| کد مطلب: ۵۳۳۰۵

نُت‌ها را نمی‌توان استعمار کرد/درباره موسیقی «رای»

خاستگاه موسیقی «رای» بیش‌ازآن‌که ریشه در فرهنگ عربی داشته باشد، به فرهنگ آمازیغی برمی‌گردد؛ آمازیغ‌ها یا همان «بربر»ها، گروهی از ساکنان بومی و کهن شمال آفریقا هستند که زبان، آداب، رسوم و اسطوره‌های خودشان را داشتند و پس از نفوذ اسلام به شمال آفریقا، مسلمان و پذیرای فرهنگ عربی شدند.

نُت‌ها را نمی‌توان استعمار کرد/درباره موسیقی «رای»

کسانی  که سرخوشانه و شادمانه در قلب اروپا با هم آهنگ «یا رایح» (ای مسافر) را می‌خوانند، فقط شادی نمی‌کنند، این عمل‌شان دلالت بر چرخش روزگار هم دارد؛ روزگاری که در آن موسیقی یک ملتِ مستعمره جایش را در فرهنگ ملت استعمارگر باز می‌کند. در اینجا مراد از مستعمره، «الجزایر» در شمال آفریقا و منظور از استعمارگر، «فرانسه» است. موسیقیِ «رای» نیز از دل بادیه‌های همان حوالی آفریقا به سبکی جهانی تحول یافت.

خاستگاه موسیقی «رای» بیش‌ازآن‌که ریشه در فرهنگ عربی داشته باشد، به فرهنگ آمازیغی برمی‌گردد؛ آمازیغ‌ها یا همان «بربر»ها، گروهی از ساکنان بومی و کهن شمال آفریقا هستند که زبان، آداب، رسوم و اسطوره‌های خودشان را داشتند و پس از نفوذ اسلام به شمال آفریقا، مسلمان و پذیرای فرهنگ عربی شدند.

درواقع اکثریت مردم شمال آفریقا را همین گروه اجتماعی تشکیل می‌دادند اما در طول قرن‌ها و به‌دلایل گوناگونی، فرهنگ شمال آفریقا «عربیزه» (یا مستعربه) شد و آن‌دسته از آمازیغ‌هایی که زبان بومی خود را حفظ کردند به اقلیتی در میان اکثریت بدل شدند. اگرچه هنوز گروه بزرگی از آنان مسلمان‌اند اما زبان و خرده‌فرهنگ‌هایی مانند ترانه‌ها و آواهای بومی را در میان خودشان حفظ کردند. حتی گروهی از ساکنان بومی شمال آفریقا که در طول زمان عرب‌زبان شدند، الحان و نغمات موسیقی بومی خود را به زبان عربی به نسل‌های پس از خود منتقل کردند. ریشه‌های نخستین موسیقی «رای» را همین ملودی‌ها تشکیل می‌دهد.

در گذشته‌های دور و دراز، زنان بادیه‌نشین شمال آفریقا که امروزه «شیخات» نام گرفته‌اند، مهمترین خوانندگان این آوازها بودند. آنها اشعاری را با درون‌مایه‌هایی مانند عشق، فقر و زندگی روزمره بر این ملودی‌ها سوار می‌کردند و می‌خواندند. درحقیقت این سنت نسبتاً زنانه، بعدها بیشتر مردانه شد. در محافلی مانند جشن‌های عروسی و مراسم دسته‌جمعی، موسیقی رای فقط کلام نبود بلکه توأم بود با هم‌نوایی با سازهای بومی شمال آفریقا مثل «غیطة» (نوعی نِی‌لبک) و طبل. در چنین مواقعی، رقص هم چاشنی این مراسم می‌شد.

ریتم غالباً تند و پر از ضرب این نوع از موسیقی، وجه تمایز موسیقی آمازیغی با دیگر موسیقی‌هایی ا‌ست که در سرزمین‌های عربی-اسلامی رایج بود. هر آن‌چه تا این‌جا نوشتم، صرفاً اشاره‌ای بود گذرا بر موسیقی آمازیغی، نه‌صرفاً موسیقی رای. آن‌چه امروزه با عنوان موسیقی رای شناخته می‌شود، اگرچه در اصل همان موسیقی آمازیغی بوده اما در اوایل سده گذشته تأثیراتی را از فرهنگ‌های غیرآمازیغی پذیرفته است.

موسیقی رای امروزی در دهه‌های 20 و 30 قرن بیستم در شهر بندری «وهران» در الجزایر به‌وجود آمد؛ جایی که پل ارتباط فرهنگی بین اسپانیایی‌ها، فرانسوی‌ها و بربرها بود. دراین‌زمان نه‌تنها خاک الجزایر، بلکه سرزمین‌های لیبی، مراکش و تونس هم که از دیگر سکونت‌گاه‌های قوم آمازیغ بود تحت‌تأثیر فرهنگ غربی قرار گرفت.

استعمارگران اروپایی که در شمال آفریقا بودند نیاز به تفریح و سرگرمی داشتند. آن‌ها فرهنگ کافه‌نشینی و بار رفتن را نیز با خود به شمال آفریقا آورده بودند. همین شد که موسیقی مردمیِ آمازیغ‌ها به شهرهای درحال‌توسعه راه یافت. شهرنشینان الجزایری، مراکشی، تونسی و لیبیایی این‌بار پژواک فرهنگ خود را از غرب می‌شنیدند. آن‌ها موسیقی بومی خود را به‌شکلی صیقل‌یافته و ‌تروتمیز، آن‌هم به‌صورت ضبط‌شده از گرامافون‌ها می‌شنیدند. از آن زمان تا اوایل دهه 70 میلادی، این سبک از موسیقی چنان صیقل‌یافته بود که در اروپا نیز می‌درخشید.

با همه این‌ تحول‌ها یک خصلت این موسیقی حفظ شد؛ مردمی‌بودن. ترانه خوانندگانی مانند «دحمان الحراشی» با صدایی زخم‌خرده و خَش‌دار، مرحمی بود بر سنگینی تحمل‌ناپذیر زندگی میلیون‌ها عرب‌زبان در شمال آفریقا. نیمه دوم دهه 70، فصل دیگری بود از تحول در این سبک موسیقی. خوانندگانی که خود را «شاب» (جوان) می‌نامیدند ،جای شیخ (پیر)‌هایی را گرفتند که سده‌ها این موسیقی را صرفاً با سازهای بومی شمال آفریقا معرفی می‌کردند.

شاب‌ها میراث موسیقایی خود را با صدای گیتار الکترونیک، درامز و کیبورد درآمیختند و صورتی نو و تازه از آن را عرضه کردند. نوعی از موسیقی رای که هم به گوش غربی‌ها خوش می‌آمد، هم با ذوق و ذائقه نسل جدید مراکشی‌ها، الجزایری‌ها و دیگر ساکنان سرزمین‌های شمال آفریقا همخوان بود.

 از دهه 80 این موج نوی موسیقی رای در اروپا محبوب شد؛ به‌ویژه با آهنگ‌های شاب خالد، شاب مامی و فاضل. دراین‌میان اما یک نام را نباید از یاد برد. البته امروزه از مرحوم «رشید طه» به‌عنوان تأثیرگذارترین چهره موسیقی رای در اروپا یاد می‌شود؛ خواننده‌ای که از نسل مهاجران استعمارزده الجزایری بود، از کودکی در فرانسه بزرگ شده بود، اما همچنان صدای ملت استعمارزده خود را به استعمارگران گذشته می‌رساند.  موسیقی رای امروزه نه‌تنها در سبد فرهنگی میلیون‌ها عرب جای دارد، بلکه به سبکی جهانی و محبوب تبدیل شده است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار