اشتباه محاسباتی نکنیم
باید در همه ابعاد با توجه به شرایط ویژه رخداده با حفظ هوشیاری کامل عمل کرد تا بتوانیم توفیقات به دست آمده را بسط و تعمیم دهیم و با جبران صدمات و اشتباهات و خطاهای رخنموده در پیوست جنگ رخداده، کشور را از پیچهای صعب و سخت گذر دهیم که بخش عمده آن، برآمده از عدم اشتباه محاسباتی نسبت به ملت ایران و اتفاقات رخ داده است که دشمن خارجی از همین زاویه بزرگترین ضربه تاریخی خود را متحمل شد.

تهاجم بزرگترین سازه و ساختار لجستیک نظامی جهان با میدانداری و همراهی دشمن غدار صهیونیستی که مدعای برخورداری از جایگاه پنجمین ارتش قدرتمند جهان را داشت، یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران را رقم زده و صحنههایی در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت و ضبط کرد که شاید هیچ ناظر بیرونی و تحلیلگر داخلی انتظار خلق چنین عظمت و بزرگی از یک ملت تحت آماج فشارها، مضایق و تحت حملات و تبلیغات منفی در عرصه و سپهرهای مختلف طی چند دهه اخیر را نداشت.
آنچه ایران را در همه ادوار تاریخی از تمامی پیچهای سخت و چالشهای سترگ به سلامت گذرانده، حس همگرایی، اتحاد و همبستگی مردمانی است که بهعنوان یک ملت منسجم، برخوردار از هویت و تاریخ مشترک، فراتر از هر گزینه و گزارهای، زندگی در هر شرایط و موقعیتی را فراتر از هر صحنهآرایی بلد هستند و در برابر هر تلاطمی این انسجام هویتی خود را بهعنوان سلاح دفاعی بسط و تعمیم میدهند.
در جنگ ١٢روزه تحمیلی نیز، مهمترین وجه و بالاترین معیار، قوام و استحکام و نصرت ملی مردمان ایران، بروز و ظهور همین حس همنوایی و همدلی و همراهی لایههای مختلف و متکثر جامعه در برابر تهدیدات دشمن خارجی بود که پرچم اقتدار و غرور ملی ایرانیان را بر تارک جهان به اهتزار درآورد.
آنچه که دشمن صهیونیستی را براق و طماع به دستاندازی عریان نسبت به منافع ملی ایران و تمامیت ارضی و کیان ملی کشور کرد، عدم شناخت از مردمانی بود که در طول تاریخ خود نشان دادهاند فارغ از هر گرایش و نگرشی، آنگاه که پای حراست از هویت ملی و تمامیت ارضی کشور در میان باشد، پای کار میآیند و برخلاف تمامی انتظارها و تبلیغات چنددههای و صحنهآرایی و جنگ روانی و پروپاگاندای رسانهای در قالب ید واحده در برابر دشمن خارجی صفآرایی میکنند.
حال اما در این ارتباط، حفظ هوشیاری و بسط و تحکیم و تعمیم این ظرفیت بیمثال و غیرقابل جایگزین، یک ضرورت ویژه و تعیینکننده است؛ بهخصوص که تجربه نشان داده، دشمن صهیونیستی بیکار نمینشیند و مترصد ضربهزنی به کشور با ایجاد رخنه در سد مقاومت ملی است.
با شهادت سردار سلیمانی که از منظر عموم ایرانیان فارغ از هر گرایش و نگرش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، بهعنوان یک قهرمان ملی شناخته میشد و مراسم تشییع پیکر او، تبدیل به نماد همبستگی و اتحاد ملی شده بود بهنوعی میتوانست تا دههها کشور را در برابر دشمنان مصون و ایمن سازد؛ اما یک اشتباه و خطا و غفلت، باعث شد که دشمن با تبلیغات و صحنهآرایی، آن جو مثالزدنی از همگرایی ملی را مخدوش کرده و صحنه را دچار اعوجاج و اذهان عمومی را دچار تشویش کند و بعد از اتفاقات اخیر نیز بعید نیست که از هر فضا و روزنهای درصدد خدشه بر جو مثبت ایجادشده باشند.
در دیگر سو، برخی تریبونداران و شماری از شخصیتهای سیاسی طی چند روز گذشته دچار عارضه همیشگی افراط و تفریط شده و به نحوی سخن میگویند که گویی همهچیز تمام شده و چون اقشار مختلف و متکثر جامعه در برابر دشمن خارجی پای کار ایران و انقلاب و نظام و کشور یکدل و یک زبان ایستادند، کار تمام شده است و چک سفید امضا صادر شده و این هماهنگی و همدلی را به پای گفتمان و روایت خاص خود در حوزههای سیاست خارجی و داخلی میریزند و در باد آن قرار میگیرند.
حال آنکه برعکس است و همه مسئولان و طیفهای مختلف باید از این سنگتمام مردم برای کشور و نظام، بهرغم همه کاستیها و مخاطرات درس بگیرند و به بازنگری و تصحیح رفتارهای غلط خود بپردازند و توجه داشته باشند که بالاترین مولفه ارتقابخش ضریب امنیت ملی فراتر از هر گزینه و گزارهای، ارتقای حس همذاتپنداری میان مردم و حاکمیت است که توسط مردم گام بزرگ در یک بزنگاه حساس برداشته شده و اکنون نوبت مسئولان و حاکمان است.
خوانشهای افراطی و تفریطی از هویت و عقبه ملی، مذهبی که یکی را بر دیگری ارجح قرار داده و آنان را نه موید و همراه و دو بال تمدنساز فرهنگ ایرانی، میبیند و میداند، یکی از بلاهای مهلکی است که حس کنونی همبستگی و انسجام ملی را دچار تهدید و ارتعاش میکند.
از طرف دیگر، ایجاد دوقطبیهای کاذب و خوانشهای تندروانه و شکافساز میان میدان و دیپلماسی و نفی یکی برای ارتقای دیگری هم از مواردی است که باید در برابر آن حفظ هوشیاری داشت، آنچه اهمیت ذاتی و بنیادین دارد، تلاقی میدان و دیپلماسی در مسیر منافع ملی است که آخرین نمونه آن نیز در جنگ اخیر رقم خورد و میدان و دیپلماسی موید هم، فتح و پیروزی به ارمغان آوردند و هیچیک از این شاخهها فیالذاته دچار اصالت کارکردی نیستند، مگر در راستای پیشبرد منافع ملی.
به هر تقدیر، باید در همه ابعاد با توجه به شرایط ویژه رخداده با حفظ هوشیاری کامل عمل کرد تا بتوانیم توفیقات به دست آمده را بسط و تعمیم دهیم و با جبران صدمات و اشتباهات و خطاهای رخنموده در پیوست جنگ رخداده، کشور را از پیچهای صعب و سخت گذر دهیم که بخش عمده آن، برآمده از عدم اشتباه محاسباتی نسبت به ملت ایران و اتفاقات رخ داده است که دشمن خارجی از همین زاویه بزرگترین ضربه تاریخی خود را متحمل شد.