آیا حزبالله و اسرائیل خواهند جنگید؟
ارتش اسرائیل شامگاه یکشنبه اعلام کرد که نیروهای این کشور به مواضع حزبالله در جنوب لبنان حمله کردهاند. طبق اعلام ارتش اسرائیل هواپیماهای جنگنده اسرائیلی در عملیاتی، یک مرکز فرماندهی حزبالله لبنان و یک محوطه نظامی را در شهر یارون مورد حمله قرار دادهاند. نیروهای اسرائیلی افزون بر آن به یک پست دیدهبانی حزبالله در شهر مارونالراس حمله کردهاند. به گفته ارتش اسرائیل کسی در این حملات کشته نشده است. در طول چند ماه گذشته همواره تبادل آتش میان حزبالله و نیروهای اسرائیلی در جریان بوده است. این درگیریها طی یک ماه گذشته وضعیت پرتنشی به خود گرفته و برخی تحلیلگران پیشبینی میکنند که جنگ میان حزبالله و اسرائیل ممکن است قریبالوقوع باشد.
آخرین باری که حزبالله و اسرائیل با یکدیگر درگیر شدند، سال 2006 بود؛ از همان زمان نیز مشخص بود که دو طرف همچنان درگیر خصومت هستند و اکنون بیش از هر زمان دیگری بوی درگیری میان این دو به مشام میرسد. برخی معتقدند که حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر سال گذشته مقدمه این درگیری بوده است اما واقعیت این است که تنشها میان این دو حتی قبل از حمله هفتم اکتبر و زمانی که اسرائیل در بخشهای لبنانی روستای الغجر دیوار احداث کرد، آغاز شده بود. هدف اسرائیل از احداث این دیوار ممانعت از رفت و آمد لبنانیها بود. اسرائیل الغجر را در سال 1967 و در طول جنگ ششروزه در سال 1967 تصرف کرد. این روستای مرزی به دلیل موقعیت مهم و استراتژیکش، از سال ۱۹۶۷ تاکنون شرایط مختلفی را تجربه کرده است و اسرائیل در دهههای گذشته بارها تلاش کرده تا واقعیت جدیدی را در بخش لبنانی آن با هدف الحاق این منطقه به سرزمینهای اشغالی تحمیل کند اما هنوز در دستیابی به این هدف موفق نبوده است. البته قطعنامههای بینالمللی نیز مانع اسرائیل نشده و اقدام اسرائیل در نصب موانع بتنی و سیمهای خاردار در بخش لبنانی الغجر با هدف خارج کردن این روستا از حاکمیت لبنان صورت گرفت. این اقدام به منزله اعلام اشغال بخش لبنانی الغجر توسط اسرائیل و الحاق رسمی آن به سرزمینهای اشغالی و نقض حاکمیت لبنان بود که خشم لبنانیها را به دنبال داشت.
حزبالله لبنان نیز با برپایی دو چادر در مزارع شبعا، یکی دیگر از مناطق مورد مناقشه، به اقدام اسرائیل در دیوارکشی در روستای الغجر پاسخ داد. تا قبل از حمله 7اکتبرحماس، فرض بر این بود که با توجه به مشغلههای کابینه بنیامین نتانیاهو و بحرانهای داخلی اسرائیل، ارادهای برای جنگ وجود ندارد.
اما حمله 7اکتبرحماس، وضعیت و معادلات را دگرگون کرد. پس از شروع جنگ اسرائیل و حماس، حزبالله حملات کمشدتی را در جنوب لبنان با هدف حمایت از غزه آغاز کرد. محاسبه حزبالله این بود که نمایش قدرتی در این سطح، در همبستگی با حماس، منجر به وقوع یک جنگ تمامعیار در جنوب لبنان نخواهد شد. سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در سخنانی تاکید کرد که اسرائیل قصد داشت مقاومت اسلامی را در لبنان از بین ببرد اما به دلیل اقدامات او ابتکار عمل را از دست داده و برنامههای خود را لغو کرد. در سال 2006 نیز اظهارات مشابهی از جانب سیدحسننصرالله مطرح شده بود. او در توضیح چرایی اقدامات حزبالله علیه اسرائیل در آن سال تاکید کرده بود که اسرائیل به هر حال قصد داشت به لبنان حمله کند. پس از آن درگیری، حزبالله همواره اعلام کرده که توان نظامی بالایی برای بازدارندگی در برابر اسرائیل دارد. بسیاری از لبنانیها و بهویژه شیعیان لبنان نیز از این توان نظامی حزبالله حمایت میکنند.
از آن سو، مقامات اسرائیلی نیز به رجزخوانی پرداختند. یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل در واکنش به تشدید درگیریها در مرز با لبنان گفت: «اگر نصرالله همان اشتباه یحیی سنوار، رهبر حماس را مرتکب شود، عواقب فاجعهباری برای لبنان خواهد داشت.» گالانت و دیگر مقامات ارشد اسرائیلی خواستار خروج حزبالله از منطقه مرزی برای جلوگیری از وقوع جنگ شدند اما واقعیت امر این است که حزبالله نمیتواند بهسادگی تجهیزات و ادوات خود را از آن منطقه جمع کرده و خارج شود چراکه این اقدام اعتبار حزبالله بهعنوان یک نیروی مقاومت را از بین میبرد. طی هفتههای گذشته مقامات اسرائیلی مدام هشدار دادند که زمان دیپلماسی رو به اتمام است.
حزبالله چگونه میاندیشد؟
جنگ اسرائیل و حماس یک معضل جدی برای حزبالله ایجاد کرد. اگر حزبالله از حماس فاصله میگرفت، افکار عمومی عربی و اسلامی این گروه را مقصر قلمداد میکردند. اگر هم برای رویارویی با اسرائیل عجله میکرد، شرایطی جنگی را به اسرائیل هدیه میکرد که اسرائیل خواهان آن بود. وقتی هم که حزبالله تصمیم گرفت همبستگی خود را با حماس به نمایش بگذارد، باز هم حسابشده عمل کرد و از شلیک موشکهای قدرتمند خود اجتناب کرده و در عوض از مهمات سبکتر ضدزره استفاده کرد. سیدحسن نصرالله در سخنرانیهایش در طول سه ماه گذشته بارها هشدار داد که اسرائیل در صورت حمله به لبنان پشیمان خواهد شد اما در عین حال واکنشهایش به حملات اسرائیل بهگونهای بود که نشان میداد تمایلی به ورود به جنگ ندارد.
اما این اسرائیل بود که دامنه تنش را گسترش داد. اسرائیل در حمله هواپیماهای بدون سرنشین خود، صالحالعاروری، معاون دفتر سیاسی حماس را در حومه بیروت که پایگاه حزبالله است، ترور کرد. برخی معتقدند که این سختترین ضربه به حزبالله از زمان ترور سیدعباسالموسوی، دبیرکل وقت حزبالله در یک حمله هوایی در جنوب لبنان در سال 1992 بود. برخی حتی معتقدند که این ترور حتی بدتر از ترور عماد مغنیه، فرمانده حزبالله در سال 2008 بود. چه اینکه العاروری در منطقه تحت کنترل حزبالله ترور شد اما مغنیه در دمشق ترور شد. سال گذشته، نصرالله متعهد شده بود که از رهبران حماس و جهاد اسلامی که مقیم لبنان هستند، محافظت کند. اسرائیل معتقد است که العاروری چهرهای بود که قصد داشت کرانه باختری را وارد انتفاضه سوم کند. سیدحسن نصرالله این ترور را غیرقابل تحمل خواند و گفت، حزبالله قصد دارد در میدان نبرد به آن پاسخ دهد. این کار انجام شد؛ حزبالله بیش از 60 موشک به سمت پایگاه هوایی اسرائیل شلیک کرد که البته تلفات انسانی به بار نیاورد.
حزبالله در داخل و از سوی برخی کشورهای عربی فشار زیادی را تحمل میکند. بخش اعظم این فشارها بر لزوم خلع سلاح حزبالله تمرکز دارد. اما حزبالله معتقد است که انحلال شاخه نظامیاش به حمله اسرائیل منجر شده و آرمان فلسطین را تضعیف میکند. نصرالله بارها برخی از کشورهای منطقه را به دلیل تلاش برای امضای توافق عادیسازی روابط با اسرائیل و کنار گذاشتن آرمان فلسطین مورد انتقاد قرار داده است. اما حتی نصرالله هم تفاوت شرایط را درک میکند. در جنگ سال 2006، حزبالله متکی به شلیک گلولههای موشکی به داخل اسرائیل و ایجاد کمین در مقابل نیروهای زرهی اسرائیل بود. اما در درگیری فعلی، حزبالله از مواضع ثابت نزدیک به مرز با اسرائیل درگیر است. این شرایط با سابقه جنگ نامتقارن حزبالله همخوانی ندارد.
علاوه بر این، نباید از شکاف تکنولوژیکی بین اسرائیل و حزبالله غافل شد. در خصوص توان موشکی و حجم زرادخانه موشکهای حزبالله، برآوردهای گوناگونی صورت گرفته است. برخی معتقدند که حزبالله حدود 200 هزار موشک و راکت در اختیار دارد که بسیار فراتر از تعداد موشکهایی است که اغلب کشورهای ناتو در اختیار دارند. اما واقعیت این است که موجودی این زرادخانه، شامل انواع مختلفی از موشکها است که هر کدام برد و دقت متفاوتی با هم دارند. بیشتر این موشکها در انبارهای مخفی نگهداری میشوند. آماده کردن آنها برای شلیک کاری بسیار حساس است زیرا به محض رونمایی از آنها، خطر حمله اسرائیل نیز وجود خواهد داشت. بهویژه اینکه حزبالله سامانه یکپارچه موشکی زمین به هوا در اختیار ندارد. پس از اینکه در اکتبر گذشته جبهه جنوب لبنان به واسطه درگیری حزبالله و اسرائیل فعال شد، اسرائیل ساکنان شهرکهای مرزی را تخلیه کرد. بسیاری از راکتهایی که از سمت جنوب رودخانه لیتانی به سمت این شهرکها شلیک شدند، رهگیری شدند. حزبالله یک راهحل دارد و آن هم اینکه سکوهای متحرک پرتاب موشک را به نقاطی نزدیکتر به مرز منتقل کند که در صورت این اقدام، این سکوها در معرض حمله نیروی هوایی اسرائیل قرار خواهند گرفت.
بیش از نیمی از زرادخانه حزبالله را موشکهای 122 میلیمتری تشکیل میدهند که برد آن بین 20 تا 40 کیلومتر است. گفته میشود این موشکها آنقدرها هم دقیق نیستند. البته میتوان از این موشکها در شلیکهایی با تعداد بالا و بهصورت رگباری استفاده کرد اما اگر قرار باشد هدف خاصی با دقت منهدم شود، این موشکها چندان کاربردی ندارند. البته حزبالله موشکهایی با کلاهکهای سنگینتر و برد بیشتر مانند فجر-5 (برد تا 75 کیلومتر) و خیبر-1 (تا 100 کیلومتر) را نیز در اختیار دارد. حزبالله همچنین موشکهای زلزال-1 و زلزال-2 را در اختیار دارد که میتوانند کلاهکهای انفجاری به وزن 600 کیلوگرم را حمل کرده و بردی در حدود 210 کیلومتر دارند اما به احتمال زیاد سامانه موشکی گنبد آهنین میتواند این موشکها را رهگیری و ساقط کند.
موشکهای زلزال برای پرتاب شدن به وسایل نقلیه عظیم نیاز دارند و بارگیری آنها نیز به کندی انجام میشود و همین امر باعث میشود که سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل بتواند تحرکات حزبالله را رصد کرده و اقدام به انهدام این سامانهها کند. حزبالله موشکهای بالستیک فاتح-110 با برد بیش از 250 کیلومتر را نیز در اختیار دارد. اینها نسخههای هدایتشونده موشکهای زلزال هستند. هنوز مشخص نیست که دقت این موشکها تا چه میزان است. برخی تحلیلگران نظامی این احتمال را مطرح کردهاند که ممکن است حزبالله موشکهای دزفول و سومار را با برد هزار و دو هزار کیلومتر نیز در اختیار داشته باشد. البته در صورت وقوع درگیری، حزبالله برخی از موشکهای خود را از سکوهای پرتاب مدفون در زیر زمین و یا از سکوهای متحرک شلیک خواهد کرد. اگر حزبالله بخواهد از زرادخانه موشکهای نسبتاً دقیق خود که تعدادشان به مراتب کمتر است، استفاده کند، مسلماً این موشکها را علیه اهداف استراتژیک، مانند پایگاههای نظامی، پلها، ایستگاههای تقویت برق و بنادر اسرائیل استفاده خواهد کرد.
مناقشه مرزی و دیپلماسی جنگ
حزبالله متوجه است که برخورداری از این موشکها لزوماً نمیتواند مانع از قصد اسرائیل برای آغاز جنگ و عقب راندن حزبالله از نقاط مرزی شود. بنابراین خود را برای وقوع این احتمال آماده کرده است. حزبالله همچنین به خوبی درک میکند که روی دیگر سکه تلاش دیپلماتیک به رهبری ایالات متحده برای حل و فصل اختلافات مرزی با اسرائیل، جنگ خواهد بود. اگر هرگونه آتشبسی هم رخ دهد، احتمالاً شامل بند حل و فصل اختلافات مرزی خواهد بود. حزبالله میتواند از این بند بهعنوان پیروزی خود استفاده کرده و به حضور نظامیاش در عمق جنوب لبنان خاتمه دهد. در سال 2000، ارتش اسرائیل به پشت خط آبی که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده بود، عقبنشینی کرد. لبنان نیز خط آبی را پذیرفت، اما 13 نقطه مرزی را بهعنوان نقاط مورد مناقشه مطرح کرد. آموس هوخشتاین، فرستاده ویژه آمریکا که در توافق سال 2022 برای تعیین مرزهای دریایی اسرائیل و لبنان میانجیگری کرد، اعلام کرده که مقامات لبنانی طی جلساتی به او اطلاع دادهاند که آنها تمایل دارند مشکل مرز زمینی مورد مناقشه را نیز حل کنند. او تاکید کرد که واشنگتن آماده حمایت از این تلاش است. مساحت مورد مناقشه کوچک است و بیش از 50 کیلومترمربع نیست. 13 نقطه مورد مناقشه لبنان تنها حدود نیم کیلومترمربع است. با این حال، اسرائیل هنوز تمایلی برای مشارکت در این موضوع نشان نداده است. نصرالله از پذیرفتن مسئولیت تعیین مرزهای زمینی توسط دولت لبنان استقبال کرد و گفت که حزبالله از هر طرحی که توسط بیروت تصویب شود، حمایت میکند. با این حال، رهبر حزبالله همچنین گفته که درگیریهای مداوم در مرز با اسرائیل فرصتی تاریخی را برای لبنان فراهم کرده است تا هر وجب از خاک خود را آزاد کند. لحن او حاکی از آن بود که جنگی در راه است و اگر توافق مرزی حاصل شود، دیگر نیازی به حضور نظامی حزبالله در مرز نخواهد بود. بدیهی است که حزبالله بهعنوان یک چهره تعیینکننده در سیاست داخلی لبنان باقی خواهد ماند اما این امکان نیز وجود دارد که بازی طولانی به پایان نزدیک شود.