| کد مطلب: ۲۳۴۱۱

کتاب جدید باب وودوارد پشت‏‌پرده گفت‏‌وگو‏های بایدن ترامپ، هریس و پوتین را به‏‌نمایش می‏‌گذارد

میـراث بـایدن

میـراث بـایدن

باب وودوارد، روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی است که در سال 1972 زمانی که خبرنگار واشنگتن‌پست بود به‌همراه کارل برنشتاین بخش بزرگی از تحقیقات رسوایی واترگیت را انجام دادند؛ رسوایی‌هایی که منجر به تحقیقات متعدد دولتی و در نهایت استعفای ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور وقت شد.

باب وودوارد، روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی است که در سال ۱۹۷۲ زمانی که خبرنگار واشنگتن‌پست بود به‌همراه کارل برنشتاین بخش بزرگی از تحقیقات رسوایی واترگیت را انجام دادند؛ رسوایی‌هایی که منجر به تحقیقات متعدد دولتی و در نهایت استعفای ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور وقت شد.

  جین رابرتز، روزنامه‌نگار و استاد روزنامه‌نگاری، گزارش‌های وودوارد و برنشتاین را «برجسته‌ترین گزارش‌نویسی در تمام دوران» خطاب می‌کند. وودوارد ۲۱ کتاب درباره سیاست آمریکا و جریانات سیاسی نوشته است. او در کتاب جدید خود، «جنگ» نمای خارق‌العادی از پشت‌پرده ارزیابی‌ها و تعاملات صریح و فحاشی‌های جو بایدن با رهبران جهان، از بنیامین نتانیاهو گرفته تا ولادیمیر پوتین را نشان می‌دهد که دوران ریاست‌جمهوری او را شکل دادند. 

در بهار ۲۰۲۴ با تشدید جنگ اسرائیل در غزه، بایدن در جمعی خصوصی درباره نخست‌وزیر اسرائیل به یکی از مشاورانش می‌گوید: «اون حروم‌زاده، بی‌بی نتانیاهو، اون آدم بدیه. اون خیلی آدم بدیه.». کمی بعد از حمله روسیه به اوکراین بایدن در اتاق بیضی به مشاورانش می‌گوید: «پوتین لعنتی. پوتین شیطان است. ما با یک نمونه بارز شیطان طرفیم.»  کتاب «جنگ» قبل از موعد انتشار در ۱۵ اکتبر، به‌دست شبکه خبری سی‌ان‌ان رسید.

این کتاب تصویر شفاف و بسیار نزدیکی است از لحظات کلیدی مثل زمانی که بایدن و تیم امنیت ملی‌اش بحران‌های جهانی را هدایت می‌کنند؛ از خروج فاجعه‌بار از افغانستان تا مقابله با پوتین پیش از حمله به اوکراین تا درگیری‌های شخصی با نتانیاهو. کتاب جنگ بر اساس صدها ساعت مصاحبه با عوامل دست‌اولی نوشته شده که جزئیات جدیدی از زورآزمایی‌های پرمخاطره را گزارش می‌کند.

این کتاب به بررسی جدال‌های سیاسی و شخصی بایدن در دوران ریاست‌جمهوری‌اش می‌پردازد و شامل جزئیاتی درباره تصمیم او برای کناره‌گیری از کمپین ۲۰۲۴ و گفت‌وگوها درباره مشکلات قانونی پسرش، هانتر بایدن است.  در میان جزئیات جدید کتاب «جنگ» چند بخش قابل‌توجهی وجود دارد: مثلاً اینکه تیم امنیت ملی بایدن در مقطعی واقعاً فکر می‌کردند که یک تهدید واقعی با  احتمال ۵۰درصد وجود دارد که پوتین در اوکراین از سلاح‌های هسته‌ای استفاده کند. یا اینکه بایدن در مکالمه‌ای درباره مشکلات قانونی پسرش می‌گوید که هیچ‌وقت نباید مریک گارلند، دادستان کل را انتخاب می‌کرد. 

بایدن حتی از باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق به‌دلیل شیوه مدیریت حمله پوتین به شبه‌جزیره کریمه در سال ۲۰۱۴ انتقاد می‌کند و نتیجه‌گیری می‌کند که «باراک هیچ‌وقت پوتین را جدی نگرفت.»  وودوارد از یکی از مشاوران ترامپ نقل قول می‌کند از زمانی که ترامپ کاخ سفید را در سال ۲۰۲۱ ترک کرده ۷ بار با پوتین تماس تلفنی داشته است. جزئیات کتاب وودوارد باعث شد تا نمایندگان بایدن و ترامپ واکنش نشان دهند.

استیون چونگ، سخنگوی ترامپ در بیانیه‌ای اعلام کرد ترامپ «هیچ دسترسی» را به وودوارد در مورد کتاب نداده است: «هیچ‌کدام از این داستان‌های ساختگی باب وودوارد حقیقت ندارند.»‌ امیلی سیمنز، معاون سخنگوی کاخ سفید نیز در پاسخ به سوال مربوط به جزئیات گزارش‌های وودوارد درباره رابطه بایدن و نتانیاهو گفت: «آنها رابطه دیرینه‌ای دارند. رابطه‌شان خیلی صادقانه و روراست است و درباره آن روایت‌های به‌خصوص هیچ نظری ندارم.»‌

این دیوانگی خواهد بود

وودوارد در بخشی از کتاب به اتفاق‌های پشت‌پرده پیش از حمله تمام‌عیار روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ می‌پردازد. ۵ ماه قبل از حمله، در اکتبر ۲۰۲۱ آمریکا مجموعه‌ای از اطلاعات باارزشی را به‌دست آورد مبنی بر اینکه پوتین با ۱۷۵هزار سرباز قطعاً به اوکراین حمله خواهد کرد. وودوارد گزارش می‌دهد: «این یک کودتای اطلاعاتی حیرت‌آوری از باارزشمندترین اطلاعات سری آمریکا از جمله یک منبع انسانی در داخل کرملین بود.»؛ منابع انسانی در میان حساس‌ترین نوع جاسوسی در جهان اطلاعات محرمانه ا‌ست. 

وودوارد می‌نویسد: «انگار که آنها مخفیانه وارد چادر فرمانده دشمن شده بودند و روی نقشه‌ها خم شده‌ بودند و تعداد و حرکت بریگاردها و تمام مراحل برنامه‌ریزی‌شده برای حمله چندجانبه را بررسی می‌کردند.»  درحالی‌که بایدن و مشاورانش به‌توافق رسیدند که این نقشه «خیلی جدی» است اما باور آن همچنان برای آنها و متحدانشان سخت بود. به‌گفته وودوارد، بیل برنز، مدیر سازمان سیا به بایدن می‌گوید: «این همان نقشه‌ای است که پوتین می‌خواهد انجام دهد.»

بایدن پاسخ می‌دهد: «این خیلی دیوانه‌وار است.» ‌بایدن می‌گوید: «یا عیسی مسیح! حالا باید با روسیه‌ای تعامل کنم که در حال بلعیدن اوکراین است؟» در دسامبر ۲۰۲۱، بایدن با این اطلاعات محرمانه دو بار جلوی پوتین درآمد. اول در یک ویدئوکنفرانس و سپس در آنچه وودوارد توصیف می‌کند در یک «تماس تلفنی پرتنش ۵۰ دقیقه‌ای» که آنقدر پرتنش شد که در یک لحظه پوتین «خطر جنگ هسته‌ای را با لحنی تهدیدآمیز مطرح کرد.»  بایدن به پوتین یادآوردی کرد که پیروزی در جنگ هسته‌ای غیرممکن است. 

به‌رغم هشدارهای مکرر، ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین ایده حمله واقعی پوتین را رد کرد، حتی پس از آنکه کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهور در فوریه ۲۰۲۲ در جلسه‌ای در کنفرانس امنیتی مونیخ به او گفت که حمله قریب‌الوقوع است.  هریس به زلنسکی گفت که باید «به مسائلی مانند داشتن برنامه جانشینی برای اداره کشور در صورت دستگیری یا کشته‌شدن یا عدم توانایی در اداره کشور، فکر کند.» وودوارد در ادامه می‌نویسد پس از این جلسه هریس گفت نگران است که این آخرین باری باشد او را می‌بیند. 

لحظه‌ای که مو به تن آدم سیخ می‌شود

یکی از صحنه‌های پرماجرا در کتاب «جنگ» نشان می‌دهد که احتمال استفاده پوتین از سلاح‌های هسته‌ای چقدر بایدن و تیم امنیت ملی‌اش را مضطرب کرده بود. 

تا سپتامبر ۲۰۲۲ گزارش‌های اطلاعاتی آمریکا که «دقیق» تلقی می‌شدند «ارزیابی شدیداً نگران‌کننده‌ای» از پوتین ارائه دادند؛ مبنی بر اینکه او آنقدر نسبت به شکست در میدان جنگ ناامید شده که ممکن است از سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی در اوکراین استفاده کند.  براساس گزارش‌های اطلاعاتی هشداردهنده جدید، کاخ سفید بر این باور بود که ۵۰درصد احتمال دارد روسیه از سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی استفاده کند؛ ارزیابی خیره‌کننده‌ای که از ۵درصد و ۱۰درصد افزایش یافته بود. بایدن به جیک سالیوان مشاور امنیت ملی خود دستور داد:‌ «در تمام کانال‌ها با روس‌ها تماس بگیرید. به‌آنها بگویید چه واکنشی نشان می‌دهیم.» 

در این کتاب تماس تلفنی پرتنشی بین لوید آستین، وزیر دفاع و همتای روسی‌اش در اکتبر ۲۰۲۲ آمده است. 

به‌گفته وودوارد، آستین به سرگئی شویگو، وزیر دفاع می‌گوید: «اگر این کار را بکنید، درباره تمام محدودیت‌هایی که در اوکراین اعمال کرده‌ایم، تجدیدنظر می‌کنیم. این اقدام روسیه را در صحن جهانی تا جایی منزوی می‌کند که شما روس‌ها نمی‌توانید آن را درک کنید.» شویگو پاسخ می‌دهد: «من از تهدید شدن خوشم نمی‌آید.» آستین می‌گوید: «آقای وزیر، من فرمانده قوی‌ترین ارتش تاریخ جهان هستم. تهدید نمی‌کنم.»‌ دو روز بعد، روس‌ها درخواست تماس تلفنی دیگری داشتند.

این‌بار، وزیر دفاع روسیه به‌وضوح ادعا کرد که اوکراینی‌ها می‌خواهند از «بمب کثیف» استفاده کنند؛ داستانی نادرست که آمریکا معتقد بود کرملین از آن به‌عنوان بهانه‌ای برای استقرار سلاح هسته‌ای استفاده می‌کند. آستین قاطعانه پاسخ می‌دهد: «ما شما را باور نمی‌کنیم. ما هیچ نشانه‌ای از آن را نمی‌بینیم و جهان فریب این کار شما را نمی‌خورد.» آستین به شویگو می‌گوید: «این کار را نکن». شویگو پاسخ می‌دهد:‌ «متوجه‌ام.»‌ کالین کال، یکی از مقام‌های ارشد پنتاگون بعدها درباره این ماجرا می‌گوید: «این یکی از لحظه‌های دوران جنگ بود که مو به تن آدم سیخ می‌کرد.» 

مرسوله مخفیانه ترامپ برای پوتین

این کتاب همچنین شامل جزئیات جدیدی درباره رابطه ترامپ با رئیس‌جمهور روسیه است. سال ۲۰۲۰، ترامپ «کیت‌های تست کرونا تولیدی شرکت Abbot Point of Care را برای استفاده شخصی پوتین ارسال کرد.»  در اوج دوران پاندمی، روسیه و آمریکا تجهیزات پزشکی مانند دستگاه تنفس مصنوعی یا ونتیلاتور را با یکدیگر مبادله کردند.

اما پوتین که از ترس ابتلا به کووید خود را ایزوله کرده بود، در یک تماس تلفنی به ترامپ می‌گوید که ارسال این تست‌های کرونا را مخفی نگه دارد. پوتین به ترامپ می‌گوید: «لطفاً به‌هیچکس نگو که این‌ها را برای من فرستادی.» ترامپ می‌گوید: «برای من مهم نیست، باشه.» پوتین می‌گوید: «هیچ‌کس. نمی‌خواهم به‌کسی بگویی چون مردم از تو عصبانی خواهند شد. آنها به من اهمیت نمی‌دهند.» ترامپ به ای‌بی‌سی‌نیوز می‌گوید که این گزارش «غلط» ‌است.  وودوارد می‌نویسد که ترامپ پس از خروج از کاخ سفید با پوتین همچنان در تماس بود. 

وودوارد صحنه‌ای را در مارالاگو به‌یاد دارد که در آن ترامپ به یکی از دستیاران ارشد خود می‌گوید اتاق را ترک کند تا او بتواند با ولادیمیر پوتین خصوصی تلفنی صحبت کند.  به‌گفته این دستیار، پوتین و ترامپ چندین بار تلفنی صحبت کردند، شاید از سال ۲۰۲۱، زمانی که ترامپ کاخ سفید را ترک کرده ۷ بار تلفنی صحبت کرده‌اند.  وودوارد از جیسون میلر، دستیار ترامپ می‌پرسد که آیا ترامپ و پوتین از زمان ترک کاخ سفید صحبت کرده‌اند؟ 

می‌گوید: «اوم، اینکه نه، اوم، من خبر ندارم» و میلر در ادامه می‌گوید: «من نشنیدم که آنها با یکدیگر صحبت کنند، من این حرف را رد می‌کنم.»  زمانی که از آوریل هاینز، مدیر اطلاعات ملی بایدن درباره اینکه آیا هیچ تماس تلفنی بین ترامپ و پوتین پس از ریاست‌جمهوری‌اش بوده یا نه سوال می‌شود او خیلی هنرمندانه از پاسخ به آن طفره می‌رود. ترامپ در مصاحبه‌ای در نیوزمکس این گفت‌وگو را انکار می‌کند. 

ترامپ سرگردان‌تر شده است

وودوارد همچنین درباره تصمیم ترامپ برای نامزدی مجدد برای ریاست‌جمهوری می‌نویسد که شامل مجموعه‌ای از مکالمه‌ها با سناتور لیندزی گراهام، متحد و هم‌بازی گلف‌اش است. گراهام می‌گوید: «رفتن به مارالاگو کمی مثل رفتن به کره شمالی است. هر بار که ترامپ وارد می‌شود، همه از جایشان بلند می‌شوند و دست می‌زنند.»  از این سناتور جمهوری‌خواه از ایالت کارولینای جنوبی نقل شده که بایدن منصفانه برنده شد اما ترامپ دوست ندارد این را بشنود.

وودوارد تلاش‌های گراهام برای مشاوره دادن به کمپین ترامپ برای ۲۰۲۴ را هم توصیف می‌کند. گراهام پس از انتخابات میان‌دوره‌ای به ترامپ می‌گوید: «تو با زنان میانه‌رو مشکل داری. افرادی که فکر می‌کنند زمین صاف است و ما به ماه سفر نکرده‌ایم، تو اینها را داری. ولشون کن.»  گراهام به‌طور مرتب ترامپ را تشویق می‌کرد که از انتخابات ۲۰۲۰ بگذرد و به او گفت که اگر دوباره انتخاب شود «ششم ژانویه دیگر در آگهی ترحیم‌ات نخواهد بود.»‌

ترامپ چند روز بعد به گراهام می‌گوید: «من امروز یک سخنرانی کردم و فقط ۲ بار از انتخابات ۲۰۲۰ گفتم!» که وودوارد می‌نویسد انگار که حداکثر خویشتن‌داری خود را نشان داده باشد. چنانچه ترامپ تلاش می‌کرد کمپین ریاست‌جمهوری خود را حول محور ترس و وحشت تشکیل دهد، گراهام درباره رئیس‌جمهور پیشین می‌گوید: «ترامپ سرگردان‌تر شده است. این پرونده‌های دادگاهی. فکر کنم هرکسی را گیج می‌کند.» 

بی‌بی، تو هیچ راهبردی نداری

پس از حملات هفتم اکتبر به اسرائیل وودوارد از نوسانات روابط بایدن و نتانیاهو می‌‌نویسد. درحالی‌که بایدن علناً از اسرائیل حمایت کرده، اما پشت‌پرده بر سر عملکرد این رژیم در جنگ غزه با نتانیاهو مقابله کرده است. بایدن در یک تماس تلفنی در آوریل از نتانیاهو می‌پرسد: «استراتژیت چیه، مرد؟»

نتانیاهو می‌گوید: «ما باید وارد رفح شویم.» بایدن جواب می‌دهد:‌ «بی‌بی، تو هیچ استراتژی نداری.» 

در همان ماه، اسرائیل حمله‌ای را در سوریه انجام داد که منجر به کشته‌شدن یکی از فرماندهان ارشد سپاه قدس ایران شد. ایران در واکنش بیش از ۱۰۰ موشک بالستیک را به‌سمت اسرائیل پرتاب کرد. این اولین باری بود که ایران از داخل خاک خود مستقیماً به اسرائیل موشک پرتاب می‌کرد. آمریکا در کنار عربستان سعودی، اردن و دیگر متحدان آمریکا به دفاع از اسرائیل کمک کردند. درحالی‌که تقریباً اکثر موشک‌های ایران رهگیری شدند، نتانیاهو به‌دنبال تلافی می‌گردد.

بایدن در تماس تلفنی به نتانیاهو می‌گوید این را «پیروزی تلقی کن» اما نخست‌وزیر اسرائیل مخالفت می‌کند. بایدن می‌گوید: «لازم نیست اقدام دیگری انجام بدی. هیچ کاری نکن.»  در آخر اسرائیل حملات محدود و حساب‌شده‌ای را علیه ایران انجام می‌دهد که بایدن آن را پیروزی حساب می‌کند. بایدن به مشاوران خود می‌گوید: «می‌دانم (نتانیاهو) قرار است یک کاری انجام دهد اما روشی که من آن را محدود می‌کنم، این است که به او بگویم «هیچ کاری نکن»». اما ناامیدی ترامپ از نتانیاهو بر سر جنگ بیشتر شد.

پس از ورود ارتش اسرائیلی که به رفح وارد شدند، بایدن درباره نتانیاهو می‌گوید: «او یک دروغگوی لعنتی است.» در ماه جولای پس از حمله هوایی اسرائیل در بیروت که منجر به کشته شدن فرمانده ارشد نظامی حزب‌الله و سه غیرنظامی دیگر شد، بایدن بر سر نتانیاهو فریاد می‌زند: «بی‌بی، چه غلطی داری می‌کنی؟» بایدن به نتانیاهو می‌گوید: «می‌دونی که برداشت جهان به‌طور فزاینده‌ای این است که شما یک دولت سرکش‌اید، یک بازیگر سرکش.»  نتانیاهو پاسخ می‌دهد که هدف «یکی از تروریست‌های هدایت‌کننده بود.»  نتانیاهو می‌گوید: «ما فرصتی را پیدا کردیم و از آن استفاده کردیم. هرچی محکم‌تر بزنی، در مذاکرات موفق‌تر خواهی بود.» 

«هی، بیاید به ترامپ زنگ بزنیم» 

کتاب وودوارد شامل جزئیات قابل‌توجهی درباره محمد بن‌سلمان ولیعهد عربستان است که پیش از هفتم اکتبر درباره چشم‌انداز عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل گفت‌وگو می‌کرد. پس از حمله، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، سفرهای سریع‌السیری را در خاورمیانه انجام داد. او تلاش می‌کرد برای ارسال کمک‌های بشردوستانه به غزه مذاکره کند.

زمانی که بلینکن به عربستان سعودی رسید تا با بن‌سلمان ملاقات کند، دیگر خیلی خسته شده بود. اما ولیعهد عربستان، که شب‌زنده‌دار است، بلینکن و تیم‌اش را تمام شب بیدار نگه می‌دارد تا بالاخره با آنها دیدار کند. بلینکن می‌گوید: «بن‌سلمان فقط چیزی بیش از یک کودک نازپرورده نیست.»  در گفت‌وگوی بعدی، بلینکن از پادشاه عربستان درباره درخواست‌هایش در ازای مسیر تشکیل کشور فلسطین قبل از عادی‌سازی روابط با اسرائیل سوال می‌کند. 

بن‌سلمان روی سینه‌اش ضربه می‌زند و می‌گوید: «آیا من می‌خواهم؟ آنقدرها هم (برایم) مهم نیست. آیا نیاز دارم بهش؟ قطعاً.» دیدار بعدی در ماه مارس بین لیندزی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه کارولینای جنوبی با ولیعهد عربستان برگزار شد.  گراهام به بن‌سلمان می‌گوید: «هی، بیا به ترامپ زنگ بزنیم.»  آنچه بعد از این دیدارها اتفاق افتاد دریچه‌ای جذاب را به‌روی شیوه عملکرد رهبر عربستان و ارتباط گرفتن او با رهبران مختلف جهان و مقامات دولتی را باز می‌کند.

وودوارد می‌نویسد، بن‌سلمان دستیاری داشت که کیسه‌ای با ۵۰ گوشی‌های یک‌بار مصرف یاBurner را حمل می‌کرد، یکی از آنها را بیرون کشید که روی آن برچسب «ترامپ ۴۵» زده شده بود. داخل کیسه تلفن یک‌بارمصرف دیگری بود که برچسب «جیک سالیوان» داشت. 

هیچ‌وقت نباید گارلند را انتخاب می‌کردم

این کتاب همچنین چالش‌های شخصی و سیاسی بایدن را مستند کرده که شامل آنچه بایدن در خلوت ترامپ را خطاب می‌کند، دریافت تماس تلفنی غافلگیرکننده از جورج دبلیو بوش رئیس‌جمهور سابق، ناامیدی بایدن از اوباما و پشیمانی او از انتخاب مریک گارلند به‌عنوان دادستان کل.  بایدن به‌ندرت نام ترامپ را به‌زبان می‌آورد، او را «سلف من» یا «فرد قبلی» خطاب می‌کند اما در خلوت، رئیس‌جمهور سابق را «اون احمق لعنتی» خطاب می‌کند.

از سوی دیگر پس از خروج فاجعه‌بار آمریکا از افغانستان، بایدن تماس تلفنی ترحم‌آمیزی را از یکی دیگر از رؤسای‌جمهور آمریکا دریافت می‌کند. جورج بوش به بایدن می‌گوید: «آخ پسر، درک می‌کنم الان داری چی می‌کشی. مقامات اطلاعاتی منو هم تو دردسر انداختند.»  بایدن از اوباما هم شاکی بود که چرا در سال ۲۰۱۴، زمانی‌که رهبر روسیه به کریمه حمله کرد او به‌اندازه کافی جلوی پوتین ایستادگی نکرد.

رئیس‌جمهور آمریکا به یکی از دوستانش می‌گوید: «آنها در سال ۲۰۱۴ گند زدند. به‌همین دلیل الان ما به اینجا رسیدیم. باراک هیچ‌وقت پوتین را جدی نگرفت.» بایدن در ادامه می‌گوید: «ما هیچ‌کاری نکردیم. ما به پوتین مجوز دادیم ادامه دهد.» او عصبانی می‌شود: «خب، من این مجوز را باطل می‌کنم.» رابطه بایدن با وزارت دادگستری آمریکا بدون درگیری بوده است. اما وودوارد می‌نویسد رئیس‌جمهور آمریکا در خلوت از پیگرد قانونی پسرش، به‌ویژه از دادستان کل عصبانی بود. بایدن یک‌بار به یکی از دستیارانش شکایت می‌کند: «هیچ‌وقت نباید گارلند را انتخاب می‌کردم. این (پرونده) لعنتی هیچ‌وقت از بین نمی‌رود.»

وودوارد همچنین صحنه‌ای را بین پدر و پسر در کاخ سفید در بهار ۲۰۲۲ توصیف می‌کند که رئیس‌جمهور آمریکا با دوستی شام می‌خورد که هانتر بایدن وارد شد، پشت میز نشست و درباره این صحبت کرد که چرا او تنها فردی است که در انتخابات میان‌دوره‌ای بیشترین ضرر را خواهد کرد.  وودوارد می‌نویسد: «هانتر درباره بحران شخصی خود صحبت می‌کرد.

رئیس‌جمهور بایدن به صندلی‌اش تکیه داد، چشمانش را بست و آه کشید.»‌ در تابستان ۲۰۲۴، پس از عملکرد فاجعه‌بار بایدن در مناظره با ترامپ، گمانه‌زنی‌ها درباره توانایی بایدن برای ماندن در رقابت ریاست‌جمهوری سراسر کاخ سفید و حزب دموکرات را فراگرفته بود. طی هفته‌های بعد، بایدن عزم خود را جزم کرده بود و اصرار داشت که کناره‌گیری نمی‌کند. 

وودوارد می‌نویسد، آنتونی بلینکن که به وفاداری و روابط نزدیکش با بایدن معروف است، در یک ناهار دونفره در ۴ جولای درباره این موضوع حساس با بایدن صحبت می‌کند. بلینکن می‌گوید: «نمی‌خواهم ببینم میراث شما به‌خطر می‌افتد. هر کسی که در موردش نوشته می‌شود با یک جمله توصیف می‌شود. این میراث اوست. اگر این تصمیم شما را به ماندن و برنده شدن در انتخابات دوباره می‌رساند، بسیار خوب. اما اگر باعث ماندن و باخت شما در انتخابات می‌شود، این همان جمله خواهد بود.» 

بلینکن سپس از بایدن می‌پرسد: «آیا در خودتان این را می‌بینید که ۴ سال دیگر ادامه دهید؟ باید بتوانید به این سوال پاسخ دهید.» 

بایدن، هریس و فحش‌های لعنتی

در ۲۱ جولای زمانی که بایدن از رقابت ۲۰۲۴ کناره‌گیری کرد، او فوراً حمایت خود را از کامالا هریس اعلام کرد و به هریس این امکان را داد تا حمایت حزب دموکرات را حفظ کند و از مبارزات داخلی و به‌هم‌ریخته داخل حزبی جلوگیری شود. بایدن هنوز یادش است که عدم دریافت حمایت رئیس‌جمهور چه حسی دارد.  به گفته وودوارد، بلینکن درباره حمایت فوری از هریس می‌گوید: «فکر می‌کنم احساس عدم دریافت حمایت باراک اوباما در سال ۲۰۱۶ را در بایدن زنده کرد. او ناامید شده بود. احساس می‌کرد که به‌عنوان معاون، حمایت رئیس‌جمهور یک سلسله مراتب عادی و طبیعی است.»‌

کتاب «جنگ» همچنین نگاه اجمالی به روابط خصوصی هریس با بایدن به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور می‌پردازد. وودوارد می‌نویسد که هریس در مقطعی نگران انزوای بایدن بود و با یکی از دستیاران نزدیک او تماس گرفت. هریس به دوست بایدن می‌گوید: «زنگ زدم بپرسم، در واقع از شما خواهش کنم، می‌شه لطفاً بیشتر از قبل با رئیس‌جمهور صحبت کنی؟ رئیس‌جمهور شما را واقعاً دوست دارد. باید بیشتر از قبل با او صحبت کنی.» وودوارد می‌نویسد: «دستیار بایدن با معاون رئیس‌جمهور صادق بود.

این دستیار می‌گوید، ببینید یکی از بزرگترین دلایلی که بایدن با من تماس می‌گیرد این است که من سطحی از راحتی را برایش ایجاد می‌کنم تا جایی که می‌تواند خیلی راحت درباره اینکه جو منچین چقدر احمق لعنی است، حرف بزند.»  معاون رئیس‌جمهور خندید و گفت: «این ممکن است تنها دلیلی باشد که او همچنان تا مقطعی با من راحت است. چون او می‌داند من تنها کسی هستم که می‌داند چگونه «نفرت‌انگیز» را تلفظ کنم.» 

این بار باب وودوارد کارش را به‌درستی انجام داده

فرنکلین فوئر در وب‌سایت آتلانتیک می‌نویسد: «روزنامه‌نگار افشاگر واترگیت حرف‌های نیشدار بسیاری شنیده است، از جمله از طرف من. او در شرح وقایع بایدن در کتاب جنگ، بهترین اثر خود را ارائه کرده است.»  در این مرحله پایانی کار حرفه‌ای باب وودوارد، می‌توان مجموعه‌ای سرگرم‌کننده از بازخوردهای منفی کتاب‌هایش را منتشر کرد.

با وجود آنکه همچنان بحث ادامه‌داری درباره شایستگی‌های روزنامه‌نگاری وودوارد وجود دارد، اما او بدون شک موفق شده بهترین نسخه تند و گزنده خود را از بین آثار افرادی مانند جوآن دیدیون، کریستوفر هیچنز و جک شیفر متمایز کند. چند سال پیش فرانکلین فوئر برای وودوارد نامه‌ای به این امید می‌نویسد که کمک او را درباره گزارشی که در حال نوشتن بود، دریافت کند.

فوئر تصمیم می‌گیرد درخواست خود را با لایه ضخیمی از چاپلوسی که معتقد بود با روحیات باب وودوارد سازگار است، مطرح کند. وودوارد به فوئر پاسخ می‌دهد که تلاش می‌کند نامه تملق‌آمیز فوئر را با نقدهای منفی کتابش «وضعیت انکار» که فوئر سال ۲۰۰۶ در نیویورک‌تایمز منتشر کرده بود، تطبیق دهد که «شدیداً خلاف آن را نتیجه می‌گیرد.» پاسخ وودوارد نشان داد که او می‌تواند بهترین ویراستار هستی‌شناسی یا آنتولوژی باشد. 

در طول سال‌ها، انتقادهای فوئر از وودوارد به‌طور قابل‌توجهی نرم‌تر شدند. فوئر می‌نویسد: «موضوع این نیست که نقدها منصفانه نبودند. او روایت منابع خود از رویدادها را با احترام بیش از حد بازگو می‌کند.» به گفته فوئر  وودوارد هر گزارش کوچکی را، هرچقدر که بی‌اهمیت باشد، در بوق و کرنا می‌کند. او صحنه‌ها را بدون مکث روایت می‌کند.

اما زمانی که در جدی‌ترین حالت خود قرار دارد  و در کتاب «جنگ»، که مهم‌ترین اثر حرفه‌ای‌اش به‌شمار می‌رود به شیوه جو بایدن در هدایت درگیری‌ها در اوکراین و خاورمیانه با همان وسواس قدیمی‌اش جزئیات نامطلوب سیاست خارجی را بیان می‌کند. فوئر، وودوارد را بااستعدادترین غلوکننده نسل خود می‌داند که چون همیشه آرزو دارد جدی گرفته شود، معنی‌دارترین گزارش‌هایش را خلق می‌کند. 

وودوارد در مقدمه می‌نویسد به‌یاد دارد در سال ۱۹۸۹ کارل برنشتاین در یک مهمانی شام در نیویورک اتفاقی دونالد ترامپ را می‌بیند. ترامپ به برنشتاین می‌‌گوید: «فوق‌العاده نیست که وودوارد و برنشتاین با دونالد ترامپ مصاحبه کنند؟‌» دو روزنامه‌نگاری که به سقوط ریچارد نیکسون کمک کرده بودند روز بعد با او ملاقات کردند. 

فوئر معتقد است کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهور نقش کمی را در داستان بازی می‌کند اما در صحنه‌های کوتاهش به‌خوبی ظاهر می‌شود. او در «اتاق وضعیت» سوال‌های جدی می‌پرسد. در تماس‌های تلفنی با بنیامین نتانیاهو، او وزنه سنگین‌تری را بازی می‌کند و درباره تلفات غیرنظامیان در غزه می‌پرسد. با این حال، هیچ موردی دیده نمی‌شود که هریس اساساً با بایدن مخالفت کند. فوئر می‌نویسد، کتاب وودوارد در اصل درباره دیپلماسی است.

پس از اطلاعات متفرقه درباره ترامپ، که ترسناک‌تر از آن، نزدیکی ادامه‌دار رئیس‌جمهور سابق با ولادیمیر پوتین، اتهامی که کمپین ترامپ انکار می‌کند، تاریخچه جدی از درگیری‌ها در اوکراین و غزه وجود دارد. فوئر خود درباره این داستان‌ها گزارش داده است و او نمی‌تواند بگوید که ایرادی پیدا کرده است. هرچه باشد، فوئر اعتراف می‌کند که به اینکه وودوارد توانسته چندین داستان بزرگ را بنویسد که از زیر دست او در رفته، حسودی‌اش می‌شود. به‌گفته فوئر برخلاف پیشینیان، بایدن به وودوارد بی‌اعتماد بود.

او به‌اندازه کافی سن داشت که به‌یاد داشته باشد چگونه یکی از کتاب‌های وودوارد به شکست اولین ریاست‌جمهوری بیل کلینتون کمک کرد. اما به‌نوعی بایدن و وودوارد برای یکدیگر ساخته شده بودند. این دو فرد ۸۰ ساله نمونه‌ای از دوران گذشته در واشنگتن هستند، زمانی که سیاست خارجی وسواس مشترک حاکمیت بود. حتی اگر وودوارد بایدن را شخصاً جالب نداند، با شیفتگی واقعی به گفت‌وگوهای رئیس‌جمهور با نتانیاهو و پوتین می‌پردازد.

او در پایان‌بندی خود اشاره می‌کند که چقدر از پوشش «تلاش‌های صادقانه با حسن‌نیت رئیس‌جمهور و تیم اصلی امنیت ملی برای استفاده مسئولانه قدرت اجرایی و در راستای منافع ملی» لذت می‌برد. وودوارد به‌‌رغم توجه خود به محتوا، نمی‌تواند به برخی از سوال‌ها درباره سیاست خارجی بایدن پاسخ دهد، یا حداقل سوال کند.

آیا بایدن می‌توانست برای تقویت اوکراین بیشتر تلاش کند؟ آیا رئیس‌جمهور آمریکا می‌توانست اسرائیل را مجبور کند آتش‌بس را بپذیرد؟‌ اما وودوارد به قضاوتی درباره ریاست‌جمهوری می‌رسد که از نظر فوئر سنجیده و منصفانه است: «بر اساس شواهدی که فعلاً موجود است، من معتقدم که بایدن و تیم‌اش تا حد زیادی در تاریخ به‌عنوان نمونه‌ای از رهبری استوار و هدفمند مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.»‌ به‌رغم اشتباهات فراوان دولت بایدن، حدس فوئر این است که همین اتفاق می‌افتد. 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی