| کد مطلب: ۳۲۶۵۳

روایت‌سازی درباره ایران

آیا اسرائیل و آمریکا به ایران حمله خواهند کرد؟ این یک سوال ساده است که ما اغلب در مناظره‌های تلویزیونی می‌شنویم، در مقالات روزنامه‌ها درباره‌اش می‌خوانیم و در فضاهای عمومی بحث‌هایش را می‌شنویم.

روایت‌سازی درباره ایران

آیا اسرائیل و آمریکا به ایران حمله خواهند کرد؟ این یک سوال ساده است که ما اغلب در مناظره‌های تلویزیونی می‌شنویم، در مقالات روزنامه‌ها درباره‌اش می‌خوانیم و در فضاهای عمومی بحث‌هایش را می‌شنویم. در تئوری، جنگ مخرب است، اما سودآور نیز هست. من برای یافتن رئیس‌جمهوری در ایالات متحده که جنگ جدیدی را آغاز نکرده باشد یا متعهد به توقف درگیری‌ها شده باشد، تلاش کردم اما چیزی نیافتم.

جهان مشتاقانه منتظر بود تا دونالد ترامپ سوگند یاد کند، زیرا او قول داده بود که جنگ روسیه و اوکراین را در یک روز پایان دهد و به نتانیاهو گفت که می‌خواهد جنگ غزه تا زمان شروع به کارش تمام شود اما ترامپ یک چرخش انجام داد. گفت که می‌خواهد کانال پاناما، گرینلند، کانادا و غزه را در اختیار بگیرد. حالا جهان آماده است تا شاهد شکل جدیدی از پاکسازی قومی در غزه باشد، زیرا اسرائیل به ارتش دستور می‌دهد تا فلسطینیان را برای خروج از غزه آماده کنند.

درحالی‌که فلسطینی‌های غزه طرح ترامپ را رد کرده‌اند و تاکید می‌کنند که «ما ترجیح می‌دهیم اینجا بمیریم تا ترکش کنیم.» آیا همه این کارها بدون شروع جنگ‌های جدید امکان‌پذیر است؟ در مورد ایران، چندین سال است که بسیاری از تحلیلگران سیاسی، متخصصان رسانه و دانشگاهیان این استدلال را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا در حال برنامه‌ریزی برای حمله به ایران هستند.

در مقابل، چندین منتقد برجسته رویارویی بین ایالات متحده و ایران این حرف‌ها را چیزی بیش از یک جنگ لفظی نمی‌دانند. حسین بانی، مالکوم برن و جان تیرمن در کتاب خود با عنوان «جمهوری‌های اسطوره: روایت‌های ملی درباره آمریکا و ایران» تحلیلی عمیق از روابط ایران و آمریکا ارائه کرده‌اند. بروس ریدل برای بروکینگز این جمله را نوشت: «درس اصلی جنگ در دهه 1980 این است که شروع درگیری با ایران آسان و پایان دادن به آن بسیار دشوار است.» اگرچه ایالات متحده، اسرائیل و ایران درگیر جنگ «نیابتی» هستند، آنها سعی کرده‌اند از یک درگیری گسترده‌تر اجتناب کنند. 

با این حال، موضع ترامپ در قبال غزه و اوکراین تغییر کرده است. این بدان معناست که ایران می‌تواند هدف بعدی باشد. زمان آن فرا رسیده است که گزارش رسانه‌های غربی در مورد ایران را مشاهده کنیم تا احتمالات جنگ احتمالی علیه ایران را دریابیم. این یک واقعیت مستند است که برخی ارگان‌های رسانه‌ای غربی مسئول حمایت از لفاظی‌های رسمی مبنی بر استفاده از «سلاح‌های کشتارجمعی» در عراق بودند که منجر به حمله آمریکا به این کشور شد. امروزه، تحلیل کامل گزارش‌های رسانه‌های غربی درباره ایران، مضمونی تکراری را نشان می‌دهد که سعی می‌کنند ایران را یک «تهدید وجودی» برای غرب و اسرائیل تصویر کنند.

بدیهی است که برخی از بخش‌های مطبوعات غربی، سیاستمداران و گروه‌های فشار از تاکتیک قدیمی ایجاد ترس برای توجیه دلیلی برای شروع جنگ با ایران استفاده می‌کنند. اگرچه جاناتان لسلی این تز را در کتاب خود «ترس و ناامنی» رد کرده است، روزنامه‌های محافظه‌کار غربی مانند دیلی‌تلگراف تلاش زیادی کرده‌اند تا مردم را به این باور برسانند که «ایران تهدیدی برای هر کشوری است؛ باید جلوی آن گرفته شود» و «غربی‌ها تهدید ایران را جدی نگرفته‌اند.» به همین ترتیب، روزنامه‌های لیبرال مانند گاردین به همان اندازه درگیر تغذیه اخبار عمومی پیرامون موضوعات زیر هستند: زنان ایرانی و جامعه سالم تحت ستم و بحران‌های بی‌پایان حقوق بشر در ایران. در این فضای محدود، این دو تصویر از روزنامه‌های جریان اصلی، به وضوح ذهنیت رسانه‌های غربی درباره ایران است.

همین امر در مورد همه روزنامه‌های بزرگ ایالات متحده و بریتانیا که هیچ فرصتی را برای بدگویی از ایران و رهبری آن از دست نمی‌دهند، صدق می‌کند. این وضعیت ایده ادوارد سعید در مورد «شرق‌شناسی» را به ذهن متبادر می‌کند. ادوارد سعید معتقد بود که غرب از این شیوه مردم خاورمیانه را می‌بیند و به تصویر می‌کشد. نگاه دقیق‌تر به مقالات، تفسیرها، سرمقاله‌ها، اخبار، تصاویر و مستندهای متعدد، این نکته را قابل توجه می‌سازد که غرب در مقایسه ایران را حافظ «جهان آزاد» معرفی می‌کند.

از این رو، ایده «ایران اسلامی» می‌تواند بهترین حالت برای پیشبرد استراتژی ترس باشد، با این استدلال که ایران «ایدئولوژی اسلامی» خود را فراتر از مرزهای خود می‌خواهد که از نظر غربی‌ها تهدیدی برای جوامع مدرن است.  اغلب اوقات، رسانه‌ها و سیاستمداران غربی به دیگران آموزش می‌دهند، اما از اعتراف و اصلاح اشتباهات خود کوتاهی می‌کنند. بزرگترین تهدید برای اروپا و اسرائیل، سیاست‌های توهین‌آمیز خودشان است، نه ایران.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار