| کد مطلب: ۴۱۷۲۰

برای خالی نبودن عریضه/ نقدی بر تصمیمات مجلس در واکنش به حمله اسرائیل

چرا رژیمی چون اسرائیل توانسته این تعداد جاسوس و حتی عامل عملیاتی علیه کشور را پیدا و جذب کند. از سوی دیگر چرا این عوامل هیچگاه شناسایی نشدند؟ نیروهای مسئول ماجرا چه توجیهی برای این دارند؟ مجلس آیا در این دو مورد هیچ گزارشی تهیه کرده یا هشداری داده است؟

پس از تجاوز اخیر به میهن، طبیعی بود و هست که تصمیماتی از طرف ساختار سیاسی و نهادهای زیرمجموعه این ساختار گرفته شود. اولین آنها توافق درباره آتش‌بس بود که ماهیت آن تا حد زیادی متفاوت از شعارهای تندروها بود و مورد استقبال مردم هم قرار گرفت.

اقشار گوناگون جامعه ایران بر همان اساسی که تجاوز را محکوم کردند، طبعاً از توقف جنگ هم حمایت نمودند. اگر ایران نمی‌پذیرفت شاید تحلیل دیگری بر رفتار ما بار می‌شد. این یک تصمیم مسئولانه و ایجابی بود.

تصمیمات بعدی را مجلس گرفت که سراسر احساسی و سلبی و اگر نگوییم بی‌اثر قطعاً کم اثر است؛ تصمیماتی که کمکی موثر به حل مسائل کشور نمی‌کند و در ادامه سیاست‌هایی است که ایران را به این نقطه رسانده است. در اینجا سه مصوبه آن را می‌توان ارزیابی کرد.

اول خروج از NPT است. بدون تردید و بی‌هیچ شک و شبهه‌ای آژانس هسته‌ای تحت نفوذ کشورهای غربی است. نه حالا که از گذشته دور چنین بوده است. همان زمان که البرادعی هم رئیس آن بود و نگاه مثبت‌تری به ایران داشت چنین بود. اکنون و در زمان گروسی او هم به این جریان ضد ایرانی اضافه شده و آخرین گزارش او بسیار منفی بود.

ولی خروج از این سازمان تبعاتی دارد که پیش‌تر باید درباره آن فکر می‌شد. البته مجلس دست شورای عالی امنیت ملی را برای اجرا یا عدم اجرا بازگذاشته است و این گام مثبتی است ولی نشان‌دهنده تبلیغاتی بودن مصوبه است و هزینه‌هایی را بار می‌کند بدون اینکه منافعی بر آن مترتب شود.

دومین مصوبه علیه فضای مجازی و استارلینک است که استفاده از آن جرم‌انگاری شده است. این یک تصمیم کاملاً تکراری و شکست‌خورده است که در صد سال گذشته بارها شاهد آن بوده‌ایم و آخرین آن قانون ماهواره بود و هیچ کمکی به حل مسائل ارتباطی کشور نمی‌کند.

این نگاه سلبی است. در برابر فن‌آوری‌ و پیشرفت آن نباید به‌صورت سلبی و منفی تصمیم گرفت. این امکانات همیشه مشکلات خاص خود را دارند. اصولاً تمدن با عوارض و مشکلات بسیاری همراه است و با هدف دچار نشدن به مشکلات آن نمی‌توان سیاست‌گذاری کرد و جلوی جریان پیشرفت فن‌آوری ایستاد. چون از یک سو این فرایند رو به پیش است، و از سوی دیگر منافع آن‌ بسیار فراوان است و‌ نباید خود را از آن محروم نمود. از ترس بیماری نباید خودکشی کرد. این رویکرد سیاست‌گذاری به‌طور قطع عقیم و نازا است.

سومین مصوبه درباره تشدید مجازات عوامل دشمن در کشور است. واقعیت این است که در عرصه عمومی بدترین جرم جاسوسی و خیانت به کشور به‌ویژه در شرایط جنگی است و در اغلب کشورها اشد مجازات برای آن در نظر گرفته می‌شود. نه‌فقط حکومت‌ها مجازات می‌کنند بلکه مهم‌تر از آن، مرتکبین این جرم نزد مردم بدنام ابدی می‌شوند.

ولی پرسش این است که مگر مجازات این مجرمین کم بوده که حالا تشدید شده است؟ قطعاً چنین نیست. مسئله اصلی مجازات آنان نیست که هیچگاه راه برای اشد مجارات آنان بسته نبوده است.

مسئله دو چیز دیگر است؛ اول این که چرا رژیمی چون اسرائیل توانسته این تعداد جاسوس و حتی عامل عملیاتی علیه کشور را پیدا و جذب کند. یکی دو تا و چند تا نیستند که فقط بتوانیم با عوامل روانی و اخلاقی چون خیانت و خودفروختگی توجیه کنیم. هنگامی که یک پدیده زشت و‌ مجرمانه زیاد شد حتماً باید دنبال دلایل اجتماعی آن هم بود.

از سوی دیگر چرا این عوامل هیچگاه شناسایی نشدند؟ نیروهای مسئول ماجرا چه توجیهی برای این دارند؟ مجلس آیا در این دو مورد هیچ گزارشی تهیه کرده یا هشداری داده است؟ با تشدید مجازات فقط صورت مسئله را پاک می‌کنید ضمن اینکه در نهایت هم با این قوانین کشدار دنبال کسان دیگری غیر از جاسوسان و عوامل عملیاتی خواهید رفت.

این نوع سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری بیش از اینکه برای حل مسائل کشور باشد برای خالی نبودن عریضه است و مشکلات را بیشتر می‌کند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

پربازدیدترین
آخرین اخبار