| کد مطلب: ۹۱۰۶

رقابت ترکیه با ایران و روسیه در قفقاز

ورود آنکارا به مناقشه قره‌باغ چه پیامدهایی برای منطقه دارد؟

ورود آنکارا به مناقشه قره‌باغ چه پیامدهایی برای منطقه دارد؟

همزمان با عملیات ارتش جمهوری آذربایجان در قره‌باغ، رجب‌طیب اردوغان به آذربایجان سفر کرد و با الهام علی‌اف، همتای آذری خود دیدار کرد. زمان برگزاری این دیدار در نوع خود جالب توجه بود. مهمتر از زمانِ این دیدار، خود دیدار بود. الهام علی‌اف در فرودگاه نخجوان از اردوغان استقبال کرد. نخجوان منطقه‌ای است که بین ارمنستان و ایران واقع شده و مرز باریکی با ترکیه دارد. علی‌اف در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با اردوغان از جدا شدن سرزمین اصلی آذربایجان و نخجوان در دوران شوروی ابراز تاسف کرد و اردوغان نیز در مورد پتانسیل ایجاد یک کریدور تجاری از ترکیه به نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان که هم‌مرز با ایران است، صحبت کرد. اردوغان گفت، آذربایجان و ارمنستان باید به سرعت به یک راه‌حل صلح برسند تا راه برای بازگشایی این مسیر باز شود اما همچنین گفت که ایران نیز با گشایش چنین مسیری مخالفتی ندارد.
وقتی یک مقام ارشد در سطح رئیس‌جمهور یک کشور، سخنی در ارتباط با موضع کشوری دیگر بر زبان می‌آورد، معمولاً رسم بر این است که آن کشور موضعی در قبال آن سخنان اتخاذ کرده و آن را علنی می‌کند. اما ایران برای دو روز در خصوص سخنان اردوغان درباره موافقت ایران سکوت کرد. بنابراین اینطور تلقی شد که ایران با اصل سخنان اردوغان مخالفتی ندارد. کما اینکه چند روز بعد، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران در واکنش به سخنان اردوغان گفت که ایران با تغییر ژئوپلیتیکی مرزهایش کاملاً مخالف است اما با ایجاد مسیرهای دسترسی مشکلی ندارد و این مسئله می‌تواند در قالب 3+3 مورد مذاکره قرار بگیرد.
در حال حاضر واقعیت سرزمینی در قفقاز جنوبی این است که جمهوری آذربایجان به هر ترتیبی توانسته به مناقشه سی ساله خود با ارمنستان بر سر مالکیت و کنترل قره‌باغ پایان داده تا کنترل کامل قره‌باغ را در دست بگیرد. این تحول با در نظر گرفتن پیروزی آذربایجان در جنگ دوم قره‌باغ در سال 2020، دومین پیروزی باکو به شمار رفته و موضع ارمنستان را در خصوص تحولات قفقاز جنوبی بیش از پیش تضعیف کرده است. قفقاز جنوبی همواره صحنه رقابت‌ قدرت‌های منطقه‌ای بوده است. روسیه، ترکیه و ایران به لحاظ تاریخی همواره برای کنترل توپوگرافی خشن بین دریای خزر و دریای سیاه که قفقاز جنوبی در آن واقع شده، رقابت کرده‌اند. در حال حاضر، روس‌ها تلاش می‌کنند در امتداد حاشیه جنوبی مرزهای خود و در عین حال جنگ در مرزهای غربی خود را مدیریت و کنترل کنند. ظاهراً ترکیه به این نتیجه رسیده که با توجه به مشغولیت روس‌ها در غرب و جنوب، می‌تواند تلاش‌هایش را برای ایجاد ارتباط بین خزر و آسیای مرکزی احیا کند. اما این تلاش ترکیه برای نفوذ در شرق، تهدیدی بزرگ برای مرزهای شمالی ایران محسوب می‌شود. آن‌هم درست در زمانی که ایران درگیر مجموعه‌ای از تحولات داخلی و خارجی است.
واقعیت این است که تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی آنقدرها هم با راهبردهای معماری امنیتی مسکو در این منطقه که از قرن نوزدهم پابرجا مانده‌اند، هم‌خوان نیست. روسیه تزاری در دوران حاکمیت قاجارها بر این منطقه، کنترل این منطقه را از ایران گرفت. ارمنی‌ها و آذربایجانی‌ها در جریان گذار روسیه از رژیم تزاری به رژیم اتحاد جماهیر شوروی، چندین سال با یکدیگر جنگیدند. مرزهای موجود منطقه زمانی ترسیم شد که شوروی در سال‌های 1920 و 1921 قفقاز را بین جمهوری‌های سوسیالیستی گرجستان، آذربایجان و ارمنستان تقسیم کرد.
جنگ اول قره‌باغ در سال 1991 و خیلی قبل‌تر از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رخ داد. به‌رغم همه آن تحولاتی که به واسطه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رخ داد، روس‌ها تسلط خود را بر این منطقه حفظ کردند. روسیه در جریان آتش‌بس سال 1994 که طی آن قره‌باغ و سایر مناطق مجاور آذربایجان تحت کنترل ارمنستان قرار گرفت، موازنه قوا در منطقه را احیا کرد. این ترتیب تا اواخر سال 2020 و جنگ دوم قره‌باغ ادامه داشت اما در نهایت آذربایجان با حمایت ترکیه موفق شد ورق را به نفع خود برگرداند.
روسیه که مشغول موضوع مهمتری مثل اوکراین بود، با این تغییر در قفقاز جنوبی مخالفت کرد. مسلماً روسیه تمایلی نداشت که ترکیه موازنه قوایی که مسکو در منطقه ایجاد کرده بود را به هم بزند. در هر صورت ترکیه و روسیه به لحاظ تاریخی در قفقاز رقیب هم محسوب می‌شوند. اما در نهایت، روس‌ها که دست‌شان زیر ساطور جنگ اوکراین بود، مجبور شدند برای توقف درگیری‌ها بین باکو و ایروان، میانجی‌گیری کنند. زمان سپری شد و تهاجم روسیه به اوکراین طبق برنامه کرملین پیش‌ نرفت و بار دیگر ترکیه و آذربایجان فرصتی مقابل خود دیدند تا برای تصرف قره‌باغ اقدام کنند و این بار کرملین مجبور شد ارمنستان را به حال خود رها کند.
ترکیه در دوران عثمانی برای مدت‌ها نفوذ چندانی در قفقاز جنوبی نداشت و امپراطوری ترکیه تنها مناطق کوچکی از قفقاز جنوبی را در امتداد سواحل خود کنترل می‌کرد که عمدتاً در گرجستان و ارمنستان امروزی بود. مناقشه بزرگ بر سر کنترل منطقه بیشتر بین روسیه و ایران بود. در زمان عثمانی، حاکمان ترک، اروپا و خاورمیانه را مهمتر می‌دانستند. در نهایت جنگ جهانی اول قفقاز را به‌نوعی در وضعیت بن‌بست قرار داد. در طول جنگ سرد، ترکیه یکی از اعضای کلیدی ناتو بود و در جبهه‌ آمریکا برای مهار اتحاد جماهیر شوروی بود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ترکیه سعی کرد نفوذ خود را در کشورهای تازه‌استقلال‌یافته در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی گسترش دهد و به‌طور ویژه سعی کرد تا از هویت ترکی برای انجام این کار استفاده کند. با این حال بحران‌های سیاسی و اقتصادی ترکیه خیلی زیاد بود و این مناطق نیز کاملاً به فدراسیون روسیه وابسته بودند.
وقتی اردوغان قدرت را در ترکیه به دست گرفت، دولت این کشور سعی کرد در عرصه سیاست‌خارجی توازنی میان عضویت در ناتو و اهداف منطقه‌ای خود برقرار کند. بنابراین ترکیه از یک سو به روسیه نزدیک شد اما از سوی دیگر سعی کرد از کاهش نفوذ استراتژیک روسیه استفاده کرده و نفوذ خود را تقویت کند. ترک‌ها پس از شکست طرح‌شان در گسترش نفوذ در خاورمیانه با تمسک به گفتمان اخوانی، توجه‌شان را به آسیای مرکزی معطوف کردند و به این نتیجه رسیدند که با پیگیری ایده هویت قومی ترک‌زبانان، می‌توانند در این منطقه نفوذ کنند. حمایت از آذربایجان و ایجاد کریدور از طریق قفقاز جنوبی بخش‌های مهمی از استراتژی ترکیه برای پر کردن خلأ روسیه در آسیای مرکزی است.
اما کنترل ایران بر کل قفقاز به دوران باستان بازمی‌گردد. آخرین امپراطوری قبل از اسلام که کنترل قفقاز را در دست داشت، امپراطوری ساسانی بود. بعد از فروپاشی این امپراطوری، قفقاز جنوبی برای چندصد سال تحت کنترل خلفای مختلف عرب بود. بعد از افول قدرت اعراب، ترک‌های سلجوقی اقتدار خود را در قفقاز تثبیت کردند. بعد از سلجوقیان این مغول‌‌ها و سلسله تیموری بودند که قدرت‌های آسیای مرکزی محسوب می‌شدند. بعدها وقتی که سلسله صفوی در ایران قدرت گرفت، ایران بار دیگر قدرت خود را در منطقه قفقاز احیا کرد. به مدت سه قرن جنگ‌های پی‌درپی میان ایران، عثمانی و روس‌ها در گرفت و در این مدت ایران توانست بر بخش‌های عمده‌ای از قفقاز تسلط یابد. اما وقتی سلسله قاجار در ایران روی کار آمد روس‌ها توانستند ایران را از قفقاز کنار بزنند. مرزهای فعلی ایران با قفقاز جنوبی طی عهدنامه گلستان و عهدنامه ترکمنچای بین روسیه تزاری و ایران دوران قاجار ایجاد شد. بعدها ایران در رویارویی بزرگ بین انگلیس و روسیه به بخشی از حوزه نفوذ انگلیس و سپس در طول جنگ سرد به متحد آمریکا تبدیل شد.
حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز قفقاز جنوبی تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از دسترس ایران خارج بود. ایران به دلیل تمرکز بیشتر بر جهان عرب، نفوذ روسیه در قفقاز و این واقعیت که حدود یک‌چهارم کل جمعیت ایران قومیتی آذری هستند، با محدودیت‌های جدی مواجه بوده است و مجبور بوده همواره در خصوص قفقاز سیاست احتیاط را در پیش بگیرد. ایران مدت‌ها با این واقعیت که ارمنستان کنترل قره‌باغ کوهستانی و بسیاری از مناطق اطراف آن، به‌ویژه در امتداد مرز با ایران را در اختیار داشت، مشکلی نداشت. هرچند ایران همواره قره‌باغ را خاک آذربایجان می‌دانست اما در عمل از حفظ وضع موجود مبتنی بر مناقشه در قفقاز چندان هم ناراضی نبود. اما تحولات اخیر در منطقه در زمان چندان مناسبی برای ایران رخ نداد و الا ایران چاره‌ای ندارد جز اینکه در میانه مشغولیت‌های داخلی و خارجی و تنش با غرب، سیاستی به کلی متفاوت را در قبال قفقاز جنوبی تدوین کند.
در حال حاضر پیروزی آذربایجان در قره‌باغ نه‌تنها حضور اسرائیل را در مرزهای ایران تقویت می‌کند، بلکه ترکیه را نیز در مرزهای شمالی ایران قرار می‌دهد. حال وقتی به مثلث احتمالی اسرائیل، ترکیه و آذربایجان فکر کنیم، شرایط به مراتب نگران‌کننده‌تر می‌شود.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار