از پرشیا تا ایران/روایت تلاش تقی ارانی برای ساختن ایرانی نو فراتر از قومگرایی و اقتدار
کتاب «کشف ایران؛ تقی ارانی و جهانوطنگرایی رادیکال او» نوشته علی میرسپاسی و ترجمه رامین کریمیان، یکی از تازهترین آثار نشر نی است که با نگاهی ژرفنگرانه به بازخوانی تاریخ ملیگرایی در ایران میپردازد.

کتاب «کشف ایران؛ تقی ارانی و جهانوطنگرایی رادیکال او» نوشته علی میرسپاسی و ترجمه رامین کریمیان، یکی از تازهترین آثار نشر نی است که با نگاهی ژرفنگرانه به بازخوانی تاریخ ملیگرایی در ایران میپردازد. تمرکز اصلی این کتاب بر شخصیت و آثار دکتر تقی ارانی است؛ متفکری برجسته که در دهه ۱۳۱۰، میان دو جنگ جهانی اول و دوم، نقشی اساسی در شکلگیری مفاهیم نوین ناسیونالیسم ایفا کرد.
کتاب میرسپاسی تلاشی هوشمندانه برای بازتعریف ملیگرایی در ایران مدرن است؛ بازتعریفی که نه در چارچوب اقتدارگرایی، بلکه در بستر ملیگرایی مدنی و جهانوطنگرایی ریشهدار در اندیشههای ارانی ارائه میشود. این اثر با تکیه بر منابع اصیل و نوشتههای کمتر دیدهشده ارانی میکوشد تصویری چندبعدی از یک دوره حساس تاریخی و فکری ایران ارائه دهد؛ دورهای که کمتر مورد توجه اندیشمندان بوده است؛ فاصله میان دو جنگ جهانی.
ارانی؛ پیشگام ناسیونالیسم مدنی
به نظر میرسپاسی، تقی ارانی را میتوان یکی از پیشگامان ناسیونالیسم مدنی در ایران دانست. برخلاف بسیاری از قرائتهای رایج در دهه ۱۳۱۰ که ملیگرایی را به ابزار اقتدار و وحدت عمودی تقلیل میدادند، ارانی نگاهی انسانی، علمی و اخلاقمحور به مفهوم وطن داشت. در اندیشه او، «مراقبت از وطن» کلیدواژهای محوری بود؛ وطنی که نه در نژاد و خون و تاریخ اسطورهای، بلکه در مردمی با زبان، فرهنگ، خوراک، زمین و آفتاب مشترک معنا مییابد. ارانی به وحدت در عین کثرت باور داشت. او معتقد بود ایران میتواند با پذیرش تنوع قومی، زبانی و فرهنگی خود به وحدتی واقعی دست یابد و زبان فارسی را بهعنوان پیوندی میان فرهنگها و نه ابزار سلطه معرفی میکرد. او در آثارش زبان فارسی را میانجی وحدت فرهنگی و عامل هویت مدرن ایرانی معرفی کرد.
مارکسیسم اخلاقی و جهان وطنگرایی
کتاب میرسپاسی نشان میدهد که اندیشههای ارانی بر پایه نوعی مارکسیسم اخلاقی و جهانوطنگرایی رادیکال استوار است. او اگرچه از ابزارهای تحلیلی ماتریالیسم تاریخی بهره میبرد، اما آن را با نوعی نظام اخلاقی تلفیق کرد که در پی رشد انسان و جامعه بهسوی عدالت، برابری و آشتی با جهان است.
به گفته ارانی، وطندوستی واقعی بهمعنای طرد ملتهای دیگر نیست، بلکه باید در برابر ناسیونالیسمهای نژادپرستانه ایستاد و در پی برساختن ایرانی بود که بتواند در کنار دیگر ملتها، به پیشرفت مشترک انسانی کمک کند. او معتقد بود که باید کینهورزی و دشمنی با «دیگری» را کنار گذاشت و ملیگرایی را در نسبت با اخلاق جهانی بازتعریف کرد.
یکی از نکات قابلتأمل در تفکر ارانی که کتاب «کشف ایران» بر آن تأکید دارد، نگاه دیالکتیکی او به مدرنیته است. او طرفدار آموزش علوم نوین، گسترش آموزش همگانی و آزادیهای سیاسی و اجتماعی بود. با این حال، مدرنیته را نه در تقابل با گذشته، بلکه در پیوندی انتقادی با آن میدید. به باور او، توسعه نباید با حذف تاریخ همراه باشد. ایران باید هم گذشته پیشااسلامی خود و هم میراث اسلامیاش را بپذیرد و در لحظه اکنون با جهان وارد دیالوگ شود.
ارانی در مخالفت با باستانگرایانی که تاریخ بعد از اسلام را نادیده میگرفتند، همچنین در برابر سنتگرایانی که تغییر را نفی میکردند، بر یک مدرنیته فراملی و متکی بر تجربه زیسته مردم ایران تأکید داشت. او به مدل توسعه غربی به چشم ابزار مینگریست، نه مقصد نهایی. سرمایهداری را آخرین مرحله تمدن نمیدانست و خواهان الگوی خاص ایرانی برای پیشرفت بود.
میرسپاسی در این کتاب بهخوبی نشان میدهد که فهم تاریخ ملیگرایی ایرانی بدون درک تحولات دهه ۱۳۱۰ ممکن نیست. این دهه نهتنها آغاز دوره دوم حکومت رضاشاه، بلکه شروع گفتمانهایی است که ایران را به سمت دولت-ملت مدرن سوق دادند. در همین فضا بود که دولت، نام «پرشیا» را به «ایران» تغییر داد؛ تغییری که در غرب واکنشهای متفاوتی را برانگیخت. برخی آن را نشانهای از گرایش به فاشیسم و نژادپرستی میدیدند، اما درواقع این تصمیم با خواست بازتعریف ایران بهعنوان کشوری با تنوع فرهنگی همخوان بود.
میرسپاسی در این بخش از کتاب، با تحلیل این همزمانی تاریخی نشان میدهد که چگونه ناسیونالیسم اقتدارگرا در برابر ناسیونالیسم مدنی قد علم کرد. اما در پس این میدان رقابت، متفکرانی چون ارانی بودند که در دل سختترین شرایط سیاسی، مفاهیم تازهای از ایران، مدرنیته و وطن را بنیان گذاشتند.
اندیشه تقی ارانی در مقام روشنفکری که وابسته به حکومت نبود، بهشدت از تعهد به حقیقت و برابری اجتماعی تغذیه میکرد. او با نقد ناسیونالیسمهای نژادمحور بر نوعی ناسیونالیسم مادی تأکید داشت؛ ناسیونالیسمی که از خاک، غذا، زبان و مردم واقعی برمیخیزد، نه از اسطورهسازیهای هویتی.
این کتاب نشان میدهد که تأسیس دولت-ملت مدرن و متمرکز در ایران را نباید فقط به رضاشاه نسبت داد و اندیشمندان و سیاستمداران زیادی بودهاند که برخیشان هم از منتقدان رضاشاه بودهاند، اما در ساخت و پرداخت مفاهیم پایهای ملتی واحد و یکپارچه در ایران تقدم نقش تعیینکننده داشتهاند.
نیاز به آیندهای انسانی
میرسپاسی در کتاب خود نشان میدهد که ارانی با اندیشههایی مانند آموزش همگانی، برابری جنسیتی و طبقاتی و حفظ ارتباط دیالکتیکی با تاریخ، مسیر تازهای برای ناسیونالیسم ایرانی گشود. او ملیگرایی را نه دشمن جهانوطنگرایی، بلکه بخشی از یک اخلاق جهانی میدید و معتقد بود که میتوان ایرانی ماند و در عین حال به گفتوگو با جهان ادامه داد.
«کشف ایران» نهتنها مطالعهای درباره تقی ارانی، بلکه دعوتی است به بازنگری در تصورات رایج از ملیگرایی در ایران. این اثر، روشنفکری را که در تاریخ فکری ایران زنده مانده، به ما بازمیشناساند. او با پیوند زدن بین عدالت اجتماعی، ناسیونالیسم مدنی و جهانوطنی اخلاقی، الگویی ارزشمند از یک متفکر مستقل ایرانی ارائه میدهد؛ الگویی که در عصر ما بیش از همیشه قابلتأمل است. این کتاب، نقدی جدی بر وضعیت کنونی ملیگرایی در ایران است و تأکید میکند که بازگشت به رویکردهای بسته و نژادپرستانه، تهدیدی برای آینده توسعه فرهنگی و سیاسی کشور است.
کتاب «کشف ایران» در ۲۷۵ صفحه و در قالب شش فصل اصلی، دو مقدمه و یک گاهشمار از زندگی و آثار ارانی تنظیم شده است. نویسنده در این اثر، با بهرهگیری از تبارشناسی مفاهیم و خوانش انتقادی از متون، نوعی روایت نو از تاریخ ملیگرایی ایرانی ارائه میدهد. در مرکز این روایت، همواره یک نام ایستاده است: «ایران»؛ کشوری که در چشم ارانی، نه به گذشتهای طلایی، بلکه به آیندهای انسانی نیاز دارد.