| کد مطلب: ۱۳۱۹۱
ادعای صلح‏‌طلبی الهام علی‌‏اف فقط یک ژست سیاسی است

محمود شوری معاون مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس):

ادعای صلح‏‌طلبی الهام علی‌‏اف فقط یک ژست سیاسی است

بیش از سه سال پس از پایان جنگ دوم قره‌باغ که با پیروزی قاطع جمهوری آذربایجان به پایان رسید، مذاکرات میان باکو و ایروان برای رسیدن به یک پیمان صلح با میانجیگری طرف‌های مختلف ادامه دارد. دولت جمهوری آذربایجان ادعا می‌کند که آماده امضای یک پیمان صلح برای پایان دادن به جنگ سه‌دهه‌ای در قفقاز جنوبی است، اما بعد از سه سال مذاکره، از جمله تازه‌ترین نشست سران ارمنستان و آذربایجان به میزبانی صدراعظم آلمان در حاشیه نشست مونیخ، هنوز هیچ گام جدی در راستای امضای یک توافق صلح برداشته ‌نشده ‌است. محمود شوری، معاون مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) و کارشناس ارشد مسائل اوراسیا معتقد است که ادعای رئیس‌جمهور آذربایجان در مورد آمادگی برای صلح با ارمنستان تنها یک ژست سیاسی و تبلیغاتی است و جمهوری آذربایجان تا زمانی که کریدور ترانزیتی مدنظر خود را در خاک ارمنستان ایجاد نکند، برای امضای یک پیمان صلح آمادگی ندارد. در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با محمود شوری، معاون مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) مطالعه می‌کنید.

 

از نوامبر ۲۰۲۰ که جنگ دوم قره‌باغ پایان یافت، الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان بارها اعلام کرده که برای انعقاد پیمان صلح با ارمنستان آمادگی دارد. با توجه به اینکه بیش از سه سال از پایان جنگ دوم می‌گذرد، فکر می‌کنید باکو تا چه اندازه در این ادعای خود جدی باشد؟

جمهوری آذربایجان بیشتر ژست آمادگی توافق با ارمنستان را می‌گیرد. به نظرم ارمنستان در یک سال گذشته هر کاری کرده و اعلام آمادگی کرده‌است تا هر امتیازی بدهد که به یک پیمان صلح با جمهوری آذربایجان برسد. در مقاطع مختلف مذاکراتی با مشارکت میانجی‌های بین‌المللی انجام شده‌است. به‌‌رغم مشارکت قدرت‌های خارجی در این مذاکرات ما شاهد بودیم که آذربایجان حتی در برخی موارد به بهانه‌های مختلف از حضور در مذاکرات سر باز زده است. برداشت من این است که مسئله و هدف اصلی جمهوری آذربایجان ایجاد کریدور زنگزور است و با صبر و شکیبایی بیشتری در حال زمینه‌سازی برای ایجاد این کریدور است. اینکه حرف از توافق صلح زده می‌شود، اساساً یک ژست سیاسی و تبلیغاتی است. مادامی که جمهوری آذربایجان به هدف اصلی خودش یعنی ایجاد کریدور زنگزور از طریق خاک ارمنستان با شرایطی که باکو دیکته می‌کند، نرسد، اراده‌ای برای امضای توافق صلح ندارد. روشن است که اگر پیش از ایجاد کریدور، باکو و ایروان در مورد مرزهای بین‌المللی پیمانی امضا کنند، دیگر باکو نمی‌تواند ادعای خودش را در مورد کریدور زنگزور دنبال کند.

دستکم سه فرآیند مذاکره با میانجی‌های بین‌المللی بین ایروان و باکو در جریان است. روسیه، اتحادیه اروپا و آمریکا هر یک بهصورت جداگانه در حال وساطت میان آذربایجان و ارمنستان هستند. چرا هیچیک از این میانجیگری‌ها برای نزدیک‌تر کردن نظرات دو طرف عملی نمی‌شود؟ آیا طرف‌هایی که میانجیگری می‌کنند عزم و اراده کافی برای فشار به دو طرف ندارند؟

مسئله این است که هیچ‌یک از این میانجی‌های بین‌المللی نه ابزار و نه امکان اعمال فشار بر روی هیچ‌یک از دو طرف دعوا ندارند. نه روسیه، نه اتحادیه اروپا و نه آمریکا در شرایط موجود و با توجه به تحولات جاری بین‌المللی و با توجه به اولویت‌هایی که هر یک از اینها در سیاست خارجی خودشان دارند، امکان اعمال فشار به دو طرف دعوا ندارند. ارمنستان ماه‌هاست که بدون هیچ قیدوشرطی و حتی به‌صورت دوجانبه و بدون حضور میانجی خارجی، حاضر است که با آذربایجان برای امضای پیمان صلح گفت‌وگو کند و در مورد مرزهای بین‌المللی به توافق برسد. همانطور که در پاسخ به سوال قبل اشاره کردم، جاه‌طلبی‌ها و سیاست‌هایی که دولت جمهوری آذربایجان دنبال می‌کند، اجازه پذیرش هرگونه میانجیگری بین‌المللی یا رسیدن به توافق را نمی‌دهد. نکته دیگری که وجود دارد این است که میانجیگران بین‌المللی هم ممکن است چندان مخالف جاه‌طلبی‌های باکو نباشند. برای مثال به نظر نمی‌رسد که روسیه چندان مخالفتی با ایجاد کریدور زنگزور داشته‌باشد. حتی کشورهای اروپایی هم در مورد اینکه چه نوع توافقی بین ارمنستان و آذربایجان شکل بگیرد یا در مورد ایجاد کریدور زنگزور، اتفاق‌نظر ندارند؛ درحالی‌که دولتی مانند فرانسه نگاه متفاوتی دارد و حمایت محکم‌تری از ارمنستان انجام می‌دهد، دیگر کشورهای اروپایی چندان انگیزه‌ای ندارند که آذربایجان را متقاعد کنند چنین توافقی را امضا کند و عملاً موضوع کریدور زنگزور را ملغی کنند.

کریدور زنگزور چه منافعی می‌تواند برای روسیه داشته‌باشد؟

روسیه به این دلیل مشکلی با ایجاد این کریدور ندارد که می‌خواهد همکاری‌های خود را با باکو گسترش دهد و حمایت تلویحی از کریدور زنگزور را به مثابه دادن یک امتیاز به آذربایجان می‌داند. چنین کریدوری به روسیه اجازه می‌دهد که مسیری برای دور زدن تحریم‌ها به‌ویژه در حوزه انرژی ایجاد شود. در حال حاضر بخشی از ظرفیت پالایشگاهی جمهوری آذربایجان نفت خام روسیه را دریافت می‌کنند و فرآورده‌های آن را به خارج صادر می‌کنند، با ایجاد کریدور زنگزور ظرفیت صادرات این فرآورده‌ها برای آذربایجان به شکل چشمگیری افزایش پیدا می‌کند. در عین حال وضعیت جاری در ارمنستان هم چندان مطلوب روسیه نیست و شاید این نوع سیاست‌های روسیه به‌نوعی تنبیه دولت نیکول پاشینیان در ارمنستان باشد. البته حتماً باید اشاره کنم که کریدوری که روسیه ترجیح می‌دهد با کریدوری که آذربایجان در نظر دارد، متفاوت است. روسیه علاقه‌مند است که کریدور زنگزور با موافقت ارمنستان ایجاد شود و نه با اعمال زور و ابزار نظامی از سوی جمهوری آذربایجان که باعث استمرار وضعیت جنگی در قفقاز جنوبی شود. آن چیزی که روسیه دنبال می‌کند این است که باکو و ایروان در مورد شکل‌گیری کریدور و جزئیات ایجاد آن به توافق برسند. اما آذری‌ها دنبال این هستند که به هر شکل ممکن این کریدور را ایجاد کنند، اما نه روس‌ها و نه طرف‌های غربی از این رویکرد باکو حمایت نمی‌کنند. آنچه باعث می‌شود آذربایجان از اقدام فوری برای استفاده از زور جهت ایجاد کریدور زنگزور خودداری کند، تا حدی به این دلیل است که تاکنون نتوانسته‌است روسیه و طرف‌های غربی را متقاعد کند که این کریدور را از طریق استفاده از زور ایجاد کند. نباید فراموش کرد که استفاده از زور در نهایت برای خود باکو هم چندان مطلوب نخواهدبود، چراکه با اشغال سرزمین ارمنستان در بلندمدت امنیت یک کریدور اقتصادی برای آذربایجان تامین نخواهد شد.

درگیری میان جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان در همسایگی بلافصل ایران اتفاق می‌افتد. فکر می‌کنید ایران میتواند بحران را در این منطقه کنترل کند یا جلوی افزایش بیشتر تنش را بگیرد؟

ایران ابزارها و ظرفیت‌های محدودی دارد و تاکنون این ابزارها را به کار گرفته‌است. می‌توان گفت همین‌که تاکنون جمهوری آذربایجان برای ایجاد کریدور دست به اقدام نزده‌است، تاحدی به سیاست‌ها و اقدامات ایران باز می‌گردد. به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی ایران ظرفیت و امکانات خودش را به کار گرفته‌است و همین اقدامات هم مانع از شکل‌گیری چنین کریدوری شده‌است. ظرفیت‌های ایران هم در قالب اقدام‌های تشویقی بوده و هم در قالب اقدام‌های تنبیهی. از جمله اقدام‌های تشویقی ایران می‌توان به توافق ایران و جمهوری آذربایجان برای ایجاد راه‌گذر ارس اشاره کرد و از جمله اقدام‌های تنبیهی می‌توان به مانورهای نظامی ایران در منطقه شمال غرب کشور و همچنین تاسیس کنسول‌گری در قاپان ارمنستان اشاره کرد. همه اقداماتی که ایران انجام داده‌است با این هدف بودند که شرایط منطقه را در وضعیت موجود تثبیت کند. اینکه در آینده شرایط چگونه به پیش خواهد رفت، تا حدود زیادی به برداشت جمهوری آذربایجان از ظرفیت و امکانات مقابله ایران و توان واکنشی ایران بازمی‌گردد. اگر باکو تصور کند که واکنش ایران واقعاً واکنشی جدی، تعیین‌کننده و اثرگذار است، آنگاه آذربایجان از اقدام‌های برهم‌زننده وضع موجود اجتناب می‌کند؛ اما اگر باکو تصور کند که تهران در وضعیتی قرار ندارد که بتواند واکنشی جدی انجام دهد، آنگاه ممکن است به استفاده از زور اقدام کند. باکو در این برداشت و درک از وضعیت ایران ممکن است دچار سوءمحاسبه و سوءبرداشت شود که در این صورت ممکن است شرایط منطقه از کنترل خارج شود.

با این توصیف به نظر می‌رسد که جمهوری ارمنستان در جامعه بین‌المللی در مقابل جمهوری آذربایجان تنها مانده‌است و آذربایجان متحدان بیشتری جذب کرده، درحالیکه ارمنستان متحدان قدرتمند پیشین خودش مانند روسیه را از دست داده‌است. چه کاری از دست ارمنستان بر می‌آید که از این بن‌بست خارج شود؟

واقعیت این است که از لحاظ عددی دولت‌هایی که در موضع‌گیری‌های علنی و به صورت لفظی از ارمنستان حمایت می‌کنند، نسبت به جمهوری آذربایجان بیشتر هستند. هیچ کشوری نمی‌پذیرد که ارمنستان خاک خودش را به زور در اختیار آذربایجان قرار دهد. نه اروپایی‌ها چنین چیزی را می‌پذیرند، نه آمریکایی‌ها با چنین رویکردی موافق هستند و همانگونه که عرض کردم روس‌ها هم به دنبال راهکاری مبتنی بر توافق طرفین هستند. در طول سال‌های اخیر ارمنستان توانسته‌است با قدرت‌های نوظهوری مانند هند هم وارد تعامل بیشتری شود و از حمایت دیپلماتیک آنها برخوردار شود. اما واقعیت‌های میدانی و شرایط منطقه چندان با این موضع‌گیری‌های دیپلماتیک هماهنگ نیست و عملاً اگر جمهوری آذربایجان بخواهد دست به یک اقدام نظامی برای رسیدن به اهدافش بزند، ممکن است که خیلی با موانع جدی مواجه نشود، مگر اینکه کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران از طریق تعامل دیپلماتیک با روسیه بتوانند پیش از چنین اقدامی بازدارندگی لازم را ایجاد کنند و اجازه ندهند که آذربایجان دست به چنین اقدامی بزند. ارمنستان ممکن است که به لحاظ دیپلماتیک حامیان بیشتری داشته‌باشد و گفتمان و منطق ایروان نسبت به باکو پذیرفته‌تر باشد، اما واقعیت این است که در صحنه عملیاتی وضعیت به‌گونه‌ای دیگر است.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار