جنگی شبیه به فالکلند
جنگ تجاری دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بیش از هر چیز به جنگ فالکلند که توسط مارگارت تاچر، نخستوزیر بریتانیا در سال ۱۹۸۲ به راه انداخته شد، شباهت دارد: یک طرف با نیروی عظیم حمله میکند و طرف دیگر با سرافکندگی عقبنشینی مینماید.

جنگ تجاری دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بیش از هر چیز به جنگ فالکلند که توسط مارگارت تاچر، نخستوزیر بریتانیا در سال ۱۹۸۲ به راه انداخته شد، شباهت دارد: یک طرف با نیروی عظیم حمله میکند و طرف دیگر با سرافکندگی عقبنشینی مینماید.
از ۵۷ کشور و منطقهای که در فهرست «روز آزادیبخش» ترامپ به عنوان اهداف تعرفههای «متقابل» قرار گرفتهاند، تنها سه کشور – برزیل، کانادا و چین – به شکلی معتبر، ایالات متحده را به اقدام تلافیجویانه تهدید میکنند. جزایر هرد و مکدونالد که تنها ساکنان شان پنگوئنها هستند، به شکلی قابل درک منفعل بودهاند. اما اینکه بسیاری دیگر، با توجه به انتظار برای مقابلهبهمثل، در برابر تهاجم آمریکا تسلیم شدهاند، چیزی کم از شگفتانگیز نیست.
توافق کمیسیون اروپا با آمریکا از این نظر بهویژه حیرتانگیز است. کمیسیون، تعرفه پایه ۱۵ درصدی ترامپ را پذیرفته و تنها قطعات هواپیما، مواد معدنی حیاتی و چند مورد دیگر از آن معاف شدهاند. عوارض گمرکی آمریکا بر فولاد، مس و آلومینیوم همچنان ۵۰ درصد باقی مانده است. اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، متعهد شده است که اروپا مقادیر بیشتری انرژی از آمریکا خریداری کرده و ۶۰۰ میلیارد دلار در این کشور سرمایهگذاری کند، هرچند اینکه چنین تعهداتی اساساً در حوزه اختیارات کمیسیون باشد، خود جای سوال دارد.
دولت ترامپ همچنین ادعا میکند که اروپا کالاهای کشاورزی بیشتری وارد خواهد کرد و محدودیتهای خود بر تجارت دیجیتال را کاهش خواهد داد. در مقابل، اتحادیه اروپا عملاً هیچ امتیازی دریافت نمیکند، جز وعده آمریکا مبنی بر عدم اعمال تعرفههای بالاتر. این نتیجه بهطور گستردهای نشانه ضعف اتحادیه اروپا تلقی میشود و این دیدگاه تا حد زیادی درست است.
کمیسیون مجبور بود به نمایندگی از ۲۷ کشور که مواضع متفاوتی در مورد نحوه پاسخگویی تهاجمی اروپا داشتند، مذاکره کند. در فرانسه، حمایت قابل توجهی از این ایده وجود داشت که ایستادگی در برابر یک قلدر اهمیت دارد. در مقابل، در آلمان، سیاستها تحت تأثیر صنایع خودروسازی و ماشینآلات شکل میگرفت که به شدت به دنبال حفظ دسترسی به بازار آمریکا با شرای بودند که حداقل بهطور فاحشی بدتر از شرایط ژاپن، کره جنوبی و بریتانیا نباشد. این اختلافات، فضای مانور کمی برای کمیسیون باقی گذاشت.
اتحادیه اروپا همچنان برای تأمین تسلیحات به آمریکا وابسته است و برای حمایت از اوکراین به کمک واشنگتن نیاز دارد. اروپا این آسیبپذیری را درک کرده و به دنبال ایجاد ظرفیتهای دفاعی و ژئوپلیتیکی خود به طور مستقل از آمریکاست، اما پیشرفت چشمگیر در این مسیر سالها زمان خواهد برد. اروپا همچنین فاقد یک نقطه فشار مشابهِ کنترل چین بر پالایش عناصر خاکی کمیاب است؛ مزیتی که به دولت چین اجازه میدهد تا با قطع یک ورودی ضروری برای صنایع فناوری پیشرفته و مجموعه دفاعی آمریکا، به تلافی هدفمند تهدید کند.
تصمیمات سیاست تجاری ترامپ به وضوح ناشی از باوری غیرمنطقی به تعرفهها – «زیباترین کلمه در فرهنگ لغت» به گفته او – و رضایت نامتعارفی است که او از تنبیه مخالفان و حتی متحدان، صرفنظر از هزینههای آن برای خودِ آمریکا، به دست میآورد. مذاکرهکنندگان، نهفقط در اروپا، دلیل خوبی برای ترس از این داشتند که ترامپ، تلافی را با تلافیِ بیشتر پاسخ دهد که منجر به تشدید تنش و آسیب بیشتر میشود.
وجه اشتراک دیگر جنگ تجاری ترامپ و جنگ فالکلند تاچر، کارایی آنها در منحرف کردن توجه از مشکلات داخلی بانیانشان است - در مورد تاچر، بحران بیکاری، و در مورد ترامپ، پرسشها در مورد میزان ارتباطش با جفری اپستین، پدوفیل محکومشدهای که در حین انتظار برای محاکمه به اتهام قاچاق جنسی فدرال، خود را حلقآویز کرد. تاچر با کمک پیروزی خود در آتلانتیک جنوبی، هشت سال دیگر حکومت کرد. قانون اساسی آمریکا مانع از آن میشود که ترامپ تا سال ۲۰۳۳ به عنوان رئیسجمهور خدمت کند. یا دستکم، اینطور به ما باوراندهاند.