| کد مطلب: ۵۸۴۸۰

مسیر بازگشت از آستانه فاجعه/سال ۲۰۲۶، نقطه عطفی در وضعیت سلاح‌‏های هسته‏‌ای در دنیاست

از زمان پایان جنگ سرد به بعد، دنیا امروز نزدیک‌تر از همیشه در آستانه فاجعه هسته‌ای ایستاده است.

مسیر بازگشت از آستانه فاجعه/سال ۲۰۲۶، نقطه عطفی در وضعیت سلاح‌‏های هسته‏‌ای در دنیاست

استیو بارویک رئیس صندوق آموزش هسته‌ای

از زمان پایان جنگ سرد به بعد، دنیا امروز نزدیک‌تر از همیشه در آستانه فاجعه هسته‌ای ایستاده است. درگیری‌هایی با حضور دولت‌های مسلح به سلاح هسته‌ای یعنی ایالات متحده، روسیه، بریتانیا، فرانسه، چین، هند، پاکستان، کره شمالی و اسرائیل در جریان هستند، در اروپا، خاورمیانه و جنوب آسیا. در کنار این‌ها، تنش‌های فزاینده در شرق آسیا هم در کار است.

این‌ها به سادگی تمام می‌توانند به سطح تقابل هسته‌ای بالا بروند. در همین حال، پیمان‌های کلیدی برای کنترل تسلیحات هسته‌ای فرو پاشیده‌اند و بیشتر قدرت‌های هسته‌ای، شامل بریتانیا، در حال نوسازی توپخانه‌های هسته‌ای خود هستند. در مقابل این پس‌زمینه خطرناک، برای عقب‌کشیدن دوباره جهان از این آستانه چه باید کرد؟

افسانه جنگ محدود هسته‌ای

سلاح‌هایی که به اصطلاح سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی خوانده می‌شوند، آن‌هایی هستند که در میدان‌های درگیری و تنش مستقر هستند؛ چنان که روسیه چنین سلاح‌هایی را در بلاروس مستقر کرده و ایالات متحده هم در پایگاه‌هایی در پنج کشور اروپایی عضو ناتو، چنین سلاح‌هایی داشته و حالا از ماه ژوئیه ۲۰۲۵، بریتانیا هم طبق گزارش به ششمین کشور در این میان تبدیل شده است. ممکن است این سلاح‌ها توان انفجاری محدودی داشته باشند، اما تأثیر استفاده از آن‌ها اصلاً کوچک نخواهد بود. برای مثال، بمب‌های «یواس بی۶۱ ۱۲» می‌توانند توان انفجاری تا ۵۰ کیلوتن را منتقل کنند. این چندین بار قوی‌تر از بمب‌های اتمی است که بر سر هیروشیما و ناکازاکی انداخته شدند.

هر گونه استفاده از سلاح‌های هسته‌ای، با هر ابعاد و اندازه‌ای، احتمالاً پیامدهای بسیار شدید نظامی خواهد داشت. همین طور پیامدهای انسانی و محیط زیستی. حتی یک انفجار به تنهایی که بمبی هسته‌ای با توان انفجاری نسبتاً پایین در خود داشته باشد، ممکن است به تشدید مهارناپذیر تنش منجر شود. رهبران جهانی در مواجهه با آشوب و ترسی که به دنبال نوعی کاملاً جدید از بحران خواهد آمد، هیچ راه قابل‌اتکایی نخواهند داشت تا وقایع را مهار کنند.

از بین رفتن تابوی هسته‌ای

دهه‌ها بود که محدودیت‌ها درباره استفاده از تسلیحات هسته‌ای، به عنوان «تابوی هسته‌ای» حفظ شده بود. تابوی هسته‌ای، درک مشترکی جهانی بود، مبنی بر اینکه سلاح‌های هسته‌ای، ابزارهای مشروع جنگ نیستند. این تابو در حال از بین رفتن است؛ برای مثال، رئیس‌جمهور ولادیمیر پوتین، در طول جنگ روسیه و اوکراین تهدید به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای کرد. این تهدید، سیاست تهدید و خطر بر مبنای سلاح‌های هسته‌ای را دوباره به عرصه اصلی بحث سیاسی وارد کرد.

اقدامات روسیه، به شکلی گسترده محکوم شده‌اند؛ اما فقط چین است که تعهد داده هرگز شروع‌کننده استفاده از سلاح هسته‌ای نباشد. دکترین هسته‌ای ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، روسیه، اسرائیل، کره شمالی، هند و پاکستان، همه اجازه می‌دهد تحت شرایطی خاص، شروع‌کننده استفاده از سلاح هسته‌ای باشند. این ابهام جمعی، خطر سوءمحاسبه را افزایش می‌دهد و ادبیات مبتنی بر تهدید هسته‌ای را عادی می‌کند.

تخریب پیمان‌ها و تشدید تنش‌ها

توافقات کلیدی برای کنترل تسلیحات هسته‌ای بین ایالات متحده و روسیه، فروپاشیده‌اند؛ مثال قابل‌توجه آن، پیمان نیروهای هسته‌ای میان‌بُرد یا آی‌ان‌اف بود که در ۲۰۱۹ رخ داد. از بین رفتن این توافقات، یک سازوکار حفاظتی حیاتی را از بین برده است که لااقل، موشک‌های «تاکتیکی» زمینی با بردهای بین ۵۰۰ تا ۵ هزار و ۵۰۰ کیلومتر، از قبیل موشک‌های کروز یا اس‌اس۲۰ را ممنوع می‌کرد؛ اما مهم است که توجه کنیم، سلاح‌های هسته‌ای «میدان نبرد» که برد کمتری دارند و اغلب از دریا یا هوا به کار گرفته می‌شوند، هرگز ممنوع نبوده است.

مسکو و واشنگتن، اخیراً سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی جدیدی تولید کرده است. روسیه، موشک کروز بوروستنیک را آزمایش کرده است، درحالی‌که ایالات متحده، کلاهک‌های دبلیو۷۶-۲ را بر موشک‌های زیردریایی بالستیک مستقر کرده است. رئیس‌جمهور دونالد ترامپ نیز اخیراً در اظهارنظری گفت ایالات متحده آزمایش هسته‌ای را از سر خواهد گرفت. برنامه تجهیز نظامی هسته‌ای چین، همچنان غیرشفاف است و این نیز موجب گسترش عدم‌قطعیت و بی‌اعتمادی می‌شود.

یادگرفتن از تاریخ

تاریخ درس‌های مهمی در این باره دارد که این روندهای خطرناک را چگونه می‌توان متوقف کرد و در مسیر عکس پیش برد. بحران موشکی کوبا، لحظه‌ای در آن دنیا بیش از همیشه به جنگ هسته‌ای نزدیک شد؛ نمایشی از این بود که دیپلماسی و درک متقابل، تنها مسیرهای قابل‌اتکا برای صلح هستند و نه سیاست‌های مبتنی بر تهدید.

در طول جنگ سرد، استقرار هزاران سلاح هسته‌ای در اروپا، بشریت را به شکل خطرناکی به فاجعه نزدیک کرد. جرقه جنبشی قدرتمند در جامعه مدنی هم شد که خواستار مسیری متفاوت بود: خلع سلاح هسته‌ای. توافق متعاقب آن، یعنی همان آی‌ان‌اف که در سال ۱۹۸۷ امضا شد، یک نوع سلاح هسته‌ای را کاملاً حذف و صحنه را برای چندین ابزار کنترل تسلیحاتی، اعتمادسازی و امنیت‌آفرینی مهیا کرد. این دستاوردی تاریخی بود.

بازسازی همکاری در منع گسترش

حالا زمان آن رسیده که روسیه با آتش‌بس موافقت کند و وارد مذاکراتی با حُسن‌نیت جهت پایان دادن به جنگ در اوکراین شود، در کنار همه شرکت‌کنندگان کلیدی در این درگیری. علاوه‌براین، روسیه و ایالات متحده باید از استقرار سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی خودداری کنند و به جای آن، به مذاکره بپردازند تا پیمانی با الزام قانونی جهت حذف این سلاح‌ها حاصل کنند. این پیمان باید کامل و دارای ابزارهای مستحکم برای بررسی و تأیید باشد.

قدرت‌های هسته‌ای، به‌خصوص ایالات متحده، روسیه و چین، باید علاوه‌براین، اقدامات زیر را نیز انجام دهند:

 تجدید تعهد به تابوی هسته‌ای، از طریق اعلامیه‌های مشترکی که جنگ‌افروزی هسته‌ای را رد می‌کند؛

 تعهد به پایبندی به قوانین بین‌المللی درباره تهدید یا استفاده از زور؛

 تجدید و تقویت توافقات کنترل تسلیحات و خلع سلاح، از قبیل پیمان نیو استارت [پیمان استراتژیک جدید برای کاهش تسلیحات] یا لااقل حفظ محدودیت‌های آن پس از انقضا؛ 

 رسیدگی به دلایل ریشه‌ای درگیری‌ها، از قبیل اختلافات قلمرویی و نابرابری اقتصادی، از جمله با دیپلماسی مستمر.

این‌ها گام‌های سخت و چالش‌برانگیزی هستند، اما هیچ مسیر دیگری برای بازسازی ثبات وجود ندارد. حتی در تاریک‌ترین لحظات جنگ سرد، این گفت‌وگو، سازوکارهای کنترل تسلیحات و کانال‌های ارتباطی برای شرایط بحرانی بودند که کمک کردند از فاجعه اجتناب شود. مسیر روبه‌جلو را نباید در گردوغبار آماده‌سازی‌های جنگی گم کرد.

بریتانیا در جایگاه ریاست گروه پنج کشوری که «رسماً» دارای سلاح هسته‌ای هستند، در نشست بررسی پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای در سال ۲۰۲۶ قرار دارد. از این لحاظ، بریتانیا در جایگاه منحصربه‌فردی است، هم به عنوان کشوری دارای سلاح هسته‌ای و هم به عنوان پلی بالقوه بین ابرقدرت‌ها و دولت‌های فاقد تسلیحات هسته‌ای. با این حال، سیاست کنونی بریتانیا، این نقش را که ظرفیتی مثبت دارد،‌ به خطر می‌اندازد. چهار مسیر عملی هستند که بریتانیا می‌تواند در پیش بگیرد تا از ثبات راهبردی حمایت کند:

رد ایده اشتراک هسته‌ای و اولویت‌دهی به شفافیت

بریتانیا نباید به چیدمان اشتراک هسته‌ای ناتو بپیوندد و در نتیجه نباید جنگنده‌های اف۳۵ا را بگیرد یا میزبان بمب‌های بی۶۱-۱۲ باشد. نظارت دقیق پارلمان و جامعه مدنی بر استقرار و تدارک سلاح‌های هسته‌ای، باید افزایش یابد، از طریق طرح سؤالات در کمیسیون‌های ویژه و توجه بیشتر رسانه‌های جریان اصلی.

احیای دیپلماسی جهانی

بریتانیا باید از دیپلماسی در سطح بالا در میان قدرت‌های هسته‌ای حمایت کند تا گفت‌وگوها بر سر کنترل تسلیحات و پیشگیری از درگیری احیا شوند. به عنوان رئیس فرایند گروه پنج، بریتانیا باید دیگران را به آن فرابخواند که به ثبات بین قدرت‌های بزرگ و پرهیز از رقابت‌های تسلیحاتی، اولویت داده شود.

 اتخاذ سیاست خودداری از شروع

تعهد کشورها به این که هیچ وقت شروع‌کننده استفاده از سلاح هسته‌ای نباشند، خطرات تشدید تنش را کاهش خواهد داد. تضمین‌هایی هم باید باشد که تهدید یا استفاده از سلاح‌های هسته‌ای علیه دولت‌هایی که سلاح هسته‌ای ندارند، در کار نباشد. با همراه‌کردن این دو در کنار هم، موضع بریتانیا، هم‌راستا با توافقات ان‌پی‌تی، اهمیت سلاح‌های هسته‌ای را کاهش خواهند داد و مشوق محدودیت‌های متقابل از سوی دیگران خواهند بود.

تعامل با معاهده تی‌پی‌ان‌دبلیو

زمان آن رسیده که چشم‌های جهان بر اثرات ویرانگر سلاح‌های هسته‌ای دوباره باز شود. بریتانیا باید از پنل سازمان ملل متحد برای ارزیابی «تأثیرات فیزیکی و پیامدهای اجتماعی جنگ هسته‌ای در ابعاد محلی، منطقه‌ای و سیاره‌ای» حمایت کند و در نشست‌های معاهده ممنوعیت سلاح‌های هسته‌ای یا تی‌پی‌ان‌دبلیو به عنوان ناظر شرکت کند تا دغدغه خود و آمادگی‌اش برای گفت‌وگو را نشان داده باشد.

۲۰۲۶، نقطه عطف

سال ۲۰۲۶، اهمیت کلیدی خواهد داشت. این سال، هم‌ زمان برنامه‌ریزی‌شده برای انقضای نیو استارت، به عنوان آخرین محدودیت باقیمانده روی توپخانه‌های راهبردی ایالات متحده و روسیه است و هم زمان نشست بعدی بررسی ان‌پی‌تی. پیام ماجرا هیچ ابهامی ندارد: ادامه مسیر تجدید تسلیحات و تقابل، فراخوانی برای فاجعه است.

بریتانیا به عنوان یکی از اعضای اثرگذارتر در ناتو، فرصتی نادر دارد که مسیر سیاست‌ها را به سمت محدودیت و خودداری و به دور از پیگیری بی‌حاصل «برتری هسته‌ای» تغییر دهد. برای غنیمت‌شمردن این فرصت، بریتانیا باید تصمیمات جسورانه‌ای بگیرد: رد اشتراک هسته‌ای، پذیرش شفافیت، حمایت از دیپلماسی و تجدید تعهد با این اصل که هرگز نباید از سلاح‌های هسته‌ای استفاده شود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

مطالب ویژه
دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار