای تجاری و نظامی شریک خود در خاورمیانه ادامه خواهد داد. برنامههای موشکی بالستیک ایران دارای بزرگترین زرادخانه در منطقه است و تهران بر بهبود دقت، کشندگی و قابلیت اطمینان موشکهای خود تاکید دارد. در همین حال، کار ایران بر روی ابزارهای پرتاب فضایی - از جمله سیمرغ - زمان تولید یک موشک بالستیک قارهپیما را کوتاه میکند. اگر ایران تصمیم به توسعه چنین قابلیتی بگیرد، میتواند در کوتاهمدت به آن دست یابد.
تخصص و تمایل روزافزون ایران برای انجام عملیات سایبری تهاجمی، این کشور را به تهدیدی بزرگ برای امنیت شبکهها و دادههای ایالات متحده و متحدان و شرکا تبدیل میکند. رویکرد تهران به حملات سایبری، زیرساختهای ایالات متحده را در معرض خطر قرار میدهد، بهویژه که حملات قبلی این کشور علیه اهداف اسرائیل نشان میدهد ایران مایل است کشورهایی با قابلیتهای سایبری قویتر از خودش را هدف قرار دهد. ایران به اجرای عملیات نفوذ بدخواهانه در خاورمیانه و سایر مناطق از جمله تلاش برای تضعیف فرآیندهای سیاسی ایالات متحده و تشدید اختلافات ادامه خواهد داد. پیش از انتخابات ایالات متحده در سال 2024، ایران ممکن است تلاش کند تا عملیات نفوذی را با هدف تهدید منافع ایالات متحده انجام دهد؛ از جمله هدف قرار دادن انتخابات ایالات متحده، زیرا در گذشته تمایل و توانایی خود را برای انجام این کار نشان داده است. در طول چرخه انتخابات آمریکا در سال 2020، بازیگران سایبری ایرانی تلاش کردند اطلاعات رایدهندگان ایالات متحده را بهدست آورند و با ارسال ایمیلهای تهدیدآمیز به رایدهندگان و انتشار اطلاعات نادرست در مورد انتخابات در روند انتخابات اخلال ایجاد کنند. همین بازیگران ایرانی، فعالیتهای خود را توسعه داده و مجموعهای از تکنیکها را با ترکیبی از قابلیتهای سایبری و نفوذ توسعه دادهاند که ایران میتواند در طول این دوره از آن استفاده کند.
چالشهای ایران
بهرغم اینکه اعتراضات در اواخر سال 2022 و اوایل سال 2023 به پایان رسید، اما ایران همچنان با چالشهای داخلی مواجه است که توانایی حکومت را برای دستیابی به اهدافش محدود میکند. سوءمدیریت و تحریمهای بینالمللی ترمزهایی بر اقتصاد ایران هستند که توانایی حکومت را برای جلب حمایت داخلی محدود میکند. اقتصاد ایران در بحبوحه تورم بالا، فشار تحریمها و کاهش ارزش پول روزگار میگذراند. بیشتر دستمزدها نمیتوانند با تورم همگام شوند و این امر منجر به کاهش قدرت خرید خانوارها میشود. در طول سالهای آینده، ایران به دلیل کمبود منابع آبی، بهطور فزایندهای با تغییرات آب و هوایی مواجه خواهد شد. وابستگی ایران به درآمدهای صادرات نفت و کندشدن رشد اقتصادی در چین - بزرگترین خریدار نفت ایران - درآمدهای کمتری را برای تهران به دنبال خواهد داشت و کسری بودجه را بیشتر خواهد کرد. این امر احتمالاً باعث کاهش هزینههای دولت در زیرساختها از جمله برق و آب میشود. دوران گذار در رأس قدرت ایران میتواند چالشهایی برای سیستم ایجاد کرده و به جناحگرایی نخبگان سیاسی در ایران دامن بزند.