| کد مطلب: ۱۰۷۹۴

پروپاگاندای سیاه

نبرد نابرابر روایت‏‌ها در غزه: رسانه‌‏های جریان اصلی در خدمت روایت رسمی اسرائیل

ادیبه بیزا چالار

پژوهشگر ارشد روابط بین‌الملل

در درگیری یک ماه گذشته بین اسرائیل و فلسطین، رسانه‌های جریان اصلی مانند گذشته به برجسته‌کردن روایت اسرائیل از این جنگ پرداخته‌اند. ازاین‌رو، شبکه‌های اجتماعی برای ارائه چشم‌اندازی چندصدایی در مورد فاجعه انسانی و جنایات اسرائیل در غزه، نقشی کلیدی پیدا کرده‌اند. رسانه‌ها نه‌تنها به‌عنوان یک ابزار اطلاعاتی، بلکه به‌‌مثابه یک ابزار تبلیغاتی قدرتمند عمل می‌کنند. به‌ویژه در زمان جنگ، دولت‌های درگیر در منازعه به‌‌طرز گسترده‌ای از «پروپاگاندای سیاه» (atrocity propaganda) برای تقلیل جنایت و نقض حقوق بشر استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر، پروپاگاندای سیاه عبارت است از انتشار اطلاعات در مورد جنایات انجام‌شده توسط دشمن که ممکن است بخشی از آن واقعی باشد، اما بیشتر آن شامل جعل یا اغراق عمدی است. این نوع پروپاگاندا می‌تواند شامل عکس‌ها، فیلم‌ها، تصاویر، مصاحبه‌ها و سایر اشکال ارائه یا گزارش اطلاعات باشد. جدیدترین نمونه از پروپاگاندای سیاه را می‌توان در تصویر اسرائیل از جنگ در غزه تحت محاصره مشاهده کرد. پس از حمله غافلگیرانه حماس در ۷ اکتبر که به کشته‌شدن دست‌کم ۱۴۰۰ نفر منجر شد، اسرائیل با اعلان جنگ به حماس، مرزهای غزه را کاملاً مسدود کرد و با منع ورود آب، غذا، دارو و سوخت، مجازات دسته‌جمعی غیرنظامیان فلسطینی را آغاز کرد. با وجود ادعای اسرائیل مبنی بر اینکه مراقب است غیرنظامیان را هدف قرار ندهد، تعداد غیرنظامیان فلسطینی کشته‌شده در حملات هوایی اسرائیل در یک‌ماه گذشته از ۱۲ هزار نفر فراتر رفته است.  در طول این منازعه، رسانه‌های غربی ازجمله شبکه‌های خبری دولتی مانند بی‌بی‌سی، دویچه‌وله و روزنامه‌هایی مانند نیویورک‌تایمز، واشنگتن‌پست، تایمز لندن، سی‌ان‌ان و فاکس‌نیوز، به‌طور گسترده به‌دلیل همنوایی با تبلیغات اسرائیل مورد انتقاد قرار گرفته‌اند.  اسرائیل تبلیغات خود را بر استدلال «دفاع از خود» استوار کرد و هدف آن توجیه جنایات جنگی به‌رسمیت شناخته‌شده در سطح بین‌المللی به‌واسطه اقداماتی مانند مجازات دسته‌جمعی، استفاده از سلاح‌هایی مانند بمب‌های فسفر سفید و هدف قرار دادن غیرنظامیان بود. اقدامات اسرائیل، با وجود نقض آشکار کنوانسیون ژنو و اعلامیه جهانی حقوق بشر، با حمایت گسترده سیاست‌گذاران و رسانه‌های غربی همراه بود. علاوه بر این، کسانی که صدای خود را علیه کشتار غیرنظامیان بلند کنند، از آتش‌بس دفاع کنند، یا درخواست ارسال کمک‌های ضروری به غزه را مطرح کنند، به‌‌طرز بی‌رحمانه‌ای به «یهودستیزی» متهم می‌شوند. استفاده بی‌رویه از این اصطلاح به جایی رسیده که هم‌اکنون به خود یهودی‌های حاضر در تظاهرات مسالمت‌آمیز ضدجنگ نیز اطلاق می‌شود. افرادی که جسورانه درباره این نسل‌کشی صحبت می‌کنند یا احساسات ضدجنگ خود را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند، ممکن است حتی در خطر از دست‌دادن شغل خود نیز قرار بگیرند.   در سایه این تبعیض، رسانه‌های غربی نه‌تنها روایت «یک طرف منازعه» را پذیرفتند، بلکه از بی‌طرفی روزنامه‌نگاری نیز فاصله گرفتند. رسانه‌های گروهی با درک قدرت لفاظی و بازی با کلمات در شکل‌دادن به افکار عمومی، در طول یک ماه گذشته، چارچوبی سوگیرانه را برای ارائه روایت‌های خبری انتخاب کرده‌اند. فرمول رسانه‌های غربی تقریباً ساده است و پیچیدگی چندانی ندارد. آنها یک روایت را برجسته می‌کنند و روایت‌های مخالف را طرد و لاپوشانی کرده و به حاشیه می‌رانند. در اینجا «خودقربانی‌پنداری» اسرائیل ازطریق پیوند رویدادهای تاریخی غیر مرتبط (هولوکاست به عملیات حماس) تقویت می‌شود و هرگونه مشابهت این رژیم با آپارتاید آفریقای جنوبی و رویدادهایی چون قتل ‌عام صبرا و شتیلا لاپوشانی می‌شود. رسانه‌های جریان اصلی برای شکل‌دادن به روایت‌های خود، از چهار مرحلۀ کلیدی استفاده می‌کنند؛ دروغ‌پراکنی و انتشار محتوای گمراه‌کننده، مشروعیت‌سازی قبل از حمله، انسانیت‌زدایی از قربانیان یک‌طرف جنگ و همراهی تمام‌قد با طرف خاطی و گناهکار.

دروغ‌پراکنی و انتشار مطالب گمراه‌کننده

اولین مرحله تبلیغات در راهبرد جنگی اسرائیل، استفاده از دروغ‌پراکنی و محتوای گمراه‌کننده است تا این جنگ را صرفاً «دفاع از خود» نشان دهد. هدف از دروغ‌پراکنی، ایجاد اخلال و تغییر جهت اطلاع‌رسانی به‌سمت روایت رسمی اسرائیل و به حاشیه‌راندن سایر روایت‌ها و کمرنگ‌کردن آنهاست. در اینجا، علل و پیامدهای خشونت افسارگسیخته اسرائیل یا نادیده گرفته می‌شود یا مبهم باقی می‌ماند. 7 اکتبر، یعنی روز اول حملات، یک «خبر» سروصدای زیادی به‌پا کرد و در رسانه‌های خبری متعددی (از سی‌ان‌ان و نیویورک‌پست تا اسکای‌نیوز و دویچه‌وله) بازتاب یافت: «حماس 40 نوزاد اسرائیل را سر بریده است.» این خبر بدون اینکه هیچ مدرکی برای تأیید آن ارائه شود، بارها و بارها در رسانه‌های جریان اصلی منعکس شد. این شایعه که مقامات اسرائیل بارها دلیل اقدامات خود را بر اساس آن توجیه کرده‌اند، مصداق دروغ‌پراکنی بود. از محتوای گمراه‌کننده نیز برای حمایت از روایت «قربانی واقعی» استفاده شد. برای مثال تایمز لندن، عکس‌های کودکان مجروح غزه را با این عنوان منتشر کرد: «اسرائیل جسد مُثله‌شده نوزادان خود را نشان می‌دهد.» ظاهراً عکس‌ نوزادان مثله‌شده اسرائیل «بیش از حد گرافیکی» بوده و درنتیجه سردبیر این روزنامه ترجیح داده به‌‌جای انتشار آنها عکس‌های دیگری را منتشر کند. افرادی از این دست، ترجیح می‌دهند از رنج یک‌نفر برای تقویت همدردی با درد دیگری استفاده کنند.

مشروعیت‌سازی قبل از حمله

دومین مرحله تبلیغاتی که در رسانه‌های غربی دیده می‌شود، مشروعیت‌سازی پیش از حمله است که اساساً به آماده‌سازی افکار عمومی بین‌المللی برای جنگ با استفاده از این لفاظی که «این جنگ عادلانه است و در چارچوب قوانین بین‌المللی انجام می‌شود»، اشاره دارد. این فرآیند شامل شکل‌دادن به افکار عمومی بین‌المللی برای پذیرش این ادعاست که حملات ویرانگر اسرائیل برای دفاع از خود و در راستای تلاش برای جلوگیری از حملات گروه‌های «تروریستی» است.  علاوه بر این، رسانه‌های غربی روایت تبلیغاتی اسرائیل را بازتاب می‌دهند که حماس از مردم عادی به‌عنوان سپر انسانی استفاده می‌کند؛ در این راستا ویرانی بیش از نصف شهر غزه، هدف قرار دادن 35 مدرسه، 15 مهدکودک، 6 بیمارستان‌، 3 کلیسا و 14 مسجد در یک‌ماه گذشته امری کاملاً مشروع است و مقصر هرگونه آسیب به غیرنظامیان، حماس و سایر گروه‌های فلسطینی همفکر با آن است. 

انسانیت‌زدایی از قربانیان یک طرف

مرحله سوم تبلیغات به برجسته‌کردن تراژدی‌های یک‌طرف جنگ اختصاص دارد. رسانه‌های غربی ازطریق مصاحبه با خانواده گروگان‌ها، مستندهای کوتاه و داستان‌های شخصی که به‌طور مکرر در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شده‌اند، بر قربانی‌شدن طرف اسرائیل تمرکز کرده‌اند. در مقابل، تلفات فلسطینی‌ها به «آمار» تنزل پیدا می‌کند؛ آماری که فاقد عمق روایت‌های فردی و رنج انسانی است و قربانی‌ها را صرفاً به‌عنوان عدد می‌بیند. اعدادی روزافزون که نام و نشانی ندارند و فاقد داستان‌های مخصوص به خود هستند.   برجسته‌کردن رنج یک‌طرف در عین نادیده‌انگاری طرف دیگر و این پیشنهاد که تنها راه‌حل برای مبارزه با یک گروه «به‌ظاهر تروریستی» ازطریق کشتار بی‌رویه غیرنظامیان است (انسان‌هایی که فقط در قالب اعداد به آنها اشاره می‌شود)، خطر مشروعیت‌بخشیدن به نسل‌کشی را به‌طرز رعب‌آوری افزایش می‌دهد.

همراهی با طرف خاطی و گناهکار

مرحله چهارم تبلیغات را می‌توان در نحوه پوشش رسانه‌های غربی از خسارات اسرائیل و فلسطین مشاهده کرد. درواقع رسانه‌های جریان اصلی هنگام اشاره به تلفات اسرائیل از عبارت «کشته‌شده» استفاده می‌کنند، درحالی‌که برای فلسطینی‌ها از عبارت «مُرده‌اند» بهره می‌گیرند. به‌عنوان مثال، زمانی که خبرنگار رویترز در حمله هوایی اسرائیل کشته شد، بی‌بی‌سی مدت‌ها از اشاره مستقیم به اسرائیل خودداری می‌کرد و تنها پس از آنکه «ارتش اسرائیل عمیقاً از این حادثه ابراز تأسف کرد»، حاضر شد به مسئولیت اسرائیل اشاره کند. در یک نمونه دیگر، زمانی که یک اردوگاه آوارگان در غزه توسط هواپیماهای اسرائیل بمباران شد، فاکس‌نیوز و بسیاری دیگر از رسانه‌ها به‌جای «بمباران اردوگاه آوارگان غزه توسط اسرائیل» از تیتر «انفجار در اردوگاه آوارگان غزه!» استفاده کردند. 

ضدروایتِ چندصدایی

در بحبوحه قصور رسانه‌های غربی در پوشش روایت فلسطینی‌ها، رسانه‌های جهانی جایگزین و رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان پیشتاز یک ضدروایت متنوع و چندصدایی ظاهر شده‌اند. افشای داستان ساختگی 40 نوزاد سر بریده‌شده توسط خبرگزاری آنادولو بر نقش حیاتی این صداهای جایگزین در افشای اطلاعات نادرست تأکید می‌کند. درعین‌حال، شبکه الجزیره نیز در تلاش برای رد ادعاهای مغرضانه، از مستندهای قدرتمند برای به چالش‌کشیدن روایت‌های غالب استفاده کرده است. در اصل، این روایت‌های جایگزین به‌عنوان اصلاح‌کننده قوی و ضروری محدودیت‌های رسانه‌های جمعی عمل می‌کنند و درک جامع‌تری از واقعیت‌های پیچیده ارائه می‌دهند.  ازسوی‌دیگر، رسانه‌های اجتماعی، هر کاربر غزه را در موقعیت یک «خودخبرنگار» یا «شهروندخبرنگار» قرار داده است. مردم غزه ازطریق حساب‌های خود در رسانه‌های اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن لحظه‌به‌لحظه عکس‌ها، فیلم‌ها، گزارش‌های دست‌اول مجروحان و روایت‌های خانواده‌هایی که با تراژدی‌های عمیق دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، استفاده کردند تا این جنایات را به گوش جهانیان برسانند. اسرائیل در واکنش به مخابره اخباری که با روایت رسمی آن مغایرت داشت، اقدامات شدیدی انجام داد. خبرنگاران محلی و خانواده‌های آنها را هدف قرار داد و خدمات مخابراتی در غزه را متوقف کرد. اسرائیل با بمباران هرساعته غزه و همزمان قطع برق و اینترنت و منع ورود هرگونه سوخت به غزه این شهر را در تاریکی فرو برده و عملاً تلاش کرده تا به هر شکل ممکن، مانع از انتقال رویدادهای این منطقه به جهان شود.  این مسئله به بسیج کاربران شبکه‌های اجتماعیِ طرفدار حقوق بشر و حقوق فلسطینی‌ها منجر شد و با هشتگ #starlinkgaza از ایلان ماسک خواستند که امکان استفاده از اینترنت استارلینک را برای مردم غزه فراهم کند.  شوربختانه، تراژدی انسانی موجب نشده تا رسانه‌های جریان اصلی از برجسته کردن روایت اسرائیل و به حاشیه راندن روایت فلسطین دست بردارند. پوشش سوگیرانه نه‌تنها تبلیغات یک طرف جنگ را به‌‌عنوان روایت غالب برجسته می‌کند، بلکه اصل «بی‌طرفی روزنامه‌نگاری» را نیز تضعیف می‌کند. این مسئله به‌طور بالقوه به از دست دادن اعتبار آنها نزد مردم و همزمان تقویت خبررسانی ازطریق شبکه‌های اجتماعی منجر می‌شود.

منبع: آنادولو

 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی