به وزیر ارتباطات هم فرصت بدهیم هم توضیح بخواهیم
رزم مشترک
ستار هاشمی در شرایطی سکان وزارت ارتباطات را به دست گرفته است که از سویی فناوری اطلاعات به بستر اصلی توسعه و پیشرفت کشورها تبدیل شده و از سوی دیگر کلاف فیلترینگ در این مقطع پیچیدهتر از هر زمانی شده است؛ کلافی که آنقدر گره خورده است که باز کردن آن به تنهایی و در اسرع وقت از عهده هیچ فرد و نهادی بر نمیآید.
بخشی از صحبت وزیر ارتباطات درباره فیلترینگ این روزها خیلی وایرال شده است و آنها که معتقد بودند با حضور پزشکیان هم گرهای باز نمیشود، با مانور دائمی روی این بخش از صحبت وزیر ادعا میکنند که پیشبینیشان محقق شد. اما به واقع چنین است؟
ستار هاشمی در شرایطی سکان وزارت ارتباطات را به دست گرفته است که از سویی فناوری اطلاعات به بستر اصلی توسعه و پیشرفت کشورها تبدیل شده و از سوی دیگر کلاف فیلترینگ در این مقطع پیچیدهتر از هر زمانی شده است؛ کلافی که آنقدر گره خورده است که باز کردن آن به تنهایی و در اسرع وقت از عهده هیچ فرد و نهادی بر نمیآید.
در این میان، هاشمی را با یک سخن وایرالشده از او نباید قضاوت کرد، اگرچه باید از او خواست که بیشتر در این باره توضیح دهد. آنچه از او سراغ داشتیم این بود که او با تلاشی جدی در راستای رفع فیلترینگ و تسهیل دسترسی مردم به اینترنت، در برابر جبههای از مخالفان و کاسبان محدودیتها قرار دارد.
اما آیا میتواند به هدف خود دست یابد یا اینکه در برابر فشارهای کاسبان فیلترینگ و مخالفان ایستادگی کند؟
ستار هاشمی به خوبی میداند که آزادی دسترسی به اطلاعات و اینترنت یکی از حقوق اساسی مردم است. او در سخنرانی روز معارفه خود و دیگر سخنرانیهای عمومی خود به صراحت به نیاز به فضای آزاد دیجیتال اشاره کرده و نشان داده که خواستار انحلال محدودیتهاست اما این خواسته، در دنیای سیاست، معادلات پیچیدهای را به همراه دارد.
حقیقت تلخی که باید گفت، وجود یک عده خاص است که به هر قیمتی تلاش دارند دسترسی به اینترنت آزاد را محدود کنند. این گروه نهتنها شامل رادیکالهای مخالف اینترنت هستند، بلکه کاسبان فیلترینگ و افرادی با نفوذ سیاسی نیز در این بازی نقش دارند. آنها نهتنها منافع اقتصادی خود را در خطر میبینند، بلکه از هرگونه تغییری که به نفع مردم باشد، بیم دارند. اما هاشمی به تنهایی نمیتواند در برابر این دیوار مقاومت بایستد. او نیاز به پشتیبانی و اتحاد مردم دارد.
صرف سیبل قرار دادن وزیری که خود در پی منافع عمومی است، نهتنها تاثیر مثبتی نخواهد داشت، بلکه به تضعیف موقعیت او و تداوم فیلترینگ کمک خواهد کرد. حمایت عمومی، سدی در برابر فشارهای موجود خواهد بود و میتواند معادلات را تغییر دهد.
ناتوانی هاشمی در انجام اقدامات فوری برای رفع فیلترینگ نشان از فشارهایی دارد که او تحت آن قرار دارد. اگرچه او به خوبی میداند که با انجام این کار میتواند موجی از رضایت عمومی را به دست آورد اما واقعیت این است که موانع سیاسی و اقتصادی همچنان در برابر او قرار دارند. او باید با شجاعت و هوشمندی این چالشها را درک کند و به سمت یک راهحل پایدار حرکت کند.
سخن پایانی آنکه تنها با اتحاد و حمایت مردم، وزیر ارتباطات میتواند بر این موانع فائق آید و وعده خود و دکتر پزشکیان را به عمل تبدیل کند. این همکاری نهتنها به نفع خود او و دولت خواهد بود، بلکه به نفع کل جامعه و پیشرفت کشور نیز خواهد بود. هاشمی باید با شفافیت و صراحت، این چالشها را به مردم معرفی کند و از آنها بخواهد که در این نبرد، به یاریاش بشتابند.
در این میدان، تنها صدای متحد مردم میتواند به کاسبان فیلترینگ و محدودیتها پاسخ دهد و راهی نو برای آیندهای روشن بسازد.