به حاشیه رفتن اصولگرایی بنیادگرا
تقی آزادارمکی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با جماران گفت:«اولین نکته این است که این رأی باعث شد اصولگرایی بنیادگرا یا بنیادگرایی اصولگرا به حاشیه برود. جریان رادیکالی که در جهت دوگانهسازی جامعه و نظام سیاسی بود. در انتخابات هیئت رئیسه مجلس، آقای قالیباف موجب شد که یک گام به عقب بروند؛ چون نمیخواستند قالیباف بیاید. اینجا هم میخواستند مجموعهای از وزیران پیشنهادی آقای پزشکیان رأی نیاورند و بقیه هم رأی پایین بیاورند که مشروعیت دولت پایین بیاید و بتوانند نقدش کنند.»
وی در ادامه افزود:«به نظرم این خودش یک اتفاق میمون است و نشان میدهد در نظام سیاسی جمهوری اسلامی یک هوشمندی و جهتگیری وجود دارد که بخواهد از این اصولگرایی رادیکال فاصله بگیرد و خودش را دور کند. من در جای دیگری هم گفتهام که این انتخابات در واقع موجب شد که مرگ جریان اصولگرای رادیکال رقم بخورد و گام مهم و عمده آن در رأی اعتماد به هیئت وزیران بود. مسئله دوم اینکه یک توافقی بین رهبری و رئیسجمهور و رؤسای قوا وجود داشت در اینکه این دولت باید بر پا شود و تعبیر رهبری این بود که پیروزی دولت، پیروزی جمهوری است. واقعاً جمهوری اسلامی در یک بحران بنیادین ناکارآمدی و فقدان مشروعیت به سر میبرد. این بازگشت به دولت و حمایت کردنش در واقع برای اجتناب از این اختلالات و اختلافات درون نظام سیاسی بود. به نظرم این گام دوم یا نتیجه دوم است که اختلافات درون نظام سیاسی را کم کرده و یک نوع رابطه بین دولت، مجلس و قوه قضائیه با رهبری بسته که به نظرم اتفاق خوبی است.»
این جامعهشناس با اشاره به «دولت وفاق ملی» گفت:«نکته سوم هم این است که دولت وفاق ملی در بردارنده اصلاحطلبان و اصولگرایی معتدل است و ترکیب این دو میتواند از ظهور دوگانه اصلاحطلبی – اصولگرایی جلوگیری کند. مثلاً از ظفرقندی تا مؤمنی در این دولت دارید؛ این خیلی طیف مهمی است که همه آنها را مجلس تأیید میکند، رئیسجمهور را هم قبول دارند و میخواهند کار کنند. به نظرم این گام خوبی است و نشانههای خوبی میبینم برای اینکه جمهوری اسلامی بتواند از بحران ناکارآمدی نجات پیدا کند.»
آزادارمکی در واکنش به تنوع نگاه سیاسی در دولت تصریح کرد:«اصولگرا و اصلاحطلب آن خوشخیم است و بدخیم نیست. اینها اساساً با همدیگر منازعه بنیادین ندارند. هیچوقت شما نمیبینید بین این اصولگرایان و اصلاحطلبان در حیات زیسته اجتماعی دورههای قبل نزاع وجود داشته باشد. اگر یک گروه دیگری از اصولگرایی و اصلاحطلبی میآمد، آنجا محل نزاع میشد. ولی به نظر من اینها نزاع بنیادین ندارند. نکته دیگر هم این است که کاملاً حرفهای انتخاب شدهاند؛ یعنی کسانی که معطوف به کار حرفهای باشند، تا اینکه بخواهند جریان سیاسی خودشان را دنبال کنند.»
وی در ادامه افزود:«یعنی بخشی از اصلاحطلبی که دغدغه کنشگری سیاسی ندارد و اصولگرایی که بخواهد جریان سیاسی را دنبال کند هم به نظر من تا الان دیده نمیشود. به همین دلیل اینها اصولگرایان و اصلاحطلبان کاردان و در خدمت هستند. به نظر میآید رئیسجمهور هم وقتی اینها را انتخاب کرده این شرط را گذاشته است. نکته بعدی اینکه میتواند تنوع را کمک کند، وزیران باید در سطح معاونان و مدیرانشان از گروههای اجتماعی متفاوت، جوانان، زنان و قومیتها استفاده کنند. امیدوارم این اتفاق بیفتد و تکثر اجتماعی در این قالب به دولت وصل شود. مثلاً مهم است که در سطوح پایینتر وزارتخانههای کشور، ارشاد، علوم و گردشگری بتوانند از این نیروها استفاده کنند؛ تا جامعه جان بگیرد و از این طریق نیروی جوانتری به پیش بیاید.»
وی در پایان تصریح کرد:«مثلاً در دولت آمریکا آقای ترامپ با آن سن آقای دیوید ونس را بهعنوان معاون انتخاب میکند. این معاون در دوره بعد کاندیدای ریاستجمهوری خواهد شد و رئیسجمهور جوان میشود. در مورد دموکراتها و روی کار آمدن کامالا هریس هم تا حدودی همین است. ما باید امکان ورود جوانان را فراهم کنیم تا برای فردای کشور ساخته شود و کشور دچار پیری نشود؛ مثل شورای نگهبان، مجلس خبرگان و حتی دولتهای پیش که همه پیر بودند. به نظرم این نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد.»