مسعود پزشکیان با اجماع نظرات کارشناسی از جناحهای مختلف و با تاکید بر انتصاب شایستگان به جای انتصابات سیاسی در مناظره اقتصادی حاضر شد
تکیه بر چشمانداز
پنجشنبهشب، مسعود پزشکیان به همراه دو صاحبنظر اقتصادی به تلویزیون آمد تا دیدگاههای اقتصادی خود را در خصوص مشکلات معیشتی مردم بازگو کند. او اگر بهعنوان نهمین رئیسجمهور کشور سوگند یاد کند، میراثدار دولت سهساله مرحوم ابراهیم رئیسی خواهد بود که نتوانست درمانی برای تورم، گرانی و افزایش قیمت سکه و ارز پیدا کند؛ هرچند پزشکیان گفته که اگر به پاستور برود، مجبور است سیاستهای دولت سیزدهم را البته با تیم و تفکر جدید ادامه دهد.
مرحوم رئیسی مدعی جراحی اقتصاد بود اما همچنان نرخهای ترجیحی در دولت او تداوم یافت و تورم بالای 40 درصد ماند. او همچنین نتوانست شعار خود که ساخت یک میلیون مسکن در سال بود را به سامان برساند. او در سال ۱۴۰۰ با هفتهزار صفحه برنامه آمد و قول به خط کردن اقتصاددانان برای حل مشکلات را داد اما بارها تیم اقتصادی خود را تغییر داد و در این میان یکی از وزرای او به دلیل فساد مالی به حبس محکوم شد.
پزشکیان جراح است اما به گفته خود چون اقتصاددان نیست کار را به کاردان خواهد سپرد. او در مناظره پریشب خود با دو کارشناس از دو دیدگاه اقتصادی مختلف به تلویزیون رفت؛ احمد میدری، اقتصاددانی نهادگرا و کارشناس برجسته فقر و نابرابری است و حسین عبدهتبریزی به اقتصاد بازار گرایش دارد و کارشناس برجسته تامین مالی مسکن است. همین باعث شد تا عبدالرضا داوری، مشاور سابق محمود احمدینژاد که بعد از تایید صلاحیت پزشکیان بارها در توئیتر از در انتقاد از او درآمده، اینگونه طعنه بزند: «آقای پزشکیان در مسئله ارجاع به کارشناسان هم رویکرد علمی ندارد، وقتی حسین عبدهتبریزی، اقتصاددان بازارگرا را در سمت راست و احمد میدری، اقتصاددان نهادگرا را در سمت چپ خود مینشاند یعنی حتی از امکان ایجاد اجماع در حلقه اول کارشناسی هم ناتوان است چه رسد به اجماع.»
مسعود پزشکیان اما اینبار پاسخ او را داد که جواب او را میتوان مانیفست او درباره مسائل اقتصادی و البته دیگر مشکلات کشور نیز در نظر گرفت. پزشکیان نوشته است: «اگر بهدنبال منافع یک اقلیت باشیم؛ معنای اجماع، ایجاد همنظری و یکدستسازی است. اگر دنبال منافع ملی باشیم، شنیدن تمام نظرات کارشناسی و رسیدن به بیشترین تفاهم روی راهحلها در میان تنوع نظرات، یک دستاورد است. من روش دوم را برگزیدم و دیدگاه اول را منشأ مشکلات کشور میدانم.»
آنگونه که به نظر میرسد سخنان پزشکیان و اقتصاددانانی که به مناظره برده با بازخورد مثبتی مواجه شدهاند. برخی کانالهای تلگرامی که به بورس میپردازند از حضور حسین عبدهتبریزی که سابقه ریاست بر بورس را دارند استقبال کردهاند و آن را نشان از عزم جدى پزشکیان برای تحول در مولدسازی بهخصوص در بازار سرمایه میدانند. پزشکیان چندی پیش نیز در توئیتی مشخصاً به موضوع بورس پرداخته بود. او همچنین در میانه هفته در یکی از برنامههای تبلیغاتی خود رسماً اعلام کرد قرار نیست برنامه جدید بنویسد و هر دولتی که میآید باید برنامههای موجود را اجرایی کند اما در صورت رسیدن به ریاست دولت مجریان را چابکتر انتخاب خواهد کرد تا به هدف نزدیکتر شوند.
انتصابات سیاستزده به افراد صاحب تشخیص اولویت نخواهد داد
فرشاد مومنی اقتصاددان:
به نظر میرسد مسعود پزشکیان قرار نیست از یک تفکر خاص اقتصادی در تیم خود استفاده کند، چراکه دو کارشناس از دو طیف متفاوت را به برنامه آورده بود. او البته در مناظره عنوان کرد به کار کارشناسی اعتقاد دارد و از همه طیفها و جناحها استفاده خواهد کرد. فرشاد مومنی بهعنوان اقتصاددان نهادگرا در گفتوگو با «هممیهن» نظرات خود را در خصوص مباحث مطرحشده در مناظره پنجشنبهشب بیان کرد.
*آقای پزشکیان درباره سند چشمانداز ۲۰ ساله معتقد بودند که کار کارشناسی خوبی بود و باید اهداف آن مانند کنترل تورم و رشد اقتصادی را پیش ببریم. به نظر شما در شرایط تحریم چگونه رسیدن به تورم تکرقمی که مورد نظر سند چشمانداز بوده، شدنی است؟
یکی از مسائل بنیادی که ایران با آن دست به گریبان است پدیده «قفلشدگی» یا «وابستگی به مسیر طی شده»است. بحث بر سر این است که اهداف کیفی، از اولین برنامه عمرانی قبل انقلاب یعنی ۱۳۲۷ تا امروز، تقریباً با تغییر عبارتها اما ثابت به لحاظ مضمونی، بالغ بر ۷۰ سال است که تکرار شده است. معنی آن این است که ما در طی این سالها نتوانستهایم هیچکدام از اهداف کیفی بنیادی کشور را محقق کنیم. بنابراین اگر یک نفر بگوید من همچنان آن هدف کیفی را دارای موضوعیت میدانم، حرف متین و معتبری است اما برای تحقق آن هدف نیازمند ارائه ارزیابی آسیبشناسی مشخص هستیم که توضیح دهد در طی این فرازوفرودهای ۷۰ ساله چرا اهداف کیفی به سرانجام نرسیده است.
مثلاً همیشه این آرزو وجود داشته که سهم خامفروشی نفت در اقتصاد ملی را کاهش دهیم و در همه برنامههای توسعه نیز تکرار شده است اما اینکه این مسئله همچنان موضوعیت دارد یعنی ناموفق بودهایم و گستره و عمق اتکای ما به خامفروشی نیز افزایش پیدا کرده است. این موارد است که صلاحیت کارشناسی هر فرد یا گروهی را مشخص میکند که بگوید در کجاها خطا کردیم و این حرف است که اعتبار ارزش ارزیابی دارد وگرنه آرزوی همه شهروندان ایرانی این است که تورم تکرقمی شود. در مورد تورم یک فرد با تکیه بر مبانی روشن باید اعلام کند که چرا ناکامترین کشور دنیا بودهایم و همچنان استمرار دارد.
بحث بیان آرزو یک چیز است، آسیبشناسی آن قلب موضوع است و براساس آن است که پیشنهاد سازوکار عملیاتی موضوعیت پیدا میکند. کاندیداها بحثهای مشخص در این زمینه را به کارشناسهایی ارجاع دهند که آنها را صاحب صلاحیت میدانند، تا حرف و نظر آنها توسط این کارشناسان مورد نقد قرار گیرد، باز تکرار میکنم که در آرزوی تورم تکرقمی همه ایرانیان با گرایشهای مختلف مشترک هستند اما آن چیزی که کارآمدی و ناکارآمدی را تعیین میکند، ارزیابی آسیبشناختی چرایی ناکامیهای چند دهه اخیر تا امروز و سازوکارهای مشخص برای عبور از این ناکامی است.
*اتفاقاً در مناظره اقتصادی آقای پزشکیان، آقای احمدی میدری گفتند یکی از علتهای مشکلات امروز ایران، انتصابهای سیاسی و غیرکارشناسی است. پزشکیان هم تاکید کرد که هیچگاه از مدیران نخواستیم که پاسخگو باشند که چرا به اهداف نرسیدند و تاکید داشتند که از مدیران کارشناس استفاده خواهند کرد و از آنها درباره عملکردشان پاسخ خواهند خواست...
اینکه هرگز یک مقام مسئول بابت عدم تحقق وعدههای خود مورد انتقاد قرار نگرفته و هزینهای پرداخت نکرده، یکی از کانونهای اساسی رفتار فرصتطلبانه در ساختار سیاسی ایران است. بنابراین اینکه قرار است مسئولان را پاسخگو کنند بهعنوان یک ایده خیلی زیباست ولی تا زمانی که سازوکارهای اجرایی و عملیاتی برای آن مشخص نشود، امکان اعتبارسنجی از این آرزو فراهم نخواهد شد. وزیری در سال ۱۴۰۰ بهرغم هشدارهای کارشناسها اعلام کرد که حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی را جهش میدهد و تورم نیز ایجاد نخواهد شد اما همه دیدیم که جهشی که در قیمت کالاهای اساسی در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ اتفاق افتاد در برخی موارد در تاریخ اقتصادی ۷۰ ساله ایران بیسابقه بود ولی هیچ سازوکار، نه در درون دولت و نه در مجلس وجود نداشت که به وزیر بگوید شما با این حرف پوچ و بیمحتوا جان بسیاری را به خطر انداختید و فقر و فلاکت را تشدید و در عین حال دولت را دچار بحران حادتر از نظر مالی کردید.
هیچ سازوکار قانونمندی برای پاسخگو کردن وزیر و ریس دولت، بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه وجود نداشته است بنابراین اگر پاسخگویی این باشد که آقای رئیسجمهور در پشت پستو به آنها بگوید پسرم آن چیزی که گفتی نشد، بود و نبود آن مدل پاسخگویی هیچ تاثیری نخواهد داشت. نکته آقای میدری این نیست که آن فرد کارشناس نیست بلکه منظور این است که شایستهترین کارشناس نیست، هزاران نفر مدرک کارشناسی اقتصاد دارند اما در هر دوره حداکثر دو یا سه نفر هستند که با برخورداری از طیفی از ویژگیها، قدرت تشخیص سره از ناسره را پیدا میکنند. ماجرا این است که انتصابات سیاستزده، به افراد صاحب تشخیص اولویت نمیدهد چون آنها حریت دارند، چاپلوس نیستند و تن به هر فسادی نمیدهند و متاسفانه بستر نهادی ما چاپلوسپرور است و باید در این مورد حرف روشنی زده شود.
*نظرات درباره اینکه آقای پزشکیان در مناظره اقتصادی از دو کارشناس با دو طیف اقتصادی متفاوت استفاده کرد، چیست؟
موضوع شگفتانگیزی است و ترجیح میدهم بعداً در این خصوص صحبت کنم.
پزشکیان به دنبال شوکدرمانی نیست
مرتضی افقه کارشناس اقتصادی:
ناترازیهای مختلف در اقتصاد کشور از مواردی بود که در مناظره اقتصادی آقای پزشکیان به آن اشاره شد و البته مهمترین آن ناترازی بودجه است که از علل مهم بروز تورم شناخته میشود. در کشور کسری بودجه دائمی وجود دارد که دلیل مهم آن هزینهتراشی برای خیلی از دستگاههای غیرضرور است که بار اضافی بر دوش دولت گذاشته است. مرتضی افقه، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «هممیهن» به این موضوع و همچنین رویکرد احتمالی مسعود پزشکیان درباره افزایش قیمت حاملهای انرژی پرداخته است.
*آیا امکان رفع ناترازی بودجه و منضبط کردن هزینههای دولت و کم کردن برخی از این بودجهها وجود دارد؟ با یک کار کارشناسی میتوان امید داشت که ناترازی کاهش یابد؟
ابتدا در مورد وعدههای نامزدها به این نکته اشاره کنم که آنها باید بدانند ریاستجمهوری بخشی از ساختار قدرت است و باید به اندازه سهم و اثرگذاری آن وعده بدهند و اگر چنین نباشد یا اطلاعی ندارند یا نمیخواهند به مردم راست بگویند که البته منظور من اصلاً آقای پزشکیان نیست. از نظر من رئیسجمهور در این فضا حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد قدرت مانور برای حل مشکلات دارد که بخشی از آن نیز مربوط به روابط خارجی است که لزوماً همه آن در محدوده اختیارات رئیسجمهور نیست. نامزدها باید مشخصاً اعلام کنند که با تحریمها چه خواهند کرد. مورد دیگر درباره ناترازی بودجه است که یکی از دلایل اصلی افزایش نقدینگی و ایجاد تورم است.
برخلاف برخی از اقتصادخواندهها که بر روی یارانه پنهان تمرکز کردهاند و میگویند دولت باید قیمت بنزین و حاملهای انرژی را افزایش دهد تا ناترازی حل شود، از نظر من باید بسیاری از ردیفهای بودجه را حذف کرد. اگر دولتی میخواهد ناترازی بودجه را حذف کند بهخصوص اکنون که با کاهش درآمدهای نفتی مواجه هستیم، باید به سراغ کاهش هزینهها برود و اولین کار پیدا کردن هزینههای غیرضرور و حذف آنها است.
برخی از این ردیفهای هزینهای وابسته به برخی قدرتهای محلی، سیاسی و مذهبی هستند. بنابراین نامزدی که وعده میدهد و ادعا دارد که میتواند هزینهها را کاهش دهد باید در خود این توان را ببیند که با برخی از این قدرتها چانهزنی کند. عدهای به این درآمدها وابسته شدهاند و بهراحتی و یکباره نمیتوان آنها را قطع کرد پس باید نامزدها وعدههای خود را در این زمینه تعدیل کنند و به مرور این بودجهها را حذف کنند.
نامزد ریاستجمهوری باید بتواند مثلاً در مورد تحریمها با ارکانهای دیگر قدرت که تاثیرگذار هستند، تعامل داشته باشد و زمینه را فراهم کند، به این معنی که جایگاه و کاریزمای چنین کاری را داشته باشد.
*یکی از بحثهایی که در مناظره مطرح شد موضوع انرژی بود؛ از مجموع صحبتهای صورت گرفته اینگونه برداشت میشد که موافق اصلاح قیمتها هستند اما پیشزمینه آن را رضایت مردم و همراه کردن آنها برای اجرای این سیاست میدانستند اما راجع به چگونگی اجرای آن حرفی نزدند. شما چه تحلیلی دارید؟
برداشت من این بود که آقای پزشکیان به دنبال شوکدرمانی نیست، در برنامه چهارم توسعه اصلاح قیمت حاملهای انرژی به این صورت آمده بود که سالانه ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، آقای میدری نیز در مناظره به این موضوع اشاره کردند من فکر میکنم ایشان بهدنبال افزایش قیمت هستند حتی خیلی کم اما باید قبول کنیم که مردم را به راحتی نمیتوان اقناع کرد و باید جایگزینی برای کاهش قدرت خرید خود که ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی است، داشته باشند. باید ابتدا سیاستهایی برای افزایش درآمد و قدرت خرید مردم انجام شود و سپس اصلاحات احتمالی انجام گیرد. برداشت من از صحبتهای آقای پزشکیان این نبود که بخواهند با صحبت کردن مردم را در این زمینه اقناع کنند بلکه به دنبال اقدامات جبرانی برای افزایش احتمالی سوخت است.
مواضع پزشکیان و مشاوران وی در مناظره تلویزیونی
مسعود پزشکیان:
با مشکلات داخلی و قوانین خلقالساعه مواجه هستیم
*حضرت علی در نامه به مالک اشتر، جامعه را به طبقاتی تقسیم میکند؛ طبقهای از لشکریان که باعث امنیت و عزت و سربلندی جامعه هستند. میگوید این گروه را نمیشود اداره کرد؛ مگر اینکه مالیات بگیرید. همچنین لشکریان را نمیشود اداره کرد؛ مگر قضات و عمال و کتاب وجود دارد که اینها را نظم میدهد و پشتیبانی و اداره کند. اصل حرف اینجاست که میگوید هیچکدام از اینها نمیتوانند پایدار بمانند؛ مگر با تاجران و صاحبان صنعت. همین نگاه را اگر بپذیریم و قوانین و مقررات را تنظیم کنیم، نباید این مشکلات را میداشتیم. یعنی این نگاه است که ما بپذیریم که بدون تولیدکننده و تاجر، کارها غیرپایدار است.
*بدهی دولت به بانک مرکزی از آغاز سال ۱۴۰۰ تا بهمن، از ۱۱۵ همت به ۳۰۲ همت رسیده است. یعنی ما ۱۸۷همت افزایش داریم. بدهی دولت به بانکها از همان سال از ۴۱۶ همت به ۸۱۹ همت رسیده است. انتشار اوراق مالی ۷۵۲ همت شده است؛ یعنی دو برابر آنچه که در شهریور ۱۴۰۰ وجود داشت که ۳۳۳ همت بود.
* تورم طی سه سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ همواره بالای ۴۰ درصد بوده است. تورم گوشت قرمز و سفید در سال ۱۴۰۳ در حدود 72/9 درصد، گوشت ماکیان ۸۰ درصد، ماهی ۶۳ درصد بوده است. رشد اقتصادی کجا بوده است؟ رشد گروه کشاورزی منفی 2/2 درصد، گروه صنایع و معادن بدون نفت منفی 0/5، استخراج نفت و گاز طبیعی ۲۰ درصد. یعنی رشد 5/7 درصدی اقتصاد برای نفت بوده است.
* به استناد گزارش رئیسکل بانک مرکزی در ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ۲۰ میلیارد دلار ارز به قیمت ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان فروخته شده است. ۵۰ میلیارد دلار ارز به نرخ زیر ۴۰ هزار تومان توزیع شده است. معنای این حرف این است که ۶۰۰ هزار هزار میلیارد تومان پول به یک عدهای رانت دادهایم.
*دلیل اینکه به اهداف برنامههای توسعهای قبل نرسیدیم این است که الزامات آن را مراعات نکردیم. چراکه عدهای غیرکارشناس بهعنوان کارشناس در سیستم حضور دارند و توصیه میدهند. سازمان امور مالیاتی خودش کمر تولیدکننده را میشکند و وزارت صنعت و معدن با بخشنامههای هرروزه تولیدکننده را بلاتکلیف نگه میدارد و ثباتی وجود ندارد و آیندهای نامعلوم پیش روی تولیدکنندگان است و با مشکلات داخلی و مقررات و قوانین خلقالساعه مواجهیم. سازمان مالیات کمر تولیدکننده را شکسته است.
* امکان ندارد هیچ بیماری زمانی که مریض شد بهدنبال پزشک حزباللهی یا مسلمان بگردد بلکه او به دنبال پزشک کارشناس میرود. ما این کار را در سایر حوزهها انجام ندادیم. وقتی من به عنوان پزشک وارد حوزه اقتصاد شوم، قطعاً این حوزه را خراب میکنم. باید برای رسیدن به اهداف مشخص و ایدهآل موجود از کارشناسان داخلی، مشاوران خارجی، عقل جمعی و راهحلهای علمی استفاده کنیم.
* اگر قرار است به اهداف دست یابیم باید مقررات خود را در چارچوب دستیابی به اهداف تنظیم کنیم و همچنین روابط خارجی خود را بدون تنش کنیم و با همه دعوا نکنیم. در سیاستهای کلی ابلاغی رهبری گفته شده که تنش را کاهش دهیم و با کشورهایی که در تنش نیستیم سرمایهگذاری مشترک انجام دهیم؛ علت اینکه این کار را نکردیم آن است که افرادی نابلد سر کار بودهاند و اینکاره نبودند؛ وقتی اینکاره نیستند، نمیتوانند به درستی صحبت کنند و در مذاکرات به جای ایجاد مشارکت و جلب سرمایه، کار دیگری انجام میدهند. حتی اگر سرمایهگذاری وارد کشور ما شود بلایی سر او میآوریم که دیگر از اینکه در کشور ما سرمایهگذاری کند پشیمان میشود.
* اگر بخواهیم حوزه انرژی را اصلاح کنیم و نتوانیم مشکل افرادی را که با این کار زیر چرخ تورم له میشوند را حل کنیم، نتیجه این میشود که مردم به خیابان میآیند؛ اگر سرمایهگذار خارجی را وارد کشور کنیم میتواند جلوی فشارهای موجود را بگیرد. تصور من این است که اگر میخواهیم مشکل حل شود باید هم در مقررات و در اجرا و هم در نظارت و ارتباطات بینالمللی و همچنین در سرمایهگذاریها رفتار و نگاهمان را تغییر دهیم.
* هر تصمیمی برای بنزین بگیریم باید قبل از آن مردم توجیه شوند. نباید مانند دفعه قبل شب تصمیم بگیریم و آن وضعیت ایجاد شود.
* سهم هسته اقتصاد دیجیتال از جیدیپی 4/5 درصد است اما در اروپا این رقم تا ۶ است و سهم پوسته این حوزه در اروپا ۱۰ درصد و ما ۲ درصد هستیم؛ پیشران این فاصله ۸ درصد استارتاپها است اما ما چه کار کردیم؟ فیلتر کردیم و بستر را برای مهاجرت نیروها و مغزهای داخلی فراهم کردیم و از سوی دیگر شرایط را برای سرمایهگذاری فراهم نکردیم، به جای تسهیل، آزار دادیم و اگر این کار را نمیکردیم و اجازه میدادیم که رشد پیدا کنند ما در اینجا نبودیم.
* من جراح قلب با حقوق سه ماه خود یک موتور هوندا نمیتوانم بخرم. پزشک متخصص در شهرستان ماهی ۲۵ میلیون در میآورد درحالیکه در آن سوی دنیا پنج یا شش برابر آن را میدهند. تا زمانی که نیازها را تأمین نکنیم انتظار کار درست از آنها اشتباه است. اگر ما به قانون عمل کنیم مشکلات کشور برطرف خواهد شد.
* مجلس مدام قانون میگذارد و دولت انجام نمیدهد، مشکل ما این است. دلیل اجرا نشدن این است که اگر به قانون عمل نکنیم کسی نمیگوید چرا عمل نکردیم. قانون را اجرا نمیکنند اما ارتقا میگیرند. از وزیر سوال کردیم چرا فلان قانون را اجرا نمیکنید؟ دو سال زمان برد تا به مجلس بیاید. چراکه مجلس مدام در حال قانونگذاری بود.
* هر تغییری سه اصل دارد. اینکه چه کسی مسئول است و چگونه باید عمل کند و چگونه باید پاسخگو باشد. مجلس قانون مینویسد اما هر کس کار خود را میکند. قانون مبارزه با فساد مینویسند درحالیکه اگر قوانین را اجرا کرده بودند هیچ فساد و رانتی صورت نمیگرفت.
حسین عبده اقتصاددان رئیس پیشین سازمان بورس:
*معضل امروز تورم است. حاکمیت قرار بوده تورم را کنترل کند. تورم یعنی اینکه وقتی کالا زیاد نشود و پول زیاد شود، تورم ایجاد میشود. چه کسی مسئول است؟ دولت، حاکمیت، بانک مرکزی؛ نه آن بندهخدایی که کالا میفروشد.
* من فکر میکنم در کابینه موجود هنوز کسانی هستند که بعد از 40 سال معتقدند که باید قیمتها را کنترل کنند، زیرا تفاوت گرانی با تورم تفهیم نشده است.
* یکی از بندهای برنامه هفتم توسعه تعامل سازنده با جهان است اما با توجه به تحریمها این بند را دولتها اجرا کردهاند؟ اکنون فروش نفت به اندازهای نیست که بتوانیم با آن کشور را توسعه و پیشرفت دهیم. تکنولوژی وارد ایران نمیشود چون تعامل نداریم.
* ۱۹۵ کشور نرخ ارز را تکنرخی کردهاند ولی ما نتوانستیم، ما نظام چند نرخی ارز را اختراع کردهایم.
* اگر قیمت بنزین را اضافه کنیم باید تدبیری داشته باشیم. زندگی مردم از سال ۱۳۸۶ تا امروز اینگونه پیش رفته است که بودجه خانوار تضعیف و در مواردی نصف شده است. اگر آقای دکتر پزشکیان بخواهد چیزی را گران کند باید ما بهازا تعریف کند.
* متن سند نهایی چشمانداز بیست ساله توسط کارشناسان تهیه شده است. این متن متعلق به ۱۳۸۲ است و قرار است در ۱۴۰۴ عملی شود، مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را پذیرفته و به تأیید مقام رهبری رسیده و تمام این سند توسط ایشان ابلاغ شده است. اگر آقای پزشکیان گفتند که قصد اجرای آن را دارند حرف بدی زدند؟ این اصول اجرا نشده و حرف آقای پزشکیان این است که اینها را اجرا کنند برای مثال بند ۳۹ این سند مربوط به مهار تورم است.
احمد میدری، معاون وزیر کار در دولت روحانی:
*رؤسای جمهور در ادوار مختلف صادقانه دنبال این بودند که تورم ۴۰ درصد ایجاد شود؟ قطعاً خیر و حتماً مرحوم رئیسی نمیخواست قضیه «دبش» رخ دهد و نمیخواست این تورم بهوجود آید.
* تحریم در سال ۱۱۰ میلیارد دلار هزینه به ما تحمیل میکند اما هر کس میخواهد مذاکره کند میگویند طرفدار آمریکا و انگلیس و چین است، نمیشود اینقدر بدبینی در نظام دیپلماسی ایجاد کنیم.
* در طول سالهای مختلف انحرافاتی صورت گرفته است. با تاکیدی که ایشان روی عدالت و کاهش فقر دارند، میتوانم بگویم بازسازی اقتصاد ایران براساس عدالت اجتماعی، ایده اساسی است که آقای پزشکیان دنبال میکنند.
* عدالت اجتماعی نباید از طریق توزیع یارانههای ریالی اتفاق بیفتد که بعد از چند سال، تورم را نابود کند، بلکه باید براساس آموزههای بشری و تجربههایی که ما در ایران داشتیم و متاسفانه برخی از آنها را کنار گذاشتیم، باشد.
* شاخص شکنندگی حکومت یعنی یک حکومت تا چه اندازه آسیبپذیر است. یکی از این مؤلفهها به اختلاف جناحهای سیاسی با یکدیگر مربوط است. اگر این شاخص 10 باشد، ما در اختلاف بین جناحهای سیاسی در ایران 9/5 هستیم، اما وضعیت اقتصادی ما 7 است. وضعیت اجتماعی ما 8 است، یعنی این تنشهای سیاسی که وجود دارد خود را در نظام اجرایی ایران و در نهادهای اقتصادی متبلور میکند.
* در اقتصاد اگر جهانی فکر نکنیم نمیتوانیم معضلات را حل کنیم. ما به تعامل با دنیا رسیدهایم و شاید یک عده ماجراجوی تحریم این را نخواهند.