جرقه درگیری گستردهتر در منطقه
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
بلافاصله پس از حمله ۷ اکتبر حماس و کمپین بمباران تلافیجویانه اسرائیل در غزه، کارشناسان شروع به بحث در مورد احتمال تشدید تنش در منطقه کردند. دولت بایدن تلاش کرده است از گسترش جنگ بین حماس و اسرائیل به سایر مناطق خاورمیانه جلوگیری کند. «تشدید تنش» همه را درگیر خواهد کرد. تشدید تنش به جنگهایی اشاره دارد که گسترش مییابند زیرا کشورهای دیگر یا گروههای مسلح دیگر ممکن است تصمیم بگیرند به جنگ بپیوندند. جنگ اسرائیل در غزه قبلاً از هر دو جنبه تشدید شده است، البته فقط به میزان محدود. وسعت و مقیاس قدرت آتشی که ارتش اسرائیل در غزه استفاده کرده است، به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. براساس برآوردهای اخیر، ۷۰ درصد خانههای غزه و نیمی از ساختمانهای دیگر آسیب دیده یا تخریب شدهاند. در عرض ۹۰ روز بیش از ۲۲ هزار نفر از ساکنان نوار غزه کشته شدهاند و ۸۵ درصد از خانههای خود آواره شدهاند. بزرگی ویرانی موجب شده برخی این حملات را با بمباران درسدن و هامبورگ توسط متفقین در طول جنگ جهانی دوم مقایسه کنند. جنگ اسرائیل و حماس به مناطق دیگر نیز گسترش یافته است؛ درگیریهای روزانه در امتداد مرز اسرائیل و لبنان بین اسرائیل و شبهنظامیان شیعه حزبالله وابسته به ایران وجود دارد. تقریباً ۱۵۰ هزار نفر از شمال اسرائیل و جنوب لبنان گریختهاند و بهرغم تلاشهای آمریکا برای وادار کردن حزبالله برای دور شدن از مرز، درگیریها همچنان ادامه دارد. علاوه بر این، ارتش اسرائیل به نیروهای مورد حمایت ایران در قلمرو تحت کنترل سوریه حمله کرده و سامانههای دفاع هوایی، انبارهای تسلیحات و حتی ژنرالهای ارشد ایرانی را هدف قرار داده است. در یمن نیز نیروهای حوثی، بیش از ۲۰ بار به خطوط کشتیرانی دریای سرخ حمله کردهاند که باعث شد آمریکا یک ائتلاف دریایی بینالمللی برای حفظ آزادی دریانوردی تجاری ایجاد کند و همراه با ۱۱ کشور دیگر هشداری صادر کند مبنی بر اینکه یا نیروهای یمنی، حملات خود را متوقف کنند و یا اینکه نیروهای ائتلاف واکنش نشان خواهند داد. با این حال، قدرتهای بزرگ منطقه هنوز وارد معارضه نشدهاند. اما سناریوهایی وجود دارد که ثابت میکند احتمال گسترش تنش وجود دارد. یکی از این سناریوها میتواند درگیری ایران با اسرائیل باشد. شاید ایران بخواهد در پاسخ به عملیاتهای ترور اسرائیل علیه حزبالله و یا عملیات ترور اسرائیل در دمشق که یکی از نیروهای عالیرتبه سپاه پاسداران را هدف قرار داد، واکنش تلافیجویانه از خود نشان دهد. اسرائیل از زمان آغاز جنگ غزه تاکنون چندین افسر سپاه را ترور کرده که آخرین آن، در روز کریسمس، و ترور سیدرضی موسوی، فرمانده ارشد سپاه پاسداران بود. یکی دیگر از سناریوهای تشدید تنش، نقشآفرینی ایران در دریای سرخ، در صورت درگیری میان آمریکا و حوثیهای یمن است. در واقع، در ۳۱ دسامبر، یک ناوشکن آمریکایی موشکهای حوثیها را که یک کشتی باری را در دریای سرخ هدف قرار دادند، سرنگون کرد و سپس به سمت قایقهای حوثیهایی که به همان کشتی حمله کردند شلیک کرده و آن را منهدم کرد. با این حال، حوادثی مانند این احتمالاً ایران را مجبور به هدف قرار دادن مستقیم اسرائیل یا ناوهای جنگی آمریکایی نخواهد کرد. مقامات ایران میدانند که اسرائیل تهران را بزرگترین تهدید میداند و بنابراین پتانسیل درگیری مستقیم و شدید در صورت واکنش نامتناسب، کاملاً وجود دارد. بعلاوه، ایران احتمال مداخله ایالاتمتحده را نیز در شرایطی که اسرائیل در وضعیت بحرانی قرار بگیرد در محاسباتش در نظر خواهد گرفت. مهمتر از همه اینکه، مقامات ایران بازیگرانی منطقی هستند که نگران حفظ کشور خود هستند و بنابراین از اقداماتی که میتواند باعث ایجاد یک مارپیچ تنش شود و کشورشان را به جنگ با اسرائیل یا ایالات متحده بکشاند پرهیز میکنند. جنگ غزه یقیناً وحشتناک است و خطرات تشدید تنش آن کم نیست و نمیتوان چنین احتمالی را بهطور کامل رد کرد.