بحران سرویس مدارس در سیستانوبلوچستان
فیلمی که اخیراً از روستای «دَک» در بخش «تَلَنگ» شهرستان قصرقند منتشر شد، فقط گوشهای از واقعیت تلخ آموزش در سیستانوبلوچستان بود. یکماه از آن ماجرا گذشته و هنوز هیچ بودجهای برای سرویس مدارس تخصیص نیافته؛ بحرانیکه بیش از همه، دختران دانشآموز را از تحصیل بازمیدارد.
فیلمی که اخیراً از روستای «دَک» در بخش «تَلَنگ» شهرستان قصرقند منتشر شد، فقط گوشهای از واقعیت تلخ آموزش در سیستانوبلوچستان بود. یکماه از آن ماجرا گذشته و هنوز هیچ بودجهای برای سرویس مدارس تخصیص نیافته؛ بحرانیکه بیش از همه، دختران دانشآموز را از تحصیل بازمیدارد.
۱۴ مهرماه ۱۴۰۴، ویدئویی از روستای دَک در شهرستان قصرقند منتشر شد که نشان میداد گروهی از دانشآموزان با تانکر حمل آب به مدرسه میروند؛ صحنهای عجیب اما تکراری در استان سیستانوبلوچستان؛ جاییکه نبود زیرساخت، گرانی سوخت و کمبود بودجه، تحصیل را به تجربهای پرخطر تبدیل کرده است.
درحالیکه این ویدئو بازتاب گستردهای در افکار عمومی داشت، به گفته منابع محلی، واکنش بعضی مدیران استانی، نه به اصل مسئله، بلکه به انتشار فیلم معطوف شد. یکی از مسئولان در نقلقولی از استاندار میگوید: «پس از انتشار فیلم، استاندار فقط پرسید چرا اجازه دادید این فیلم پخش شود؟ نه اینکه چرا چنین شرایطی وجود دارد.»
یکی از مسئولان آموزشوپرورش استان نیز میگوید: «آموزشوپرورش تنها میتواند حدود یکسوم هزینه سرویس دانشآموزی را پرداخت کند. وقتی قیمت هر گالن ۲۰ لیتری بنزین حدود پنجمیلیون ریال است، هیچ رانندهای حاضر نیست با نرخ فعلی کار کند.
عملاً هیچ سرویسی در بسیاری از مناطق فعال نیست.» اما پیامد نبود سرویس مدارس فقط در خطر جانی خلاصه نمیشود. در بسیاری از روستاهای استان، بهویژه در مناطق کوهستانی و پراکنده، دختران بیش از پسران از ادامه تحصیل بازمیمانند. نبود وسیله ایمن برای رفتوآمد، ترس خانوادهها از مسیرهای طولانی و مختلطبودن بسیاری از مدارس روستایی، باعثشده شمار زیادی از دختران پس از پایه ششم از مدرسه جدا شوند.
یکی از کارشناسان حوزه آموزش در جنوب استان میگوید: «بعد از نبود فضای آموزشی استاندارد، نداشتن سرویس ایابوذهاب، دومین عامل مهم بازماندگی از تحصیل دختران است. خانوادهها حاضر نیستند دخترانشان را با وانت یا موتور تا مدرسه بفرستند و وقتی سرویس نباشد، تحصیل تمام میشود.»
طرحی با عنوان «رزاق» قرار بود از محل اعتبارات دهیاریها برای تأمین سرویس مدارس حمایت مالی کند، اما تا امروز هیچ پرداختی از این مسیر صورت نگرفته است. درهمینحال در بسیاری از روستاهای استان، خیرین و گروههای مردمی بهصورت داوطلبانه بخشی از هزینه سرویس مدارس را تقبل کردهاند تا مسیر تحصیل برای کودکان قطع نشود؛ بااینحال این کمکها محدود و ناپایدار است و نمیتواند جایگزین حمایت ساختاری دولت شود.
بحران سرویس مدارس در سیستانوبلوچستان دیگر مسئلهای فصلی یا محلی نیست، بلکه شکافی ساختاری در دسترسی برابر به آموزش است. در استانی که بسیاری از مدارساش هنوز کانکس یا کپریاند، نبود سرویس ایمن، حلقه نابرابری آموزشی را تکمیل کرده است.
اگر سیاستگذاران بهجای واکنش به رسانهها، بهدنبال راهحلهای پایدار برای ایابوذهاب دانشآموزان ـ بهویژه دختران ـ باشند، شاید دیگر هیچ کودکی برای رفتن به مدرسه مجبور نباشد بر خودروی تانکر آب بنشیند.