کدام خیانت است؟
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
پس از انتشارگزارشی درباره هزینه فرزندآوری، آقای مهدی فضایلی توئیتی با محتوای اتهام خیانت، علیه آن گزارش زدند که روزنامه نیز در سرمقاله خود با عنوان «کدام خیانت است؟» به آن پرداخت. هدف اصلی، نقد رویکردی بود که پشت آن توئیت مستتر بود. اکنون و پس از گذشت یک هفته ایشان پاسخ زیر را برای روزنامه ارسال کرده که عینا منتشر میشود. جوابیه مهدی فضائلی: پیرو انتشار توئیت مورخ ۹ مرداد بنده با این متن «در مسائل راهبردی که امنیت و اقتدار کشور در گرو آن است خالی کردن دل مردم خیانت است و با توجه به نتیجه آن فرقی نمیکند آگاهانه باشد یا ناآگاهانه» روزنامه هممیهن بهرغم کمعمق خواندن این توئیت، حدود ۱۳۶ سطر سرمقاله مورخ ۱۰ مرداد خود را به پاسخ این توئیت ۳.۵ سطری اختصاص داده است! ابتدا سه نکته: الف) همانطور که در بخش معرفی حساب توئیتری خود تصریح کردهام و در سرمقاله شما هم اشاره شده است، موضعی که در این توئیت اعلام گردیده، مانند «مواضع» دیگر، شخصی است و ربطی به جایگاه حقوقی بنده ندارد. (البته گاهی اخبار و اطلاعاتی منتشر میکنم که چندان بیارتباط با جایگاه حقوقی بنده نیست و رسانهها و اهل تشخیص غالبا متوجه این نکته هستند!) ب) آنچه در توئیت مورد نظر نوشتهام فقط به گزارش روزنامه هممیهن که تیتر یک را به خود اختصاص داده بود مربوط نمیشد و کل محتوای اختصاص دادهشده به این موضوع که با سرمقاله و ۴ یادداشت تکمیل شده بود را شامل میگردید هر چند تیتر اصلی، با تیتر یک و روتیتر آن، شلیک شده بود! ج) بنده از سال ۷۶ تا الآن یعنی بیش از ۲۵ سال است که مستمرا در حوزه رسانه فعال بوده و هستم و علاوه بر تجارب مختلف در تحریریه، سالها کار مدیریت رسانه کردهام؛ علیالقاعده افرادی باتجربه مستمر بیست ساله و سی ساله در حوزه رسانه و مدیریت آن به خوبی میتوانند تشخیص بدهند یک محتوای رسانهای با چه انگیزهای تولید شده یا در مخاطب چه تأثیری میگذارد! د) بنده در همین کشور زندگی میکنم و از راههای مختلف و بهصورت واقعی، بیواسطه و باواسطه در جریان هزینههای کنونی زندگی، فرزندآوری و بزرگ کردن نوزاد هستم و به دشوار بودن تأمین این هزینهها برای اکثریت جامعه واقفم. البته مانع فرهنگی و نگرشی را که مصرف رسانهای از عوامل مهم آن است مهمتر از مانع اقتصادی میدانم. و اما بعد؛ ۱)بنده را متهم به «رویکرد منفی به مردم و نابالغ دانستن آنان» کردهاید در حالیکه فقط چند سطر قبل از این اتهام، در توجیه این پاسخ نسبتا مطول و پس از اشاره به جایگاه حقیقی و حقوقی بنده، از نگاه بالا به پایین خود به مردم پرده برداشته و همین مردم را نابالغ دانسته و نوشتهاید «ولی همه که مثل ما متوجه این تفکیک نیستند»! ۲)نوشتهاید «گزارشی که تماما حقیقت است، را مصداق خالی کردن دل مردم میدانند» بله، حتی با فرض اینکه گزارش شما تماما حقیقت باشد، میتواند دل مردم را خالی کند چون «همه حقیقت» را نگفته اید و اصطلاحا با پاره حقیقت گویی میشود موضوعی را تحریف و دل افراد را خالی کرد! آیا به این حقیقت که در صورت ادامه روند فعلی، ایران عزیز ما فقط حدود ۳۰ سال دیگر و ۶۰ سال زودتر از اروپا وارد دوران پیری جمعیت میشود و تنها یکی از تبعات آن عقبافتادگی جدی در مسیر پیشرفت است پرداختهاید؟ آیا این حقیقت که در صورت عدم تجدیدنظر در روند فعلی، در۱۴۳۰ مجبور خواهیم شد نیروی کار از کشورهای دیگر وارد کنیم جایی در گزارش شما دارد؟ آیا خوانندگانتان را از تبعات پیچیده این رویداد آگاه کردهاید؟ آیا مخاطبان شما نباید نسبت به تهدید مهم بسته شدن «پنجره جمعیتی» که اقتصاددانان آن را «موهبت اقتصادی» مینامند، آگاهی پیدا کنند و پیامدهای هولناک آن را بدانند؟ و دهها حقیقت آماری و علمی دیگر که شما آنها را از خوانندگانتان پنهان کردهاید. ۳) بنده را تلویحا سیاستگذار در حوزه جمعیت معرفی کرده و سپس نسبتهایی مثل بیدانش و مخدوشکننده حقیقت و... دادهاید در حالیکه بنده هیچ سمت سیاستگذاری و امثال آن، در این حوزه نداشته و ندارم. ۴) به فاجعهبار بودن وضع رسانهها اشاره کردهاید که با چند تبصره و استثنا، با نامطلوب بودن وضعیت رسانهها با شما موافقم و خود شما هم یکی از مصادیق آن هستید! در بیان دلایل این عدم مطلوبیت باید بگویم یک ضلع مهم آن خود رسانهها و بهطور نمونه خود شما هستید. وضعیت رسانهای که در تشخیص و تفکیک مسائل راهبردی از مسائل جاری و خُرد، ناتوان باشد یا مسائل راهبردی را با محتوای پوپولیستی به حاشیه ببرد، معلوم است که اسفناک است؛ البته نقش اضلاع دیگر را هم نفی نمیکنم. ۵) بنده را ناشیانه مورد تهدید قرار دادهاید که بهدلیل استفاده از واژه «خیانت» به محاکمه میکشانید! هر چند این رفتار از سوی یک رسانه که در منطق خودتان رکن چهارم دموکراسی است و داعیه آزادی بیان دارد و توقع سعه صدر از دیگران، نسبت به منتقد خود، سوژه و نمونه بسیار جالبی خواهد بود؛ در عین حال آمادگی خود را برای پاسخگویی در هر محکمه صالحی اعلام میدارم. شما در موضع حاکمیتی باشید، با منتقدانتان چه میکنید؟! ۶) و در پایان مجددا تأکید میکنم، جلوگیری از آینده هولناک پیری جمعیت یک «سیاست حیاتی» و به عبارت دیگر راهبردی است که هم در سیاستهای کلی جمعیت، ابلاغی مورخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ و هم در سیاستهای کلی خانواده ابلاغی مورخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، مورد توجه قرار گرفته و ایجاد مانع بر سر تحقق این راهبرد و خالی کردن دل مردم، خیانت به آینده کشور است. والعاقبه للمتقین مهدی فضائلی - ۱۶/۵/۱۴۰۱ توضیحات هممیهن: برای پاسخ دادن لازم است که دقیق و همهجانبه نظر داده میشد. امیدواریم که این پاسخ نیز موجب کدورت آقای فضائلی نشود. توضیحات ما بر همان ترتیب پاسخ ایشان ارائه میشود. اینکه روزنامه ۱۳۶ سطر را در پاسخ توئیت چندسطری ایشان نوشته نشانه عمق آن توئیت نیست، بلکه نشانه خطری است که این توئیتها برای آزادی بیان دارند، بهویژه هنگامی که نویسنده خود را در جایگاه خاص تعریف میکند، خطر آن بیشتر است. البته اگر بهجای شمارش سطور، متن هممیهن دقیقتر خوانده میشد احتمالا این پاسخ را مرقوم نمیفرمودند. توئیت ایشان این فرصت را فراهم کرد که به ابعاد این رویکردهای خطرناک و نادرست پرداخته شود. ادامه پاسخ متناسب با همان عنوانبندی نویسنده است که در بالا آمده است و از ذکر دوباره آنها پرهیز میشود. الف: نویسنده محترم در همین بخش نیز خواستهاند باز هم خود را به نحوی به جایگاه حقوقی متصل کنند و تشخیص آن را متوجه رسانهها و اهل تشخیص دانستهاند. ولی این نیز نادرست است. همه افراد از جمله نویسنده باید بتوانند در مقام نظر دادن خود را از موقعیت نهادی که کار میکنند منفک نمایند. ب: استفاده از لفظ شلیک شدن، همان رویکرد خطرناکی است که در ذهن افراد ویژه رسانهای وجود دارد. بهتر است که نگاه خود را تغییر دهند و از کلمات رسانهای و نه نظامی استفاده كنند. طبیعی است که برای تیتر اول روزنامه سعی میشود مجموعهای از مطالب تهیه و ارائه شود و این امری طبیعی است. ج: این که ایشان ۲۵ سال در حوزه رسانه فعال بودهاند به معنای این نیست که استنباطشان درست است، بلکه انتظار میرود که استنباط درستی داشته باشند که متاسفانه این انتظار برآورده نشده است. این نگاه خود حقپنداری، احتمالا ناشی از جایگاهی است که برای خود تعریف کردهاند، بعید میدانیم که هیچ روزنامهنگاری به صفت سابقه کار چنین حقی را برای خود قائل باشد. د: همین جمله آخر نویسنده که مانع فرهنگی و نگرشی را که ناشی از مصرف رسانهای دانسته و آن را عامل مهمتری از مانع اقتصادی میدانند، نشان میدهد که هیچ حسی از وضعیت اقتصادی مردم ندارند. به علاوه با این حجم وسیع رسانهای که در اختیار کامل دیدگاهها و جریانهای همسو با ایشان است، چگونه نمیتوانند مردم را به نحو قابل توجه و موثری ترغیب به فرزندآوری کنند؟ اما بعد: ۱-جمله نقلشده از هم میهن مثل جمله بالای ایشان است که نوشتهاند؛ «رسانهها و اهل تشخیص غالبا متوجه این نکته هستند!» ولی ما این را مصداق نگاه از بالا به پایین ایشان نمیگیریم چون برای اثبات این ادعا شواهد دیگری هست. ۲-پس نویسنده محترم پذیرفتند که گزارش حقیقت است. مشکلی نیست ایشان بقیه حقیقت را بنویسند و روزنامه منتشر خواهد کرد. ولی حقیقت دیگری که ناقض ادعای روزنامه باشد، وجود ندارد. اگر گزارش و سرمقاله را دقیق خوانده بودند، حتما متوجه میشدند که گزارش روزنامه درباره هزینه فرزندآوری دقیقا در راستای حل مشکل جمعیت است و میخواهد بگوید که چرا با وجود سیاستهای اقتصادی و اجرایی غلط فعلی مشکل جمعیت حل نمیشود، بلکه بدتر هم خواهد شد. این که تاکید میکنیم نویسنده محترم باید گزارش را بدون سوگیری بخوانند برای همین است. گزارش در نقد ناکارآمدی برنامههای جاری برای فرزندآوری است و نه در جهت نفی فرزندآوری؛ البته چون شما و اطرافیان مشکل اقتصادی ندارید، طبیعی است که متوجه این وجه گزارش نشدهاید. درباره بقیه جملات این بند، همین کافی است که بگوییم همه اینها را میدانیم، کافی است بگویند مسئولین مورد تأییدشان برای رفع آن چه کردهاند؟ اینها را باید به سیاستگذاران و مجریان بگویند. اگر سرمقاله را خوانده بودند، متوجه میشدند که با فرزندآوری مخالف نیستیم سهل است که دفاع هم میکنیم با سیاستگذاری نابخردانه مخالفیم که متاسفانه از آن دفاع میشود. ۳-اگر ایشان سیاستگذار نیستند، لطفا یک یادداشت در تایید یا رد یا نقد سیاستهای موجود بنویسند، چطور هممیهن پس از ده - بیست شماره تحمل نمیشود و به آن اتهام خیانت میزنند ولی درباره این امر مهم و ارزیابی روشهای اجرایی جاری سکوت اختیار میكنند؟ ۴-فرض کنیم که ادعا درباره ما درست باشد و یک روزنامهای که چند شماره از آن درآمده، از مصادیق فاجعهباری وضع رسانه است، ولی حداکثر این است که ما در این اندازه محدود فاجعهباریم، برای رسانههای خودشان که هزاران میلیارد بودجه ملت را صرف میکنند فکری و نقدی کنند. اگر نگاهشان را به وضعیت آنها معطوف کنند، بهتر است. اگر آن رسانهها حتی اندکی اصلاح شوند، ایران و نظام رسانهای آن متحول خواهد شد. ۵-اولا ایشان نگران محاکمه نیستند و نباشند، ما ناشیانه تهدید کردیم چراکه تهدید امثال ایشان راه به جایی ندارد، ناشیانه بودنش از این باب است نه از باب اینکه چرا به کلمه «خیانت» که به کار بردهاند معترضیم. باید ببخشند که نسبت به کاربرد کلمه «خیانت» حساس بودیم. ولی جالب است که شکایت خیالی به دستگاه قضایی را هم تهدید دانستهاند! معلوم است نگاهشان به قانون و دستگاه قضایی مثل اپوزیسیون است. ما چنین امری را تهدید نمیدانیم، اگر منصفانه و مطابق قانون انجام شود. ۶-نیاز به تاکید در مورد موضوع جمعیت نیست. اگر چنین اعتقادی دارند فریادشان را بر سر مجلسی بزنند که یک قانون بیفایده و حتی زیانبار مینویسد، بهتر است جای دیگری دنبال مشکل بگردند. تاکید میکنیم که خیانت اصلی به آینده کشور، وجود مدیریت ناصواب و غیرعلمی است و نه تذکر اشتباهات جاری، كه از باب هشدار و خیرخواهی است.