برخورد دوگانه اقلیت پرسروصدا/ درباره اظهارات نماینده قم در اعتراض به یک بازجویی
ظاهراً بخشی از نظام هم به این نتیجه رسیده که باید حصار شکسته شود تا در عالم مساوات مشخص شود که این اقلیت پرسروصدا چند مردِ حلاجند.
«خاک برسرتان با این اسلامتان»؛ این تیتر مطلبی است که منان رئیسی، نماینده قم، به حمایت و برای اعلام شرایط مهری طالبی دارستانی استفاده کرده است. از اینکه اسلامی جدید برای خود تعریف کرده، فاکتور میگیرم. اما خانم دارستانی... خانم دارستانی در چند سال اخیر هر کاری که توانست کرد، از تهدید نیروی انتظامی به خودکشی گرفته تا هتاکی به سران قوا؛ به جز اژهای که شاید جرأتش را نداشته است.
منان رئیسی اعلام کرده که پس از بازجویی «بیادبانه» توسط برخی نیروهای امنیتی و قضایی، دارستانی دچار حمله عصبی و سکته شده و حالا در بیمارستان به سر میبرد. چقدر برای تندروها سخت است، تحمل آنچه دیگران سالهاست تحمل میکنند. چراکه آنها تاکنون مصونیت داشتند و هر جنجالی که دلشان خواسته به پا کردهاند؛ چون حاشیه امنی دورشان بوده و مانند حصاری از آنها محافظت کرده است.
اما حالا ظاهراً بخشی از نظام هم به این نتیجه رسیده که باید حصار شکسته شود تا در عالم مساوات مشخص شود که این اقلیت پرسروصدا چند مردِ حلاجند. البته نه مساوات کامل؛ اما ما اسمش را «مساوات» میگذاریم. جالب اینکه منان رئیسی این متن را با تأسف و تحیر شروع کرده است؛ تحیری که مردم بهویژه فعالان سیاسی و دانشجویان دستکم از سال۱۳۷۸ پشت سرگذاشتهاند و مدام آن را تجربه کردهاند.
در اعتراضات۱۳۹۸ هیچ حیرتی باقی نماند و حاصل از بین رفتن ترس و حیرت شد اعتراضات سال۱۴۰۱. با این وجود، مردم عادی هرگز نتوانستند همچون دارستانی در مقابل نیروی انتظامی عرضاندام کنند و از موضع قدرت کار خود را پیش ببرند. آن زمان که دارستانی خودزنی کرد تا چهره نیروی انتظامی را مخدوش کند، هیچکدام از این تندروهای مجلس به او خرده نگرفتند، چون نیروی انتظامی در گشتهای ارشاد فقط میتوانست با همه مردم به جز حلقه خودی هرگونه رفتاری داشته باشد؛ رفتاری که نیروی انتظامی با دارستانی کرد، کجا و استرسی که به افراد دیگر وارد کرد، کجا.
بله، آقای منان رئیسی! برای خیلی از دختران ما حوادثی رخ داد اما هیچکدام از شماها حتی ککتان نگزید... شمایی که حالا برای خانم هتاکی که سردمدار تحصن و راهپیماییهای غیرقانونی بوده، نگران هستید و از احضار ایشان برای پاسخگویی متحیر. شما اسلام بخش امنیتی را برای زنی زیر سوال بردید که اعتراض خود را اعتراض میداند، اما مطالبه بخش چشمگیری از جامعه را به هیچ میانگارد.
آقای منان رئیسی! خبرنگاران این کشور برای نوشتن کلمه به کلمه مطالبشان زیر ذرهبین هستند و هرازچندگاهی همین شرایطی که خانم دارستانی تحمل نکرد را متحمل میشوند، چراکه ظاهراً نباید آزادی پس از بیان داشته باشند. این آزادی پس از بیان متعلق به حلقههای خودی است. ما روزنامهنگاران و خبرنگاران، دانشجویان، کارشناسان، فعالان سیاسی و حتی مردم عادی غیرخودیهایی هستیم که با حق و حقوق مضحک در این حلقه نمیگنجیم، چون حصاری نداریم. باید همین شرایط (که برای خانم دارستانی بسیار تعدیل شده) را تحمل کنیم.
آقای منان رئیسی باید تحقیق بیشتری کنید، قوهقضائیه اعلام کرده که اینبار هم خانم دارستانی تمارض کرده است. بالاخره از کسی که برای رسیدن به هدفش خودزنی میکند، هر کاری بر میآید. همینطور که دستتان به تحقیق بند است، ببینید چند زندانی سیاسی با عنوان زندانی امنیتی داریم که اگر مصونیت و آزادی بیان افرادی امثال شما و خانم دارستانی را داشتند و برای رسیدن به هدفشان میتوانستند از هر حربه و ابزاری قانونی و غیرقانونی استفاده کنند، حالا پشت حصارهای بلند اوین و دیگر زندانها روزگار نمیگذرانند؟
بیزحمت وسط تحقیقهایتان به خانوادههای داغدیده در اعتراضات مختلف هم سری بزنید. البته اگر سوز دلشان کمی التیام یافته بود و اجازه دادند از کنارشان رد شوید. آقای منان رئیسی! میبینید؟ مردم بسیاری هستند که خلاف قانون حرکت نمیکنند و میتوانید از آنها بگویید؛ اما دلتان میخواهد همانطور که در دل مجلس فعالیت میکنید، از این برخوردها با غیرخودیها همچنان دفاع کنید. خدا قبول کند.