| کد مطلب: ۴۱۷۴۹

همیشه در میدان/بازخوانی زندگی و سوابق محمد حسن محقق جانشین شهید سازمان اطلاعات سپاه

یکی دیگر از چهره‌های شاخصی که ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ توسط اسرائیل ترور ‎‌شد، سردار حسن محقق است که در زمان شهادت، جانشین فرمانده سازمان اطلاعات سپاه بود.

همیشه در میدان/بازخوانی زندگی و  سوابق محمد حسن محقق جانشین شهید سازمان اطلاعات سپاه

یکی دیگر از چهره‌های شاخصی که 25 خرداد 1404 توسط اسرائیل ترور ‎‌شد، سردار حسن محقق است که در زمان شهادت، جانشین فرمانده سازمان اطلاعات سپاه بود. البته نوشتن درباره او کمی آسان‌تر از محمد کاظمی است، زیرا روند فعالیتش در سال‌های اولیه انقلاب مشخص است و درباره آن‌ سال‌ها و اقداماتی که می‌کرده، مسائلی بیان شده است اما درباره سال‌های پس از جنگ ایران و عراق، تا 30 خرداد سال جاری اطلاعات چندانی از او موجود نبود اما نگارش یک یادداشت توسط مهدی طائب باعث شد که حداقل بخشی از فعالیت‌های او در این سال‌ها مشخص شود. به عبارتی، اینگونه می‌توان گفت که اگر این یادداشت نبود، حجم اطلاعات درباره فعالیت‌های پس از جنگ حسن محقق، در همان حد و اندازه محمد کاظمی بود. 

از تولد تا جنگ 

نام کامل او، محمدحسن محققی است که در سال 1342 در شهر تهران به‌دنیا آمد. پدرش شیخ محمد محققی، یکی از روحانیون برجسته شهر رفسنجان بوده است. از آنجا که پدر خانواده، فعالیت سیاسی می‌کرد، او به عنوان پسر بزرگتر از پدر الگو گرفته و وارد مسیر سیاسی و مبارزاتی می‌شود و از همان سال‌های ابتدای نوجوانی، فعالیت سیاسی را شروع می‌کند که در نتیجه این فعالیت‌ها، در سال 57 و در ماه‌های منتهی به انقلاب توسط ساواک بازداشت می‌شود اما درباره اینکه او چقدر در زندان و بازداشت ساواک بوده، آمار و اطلاعاتی در دسترس نیست. به هر ترتیب، نکته مشخص این است که نام او را می‌توان در بین افرادی قرار داد که پیش از انقلاب در میدان مبارز سیاسی بوده‌اند. 

او با پیروز شدن انقلاب، فعالیت‌هایش را به شکل دیگری ادامه می‌دهد. درحالی‌که تا چند روز پیش به نظر می‌رسید برای شروع بررسی فعالیت‌های محمدحسن محقق، باید به سراغ آغاز جنگ ایران و عراق و جبهه‌ها رفت، اما بنابر روایتی که پس از ترور او در 25 خردادماه، توسط طائب عنوان شده، او قبل از جنگ فعالیت‌های مهمی را انجام داده که چیزی از آنها منتشر نشده بود. طائب در بخشی از یادداشت خود اینگونه آورده است: «مأموریت‌های سخت را چنان با تدبیر و موفقیت‌آمیز انجام می‌داد که در نگاه متصدیان امر، جز تحسین و تأیید باقی نمی‌گذاشت و همگان را به شگفتی وامی‌داشت که چطور با این جسم نحیف چنین مقتدرانه می‌تواند از پس چنین مأموریت‌های سخت و توانفرسا برآید.

پیش از انقلاب اسلامی، در زمره پیروزی‌آفرینان بود و پس از آن، بی‌وقفه در میدان دفاع تبیینی و در حساس‌ترین نقاط برای جهاد تبیین حاضر می‌شد، در مقابله با جریان‌های نفاق، چپ و التقاط، از تهران تا خطه شمال (گیلان) و از آستارا تا مرز مازندران، پویایی‌ و تحرکی تحسین‌برانگیز داشت. هم‌زمان، در رویارویی با تحرکات خرابکارانه سلطنت‌طلبان و منافقین و گروه‌های چپ (مانند چریک‌های فدایی خلق)، دست به سلاح بود.» 

به این ترتیب مشخص است که نوع فعالیت‌های محقق تا آغاز جنگ به چه شکل و در راستای کمک به پیروزی انقلاب اسلامی ایران و استقرار جمهوری اسلامی بوده است. او با حمله صدام به ایران و آغاز جنگ ایران و عراق، راهی جبهه‌ها می‌شود و با توجه به توانایی‌هایی که در شناسایی و جمع‌آوری اطلاعات داشت، در طول جنگ، مسئولیت‌های مهمی را در برخی از عملیات‌ها بر عهده می‌گیرد و نقش‌آفرینی‌های اساسی داشته که برای مثال می‌توان به عملیات کربلای 5 و والفجر 8 اشاره کرد که در مقام فرماندهی گردان حبیب‌بن‌مظاهر از لشکر 27 محمدرسول‌الله نیروی زمینی سپاه، در عملیات‌های مهمی حضور داشته است.

نکته این است که گردانی که او فرماندهی‌اش را بر عهده داشت، گردان مهمی در سال‌ها جنگ ایران و عراق به شمار می‌رفته است و چهره‌های شاخصی در گردان حبیب حضور داشته‌اند که یکی از آنها، سیدمجتبی خامنه‌ای، فرزند مقام رهبری است. محمداسماعیل کوثری، در مصاحبه‌ای که سال 93 با دفاع پرس داشته، گفته است: «یک روز یک بسیجی با صورت خاک و خولی دیدم که لباس بسیجی بر تنش زار می‌زد و داشت جعبه مهمات جابه‌جا می‌کند. فرمانده گردان گفت ایشان آقامجتبی فرزند حضرت آقا هستند. من مانع کارش نشدم و گذاشتم در همان گردان یعنی گردان حبیب بماند. گردان حبیب چهار مجتهد داشت و بیشتر نیروهایش هم طلبه و دانشجو بودند.» 

محمدحسن محققی، در یادداشتی که سال 75 نوشته، بخشی از عملیات کربلای 5 را روایت کرده که در ابتدای آن، اشاره به اهمیت گردانی دارد که فرماندهی‌اش در اختیار او بود. محقق در بخشی از این یادداشت اینگونه روایت کرده است: «قرار بود لشکر 27 محمد رسول الله(ص) در شب دوم عملیات (کربلای 5) وارد عمل شود، یعنی بعد از شکسته شدن خط و عبور نیروهای دیگر یگان‌ها از آب. در بین گردان‌های لشکر قرار بر این شد که گردان حبیب‌بن مظاهر اولین گردان لشکر باشد که وارد عمل می‌شود، از بخت بد مثلاً فرمانده این گردان هم بنده بودم.

به هر حال، عملیات شروع شد. خط شکست، نیروها از آب عبور کردند. خط اول دشمن را تصرف کردند و از آنجا هم جلوتر رفتند. بلافاصله روی آب جاده زده شد. یعنی قبل از غروب روز اول جاده وصل شد و گردان ما هم از روی همین جاده ولی با پای پیاده عبور کرده و به داخل پنج‌ضلعی رسیدیم. هنوز هوا روشن بود که به انتظار تاریکی شب و به منظور استراحت داخل کانال‌های خط اول دشمن که تصرف شده بود شدیم. داخل کانال و زیر پایمان اجساد کثیف بعثی‌ها افتاده بود و چون امکان انتقال آنها نبود مجبوراً روی آنها راه می‌رفتیم. بالاخره ساعت موعود رسید، دستور حرکت صادر شد. در تاریکی شب و زیر آتش دشمن حرکت کردیم.» 

به غیر از کربلای 5، یکی دیگر از عملیات‌های مهمی که محمدحسن محققی در آن نقش ویژه‌ای داشته و خودش هم آسیب جسمی بزرگی در آن عملیات می‌بیند، عملیات والفجر 8 است که طی این عملیات، حسن محقق به شدت مجروح می‌شود. سطح جراحت فرمانده گردان حبیب‌بن مظاهر به حدی بوده که او را شهید فرض کرده بودند.

محمدعلی محققی، برادر سردار محققی، اخیراً در مصاحبه‌ای، روایتی از ماجرای جانباز شدن برادرش تعریف کرده که گفته است: «حسن آقا که در دوران دفاع مقدس فرماندهی گردان حبیب را بر عهده داشت، در سال ۶۷ در جریان آخرین عملیاتی که در منطقه شلمچه اجرا شد، به‌شدت مجروح شد؛ به‌طوری‌که یک پایش را به‌طور کامل از دست داد، پای دیگرش شدیداً آسیب دید و علاوه‌ بر این، دچار ایست قلبی شد. شدت جراحات به حدی بود که امدادگران تصور می‌کنند فرمانده به شهادت رسیده؛ بنابراین او را در کنار پیکر شهدا قرار می‌دهند اما خواست خدا بود که همرزمان محض احتیاط به سراغ پیکر حسن آقا می‌روند و متوجه می‌شوند قلبش هنوز ضربان دارد! خبر که به تیم پزشکی می‌رسد، به سرعت به محل می‌آیند، اما در همان حین که می‌خواهند حسن‌آقا را به بیمارستان منتقل کنند، دچار ایست قلبی می‌شود.

عملیات احیای قلبی در بیمارستان صحرایی امام حسین (ع) در همان منطقه جنگی انجام می‌شود و حسن آقا که برای دقایقی هیچ علائم حیاتی نداشت، به‌طور معجزه‌آسایی به زندگی برمی‌گردد.» البته نکته مهم این است که پس از جانباز شدن، همچنان به فعالیت در سپاه ادامه می‌دهد و این‌بار فرمانده تیپ در خط پدافندی پاسگاه زید (پاسگاهی مرزی در حد فاصل منطقه کوشک و شلمچه) می‌شود و از سال 67 تا 69 فرماندهی را در این پاسگاه در اختیار داشته است. 

پس از جنگ 

با تمام شدن جنگ، ابتدا در سال ۱۳۷۰ به ‌عنوان مسئول ستاد لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) منصوب می‌شود و پس از آن در بدنه اطلاعاتی سپاه قرار می‌گیرد. درباره سال‌های پس از جنگ محمدحسن محققی، ذکر سه نکته ضروری است. اول اینکه درباره اظهارنظر و سخنرانی، سیاستی تقریباً شبیه به محمد کاظمی را در پیش می‌گیرد و به ندرت خبری از ایراد سخنرانی توسط او در این سال‌ها وجود دارد. نکته دوم این است که تلاش می‌کند روایتگر دوران جنگ 8 ساله با عراق باشد.

در همین راستا، یکی از مهم‌ترین اقداماتی که انجام می‌دهد، نوشتن کتابی مهم است که شاید با توجه به سطح بالای ارتباطی که داشته، از عهده هر کسی برنمی‌آمد. او کتابی را با نام «اسرار مکتوم» درباره سال‌های جنگ می‌نویسد که گفته می‎شود تز دکترای محققی بوده است و در این کتاب که تقریباً تاریخ شفاهی دوران جنگ 8 ساله با عراق است، به سراغ چهره‌هایی چون اکبر هاشمی‌رفسنجانی، علی‌اکبر ولایتی و محسن رضایی می‌رود و تلاش می‌کند ناگفته‌ها و نکته‌های مهم سال‌های جنگ را از زبان این چهره‌های شاخص بیان کند. 

سومین نکته قابل اشاره، درباره حضور او در بدنه امنیتی و اطلاعاتی سپاه است. نکته مهمی که وجود دارد و قابل اشاره است، جمله‌ای است که طائب در یادداشت خود نوشته و اشاره داسته است که محمدحسن محققی پس از دوره جنگ ایران و عراق، به اضطرار وارد مباحث اطلاعاتی و امنیتی شده است. طائب در یکی از قسمت‌های یادداشت خود آورده است: «با گذر زمان، به‌دلیل ضرورت‌ها، وارد عرصه اطلاعات و تلاش‌های امنیتی شد.» اما اینکه چه ماجرایی منجر به این شده که وارد بدنه امنیتی و اطلاعاتی سپاه شود، چیزی درباره آن بیان نشده است ولی واضح است که از نظر فکری، مهره‌ای مهم محسوب می‌شده است.

چنانچه در بخشی از یادداشتی که طائب نوشته، به گوشه‌ای از فعالیت‌های اطلاعاتی و امنیتی او، اینگونه اشاره کرده است: «در حساس‌ترین دوران التهاب تحرکات ضدامنیتی، یعنی فتنه 88، مسئول اطلاعات قرارگاهی بود که امنیت پایتخت را بر دوش داشت. در آن روزها، حتی از دوران دفاع مقدس هم سخت‌تر درگیر عملیات بود و گاهی شب‌ها تا صبح و روزها تا شب، در عملیات‌های امنیتی جانکاه و طاقت‌فرسا شرکت می‌کرد.»

او در سال‌های پس از جنگ هرچند در بدنه اطلاعاتی سپاه حضور داشته است اما جایگاهی رسمی را در اختیار نداشت تا اینکه در سال 1398 و در دوره‌ای که حسین طائب ریاست سازمان اطلاعات سپاه را در اختیار داشت، با دریافت حکمی از سوی حسین سلامی، به‌عنوان جانشین فرمانده سازمان اطلاعات سپاه معرفی می‌شود؛ جایگاهی که در دوره ریاست محمد کاظمی هم در اختیار او باقی می‌ماند و تا زمان ترور در 25 خرداد 1404 در آن حضور دارد. 

البته ذکر یک نکته دیگر هم جالب توجه است. در کنار فعالیت‌هایی که محمدحسن محققی در سازمان اطلاعات سپاه انجام داده، یکی از کارهای دیگری که در سال‌های اخیر پیگیر و به انجام رسانده است، راه‌اندازی مدرسه‌ علمیه‌ای در شهر قم به نام مدرسه علمیه «حبیب‌بن مظاهر» است که از مدارس علمیه جوان این شهر محسوب می‌شود. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
آخرین اخبار