| کد مطلب: ۱۱۹۷۶

اینترنت لبِ مرگ

دنیای ما چنان است که برخوردار بودن به‌صورت تصاعدی شما را برخوردارتر خواهد کرد و محرومیت به‌صورت تصاعدی شما را کم‌برخوردارتر. آدم برخوردار دائماً به این مجلس ناهار، آن مجلس شام و صبحانۀ کاری دعوت می‌شود. بیشتر اوقات هم همۀ سفره‌ها رنگی و مملو از انواع و اقسام خوراک و نوشاک است. همین آدم‌ها هدیه‌های متنوعی از شرکت‌ها و برندها می‌گیرند، به وام دسترسی دارند، شبکه‌ اجتماعی قوی‌ای دارند، بسته به میزان برخورداری‌شان، پزشک، وکیل و انواع متخصص در دسترس‌شان است که هزینه‌ها را به مقدار زیادی برای‌شان کاهش می‌دهد. درواقع برخوردارترها با وجود درآمد بیشتر نسبت به افراد محروم، هزینه‌های کمتری هم دارند. حل این معادله بسیار سخت و پیچیده و بعضاً لاینحل است. اینکه چطور این وضعیت ناعادلانه را عادلانه‌تر کنیم. نظریات دست‌راستی که اصلاً این وضعیت را یک وضعیت طبیعی و بدیهی می‌دانند. بعضی اوقات هم حل این مسئله شعار سیاست‌مداران می‌شود؛ سیاست‌مدارانی که یا تخصص ندارند یا می‌خواهند از هیجانات ناشی از وضعیت توده‌ها به‌نفع خودشان استفاده کنند، وعدۀ تغییرات فوری و عمقی را می‌دهند. دولت احمدی‌نژاد با همین شیوه بر سر کار آمد و طبقۀ متوسط به پایین را چنان کرد. حالا گویی دولت سیزدهم هم قدم در راه احمدی‌نژاد گذاشته است و طبقۀ محروم را هر لحظه ـ هم به لحاظ کمّی زیادتر می‌کند، هم به لحاظ کیفی ـ فاصلۀ سطح زندگی‌شان با رفاه و حداقل‌ها را بیشتر می‌کند.

احتمالاً برای همین است که دو وعدۀ گل‌درشت جناب ابراهیم رئیسی در بحبوحۀ انتخابات را مردم هرگز از یاد نخواهند برد؛ وعدۀ ساخت چهارمیلیون مسکن که از قرار سالی یک‌میلیون مسکن در دوران ریاست‌جمهوری ایشان بود و دیگری گسترش دسترسی به اینترنت. آقای رئیسی هم وعدۀ رایگان‌کردن اینترنت دادند، هم تسهیل دسترسی. طی این دوسال و چندماه که از دولت سیزدهم می‌گذرد، نه‌فقط خانه‌دار شدن برای مردم کم‌برخوردار به آرزو تبدیل شد که حالا اجاره‌نشینی در شهرهای بزرگ هم برای بسیاری از مردم به رؤیا بدل شده است.

همین مردم طبقات کم‌برخوردار که هر روز به تعدادشان افزوده می‌شود، از سر ناچاری و نداشتن درآمد به کسب‌وکارهای خرد اینترنتی پناه بردند. بسیاری به اینستاگرام پناه بردند و اینستاگرام هم که نزدیک یک‌سال‌و‌نیم است فیلتر شده؛ ضربه‌ای دیگر که بیشترین آسیب آن را مردمی با کسب‌وکارهای کوچک و خانگی متحمل شدند. مردمی که به هزار ضرب و زور فیلترشکن تهیه کردند و از سد یکی از بدترین اینترنت‌های جهان گذشتند، ساعت‌ها وقت صرف کردند تا پست یا استوری‌ای بگذارند و... تا بتوانند اندک درآمدی کسب کنند و بقا داشته باشند.

حالا بعد از همۀ مصیبت‌ها تا مردم می‌خواهند به وضعیت بد فعلی عادت کنند و به‌غلط گمان می‌کنند که از این بدتر نخواهد شد، دولت سریع دست‌به‌کار می‌شود و غافلگیرمان می‌کند تا متوجه شویم وضعیت بد غایت ندارد. به بهانۀ نامۀ چند شرکت انحصاری توزیع اینترنت در ایران که درخواست افزایش صددرصدی تعرفه‌ها را دارند، به بالا رفتن 30درصدی رضایت می‌دهند که احتمالاً ما مردم خوشحال باشیم. این‌ها را اضافه کنید به گزارشی که چندروز است دربارۀ کیفیت اینترنت در ایران منتشر شده و با جدول و نمودار ثابت می‌کند که اینترنت ایران، در بی‌کیفیتی در جهان تقریباً بی‌رقیب است.

صاحب‌نظران حوزه زیرساخت اینترنت می‌گویند که اینترنت ایران با همین زیرساخت می‌تواند بسیار بهتر از این وضعیت باشد و از این اوضاع فاجعه‌بار فاصله بگیرد. اما گویی اراده‌ای نیست که چنین اتفاقی بیفتد. کاش مسئولان می‌دانستند مسئلۀ اینترنت، مسئله‌ای جدی است. حتی جدی‌تر از تورم کالاهای اساسی که هر روز غیرقابل دسترس‌تر می‌شود. اینترنت با مسئلۀ مهاجرت روزافزون، اقتصاد مردم و حتی امنیت ملی پیوند دارد. یکی از مواردی که تقریباً همۀ مهاجران از ایران به آن اشاره می‌کنند، سهولت دستیابی به اینترنت در کشورهای گوناگون است؛ بعضاً همین یک آسایش را به همۀ رنج دوری از وطن و زندگی در غربت ارجح می‌دانند؛ چراکه سوای فیلترینگ و اینترنت باکیفیت، از ارزانی و دسترسی آن شگفت‌زده می‌شوند. این تفاوت دیگر مختص اختلاف ما با آمریکای شمالی و اروپای غربی نیست، ما در اینترنت تقریباً با هیچ کشور توسعه‌نیافته‌ای هم قابل قیاس نیستیم. ناگفته پیداست که این وضعیت به طبقاتی‌تر شدن اینترنت کمک خواهد کرد. برخورداران اگر به اینترنت بدون فیلتر دسترسی نداشته باشند، به بهترین وی‌پی‌ان‌ها و بیشترین سرعت موجود دسترسی خواهند داشت؛ و احتمالاً در اولین فرصت برای رسیدن به اینترنت آزاد و باکیفیت مهاجرت خواهند کرد. مردم عادی هم باید عادت کنند که اینترنت را در سبد مصرفی خود کمتر و کمتر کنند و اساساً مشخص نیست با این وضعیت آیا برای مردم، سبدی خواهد ماند؟

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار