تهران و واشنگتن برای مدیریت تنش به درک مشترک رسیده اند
تفاهم نانوشته
حیدرعلی مسعودی، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل
ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، در شرایطی اتفاق افتادهاست که هنوز دولت جدید در ایران مستقر نشدهاست. درست است که مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری و تحلیف رئیسجمهور انجام شدهاست، اما هنوز کابینه و وزیر خارجه جدید جمهوری اسلامی ایران انتخاب نشدهاست و ترکیب واقعی شورای عالی امنیت ملی که بخشی از ترکیب حقوقی آن از دولت جدید خواهد بود، معلوم نشدهاست.
به این ترتیب نمیتوان هنوز از کارشکنی در مقابل عملکرد دولت جدید سخن گفت. آنچه از آن بهعنوان تعامل و مذاکره با غرب بهعنوان برنامه دولت جدید یاد میشود، زمینههایی از گذشته دارد. دولت مسعود پزشکیان در زمینهای شروع به کار خواهد کرد که ناشی از تعامل غیرمستقیم ایران و آمریکا در ماههای اخیر و رد و بدل شدن پیامها بین تهران و واشنگتن است. شاید زمانی که مسعود پزشکیان از تعامل گستردهتر و بهبود روابط با غرب سخن میگوید، از این منظر به شرایط نگاه میکند که بر پایه زمینه موجود تعامل غیرمستقیم، گشایشهایی در روابط ایران و غرب ایجاد شود. با توجه به این زمینه، سوال اصلی اینجاست که این عملیات تروریستی چه تاثیری بر تعامل غیرمستقیم جاری میان ایران و آمریکا باقی خواهد گذاشت.
صرفنظر از اینکه این عملیات تروریستی با کسب مجوز یا مشارکت ایالات متحده آمریکا انجام شدهباشد، که داده کافی برای تایید یا رد آن وجود ندارد، باید تاکید کرد که این اقدام تلاشی از سمت اسرائیل است تا زمینه تعاملهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا را از بین ببرد. با ورود دولت جدید به پاستور، این انتظار وجود داشت که این تعاملها گستردهتر یا حتی مستقیم انجام شود. اسرائیل تلاش میکند که چشمانداز تعاملهای دیپلماتیک بالقوه میان دولت پزشکیان و دولت آمریکا کمرنگتر شود و تلاشهای حداقلی دولت بایدن برای ایجاد آتشبس در جنگ غزه را به شکست بکشاند و اجازه ندهد که دموکراتها در انتخابات پیش روی آمریکا برگ برندهای در حوزه سیاست خارجی داشتهباشند.
برای بررسی اثر این اقدام تروریستی بر تعامل غیرمستقیم ایران و آمریکا، شاید بهتر باشد تجربههای اخیر و قدیمیتر را بررسی کنیم. زمانی که اسرائیل عملیات و اقدام تروریستی علیه کنسولگری ایران در دمشق انجام داد، همین تردیدها و مباحث مطرح بود که آیا آمریکا اطلاع داشت یا مجوزی برای این اقدام صادر کردهاست. اما بهرغم این تردیدها تعامل غیرمستقیم میان ایران و آمریکا باقی ماند، چراکه هم دولت ایران و هم دولت آمریکا به این ادراک مشترک رسیدند که اسرائیلیها و بهخصوص بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تلاش میکنند که تهران و واشنگتن را در شرایط تنشآلود قرار بدهند و در دام درگیریهای بزرگ نظامی در منطقه بیاندازند و به همین دلیل ایران و آمریکا تلاش کردند که سازوکارهای کنترل و مدیریت تنش را حفظ کنند تا مانع از افزایش تنش شوند.
قرینه دیگری که میتوان در زمینهای متفاوت از درک مشترک تهران و واشنگتن از مدیریت تنش در خاورمیانه آورد، احتمال حمله نظامی آمریکا به خاک سوریه در اردیبهشت سال ۱۳۹۶ است. در آن زمان محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت با همراهی مجموعه دولت تلاش کردند با تعامل دیپلماتیک که آن زمان به صورت مستقیم بین دولت وقت ایران و دولت وقت آمریکا برقرار بود، جلوی بروز یک درگیری بزرگ را در خاورمیانه بگیرند. با توجه به این دو شاهد و قرینه میتوان پیشبینی کرد که مکانیزمهای کنترل تنش میان ایران و آمریکا همچنان بعد از این عملیات تروریستی اسرائیل باقی خواهد ماند.
آنچه بامداد چهارشنبه در تهران رخ داد، باعث شد که معادله بازدارندگی ایران و اسرائیل، متاسفانه به ضرر ایران تغییر کند. درست است که در این عملیات تروریستی ظاهراً هیچ فرد ایرانی به شهادت نرسیدهاست، اما واقعیت این است که مهمان ویژه ایران، آن هم در قلب تهران ترور شدهاست. اما این دامی است که اسرائیل برای ایران پهن کردهاست که هر دو سوی ماجرا برای ایران تبعاتی در پی خواهد داشت. چه ایران واکنش گستردهای نشان دهد و چه واکنشی نشان ندهد، برای ایران تبعات منفی خواهد داشت.
اما واکنش حسابشدهای که ایران بعد از حمله به کنسولگریاش در دمشق انجام داد، به این جهت که واکنش سنگینی از سوی اسرائیل نداشت، توانست توازن بازدارندگی را بازگرداند. به همین ترتیب در واقع در فرآیند یادگیری دستگاه سیاست خارجی، نظامی و امنیتی ایران، تهران احتمالاً برآورد خواهد کرد باید همان مکانیزمهای موجود کنترل و مدیریت تنش را حفظ کند و کانالهای دیپلماتیک را باز نگه دارد تا بتواند در صورت واکنش تهران از یک واکنش بزرگتر از سوی اسرائیل پیشگیری کند؛ در این شرایط ممکن است که شاهد یک اقدام نظامی واکنشی از سوی تهران باشیم که در کنار آن مکانیزمهای کنترلی و دیپلماتیک، نهایتاً موازنه جدیدی در بازدارندگی ایجاد شود. اگر موازنه جدیدی حاکم شود، احتمالاً دو سمت درگیری به این موازنه جدید قانع خواهند شد تا وقایع جدیدی رخ دهد و این موازنه بار دیگر به هم بخورد.