| کد مطلب: ۲۳۹۶۸

فربهی سیاست؟

شاید تعریف کلمه «سیاست» در ایران امری غیرضرور باشد؛ چون سیاست همه چیز را در بر گرفته است و چیزی بیرون از آن نداریم. سیاست را چنان فربه کرده‌اند که جا برای هیچ موضوع و نهاد دیگری باقی نگذاشته است.

شاید تعریف کلمه «سیاست» در ایران امری غیرضرور باشد؛ چون سیاست همه چیز را در بر گرفته است و چیزی بیرون از آن نداریم. سیاست را چنان فربه کرده‌اند که جا برای هیچ موضوع و نهاد دیگری باقی نگذاشته است.

نهادهای اصلی جامعه عبارتند از؛ نهاد خانواده، نهاد اقتصاد، نهاد آموزش، نهاد دین، نهاد رسانه و نهاد دولت یا حکومت. در جامعه متعارف این نهادها ضمن استقلال نسبی از یکدیگر؛ بده‌بستان هم دارند. ولی سیاست در اینجا «دستِ بده» ندارد، فقط «دستِ بستان» دارد. سیاست موضوعی است که به نهاد دولت و ارتباط آن با سایر نهادها برمی‌گردد.

سیاست واقعی به این معنا کوشش برای اداره بهتر جامعه و کشور است. این موضوع بیش از هر جا خود را در سیاستگذاری و به‌طور مشخص قانونگذاری نشان می‌دهد. چون در آنجاست که مردم و جامعه با اجبار مواجه می‌شوند. اینکه معلوم می‌شود مردم باید چه رفتاری کنند و از چه رفتاری پرهیز کنند.

حالا با این مقدمه به این جملات آقای دادستان کل توجه کنیم که گفته‌اند: «نباید بگذاریم که مسئله عفاف و حجاب سیاسی شود، زیرا این امر مختص به جمهوری اسلامی نبوده و یک امر دینی و قرآنی است، ولی در چند وقت اخیر عده‌ای سعی کردند این قانون را سیاسی کنند.»

اول اینکه، اتفاقاً این امر تقریباً مختص جامعه ما شده است و در کشورهای دیگر چنین مواجهه‌ای و در چنین ابعادی با موضوع ندارند. دوم اینکه، مگر هر امر دینی و قرآنی باشد را می‌توان تبدیل به قانون کرد؟ مثلاً نماز خواندن که ۷۰بار در قرآن ذکر شده، آیا تبدیل به قانون می‌شود؟ یا منع از غیبت کردن که این اندازه علیه آن در دین تاکید شده، قانون شده است؟ آیا دروغ گفتن که گناه کبیره است، منع قانونی دارد؟ پس چرا به این مسئله پرداخته شده است؟ عجیب این است که رسیدگی به آن نیز در صحن علنی مجلس نبوده است.

 یعنی تصویب‌کنندگان جرأت رسیدگی علنی را هم نداشتند و گفتند برای سرعت انجام از طریق اصل۸۵ رسیدگی می‌کنند و الان معلوم شده که چنین سرعتی هم به دست نیامده است. عجیب‌تر اینکه تمام لوایح و طرح‌های مجلس در سایت مرکز پژوهش‌های مجلس از مرحله اول تا پایانی وجود دارد جز این طرح که فقط یک نوبت بارگذاری شده و از انتشار مراحل بعدی آن که رفت و برگشت با شورای نگهبان است، خبری نیست. چنین رفتاری در تاریخ قانون‌نویسی ایران بی‌سابقه است.

سیاست یعنی تدبیر امور که مسئله مردم است؛ به شرطی که نه پشت درهای بسته، و نه تبعیضی در آن باشد. امروز ازیک‌سو گفته می‌شود که قانون حجاب را سیاسی نکنید درحالی‌که از هر منظری نگاه کنیم این یک امر سیاسی محض است؛ حتی اگر عده‌ای بکوشند که آن را دینی بنامند.

سیاسی است چون تبدیل به قانون شده و درصددند الزام‌آور کنند. سیاسی است چون یک تنش بازتاب در جامعه ایجاد می‌کند. نظرسنجی‌های معتبر هم نشان می‌دهد که اکثریت مردم با این سیاست همراه نیستند. پس تبدیل به مسئله خواهد شد. سیاسی است، چون سیاست در اینجا به خسبیدن در گلیم خود قناعت نمی‌کند و پا را در گلیم نهادهای پیش‌گفته بالا گذاشته و استقلال آنها را به رسمیت نمی‌شناسد.

اتفاقاً منتقدین این قانون محرمانه می‌خواهند پوشش زنان را در حد متعارف از حوزه سیاست خارج کنند و به نهادهای آموزش، دین، خانواده و رسانه واگذار نمایند و این نهاد حکومت و طرفداران این رویکرد هستند که می‌خواهند و در عمل هم آن را سیاسی می‌کنند و در پی فربه کردن سیاست هستند؛ به‌گونه‌ای که در عمل جا برای بروز کارکردهای هیچ نهاد دیگری باقی نمی‌ماند.

آنان حتی دنبال سیاسی کردن بدون تبعیض هم نیستند، بلکه  سیاست را تبعیض‌آمیز می‌خواهند؛ به همین دلیل به‌راحتی به خود حق می‌دهند و سپس قرار می‌گذارند که به‌عنوان طرفداران فیلترینگ مقابل مرکز فضای مجازی جمع شوند و اعتراض کنند. درحالی‌که بسیار اندک هستند. ولی اعتراض و مطالبه مدنی برای میلیون‌ها نفر را در مخالفت و ردِ سیاست نادرست و زیان‌بار فیلترینگ، مجاز نمی‌دانند.

مشکل این رویکرد این است که گمان می‌کنند با فربه کردن سیاست به آن قدرت می‌دهند. درحالی‌که فربه شدن سیاست موجب ضربه‌پذیری بیشتر آن می‌شود. هرچه سیاست حجیم‌تر شود، نشانه بهتری برای منتقدان آن است که به سویش تیر نقدهای خود روانه کنند.

حکومت باید محدوده امر سیاسی را چنان تعریف کند که ناقض عملکرد و کارکرد نهادهای دیگر نشود. در حال حاضر نهادهای دین، رسانه‌های رسمی، و آموزش، عملاً در سیاست مستحیل شده‌اند و به‌کلی فاقد کارکردهای لازم خود هستند. نهاد اقتصاد هم به‌شدت تحت تاثیر این نقض استقلال است. به همین دلیل، وضع نامناسبی داریم. تنها نهاد خانواده است که استقلال نسبی خود را حفظ کرده و مقاومت می‌کند.

قانون حجاب، فیلترینگ و هر مسئله عمومی دیگر امری سیاسی است و باید تابع نظر مردم باشد. یادمان نرفته که همین‌گونه مخالفت‌ها از ۱۵۰سال پیش تاکنون نه‌تنها به هیچ جایی نرسیده، بلکه به مصداق «الناس حریص علی ما منع» جامعه را به برخی ممنوع‌ها حریص‌تر کرده است.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی