| کد مطلب: ۴۱۴۴۶

ابهام در نتایج یک حمله/اسرائیل و آمریکا برای خود زمان خریدند اما به روش‌‏های دیگر بهای آن را خواهند پرداخت

در ۲۴ ژوئن، ایران، اسرائیل و ایالات متحده بر سر آتش‌بس توافق کردند و به جنگِ تقریبا دوهفته‌ای پایان دادند.

ابهام در نتایج یک حمله/اسرائیل و آمریکا برای خود زمان خریدند اما به روش‌‏های دیگر بهای آن را خواهند پرداخت

ریچارد نفیو*

در ۲۴ ژوئن، ایران، اسرائیل و ایالات متحده بر سر آتش‌بس توافق کردند و به جنگِ تقریبا دوهفته‌ای پایان دادند. در طول درگیری، اسرائیل به ده‌ها هدف هسته‌ای تأیید شده یا غیرمشخص ایرانی ضربه زد. وقتی ایالات متحده به جنگ پیوست، بمب‌های سنگرشکن را بر فردو، سایت هسته‌ای که دسترسی اسرائیلی‌ها به آن سخت بود، انداخت و به دو تأسیسات دیگر حمله کرد. حالا که غبار فرو نشسته، تحلیلگران باید شروع به تعیین آنچه حملات انجام دادند کنند و به این بپردازند که آیا این کار ارزش پذیرش عواقب را داشته یا نه.

هنوز خیلی زود است که دقیقاً بگوییم عملیات شیرخیزان و چکش نیمه‌شب، همانطور که اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها کمپین‌های مربوطه‌شان را نامیدند، چقدر برنامه هسته‌ای ایران را عقب انداخت. گزارش مقدماتی فاش شده اطلاعاتی آمریکا تخمین می‌زند که حملات فقط چند ماه به زمان گریز ایران اضافه کرد. در همین حال، نخست‌وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو و رئیس‌جمهور آمریکا دونالد ترامپ می‌گویند آسیب گسترده‌تر بود.

ارزیابی‌های رسمی منتشرشده تاکنون از اسرائیل و ایالات متحده عموماً از این ایده حمایت می‌کنند که حملات، برنامه هسته‌ای ایران را به طور قابل توجهی عقب انداخت اما این گزارش‌ها بر آسیب کلی متمرکزند و جزئیات کمی درباره تأثیر بر زمان گریز ایران ارائه می‌دهند. در حقیقت، حتی ایران احتمالاً مقیاس کامل آسیب به برنامه‌اش را هنوز درک نکرده است و مقامات ایرانی هنوز در حال تصمیم‌گیری هستند که قدم بعدی چه خواهد بود. 

اما کارشناسان می‌توانند شروع به فهرست کردن نتایج ملموس کنند. آنها می‌دانند که حملات آسیب جدی به تأسیسات غنی‌سازی ایران وارد کرده و دانشمندان برجسته زیادی از ایران ترور شده‌اند. آنها می‌دانند که تجهیزات مهم منفجر و دفن شده است اما ایران ممکن است هنوز بیشتر از آنچه برای ساخت سلاح نیاز دارد، از جمله اورانیوم بسیار غنی‌شده را در اختیار داشته باشد، یا به این دلیل که این مقدار اورانیوم ایمن در انبار است یا به این دلیل که می‌توان آن را از زیر آوار نجات داد، بار دیگر برنامه هسته‌ای‌اش را بازسازی کند. دولت ایران اکنون نیز تلاش‌هایش را مبهم‌تر از همیشه خواهد کرد، حتی اگر در دیپلماسی درگیر شود. بنابراین جدول زمانی جدید ایران ممکن است به شدت متفاوت باشد. ایران ممکن است هرگز سلاح تولید نکند. یا ممکن است تصمیم بگیرد خیلی سریع یک سلاح تولید کند.

آنچه ایران از دست داد

صرف نظر از تأثیر بر زمان گریز تهران، باید گفت که برنامه هسته‌ای ایران به شدت آسیب دید. مرکز تحقیقات هسته‌ای اصفهان، کارخانه غنی‌سازی سوخت نطنز و ساختمان‌های مرتبط با آن، و کارخانه غنی‌سازی سوخت فردو - سه سایت اصلی هسته‌ای ایران - همگی به شدت آسیب دیدند. بخش‌های کاملی از اصفهان و نطنز به شدت آسیب دیده‌اند. راکتور اراک ایران به شدت آسیب دیده است و در نتیجه ایران در کوتاه‌مدت اگر هم بخواهد نمی‌تواند پلوتونیوم کافی تولید کند.

اسرائیلی‌ها همچنین به چندین سایت تحقیق و توسعه دیگر در سراسر ایران حمله کردند، شامل بخش‌هایی از سازمان انرژی اتمی ایران و سازمان نوآوری دفاعی ارتش ایران، که تحلیلگران مشکوک هستند مسئول تحقیق و توسعه مرتبط با سلاح‌های هسته‌ای است. ترور چندین نفر دانشمند هسته‌ای ایرانی در حملات اسرائیلی نیز به خودی خود آسیب مهمی است چراکه اینها افرادی بودند که ده‌ها سال بر رویشان سرمایه‌گذاری شده بود. حملات اسرائیلی که برنامه موشکی ایران را هدف قرار داد ممکن است توانایی کشور برای توسعه سلاح هسته‌ای که بتواند روی کلاهک جا بگیرد را مختل کند.

با این حال، چنین آسیبی قابل انتظار است. وقتی اسرائیل و ایالات متحده در گذشته اقدام نظامی را در نظر گرفتند، هرگز شک نکردند که می‌توانند به هر سایتی که سعی می‌کردند برسند ضربه بزنند. با تضمین وجود مهماتی که می‌توانست به مهمترین سایت‌های هسته‌ای ایران ضربه بزند و انجام مقدار عظیمی تمرین و برنامه‌ریزی، آمریکا و اسرائیل با درجه بالایی از اطمینان وارد درگیری شدند. حملات نهایی از نظر عملیاتی چشمگیر و از نظر فنی پیچیده بودند اما چنین موفقیت تاکتیکی به سؤالاتی بی‌پاسخ درباره آنچه بمباران‌ها انجام دادند پاسخ نمی‌دهد و مهمترین سوال این است که چقدر طول می‌کشد تا ایران بتواند برنامه هسته‌ای خود را بازسازی کند. 

بزرگترین سوال این است که آیا ذخیره ایران از ۶۰ درصد اورانیوم بسیار غنی‌شده هنوز وجود دارد و قابل دسترس است. گزارش‌های فعلی نشان می‌دهد که مواد در فردو و اصفهان، زیر آواری که توسط حملات آمریکا و اسرائیل ایجاد شده، دفن شده است اما ایرانی‌ها بیشتر اورانیوم‌شان را در عمق زیر زمین قرار دادند؛ دقیقاً برای محافظت از آن در برابر حمله آمریکا، و گزارش‌هایی وجود دارد که ایران برخی از ورودی‌های تونل در اصفهان را مهر کرد تا از بمباران محافظت کند. اگر بخشی از این ذخیره دست‌نخورده باقی بماند، تنها کاری که باید انجام دهد این است که حفر کند تا به دنبال مواد خام در دسترس باشد.  هم بیل و هم بولدوزر به اندازه کافی در ایران وجود دارد.

تحلیلگران همچنین نمی‌دانند که آیا ایران هنوز سانتریفیوژهایی دارد که بتوانند اورانیوم را به درجه تسلیحاتی غنی کنند. به همین ترتیب، کارشناسان مطمئن نیستند که ایران تجهیزات لازم برای تبدیل اورانیوم غنی‌شده به سلاح را حفظ کرده باشد. تهران، به هر حال، کاری کرده تا مبهم کند که چقدر چنین تجهیزاتی دارد. پس از اینکه ایالات متحده از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک خارج شد، ایران شروع به تولید اجزای سانتریفیوژ پیشرفته کرد.

در سال ۲۰۲۱، تهران تولید این اجزا را به زیرزمین، در نطنز، منتقل کرد و ارائه اطلاعات عمومی درباره اینکه دقیقاً چند تا از آنها می‌سازد را متوقف کرد. در ۱۳ ژوئن، روزی که حملات اسرائیلی آغاز شد، ایران آماده اعلام افتتاح سایت غنی‌سازی جدیدی بود که مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA)، رافائل گروسی، گفت در اصفهان خواهد بود. گروسی، با این حال، هنوز اطلاعات دقیق‌تری ارائه نداده و ممکن است بیشتر نداند.

این سایت می‌تواند در تونل‌هایی باشد که ذخیره اورانیوم غنی‌شده ایران عمدتاً در آنجا نگهداری می‌شد. اما حتی در آن صورت، کارشناسان نمی‌دانند که آیا این تونل‌ها نابود شده‌اند یا آنچه در آنهاست غیرقابل استفاده شده است یا خیر. حملات به بخش‌های دیگر اصفهان تقریباً مطمئناً تجهیزاتی را که می‌توانست اورانیوم درجه تسلیحاتی را به اجزای تسلیحاتی تبدیل کند نابود کرد. اما ایران ممکن است چنین تجهیزات اضافی‌ای را در جای دیگر ذخیره کرده باشد. 

پس ایران، هنوز می‌تواند گزینه‌های گریز کوتاه‌مدت داشته باشد. ممکن است هنوز اورانیوم و تجهیزات ساخت سلاح کافی داشته باشد. همین امر درباره تخصص نیز صدق می‌کند: هنوز دانشمندان هسته‌ای ایرانی وجود دارند که - تا آنجا که همه می‌دانند - زنده و سالم و مشغول کار هستند. اگر پروژه بمب ایران ماراتنی باشد که عمدتاً توسط کارشناسان برتر انجام می‌شود، برنامه ممکن است به شدت توسط ترورهای دو هفته گذشته مختل شود. اما اگر، در عوض، یک پروژه امدادرسانی باشد، با دانشمندانی که از نزدیک با هم کار می‌کنند و اطلاعات، دانش و مهارت‌های عملی را به اشتراک می‌گذارند، تخصص از دست رفته ممکن است بسیار کم اهمیت‌تر باشد. افرادی که باقی مانده‌اند می‌توانند تمام دانشی که نیاز دارند داشته باشند یا سریع کسب کنند.

آسیب جانبی

حتی در بهترین سناریوی فرضی، که در آن واشنگتن و اسرائیل تهران را سال‌ها عقب انداخته‌ باشند، کمپین نظامی می‌تواند نسبت به تلاش‌های آمریکا در خصوص ایران نسبت به روش‌های دیگر پرهزینه باشد. برای مثال مجلس ایران به تازگی قانونی تصویب کرده که همکاری‌اش با آژانس را بسیار کاهش می‌دهد. بازرسان آژانس ممکن است دسترسی‌شان به برنامه ایران ناقص شود.

برای مثال تأسیسات فردو، سال‌ها بود که در ایران ساخته شده بود قبل از اینکه به آژانس اطلاع داده شود و مشمول بازرسی قرار گیرد. حالا، آژانس ممکن است دسترسی‌اش به ایران را از دست بدهد که عواقب جدی خواهد بود. وقتی آژانس اطلاعاتی درباره ذخیره اورانیوم غنی‌شده ایران ارائه داد، کارشناسان مستقل توانستند محاسبه کنند که تهران چقدر مواد دارد. اما حالا اگر ایران بخواهد می‌تواند همه چیز را در ابهام فرو ببرد. شاید مهمتر از همه، بازرسان آژانس توانستند اطمینان‌بخشی به کشورهای دیگر ارائه دهند که ایران سلاح هسته‌ای تولید نکرده است. 

ایران همچنین ممکن است دست از پایبندی به معاهده منع اشاعه هسته‌ای بردارد، که در میان چیزهای دیگر، امضاکنندگان را متعهد می‌کند که دنبال سلاح هسته‌ای نروند و آنها را در ازای دسترسی به فناوری هسته‌ای مشمول تأیید آژانس قرار می‌دهد. ان‌پی‌تی، همچنین مبنایی برای تقاضای شفافیت ایران درباره برنامه هسته‌ای‌اش و الزام آن به کناره‌گیری از سلاح‌های هسته‌ای فراهم می‌کند اما تهران می‌تواند از معاهده خارج شود، و اکنون ممکن است. اگر چنین باشد، می‌تواند استدلال قانع‌کننده‌ای برای چرایی این کار ارائه دهد. بدون NPT، تنها مانع قانونی ایران برای توسعه بمب فتوای رهبر معظم ایران خواهد بود. 

خطرات حملات اسرائیل و واشنگتن صرفاً سیاسی نیست. اگر ایران برنامه هسته‌ای‌اش را بازسازی کند، احتمالاً در فضاهایی سخت‌تر این کار را خواهد کرد. به هر حال، در گذشته هر بار که جنبه‌هایی از برنامه هسته‌ای‌اش کشف یا مورد حمله قرار گرفته، تهران اقداماتی برای محافظت از آنها اتخاذ کرده است. کارگاه‌های ساخت اجزای سانتریفیوژش را در ۲۰۲۱ پس از حمله پهپادها به زیرزمین منتقل کرد. (نیویورک‌تایمز و دیگر رسانه‌ها گزارش دادند که اسرائیل پشت این حمله بود؛ دولت اسرائیل نه تأیید کرد نه تکذیب.) همانطور که ذخیره اورانیوم غنی‌شده ایران تحت تهدید قرار گرفت، آن را در داخل تونل‌ها قرار داد.

بمب نفوذگر عظیم نیروی هوایی آمریکا می‌تواند پناهگاه‌های عمیق دفن‌شده را نابود کند، اما ایران هنوز از نگه داشتن برنامه‌اش زیر زمین بهره‌مند می‌شود، خصوصاً به این دلیل که واشنگتن ممکن است پس از حمله به فردو فقط چند بمبی باقی داشته باشد و گزارش‌دهی منابع باز نشان می‌دهد تهران ممکن است قبل از اینکه ایالات متحده بمباران‌هایش را آغاز کند مواد را از فردو خارج کرده باشد. علاوه بر این، اگر حملات آمریکا و اسرائیل همه مواد و تجهیزات هسته‌ای ایران را کاملاً نابود نکرده باشند، ایران اکنون در طول عملیات بازیابی فرصتی خواهد داشت تا برخی از تجهیزات و موادی که زمانی تحت نظارت آژانس بود را منحرف کند درحالی‌که ادعا می‌کند در حملات نابود شده است. این باید هر کسی را که نگران بازسازی احتمالی هسته‌ای ایران است نگران کند.

سرانجام، ایالات متحده ممکن است فرصت برخورد دیپلماتیک با برنامه هسته‌ای را از دست داده باشد. تهران ممکن است هنوز تصمیم به برگزاری مذاکرات و حتی ورود به توافق جدید بگیرد، اما احتمالاً به آن اعتماد نخواهد کرد: ایالات متحده در میانه مذاکره برای توافق هسته‌ای جدید بود که اسرائیل، متحدش، حملاتش را علیه ایران آغاز کرد. در واقع، تحلیلگران حتی شرایط کامل آتش‌بسی که ایران و اسرائیل به آن رسیده‌اند، از جمله اینکه چه نوع فعالیت‌هایی نقض محسوب می‌شود را درک نمی‌کنند. برای مثال، ممکن است عملیات بازیابی ایران - مثل فرستادن بولدوزر برای بازگشایی مجدد فردو - نقض باشد. اگر چنین باشد، ایالات متحده و اسرائیل ممکن است دوباره به فردو حمله کنند و درگیری را دوباره شعله‌ور کنند. ترامپ نشان داده که چنین نیازی نخواهد بود چون برنامه ایرانی، به قول او، «کاملاً نابود شده» اما احتمالاً اینطور نیست.

حملات اسرائیل و آمریکا ضربه‌ای به برنامه‌‌های هسته‌ای ایران زد، حداقل در کوتاه‌مدت. اما اینها واضحاً پایان داستان نیستند. در نتیجه، سیاست‌گذاران آمریکایی باید برای وضعیتی آماده باشند که در آن ایران می‌تواند برای ساخت سلاح تلاش کند. یک سناریوی کوتاه‌مدت محتمل این است که ایران بقایای اورانیومش را جمع کند و در مکان سخت جدیدی در تونل‌های اصفهان یا نطنز آن را بیشتر به سطوح قابل استفاده تسلیحاتی غنی کند. 

با آتش‌بس در جای خود، ایران می‌تواند همه اینها را آرام و آهسته انجام دهد، خصوصاً اگر هیچ بهایی برای بازسازی یا بازیابی نپردازد. تهران ممکن است وقتش را برای ساخت بمب صرف کند تا فرآیند کامل شود. اگر آتش‌بس متزلزل به نظر برسد، می‌تواند انتخاب کند که سریع‌تر حرکت کند. حتی اگر ایران تصمیم بگیرد الان به سمت سلاح‌های هسته‌ای حرکت نکند، تقریباً مطمئناً برنامه‌اش را در فضاهای محافظت‌شده‌تر، دور از چشمان کنجکاو آژانس بازسازی خواهد کرد. برای مقابله با چنین خطراتی، اسرائیل و ایالات متحده حتی بیشتر به دستگاه اطلاعاتی‌شان برای تشخیص و ردیابی کار ایران متکی خواهند بود. 

اقدام نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران همیشه با خطرات و پیچیدگی‌هایی همراه بوده است. ایالات متحده، پس از استفاده از زور، اکنون باید متعهد باشد که با پذیرش این خطرات، به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای پایبند بماند. ترامپ، با این حال، ممکن است انتخاب کند هر هشداری درباره سلاح ایران را نادیده بگیرد. دولتش چند روز گذشته را صرف تخریب هر گفته‌ای که حاکی از این باشد که برنامه هسته‌ای ایران کمتر از ویرانی کامل رنج برده، بنابراین ممکن است نخواهد به طور عمومی یا خصوصی، هر هشداری برعکس را تصدیق کند.  مستقل از آنچه که در آینده اتفاق خواهد افتاد، جهان در حال وارد شدن به مرحله بسیار نامطمئن و خطرناک‌تر ارتباط با  برنامه هسته‌ای ایران است.

*ریچارد نفیو محقق ارشد در دانشگاه کلمبیا در مرکز سیاست انرژی جهانی و همکار مساعد برنشتاین در مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک است. او به عنوان معاون فرستاده ویژه برای ایران در دولت بایدن و در شورای امنیت ملی و وزارت خارجه در دولت اوباما خدمت کرد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار