فرصت معامله برای ایران و آمریکا
دو سال گذشتهی جنگ، مرگ و ویرانی به خاورمیانه آورد، اما در عین حال فرصتهای کمنظیری برای تغییر در غزه، لبنان، سوریه و ایران ایجاد کرد.
دو سال گذشتهی جنگ، مرگ و ویرانی به خاورمیانه آورد، اما در عین حال فرصتهای کمنظیری برای تغییر در غزه، لبنان، سوریه و ایران ایجاد کرد. متأسفانه این فرصتها ممکن است به دلیل سوءمدیریت و تعلل آمریکا، اسرائیل و دولتهای عربی بر باد رود.یک مقام ارشد نظامی اسرائیل این هفته به من گفت: «همهچیز گیر کرده است.»
او هشدار داد که چون دیپلماتها نتوانستهاند از آشفتگی ایران و متحدانش بهرهبرداری کنند، «تمام جبهههای خاورمیانه هنوز باز هستند.» تحلیلگران به من میگویند حماس همچنان حدود نیمی از غزه - جایی که نزدیک به ۸۵ درصد جمعیت زندگی میکند - را کنترل میکند. طرح صلح ترامپ خواستار تشکیل «نیروی بینالمللی ثبات» برای خلع سلاح حماس و ایجاد «هیئت صلح» برای نظارت بر یک پروژه عظیم بازسازی بود.
اما فعلاً این چشماندازِ یک غزهی احیاشده پس از جنگ، صرفاً یک خیال است. مشکل چیست؟ کشورهایی که داوطلب پیوستن به این نیروی بینالمللی شده بودند — مانند اندونزی و جمهوری آذربایجان — در حال عقبنشینی هستند، و کشورهای کمککننده نیز تا زمانی که امنیت برقرار نشود حاضر به شروع پروژههای بازسازی نیستند.
جرد کوشنر، داماد ترامپ و یکی از فرستادگان او برای غزه، پیشنهاد ساخت «جوامع امن جایگزین» را در نیمه تحت کنترل ارتش اسرائیل مطرح کرده، به این امید که چنین جاذبهای فلسطینیان را به آن سمت بکشاند. فرصتی برای احیای تلاش صلح ترامپ در غزه ممکن است این هفته فرا برسد، زمانی که مایک والتز، سفیر ترامپ در سازمان ملل، به اسرائیل و اردن سفر میکند.
والتز در ماه مه به دلیل جنجالی جزئی درباره استفاده از پیامرسان خصوصی سیگنال مجبور به استعفا از سمت مشاور امنیت ملی شد اما او یکی از کارآمدترین مقامات این دولت است و شاید بتواند روند متوقفشده صلح غزه را دوباره به حرکت درآورد.لبنان دومین فرصت از دسترفته است؛ اما این فرصت نیز با کمی کار قابل نجات است. حملات اسرائیل چنگال آهنین حزبالله بر دولت لبنان را شکست.
این امر به کشور فرصت داد تا حاکمیت خود را بازپس گیرد؛ و با کمی فشار از سوی دولت بایدن، موفق شد و ژوزف عون، فرمانده ارتش را به عنوان رئیسجمهور انتخاب کرد. اما برای تحقق کامل این دستاورد، لبنان باید مانند یک دولت صاحبحاکمیت رفتار کند؛ یعنی حزبالله را خلع سلاح کرده و انحصار قدرت را بازپس گیرد.متأسفانه لبنان در این آزمون ناکام مانده است. عون تنها در جنوب رود لیتانی حزبالله را خلع سلاح کرده و نه در شمال، آنطور که وعده داده شده بود تا پایان سال انجام میشود.
اسرائیل در حال حمله به اهداف حزبالله است، اما این فقط تکرار همان سیاست قدیمی «چمنزنی» است. اسرائیل به یک دولت واقعی در لبنان نیاز دارد؛ دقیقاً همانقدر که خود لبنانیها نیاز دارند. لبنان بالاخره به این نتیجه رسیده که درگیری دائمی با اسرائیل احمقانه است. عون در اکتبر، پس از آتشبس غزه، گفت: «امروز فضای کلی فضای سازش است و لازم است مذاکره کنیم.» ستلوف، مدیر اجرایی انستیتو واشنگتن معتقد است که گفتوگوهای صلح لبنان با اسرائیل اکنون «فرصتی واقعی» است. اما اسرائیل، که ادعا میکند خواهان صلح با همه همسایگانش است، امتناع میکند. اسرائیل باید این «بله» را بپذیرد.
ایران دژ وضعیت موجود در خاورمیانه است و در جنگ ۱۲ روزه ماه ژوئن از سوی اسرائیل و آمریکا بهشدت مورد حمله قرار گرفت. ترامپ در آنجا نیز آتشبس برقرار کرد. اما او این پیروزی را با یک توافق دیپلماتیک تکمیل نکرد؛ توافقی که میتوانست قدرت نظامی ایران را محدود کند در ازای کمک اقتصادی که کشور بهشدت به آن نیاز دارد.فرصت اکنون دارد درِ مذاکرات آمریکا و ایران را میکوبد.
یک نزدیک به سعودیها به من گفت که گفتوگوهای آرام با ایران از طریق فرستادگان سعودی، عمانی، اماراتی و قطری جریان دارد تا دیده شود آیا گفتوگوی جدی با آمریکا امکانپذیر هست یا نه.جاهطلبی ترامپ به عنوان یک صلحساز، پایانی ندارد. او هنگام دیدار ولیعهد گفت: «ایران میخواهد توافق کند… من کاملاً به آن باز هستم.» مشکل ترامپ این است که او دارد همزمان تعداد زیادی توپ دیپلماتیک را در هوا میچرخاند و برخی از آنها ناگزیر روی زمین خواهند افتاد. همین اتفاق پس از توافق صلح غزه افتاد. او بسیار بیشتر از آنچه تاکنون عمل کرده، وعده داد.