علی مطهری نایبرئیس مجلس دهم: در رفتار با منتقدان و مخالفان تجدیدنظر کند
علی مطهری، نایبرئیس مجلس دهم در گفتوگویی که با خبرنگار «هممیهن» داشت، اعلام آتشبس بین ایران و اسرائیل را نشانهای از پیروزی ایران در این جنگ دانست.

علی مطهری، نایبرئیس مجلس دهم در گفتوگویی که با خبرنگار «هممیهن» داشت، اعلام آتشبس بین ایران و اسرائیل را نشانهای از پیروزی ایران در این جنگ دانست. او معتقد است، ریشه اتحاد ملی ایجادشده در دوره جنگ، حقانیت ایران در ماجرا بوده، به سیستم سیاسی حاکم بر کشور توصیه کرد که پس از جنگ در نوع رفتاری که با منتقدان و مخالفان داشته، تجدیدنظر کند.
تحلیلتان از آتشبس اعلامشده بین ایران و اسرائیل، پس از 12 روز جنگ، چیست؟
اینکه ترامپ که خودش یکطرف جنگ بوده است، اعلام آتشبس کرد؛ نشانه شکست اسرائیل در این جنگ 12روزه است. از طرف دیگر، باید به این نکته توجه کرد که اسرائیل و آمریکا از جنگ با ایران چند هدف داشتند. اولین هدف آنها این بود که صنعت هستهای ما را از بین ببرند.
دومین هدفی که داشتند این بود که صنایع موشکی ما از بین برود و سومین هدف هم این بود که داخل کشور را بههمبریزند و آشوب درست کنند تا بلکه بتوانند نظام را سرنگون کنند. اما دیدیم که آنها به هیچکدام از هدفهایی که مدنظر داشتند، نرسیدند.
قاعدتاً غنیسازی ما همچنان برقرار خواهد بود، از آنطرف صنایع موشکی ما هم همچنان به کار خود ادامه خواهد داد و فعال است. در داخل کشور هم بهطور مشخص دیدیم که مردم با اتحاد خودشان نشان دادند که به هیچ وجه فریب آنها را نمیخورند؛ بنابراین باتوجه به مواردی که اشاره کردم، هرطور که حساب کنیم، پیروز این میدان ما هستیم؛ زیرا پیروزی در این جنگ به این معنا نبود که در همین مرحله اسرائیل از بین برود. همینکه یک پیروزی نسبی برای ما پیدا شد، آنها درخواست آتشبس کردند و به اهداف خود نرسیدند؛ همین بهمعنای پیروزی ایران است.
اشارهای به مردم داشتید. ما در این 12 روز شاهد ایجاد انسجام و اتحاد ملی بودیم. این انسجام ملی چقدر توانست در عملکرد نیروهای مسلح ما تاثیر بگذارد و به آنها در پیشبرد اهداف کمک کند؟
اگر این انسجام و اتحاد وجود نداشت، قاعدتاً روحیه نیروهای مسلح تخریب میشد. وقتی از داخل ایران یک صدا به خارج صادر میشود و همه متفقالقول بر انتقام از دشمن بودند، طبیعتاً روی عمل نیروهای مسلح تاثیر خواهد گذاشت. ریشه این اتحاد ملی هم حقانیت ایران بود، یعنی هر کسی با خودش محاسبه میکرد، متوجه میشد که حق با ایران است.
از چندماه پیش، ایران اصل مذاکره را پذیرفته بود و پنج دور مذاکره بود، اما اینها در استانه دور ششم حمله کردند. این با هیچ قانون بینالمللی سازگار نیست و مردم ایران هم این موضوع را متوجه میشوند. منتقدان و مخالفان هم در این شرایط حق را به ایران دادند. اینطور بود که مردم برای دفاع از تمامیتارضی و خاک کشور، با هم متحد شدند.
اگر ما در ابتدا و چندماه پیش مذاکره را نپذیرفته بودیم؛ حتماً عدهای میگفتند که جنگ نمیشد و کار به اینجا نمیکشید؛ ولی چون ایران این مذاکره را پذیرفته بود، در حال مذاکره بود و این حوادث رخ داد، طبیعی است که حقبهجانب دنیا باشد و همه جهان هم حق رابه ایران میدادند و افکار عمومی جهان، ما را برتر میدانستند. به لطف خدا در پایان 12 روز هم به نقطه خوبی رسیدیم.
باتوجه به بحث آتشبسی که به وجود آمده و این تجربهای که در بحث انسجام ملی بهدست آمده است؛ چطور میتوان در ادامه از این پتانسیلی که ایجاد شده، انتخاب کرد؟ حاکمیت باید برای حفظ این انسجام و اتحاد چه کند؟
حفظ این انسجام و اتحاد خیلی مسئله مهمی است. وقتی نظام میبیند که خیلی از مخالفان و منتقدان در این حادثه پشتیبان نظام بودند، بهنظرم باید از برخی سختگیریهایی که گاهی انجام میدهد، چشمپوشی کند و بهخاطر مسائل کوچک، دردسرهایی برای منتقدان و مخالفان درست نکند. حالا که اینها آزمون خوبی دادند، به پاس این آزمون خوب، نظام هم مقداری در رفتارش با منتقدان و مخالفان تجدیدنظر کند.
درباره مردم چطور؟ اینکه نظام، همدلی با مردم را ادامه دهد و اجازه ندهد شکافهایی که در گذشته وجود داشته، دوباره تکرار شود.
درباره مردم که مشکلی وجود ندارد. اگر هم مشکلی وجود داشته، با منتقدان بوده است. نظام با مردم عادی که مشکلی ندارد.